مقاله بررسی رابطه بین فرهنگ و میزان اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله بررسی رابطه بین فرهنگ و میزان اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان دارای ۱۴۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی رابطه بین فرهنگ و میزان اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی رابطه بین فرهنگ و میزان اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی رابطه بین فرهنگ و میزان اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان :

چکیده:
این تحقیق به بررسی ابعاد فرهنگ شرکتهای مختلف بر اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان در قالب چارچوب نظری هافستده می پردازد . براساس اشتباهات حسابداری کشف شده از ۷۰ نمونه از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، محقق به بررسی مستقیم ابعاد فرهنگی نظیر فاصله قدرت و فردگرایی بر میزان اشتباهات حسابداری پرداخته است نتایج تحقیق بیانگر این واقعیت است که فاصله قدرت و فردگرایی توضیح دهندگی بااهمیتی در مورد میزان اشتباهات حسابداری ندارد تمرکز قدرت در بین اجزای یک شرکت و ایجاد تعدیل گرهای داخلی نسبتا قوی و کارکنان صلاحیت دار مهمترین مشخصه شرکتهای مورد مطالعه بوده و همچنین با توجه به روحیات و روابط کاری در ایران شرکتهای مورد مطالعه برخلاف فردگرایی بیشتربر جمع گرایی تمرکز داشته اند . که این امر موجب اشتباهات کمتری در اقلام حسابداری شرکتهای مورد نمونه بوده است . همچنین بر اساس تعدیل فرضیات تحقیق و وارد کردن نوع مالکیت شرکتها که غالبا دولتی بوده اند بر میزان اشتباهات تاثیر داشته است و این امر بیانگر این موضوع است که نوع مالکیت شرکتها (ازحیث دولتی و خصوصی ) بر افزایش میزان اشتباهات با توجه به هدف ایجاد آنها تاثیر گذار است .

واژه های کلیدی : اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان ، تاثیرات فرهنگی ، فردگرایی ، فاصله قدرت

مقدمه:
هدف اصلی این تحقیق آن است که ببینیم آیا فرهنگ براساس تعریف و ابعادآقای هافستدمفروضات نظریه نمایندگی را توجیه می کند یا خیر؟به کمک این تحقیق مشخص می شود که آیا عوامل فرهنگی مورد بررسی در این تحقیق بر اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان موثر هست یا خیر ؟ بعبارتی دیگر مفروضات تئوری نمایندگی به کمک مدل هافستد مورد بررسی و آزمون قرار می گیرند .یافته های تحقیق می تواند در ایجاد ساز و کارهایی به منظور کاهش یا حذف اشتباهات حسابداری کمک نماید .

در این تحقیق به کمک مدل هافستد و ابعاد فرهنگی ایشان اشتباهات حسابداری کشف بوجود آمده در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار می گیرد. در این تحقیق رابطه بین میزان فاصله قدرت در جامعه و میزان فردگرایی موجود در آن با اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان مورد بررسی قرار می گیرد.
این تحقیق یک تحقیق علمی بوده و نوع آن کاربردی است و روش آن تجربی که به بررسی تاثیر فرهنگ اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابداری می پردازد.جامعه آماری تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشند که بواسطه یکسری محدودیتها تعدیل شده اند .این محدودیتها مقطع پایان سال مالی منتهی به اسفند ماه وحذف شرکتهای سرمایه گذاری و واسطه گری مالی میباشند که تعداد شرکتهای مورد بررسی را به۸۱ شرکت تقلیل میدهد .نمونه آماری با توجه به تجانس شرکتها و راهنماییهای آماری ۷۰ شرکت انتخاب شده اند . دوره زمانی تحقیق سالهای مالی ۱۳۸۶ و ۱۳۸۵ می باشد بمنظور گرداوری داده های تحقیق از ابزار پرسشنامه کتبی و نیز صورتهای مالی سالیانه شرکتها استفاده میشود. داده های مربوط به مولفه های میزان فاصله قدرت و فردگرایی افراد به کمک پرسشنامه استاندارد جمع آوری شده اند و متغیر اشتباهات حسابداری به کمک مطالعه صورتهای مالی شرکتهای جامعه آماری گرداوری گردیده است

بدین ترتیب برای هر یک از شرکتهای مورد بررسی دو مولفه فرهنگی و متغیر اشتباهات حسابداری محاسبه شده است. به کمک روش آماری رگرسیون و اندازه گیری r آنها وجود رابطه بین متغیر ها در سطح اطمینان ۹۵ درصد و معنادار بودن این رابطه آزمون میشود و در نهایت با توجه به مبانی نظری و ادبیات تحقیق به تحلیل نتایج اقدام شده است .

فصل اول
کلیات تحقیق

۱-۱ مقدمه
در سال های اخیر گرایش شدیدی به استفاده از تئوریهای رفتاری در تحقیقات حسابداری بوجود آمده است . بدون شک چنین مطالعاتی باعث غنای رشته حسابداری شده و آن را از یک رشته خشک و کاملاً فنی (تکنیکی) خارج می سازد . این امر انجام تحقیقات گسترده در زمینه های مختلف ، از بررسی عوامل روانشناختی که بر تهیه گزارشات مالی اثر می گذارند تا توجه به نقش سیاسی – اجتماعی حسابداری در سازمان ها و جوامع را موجب شده است . به گونه ای که تاکنون مطالعات جالبی در عرصه حسابداری و عوامل محیطی تاثیر گذار بر آن در جهان صورت گرفته است که همگی موید تقابل و تعامل حسابداری و محیط بر یکدیگرند (هافستد ، ۱۹۸۷،۵۴) .
نتایج این تحقیقات نشان می دهد که توسعه و تکامل حسابداری تحت تاثیر عوامل محیطی مختلفی قرار دارد که یکی از مهمترین این عوامل “فرهنگ ” می باشد . تحقیق حاضر در واقع تلاشی است در جهت بررسی رابطه بین مولفه های فرهنگی (فاصله قدرت ، فردگرایی ) و اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان و همچنین تاثیر عواملی از قبیل نوع مالکیت (دولتی یا خصوصی بودن) در مورد این رابطه مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد .در ادامه ی این فصل مطالبی در ارتباط با بیان مسئله ، سوالات و اهداف تحقیق ، مدل مفهومی تحقیق ، فرضیات ، قلمرو ، تعریف واژه ها و اصطلاحات و محدودیت های تحقیق ارائه می گردد .

۲-۱ تاریخچه مطالعاتی
تاکنون مطابقات تطبیقی جالبی در عرصه حسابداری وعوامل محیطی تأثیرگذار بر آن در جهان صورت گرفته است که همگی آنها مؤید تقابل وتعامل حسابداری ومحیط بر یکدیگرند (همان منبع،۸۷)۲نتایج این تحقیقات نشان می دهد که توسعه وتکامل حسابداری تحت تأثیر عوامل محیطی مختلفی قراردارد. که یکی از مهمترین این عوامل فرهنگ است. تحقیقات انجام شده توسط آرین وروبورگ کمک بسیار زیادی به محققان کرد. نتایج پژوهش آنها نشان داد که چهار عامل محافظه کاری، پنهان کاری، بی اعتمادی وجبر گرایی بر عملکرد حسابداری تأثیر می گذارند (عبدلی و رویایی ، ۱۳۸۸،۴۷ ) .

گری (۱۹۸۸) با الهام از تحقیقات این دو وبا استفاده از نتایج تحقیقات هافستده مدلی را ارائه داد که نحوه ارتباط بین ارزشهای فرهنگی وحسابداری را به خوبی مشخص می کرد. تحقیقات زیادی به کمک مدل گری در حوزه های حسابداری مدیریت، حسابداری مالی واستانداردهای حسابداری وبررسی تأثیر فرهنگ بر عملکرد حسابداری تاکنون صورت پذیرفته است. تحقیقات اوریول وهمکاران (۱۹۹۶) در اسپانیا وسو دورن وفا گارتی (۱۹۹۲-۱۹۸۱) در اندونزی از آن جمله اند ( همان منبع،۴۸)۳

هافستد در تحقیق خود در سال ۱۹۸۰ بین کارکنان شرکت در ۵۰ کشور وبه تعداد ۱۱۶۰۰۰ نفر به تحلیل واستدلال تفاوت فرهنگ بین کشورها در ۴ عنصر پرداخت که عبارت بودند از: فردگرایی، فاصله قدرت، گریز از ابهام ومردگرایی. کشور ایران در تحقیق هافستده از حیث فاصله قدرت رتبه۲۹ واز حیث مردگرایی رتبه ۴۳ واز حیث اجتناب از ابهام رتبه ۵۹ واز حیث فردگرایی رتبه ۴۱ را داشت( همان منبع،۴۸)۴

آرپان و ردبو (۱۹۸۵) در مطالعات خود به بررسی رابطه مجموعه معینی از ارزشهای اجتماعی با رویه های حسابداری پرداختند. آنان ارزشهای اجتماعی محافظه کاری، پنهان کاری، نگرش نسبت به تجارت ونگرش نسبت به حرفه حسابداری را مشخص کردند اما تحلیل سیستماتیکی از روابط بین آنها ورویه های حسابداری ارائه ننمودند( همان منبع،۴۹)۵
گری (۱۹۸۸) با بسط الگوی فرهنگ وارزشهای اجتماعی مطرح شده توسط هافستده برای خرده فرهنگ حسابداری چهار ارزش تعریف کرد. از دیدگاه او چهار ارزش حسابداری عبارتند از: حرفه گرایی در مقابل کنترل دولتی- یکنواختی در مقابل انعطاف پذیری- محافظه کاری در مقابل خوش بینی- پنهان کاری در مقابل آشکار سازی. به اعتقادگری هر چه رتبه کشورها در اجتناب از عدم اطمینان وفاصله قدرت بالا و در فردگرایی ومردگرایی پایین باشد به احتمال زیاد رتبه آنها در محافظه کاری بالا وبرعکس حالات فوق رتبه آنها در پنهان کاری بالا خواهد بود (همان منبع،۴۹)۶

سالتر و نیسواندر (۱۹۹۵) با استفاده از نمرات افشایی که با ویشی (۱۹۹۱) برای ۱۰۰۰ شرکت سرآمد جهان جدول بندی کرده است دریافتند که سطح افشاء در گزارشهای سالانه با پنهان کاری فرهنگی، رابطه منفی وبا وابستگی مالی از بازار سرمایه رابطه مثبت دارد ( عبدلی و رویایی ، ۱۳۸۸ ،۵۰)۲

سولومون وهمکاران (۲۰۰۲) چارچوب تاریخی وسنتی حاکمیت شرکتی ونقش فرهنگ کنفوسیوسی را براهمیت خانواده وروابط انسانی کره جنوبی مورد بررسی قرار دادند. آنها یافتند که طبق فرهنگ حاکم بر کره که کنفوسیوسی است ساختار روابط سلسله مراتبی است واین فرهنگ تأثیر زیادی بر تجارت واقتصاد آنها گذاشته است. طبق این فرهنگ سه ارزش مورد تأکید واحترام مردم کره جنوبی است: تعهد، ارشدیت، وفروتنی بر ارزشهای حسابداری پرداختند(۱۹۹۵) به عقیده آن دو فرهنگ جامعه ایران ونیز ارزش های حسابداری آن دچار تغییرات اساسی شده است. آن دو نتیجه گرفتند که نظریه گری در ایران مورد تأیید قرار گرفته است( همان منبع،۵۰)۳

حمید، کریج وکلارک(۱۹۹۳) طی تحقیقی به این نتیجه رسیدند که در کشورهای اسلامی فعالیت های اجتماعی- اخلاقی در مقایسه با حداکثر کردن سود در اولویت است. در این کشورها برخی ازمعاملات مثل سفته بازی مجاز نیست. به علاوه شرکت ها در کشورهای اسلامی ممکن است اطلاعات مالی را به دلیل تکیه بر «اعتماد» و «تعهد» کمتر افشاء کنند( همان منبع،۵۱)۴
ارچمونت وارچمونت(۲۰۰۳) در تحقیقی در ارتباط با افشاگری مالی تأثیر مذهب بر افشای مالی مذاهب اسلامی، کاتولیک، پروتستان، یهودی وبودایی را در مدل خود مورد استفاده قرار دادند ونتیجه گرفتند که ضرایب مربوط به مذاهب کاتولیک وپروتستان وبودایی در ارتباط با افشاگری مالی با اهمیت نمی باشد اما ضریب مربوط به مذ هب یهودیت به طور با اهمیتی منفی وضریب مربوط به مذهب اسلام به طور با اهمیتی مثبت بود. به عبارت دیگر مذهب باعث می شود افراد اطلاعات را به نحو بهتری در اختیار یکدیگر قرار داده تا مشکل عدم تقارن اطلاعات تا حدود زیادی بهبود یابد( همان منبع،۴۹)۵
جنسون ودراک (۲۰۰۴) ابعاد فرهنگ را از دیدگاه هافستید مورد بررسی قرار دادند. آنها بیان کردند که فردگرایی وجمع گرایی زمانی خود را در جامعه نشان می دهند که فرهنگ های آن جامعه بر روی منافع شخصی یا گروهی تأکید داشته باشد. به عبارت دیگر پذیرش فردگرایی یا جمع گرایی به فرهنگ ملی هر جامعه واجتماع بستگی دارد.
آنها دریافتند که فرهنگ های جمع گرا قرارداد برمبنای رفتار مطلوب تر از قرارداد بر مبنای نتیجه است ( عبدلی و رویایی ، ۱۳۸۸،۵۲ )۱
در تحقیق دیگر که توسط پوتنوم (۲۰۰۰) انجام شد شخصی که در فرهنگ های فردگرا توجه به منافع شخصی در اولویت قراردارد. در این فرهنگها معمولاً کارگران از کارفرمایان خود به صورت جداگانه ودر جهت بهبود منافع شخصی خود تلاش می کنند. همچنین تصمیمات کارفرمایان براساس فرضیات حساب شده بوده وکارفرمایان کمترین توجه به تعهدات اخلاقی وعاطفی را در برابر عاملان خود دارا می باشند ودر مقابل کارگران کمترین تعهدات اخلاقی را به کارفرمایان خود داشته وسعی می کنند در صورت یافتن فرصت کار را به نحو مطلوب انجام ندهند( همان منبع،۵۲)۲

هافستد، واندیوسن، مولر وچارلز(۲۰۰۲) ادعا می کنند که مدیران برخی از کشورهای شرقی براساس منافع شخصی عمل می کنند. در این کشورها کارفرمایان ورؤسا نسبت به واژه هایی چون صداقت بی اعتنا هستند ودر این فرهنگ ها حساسیت نسبت به ریسک نسبتاً بالاست( همان منبع، ۵۲)۳

هاریسون (۲۰۰۸) طی تحقیقی به بررسی ارتباط حاکمیت شرکتی و فرهنگ ملی پرداخته است. تحقیق ایشان نشان داد که موضوع حاکمیت شرکتی در بین شرکتهای مختلف که فرهنگهای متفاوت دارند دارای ساختار متفاوت است او در تحقیق خود به کمک تئوری نمایندگی و تئوری سازمان اندازه و ساختار رهبری و مدیریت شرکتها ی چند ملیتی را در کشورهای صنعتی مورد بررسی قرار داده اند تحقیق انها بر روی ۳۹۹ شرکت از ۱۵ کشور صنعتی بود .موضوع فرهنگ به کمک مدل هافستده اندازه گیری شده بود .تفاوتهای سیستمهای اقتصادی و سیاسی و حقوقی دلیل تفاوتهای حاکمیت شرکتی در کشورهای مختلف اعلام شد( همان منبع،۵۳)۴

چکرابارتی (۲۰۰۹)طی تحقیقی به بررسی تاثیر فرهنگ ملی و فرهنگ سازمانی بر موضوع مالکیت در شرکتهای بزرگ پرداخته است .در این تحقیق دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند. نتیجه تحقیق موثر بودن فرهنگ ملی بر موضوع مالکیت با حذف فرهنگ سازمانی است و بالعکس( همان منبع،۵۴)۵
چان و لین و لان مو (۲۰۰۳) طی تحقیقی به بررسی تجربی تاثیر فرهنگ بر اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان پرداخته اند .جامعه آماری آنها ۸۰ شرکت خارجی فعال در کشور چین بوده است.آنها برای فرهنگ مولفه های فاصله قدرت و فردگرایی را مورد بررسی قرار داده اند.
آنها دریافتند که این دو مولفه ارتباط با اهمیتی با میزان اشتباهات حسابداری کشف شده در شرکتها دارد بعلاوه دریافتند که در شرکتهایی که فردگرایی بالا است و فاصله قدرت زیاد است ،تمرکز قدرت در دست چند نفر خاص است و گردش مدیران در سطوح بالا زیاد است و مدیران به دفعات تعدیل گرها را نقض کرده اند( عبدلی و رویایی ، ۱۳۸۸،۵۳)۱
کاستر و ماسی و رایت (۲۰۰۰) در تحقیق خود به بررسی ماهیت ،ویزگیها و علل رخداد اشتباهات حسابداری پرداخته اند آنها در بررسی تحلیلی خود به این موضوع اشاره کرده اند که حسابرسان بیشتر بر کشف اشتباهات با اهمیت تاکید داند و همچنین تمام و صد در صد رویدادها و معاملات بررسی نمی شوند لذا امکان عدم کشف اشتباهات وجود دارد و اشتباهات با مقادیر کم و ناچیز بدون کشف و بدون توجه باقی می ماند ( همان منبع،۵۴)۲

آکیتو و برکس و جانسون (۲۰۰۹) در تحقیق خود به بررسی اشتباهات و اصلاح آنها و تاثیر آن بر قضاوت برای اتخاذ تصمیمات با اهمیت پداخته اند آنها تحقیق خود را در ۲۵۰ شرکت امریکایی انجام داده ا ند موضوع مورد بررسی آنها بررسی عوامل موثر بر اهمیت اشاره شده در استاندارد حسابداری ۹۹ درباره اجاره های عملیاتی می باشد آنها دریافتند که اصلاحات اشتباهات قبلی عاملی موثر و با اهمیت هستند ( همان منبع،۵۴)۳

ثقفی و رضا زاده (۱۳۷۹) طی تحقیقی به بررسی زمینه فرهنگی رفتار حرفه ای حسابداران پرداخته اند. طی این تحقیق مدل ومتغیرهای هافستده در خصوص فرهنگ از حیث تأثیرگذاری بر رفتار حسابداران در زمینه های محافظه کاری، پنهان کاری وافشاء اطلاعات، مورد بررسی قرار گرفته اند. نتیجه تحقیق آنها تأیید تأثیرگذاری ارزشهای اجتماعی بر رفتار حرفه ای حسابداران در اندازه گیری وافشاء اطلاعات توسط حسابداران است ولیکن سمت و سوی این تأثیر مطابق با انتظارات آنها نبود وشدت آماری نتایج نیز معنی دار نبود (ثقفی و رضازاده ، ۱۳۷۹ ،۳۴)۴

نوروش ودیانتی دیلمی (۱۳۸۲) طی تحقیقی به بررسی ابعاد پنج گانه نظریه هافستده در شرکت های ایرانی پرداختند. طی این تحقیق آنها به بررسی تحقیق وارتباط متغیرهای فرهنگی مدل هافستد بر رفتارهای حسابداری از جمله حرفه گرایی- محافظه کاری- پنهان کاری ویکنواختی پرداختند. نتیجه تحقیق آنها دو فرضیه از ۲۰ فرضیه بود لذا نتیجه گرفتند که مدل گری در ایران تأیید نشده است(نوروش و دیانتی دیلمی ، ۱۳۸۲ ،۶۱)۵

نوروش (۱۳۸۱) طی تحقیقی به بررسی ارزش های فرهنگی در ایران وامکان دستیابی به هدف ارائه مطلوب استانداردهای بین المللی حسابداری در ایران پرداخته است.
در این تحقیق به بررسی قابلیت اجرای اهداف اصلی استانداردهای حسابداری با توجه به ساختار فرهنگی- سیاسی- قانونی واقتصادی پرداخته است. نتایج بدست آمده نشان داد که بیانیه های حسابداری ایران نمی تواند اهداف محوری استانداردهای بین المللی حسابداری را تأمین کند (نوروش ، ۱۳۸۱ ،۳۴)۱
عبدلی و رویایی (۱۳۸۸) طی تحقیق به بررسی ارتباط فرهنگ با نظریه نمایندگی پرداخته اند جامعه اماری انها شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود انها ربر اساس نظریه هافستد چهار مولفه فاصله قدرت ، فردگرایی ،مردگرایی و اجتناب از ابهام را اندازه گیری کردند ودر رابطه با نظریه نمایندگی به اندازه گیری مدیریت سود و کارگریزی کارکنان پرداختند نتیجه تحقیق انها عدم تایید هر گونه رابطه ای بینمدیریت سود با مولفه های فرهنگی بود ولیکن رابطه کارگریزی با فردگرایی و فاصله قدرت تایید شد(عبدلی و رویایی، ۱۳۸۸،۵۵)۲

۳-۱- بیان مسئله
مسئولیت اصلی حسابرسان طرح ریزی حسابرسی بنحوی است که نسبت به کشف تحریفات با اهمیت در صورتهای مالی شرکتها اطمینانی معقول بوجود آید در این راستا حسابرسان بمیزان زیادی بر قضاوت حرفه ای خود و تجربیات گذشته خود برای شناخت نسبت به انواع اشتباهات حسابداری اتکا می کنند .اطلاع از ساختار و ویژگیهای اشتباهات حسابداری به حسابرسان در

ارزیابی ریسک و برنامه ریزی در مورد رویه های حسابرسی و بهبود و کارایی و اثر بخشی کشف اشتباهات کمک می نماید . فرهنگ بعنوان یک فاکتور مهم محیطی بر رفتار و رویه های حسابداری و سیستم های تعدیل گری مدیریت تاثیر گذار است . تحقیقات زیادی در سطح دنیا در اینخصوص صورت پذیرفته که همگی حاکی از آن هستند که افراد مختلف از فرهنگهای متفاوت اولویتهای رفتاری مدیریتی و سیستم های تعدیل گری متفاوتی را مد نظر قرار دارند لذا الگو های متفاوتی از انواع اشتباهات حسابداری را از خود نشان میدهند بدین ترتیب نوعی رابطه بین فرهنگ های

مختلف و الگوهای اشتباهات حسابداری وجود دارد .بمنظور بررسی این موضوع از دو مولفه فرهنگ با توجه به دیدگاه و نظریه آقای هافستده استفاده میکنیم این دو مولفه فاصله قدرت و فردگرایی هستند این دو فاکتور با عوامل رخداد اشتباهات حسابداری که توسط حسابرسان کشف می گردند ارتباط و نزدیکی دارد.در این تحقیق از چارچوب و تئوری هافستد،۲۰۰۱ استفاده میکنیم.
برمبنای آن سیستمهای تعدیل گر داخلی یک سازمان منعکس کننده نرمهای اساسی فرهنگ آن سازمان بوده و ارتباط تنگاتنگی با فاصله قدرت دارد از سویی دیگر فردگرایی در مقابل جمع گرایی ( تاکید بر گروه و نه فرد ) در ارتباط با پیوستگی مدیریتی و گردش کارکنان در بخشهای مختلف شرکت و مشارکت در اشتباهات حسابداری دارد .

۴-۱- سوالات و اهداف تحقیق
هدف از اجرای این تحقیق آن است که تاثیرات فرهنگ بر رفتار حسابداران و حسابرسان در حوزه ارزیابی عملکرد مدیران شرکتها و میزان اشتباهات حسابداری در ارقام مالی صورتهای مالی مورد بررسی وارزیابی قرار گیرد دراین تحقیق موضوع فرهنگ با توجه به تئوری و دیدگاه هافستد از جنبه دو مولفه میزان فاصله قدرت و میزان فرد گرایی مورد بحث قرار میگیرد سوالات تحقیق را می توان بصورت زیر مطرح کرد

آیا بین میزان فاصله قدرت در یک شرکت با میزان اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان در آن شرکت رابطه ای وجود دارد ؟ و آیا رابطه مد نظر از اهمیت بالایی برخوردار است ؟
آیا بین میزان فردگرایی در یک شرکت با میزان اشتباهات حسابداری کشف شده توسط حسابرسان در آن شرکت رابطه ای وجود دارد ؟ و آیا رابطه مد نظر از اهمیت بالایی برخوردار است ؟

۵-۱- فرضیات تحقیق
با توجه به سوالات و مدل مفهومی تحقیق فرضیه های تحقیق بر اساس ابعاد بررسی موضوع تحقیق و نوع متغیرها از حیث تاثیر گذاری تدوین و بشرح ذیل بیان می گردد :
فرضیه اول: بین میزان فاصله قدرت و میزان اشتباهات حسابداری کشف شده در شرکتها رابطه با اهمیتی وجود دارد :

فرضیات پژوهشی فرضیه اول شامل دوازده فرضیه فرعی بشرح زیر تبیین می گردد :
۱-۱-۱ بین میزان فاصله قدرت و قدر مطلق اشتباهات حسابداری سرفصل حسابها و اسناد دریافتنی رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۱-۲-۱ بین میزان فاصله قدرت و قدر مطلق اشتباهات حسابداری سرفصل موجودیهای مواد و کالا رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۱-۳-۱ بین میزان فاصله قدرت و قدر مطلق اشتباهات حسابداری سرفصل حسابها و اسناد
پرداختنی رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۱-۴-۱ بین میزان فاصله قدرت و قدر مطلق اشتباهات حسابداری سرفصل سود وزیان انباشته رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۲-۱-۱ بین میزان فاصله قدرت و نسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری(به مبلغ سرفصل ) سرفصل حسابها و اسناد دریافتنی رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۲-۲-۱ بین میزان فاصله قدرت ونسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری (به مبلغ سرفصل ) سرفصل موجودیهای مواد و کالا رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۲-۳-۱ بین میزان فاصله قدرت ونسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری(به مبلغ سرفصل ) سرفصل حسابها و اسناد پرداختنی رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۲-۴-۱ بین میزان فاصله قدرت ونسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری (به مبلغ سرفصل ) سرفصل سود و زیان انباشته رابطه با اهمیتی وجود دارد.

۳-۱-۱ بین میزان فاصله قدرت و نسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری(به مبلغ جمع داراییها) سرفصل حسابها و اسناد دریافتنی رابطه با اهمیتی وجود دارد.

۳-۲-۱ بین میزان فاصله قدرت ونسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری (به مبلغ جمع داراییها) سرفصل موجودیهای مواد و کالا رابطه با اهمیتی وجود دارد.

۳-۳-۱ بین میزان فاصله قدرت ونسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری(به مبلغ جمع بدهیها وحقوق صاحبان سهام) سرفصل حسابها و اسناد پرداختنی رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۳-۴-۱ بین میزان فاصله قدرت ونسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری (به مبلغ جمع بدهیها وحقوق صاحبان سهام ) سرفصل سود و زیان انباشته رابطه با اهمیتی وجود دارد.

 

فرضیه دوم : بین میزان فردگرایی و میزان اشتباهات حسابداری کشف شده در شرکتها رابطه با اهمیتی وجود دارد .
فرضیات پژوهشی فرضیه دوم شامل دوازده فرضیه فرعی بشرح زیر تبیین می گردد :
۱-۱-۲ بین میزان فردگرایی و قدر مطلق اشتباهات حسابداری سرفصل حسابها و اسناد دریافتنی رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۱-۲-۲ بین میزان فردگرایی و قدر مطلق اشتباهات حسابداری سرفصل موجودیهای مواد و کالا رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۱-۳-۲ بین میزان فردگرایی و قدر مطلق اشتباهات حسابداری سرفصل حسابها و اسناد
پرداختنی رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۱-۴-۲ بین میزان فردگرایی و قدر مطلق اشتباهات حسابداری سرفصل سود وزیان انباشته رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۲-۱-۲ بین میزان فردگرایی و نسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری(به مبلغ سرفصل ) سرفصل حسابها و اسناد دریافتنی رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۲-۲-۲ بین میزان فردگرایی ونسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری (به مبلغ سرفصل ) سرفصل موجودیهای مواد و کالا رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۲-۳-۲ بین میزان فردگرایی ونسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری(به مبلغ سرفصل ) سرفصل حسابها و اسناد پرداختنی رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۲-۴-۲ بین میزان فردگرایی ونسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری (به مبلغ سرفصل ) سرفصل سود و زیان انباشته رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۳-۱-۲ بین میزان فردگرایی و نسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری(به مبلغ جمع داراییها) سرفصل حسابها و اسناد دریافتنی رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۳-۲-۲ بین میزان فردگرایی ونسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری (به مبلغ جمع داراییها) سرفصل موجودیهای مواد و کالا رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۳-۳-۲ بین میزان فردگرایی ونسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری(به مبلغ جمع بدهیها وحقوق صاحبان سهام) سرفصل حسابها و اسناد پرداختنی رابطه با اهمیتی وجود دارد.
۳-۴-۲ بین میزان فردگرایی ونسبت قدر مطلق اشتباهات حسابداری (به مبلغ جمع بدهیها وحقوق صاحبان سهام ) سرفصل سود و زیان انباشته رابطه با اهمیتی وجود دارد.
همانطور که ملاحظه می گردد ۲۴ فرضیه فرعی در بالا تشریح گردید به منظور تاثیر و اندازه گیری متغیر تعدیل گر (نوع مالکیت ) کل فرضیه های اشاره شده در بالا با درنظر گرفتن متغیر تعدیل گر مورد آزمون مجدد قرار خواهند گرفت.
همچنین شایان ذکر است که فرضیه های ۱-۴-۱ و ۱-۴-۲ تحقیق که به بررسی رابطه بین میزان مولفه های فرهنگی و قدر مطلق اشتباهات حسابداری سرفصل سود و زیان انباشته پرداخته است و از آنجایی که تعدیلات این سرفصل بیانگر خالص اشتباهات کلی یک شرکت در طی یک سال مالی می باشد نتیجه این فرضیات فرعی بعنوان نتیجه کلی فرضیه های اصلی این تحقیق تلقی و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .

۶-۱- حدودمطالعاتی
قلمرو تحقیق حاضر به تفکیک قلمرو موضوعی و زمانی بشرح زیر تشریح می گردد :
۱-۶-۱ قلمرو موضوعی :

در این تحقیق به بررسی رابطه بین مولفه های فرهنگی و اشتباهات حسابداری در سطح شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می پردازیم.
۲-۶-۱ قلمرو زمانی :

قلمرو زمانی تحقیق حاضر سعی گردیده براساس آخرین اطلاعات مالی در دسترس جامعه آماری مورد تحقیق در زمان اجرای تحقیق گردآوری شود بهمین جهت بدلیل عدم دستیابی به اطلاعات کامل نمونه آماری سال شروع تحقیق (۱۳۸۷) سال قبل از آن انتخاب گردیده است بدین ترتیب قلمرو زمانی تحقیق سالهای مالی ۱۳۸۶ و ۱۳۸۵ می باشد .

۷-۱- تعریف واژه ها و اصطلاحات
به اختصار مفاهیم و اصطلاحات مهم بکار رفته در این تحقیق را بشرح ذیل تعریف می نمائیم :
فرهنگ
فرهنگ عبارت است از مجمو عه ای از ارزشها و باورها و درک و استنباط و شیوه های تفکر یا اندیشیدن که اعضای سازمان در آنها وجوه مشترک دارند و همان چیزی است که بعنوان یک پدیده درست به اعضای تازه وارد آموزش داده می شود آن نمایانگر بخش نانوشته و محسوس سازمان است .هدف فرهنگ این است که به اعضای سازمان احساس هویت بدهد و در انان نسبت به باورها و ارزشهای باورنکردنی تعهد ایجاد نماید(قدمی ،۱۳۸۵،۱۴)۱

.طبق نظریه ایشان فرهنگها از چهار بعد مورد بررسی قرار میگیرند که عبارتند از :میزان فاصله قدرت موجود در جامعه – میزان اجتناب ازعدم اطمینان نسبت به اینده – درجه جنسیت گرایی یا مرد گرایی و زن گرایی در جامعه – میزان فرد گرایی و جمع گرایی در جامعه .

فاصله قدرت
این مفهوم ناظر به نحوه توسعه روابط و توزیع قدرت بین افراد جامعه می باشد و در جوامعی که برابری بعنوان یک هنجار شناخته شده است همه افراد فرصت یکسانی برای مشارکت در امور مهم دارند .این جوامع همیشه جویا و پذیرای نظارت و عقاید اعضایشان هستند بدون اینکه توجهی به جایگاه و منزلت آنها داشته باشند اما در جوامعی که دارای سلسله مراتب طبقاتی هستند نظرات افراد با توجه به رتبه ای که دارند مورد توجه قرار می گیرند (قدمی ،۱۳۸۵، ۱۳)۱
فرد گرایی
فردگرایی عبارت است از وابستگی اندک در افراد یا اعضای یک گروه یا کارکنان یک سازمان ویا مردم یک جامعه.در فردگرایی انتظار بر این است که هر کس به فکر منافع خود و یا منافع خانواده خود باشد لذا کمتر به مسایل اخلاقی در اینخصوص توجه میکند در چنین جوامعی حقوق اجتماعی افراد کمتر مورد توجه قرار میگیرد و منافع اجتماع وجمع در مرحله دوم قرار دارد(همان منبع،۱۳)۲
اشتباهات حسابداری
در ادبیات و متون حسابداری اشتباهات حسابداری معمولا به سه دسته تقسیم می گردند :اشتباهات محاسباتی ،اشتباهات ناشی از عدم وجود اطلاعات ،اشتباهات ناشی از بکارگیری نادرست اصول حسابداری.
اشتباهات ناشی از محاسبات در هر یک ازفرایند حسابداری میتواند رخ دهد اشتباه در شناسایی سرفصل حسابداری وکدینگ حسابها ،اشتباه در ثبت دفتر روزنامه ،اشتباه در انتقال اطلاعات به دفتر کل وحتی اشتباه در انجام محاسبات ریاضی مربوط به رویدادهای مالی اشتباهات ناشی از عدم وجود اطلاعات عمدتا در اتباط با ابهام و عدم اطمینان نسبت به برخی اطلاعات و رخداد آنها دارد(کمیته فنی سازمان حسابرسی ،۱۳۸۷)۳

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

۱-۲ مقدمه
در این فصل ابتدا مفهوم فرهنگ و انواع آن مطرح گردیده است سپس نظریه و تحقیق آقای هافستد در خصوص فرهنگ در قالب ابعاد چهار گانه آن از حیث تاثیرات هنجارهای عمومی ، خانواده ، مدرسه و محیط کاری و نقش دولت و عقاید و مذهب مطرح گردیده است . در ادامه سایر مدلهای مطرح در خصوص نقش فرهنگ مورد اشاره قرار گرفته اند و سپس موضوع اشتباهات حسابداری و نحوه برخورد با آن بر اساس استانداردهای حسابداری ایران تشریح می شود .

۲-۲- فرهنگ چیست؟
فرهنگ عبارت است از مجموعه ای از ارزشها، باورها، درک واستنباط وشیوه های تفکر یا اندیشیدن که اعضای جامعه( سازمان) در آنها وجوه مشترک دارند وهمان چیزی است که به عنوان یک پدیده درست به اعضای تازه وارد آموزش داده می شود. فرهنگ نمایانگر بخش نانوشته ومحسوس جامعه(سازمان) است. هدف فرهنگ این است که به اعضای جامعه (سازمان) احساس هویت بدهد ودر آنان نسبت به باورها وارزشهای باور نکردنی تعهد ایجاد کند. ارزشهای سنتی موجب تقویت وثبات هر چه بیشتر جامعه ( سازمان) می گردند وباعث می شوند تا افراد تازه وارد به علت وجودی فعالیتها ورویدادهای پی ببرند وآنها را درک کنند (عبدلی و رویایی ،۱۳۸۸،۳۶)۱

۳-۲- تفسیر فرهنگ
تفسیر وشناسایی محتوای فرهنگ مستلزم این است که افراد با توجه به ویژگی های قابل مشاهده چیزهایی را درک نمایند (نتیجه هایی بگیرند). این ویژگی ها را می توان مورد بررسی قرار داد ولی درک دقیق آنها کار چندان ساده ای نیست. جشنی که در یک سازمان برای دادن جایزه به افراد برپا می شود مفهومی متفاوت با جشنی دارد که در شرکت دیگری گرفته می شود.
برای درک دقیق آنچه در یک سازمان می گذرد باید بتوان کارهای به صورتی دقیق وعمیق مورد بررسی قرار داد ودر مواردی همانند یک عضو سازمان آن را تجربه نمود تا بتوان فرهنگ سازمانی را درک کرد. برخی از جنبه های مهم وقابل مشاهده فرهنگ سازمانی عبارتند از: مراسم، جشنها، نشانه ها وزبان خاصی که در یک سازمان به کار برده می شود(عبدلی و رویایی، ۱۳۸۸،۳۸) .
در ادامه موضوع فرهنگ با توجه به انواع آن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد :

۴-۲- انواع فرهنگ
۱-۴-۲- فرهنگ انعطاف پذیر
از ویژگی های فرهنگ انعطاف پذیر این است که از مجرای انعطاف پذیری واز نظر استراتژیک به محیط خارجی توجه وکوشش می شود تا نیازهای مشتریان تأمین گردد. در این فرهنگ هنجارها وباورهایی مورد تأیید قرار می گیرند یا تقویت می شوند که بتوان بدان وسیله علائم موجود در محیط را شناسایی وتفسیر نمود وبر آن اساس واکنش مناسب از خود نشان داد، یا رفتاری مناسب در پیش گرفت. چنین شرکتی باید در برابر طرح های جدید واصلی به سرعت از خود واکنش نشان داده وتوان این را داشته باشد که تجدید ساختار نماید وبرای انجام یک کار جدید مجموعه رفتارهای جدیدی در پیش گیرد. سازمانهای بازاریابی، شرکتهای الکترونیک وشرکتهای تولید کننده لوازم آرایشی دارای چنین فرهنگی هستند. زیرا می خواهند با سرعت بیشتری رضایت مشتریان خود را جلب نمایند (همان منبع،۳۹)۳

۲-۴-۲- فرهنگ مأموریتی
سازمانی که چنین فرهنگی بر آن حاکم است می کوشد تا نیازهای محیط خارجی را تأمین کند، ولی الزامی در خود نمی بیند که به سرعت دستخوش تغییرات قرار گیرد. در فرهنگ مأموریتی به دیدگاه های مشترک (از نظر هدف سازمان) توجه زیادی می شود. این دیدگاه نوع فعالیت اعضای سازمان را تعیین می کند واین فعالیت ها مفهومی به خود می گیرد که از حد کارهای موظف فراتر می رود. افراد کاملاً (وگاهی در حد افراط) در جریان امور ومسیری که شرکت باید طی کند، نوع نقش وهدف سازمان قرار می گیرند.
رهبران سازمان دارای دیدگاه مشترک می شوند، آینده را ترسیم می نمایند، آن را در معرض دید همگان قرار می دهند وتصویر به گونه ای در می آید که برای یکایک اعضای سازمان اهمیت خاصی پیدا می کند.

۳-۴-۲- فرهنگ مشارکتی
در فرهنگ مشارکتی به مسأله مشارکت ودرگیری اعضای سازمان (در امور) وتوجه کردن به تغییراتی که به سرعت در محیط خارجی رخ دهد توجه می شود. اگر فرهنگ به شدت مشارکتی شود بر سازمان کنترل قومی اعمال می گردد، که در فصل نه مورد بحث قرار گرفت. در این فرهنگ بیش از هر چیز به نیازهای مشتریان توجه می شود وسازمان عملکرد خود را بر آن اساس می گذارد. مشارکت باعث می شودنوعی احساس مسؤولیت ومالکیت در افراد به وجود آید ودرنتیجه آنان تعهد بیشتری به سازمان پیدا خواهند کرد. شرکتهایی که در صنایع خرده فروشی وپوشاک هستند از این فرهنگ استفاده می کنند، زیرا وجود چنین فرهنگی موجب می شود تا کارکنان واعضای سازمان از خود ابتکار عمل به خرج دهند وبتوانند به سرعت در برابر تغییراتی که در سلیقه مشتریان رخ می دهد از خود واکنش نشان دهند.

۴-۴-۲- فرهنگ مبتنی بر تداوم
سازمانی که چنین فرهنگی بر آن حاکم باشد بر امور درون سازمان تأکید می کند ومی کوشد خود را در محیطی ثابت بپندارد واز نظر رفتار نوعی تداوم رویه در پیش بگیرد. چنین سازمانی دارای فرهنگی است که در آن روش یا شیوه انجام کارها مورد توجه وتأکید قرار می گیرد. علائم، نشانه ها، قهرمانان وجشنها موجب همکاری بیشتر، تأیید سنت واجرای سیاستها وروشهای پابرجایی می شوند که در جهت تأمین اهداف به اجرا در می آیند. در چنین سازمانی افراد مشارکت چندان فعالی ندارند ولی به تداوم رویه در رفتار، سازگاری افراد با سنتهای مرسوم، همکاری واشتراک مساعی، اهمیت زیادی داده می شود. موفقیت سازمان در گرو یکپارچگی، انسجام وداشتن کارآیی یا راندمان زیاد است.

۵-۲- نظریه وتحقیق هافستد در خصوص فرهنگ
۱-۵-۲- “فرهنگ به عنوان یک برنامه ریزی ذهنی”
هر فردی با خودش یک سری الگوهای فکری، احساسی وعملی دارد که آن را در طول زندگی یاد گرفته است. بیشتر این مسائل در دوران طفولیت آموخته شده است زیرا در آن دوران اشخاص بیشتر درک می کنند. به محض اینکه این الگوهای فکری، احساسی وعملی در مغز آدمی جا گرفت، باید دوباره آنها را فراموش کند وچیز جدید دیگری بیاموزد وفراموش کردن بعضی وقت ها خیلی مشکل تر از یادگیری مجدد است عنوانی معمولی برای این طرز فکر همان (فرهنگ ) است( فرهنگی ،۱۳۸۶،۶۱)۱ .
یک فرهنگ نمی تواند یک فرهنگ دیگر را پایین تر از خودش بداند. هر فرهنگ فقط در مورد خودش می تواند قضاوت کند زیرا اعضای آن فرهنگ خود عمل کننده هستند به جای اینکه مشاهده کننده باشند)) همبستگی فرهنگی نبودن این آداب ورسوم را نه برای خودش ونه برای جوامع دیگر، قبول ندارند لازم است وقتی که با گروه ها یا جوامعی غیر بومی مواجه می شویم چنین قضاوت هایی را کنار بگذاریم. شخص باید قبل از اینکه نرم های یک شخص، گروه وجامعه را در جامعه ای دیگر به کار بندد، به خوبی تأمل نماید. اطلاعات مربوط به طبیعت تفاوت فرهنگی بین جوامع، ریشه ها و نتایج آنها باید مورد قضاوت و عمل قرار داده شوند.

۲-۵-۲- سمبل ها، قهرمان ها، عقاید مذهبی و ارزش ها
تفاوت های فرهنگی به طرق مختلف خودشان را نشان می دهند. از چندین واژه که برای توضیح جلوه های فرهنگی استفاده شد این چهار مورد یعنی سمبل ها، قهرمان ها، عقاید مذهبی و ارزش ها نقش بیشتری دارند.
سمبل ها، کلمات، اشارات، عکس ها و اشیا حاوی معانی ای هستند که برای افراد دارای فرهنگ های مشترک قابل فهم هستند.کلمات یک زبان یا زبان فنی یک گروه همانند لباس، پرچم، آرایش مو، کوکاکولا و غیره به مجموعه خودشان معنا می دهند. وقتی سمبل های جدید به وجود می آید سمبل های قدیمی از بین می روند و سمبل ها از یک گروه فرهنگی توسط دیگران کپی می شود.

۳-۵-۲- لایه های فرهنگ
تقریباً افراد به طور همزمان به گروه های مختلفی وابسته هستند و مردم بدون توجه به لایه های فکری که در مغز آنها وجود دارد فرهنگ های مختلفی را مورد توجه قرار می دهند. به عنوان نمونه:
• سطح ملی براساس کشور محل تولد (یا کشورهایی که در طول عمر خود به آنها مهاجرت کرده اند)
• سطح بومی، مذهبی وزبانی که به آن وابستگی دارند به طوری که بیشتر کشورها از فرهنگ ها، مذاهب، قومیت ها وگروه های مختلف تشکیل شده اند.
• سطح جنسی، بر مبنای اینکه یک نفر دختر ویا پسر به دنیا آمده باشد.
• سطح نسل، که پدر ومادر بزرگ ها را از فرزندان جدا می کند.
• سطح پایگاه اجتماعی، که بستگی به موقعیت های تحصیلی، شغلی وحرفه ای دارد.
• برای آنهایی که شاغل هستند سطح سازمانی متناسب با نحوه ی اجتماعی شدن آن در کار سازمانی شان وجود دارد.

۴-۵-۲- تفاوت های فرهنگی براساس سرزمین، مذهب، جنس، نسل وسطح فرهنگ
براساس فرهنگ مذهبی، بومی ومنطقه ای تفاوت هایی بین کشورها وجود دارد وگروه های مذهبی بومی اغلب موارد مرزهای سیاسی در کشورها را بوجود می آورند. این گروه های اقلیت نقاطی بین فرهنگ سنتی گروهی خود وفرهنگ ملی بوجود می آورند یعنی در فرهنگ اصلی ادغام می شوند اگر چه این ممکن است یک نسل یا بیشتر طول بکشد وبرخی نیز به همان سبک فرهنگ اصلی خود باقی می مانند.
وابستگی مذهبی خیلی کمتر از آنچه به نظر می رسد به فرهنگ وابسته است اگر ما مروری به تاریخ مذهبی کشورها داشته باشیم، متوجه می شویم مذهب یک جامعه نتیجه الگوهایی از ارزش فرهنگ های قبلی وتفاوت های فرهنگی می باشد. مذاهب بزرگ دنیا در تاریخ خودشان همه دچار تغییرات وطبقه بندی شده اند.

بین کاتولیک های رم، ارتدکس های شرقی وگروه های مختلف پروتستان بین شیعه وسنی در اسلام بین گروه های لیبرال فوندامنتالیست (اصول گرایان) ولیبرال یهودی وبین هینایانا ومهایانا در دین بودا.
تفاوت های جنسی معمولاً در مورد فرهنگ ها توضیح داده نشده است. تشخیص تفاوت های بین فرهنگ زن ومرد در هر جامعه به توضیح نقش جنس در تغییرات فرهنگی کمک زیادی می کند. خانم ها براساس سنت برای کارهایی که مردان انجام می دهند انتخاب نشده اند، این به خاطر این نیست که خانم ها قادر به انجام این کارها نیستند، بلکه خانم ها کمتر در پیدایش سمبل ها دخالت دارند، تصور قهرمانی ندارند، در ایجاد وپرورش رسوم غالب در فرهنگ مردانه مشارکت ندارند وبرعکس. احساسات وترس درباره رفتار جنس مخالف مشابه سازمانی است که افراد با فرهنگ خارجی تماس پیدا می کنند وعکس العمل نشان می دهند ( فرهنگی ،۱۳۸۶،۶۲)۳ .

۶-۲- ابعاد مد نظر هافستد برای مطالعه فرهنگ
۱-۶-۲- فاصله قدرت
سه مفهومی که ترکیب شاخص فاصله قدرت را به وجود می آورند عبارتند از سؤالات (۱) ترس افراد ، (۲) استبدادی ( رئیس نشان دهنده درک و تصور پاسخگویان از محیط کار روزانه شان می باشند)و(۳) آن چیزی است که پاسخگویان به عنوان ترجیحاتشان بر آن تأکید می ورزند یا اینکه آنها دوست دارند محیط کارشان به چه شکلی باشد.
در حقیقت این سه سؤال بخشی از یک خوشه مشابه هستند که نشان می دهند میان تصورات واقعی یک نفر وتمایلات واقعی وی در هر کشور ارتباط نزدیکی وجود دارددر کشورهایی که کارکنان خیلی نمی ترسند ورؤسا از سبک استبدادی یا پدر مابانه استفاده نمی کنند کارکنان تمایل به سبک مشاوره ای در تصمیم گیری را از خود نشان می دهند و رئیس کسی است که با زیردستانش قبل از رسیدن به یک تصمیم مشورت می نماید.
در طرف مقابل در کشورهایی که کارکنان غالباً از مخالفت با رؤسای شان می ترسند ورؤسا نیز سبک استبدادی یا پدر مابانه دارند کارکنان مشاغل مشابه تمایل کمتری به مشاوره با رئیس شان دارند.
در عوض تعداد زیادی از آنها تمایل به داشتن رئیس با سبک استبدادی یا پدر مابانه از خود نشان می دهند اما برخی به سمت دیگر تغییر جهت می دهند به عنوان مثال رئیسی را ترجیح می دهند که با رأی اکثریت مدیریت نماید به این معنی که وی در کل خودش تصمیم نگیرد. در عمل، در اغلب سازمان ها رسیدن به رأی اکثریت دشوارمی باشد وتعداد اندکی از افراد در عمل می بینند که رئیس شان به این سبک عمل می نماید (رؤسایی که ادعای انجام چنین کاری را داشتند اغلب متهم به دستکاری وفریب می شوند).
به طور خلاصه امتیازات شاخص فاصله قدرت ما را نسبت به روابط وابستگی در یک کشور آگاه می سازد در کشورهایی با فاصله قدرت پایین، زیردستان وابستگی کمی به رؤسا دارند، وتمایل به مشورت دارند به این معنا که وابستگی بین رئیس ومرئوس وابستگی درونی می باشد. فاصله احساسی بین آنها نسبتاً پایین است. زیردستان دیدگاهی کاملاً واضح ومتقابل با رؤسای شان دارند. در کشورهایی با فاصله قدرت بالا زیردستان به طور قابل ملاحظه ای به رؤسای شان متکی هستند. زیردستان به این وابستگی با تمایل پاسخ داده (به شکل رئیس استبدادی یا پدرمآب) ویا اینکه به کلی آن را رد می نمایند. که از نظر روان شناختی به وابستگی متقابل شناخته شده است. یعنی وابستگی با یک نشانه منفی. بنابراین کشورهای با فاصله قدرت بالا یک الگویی از دو قطبی شدن بین وابستگی ووابستگی متقابل را نشان می دهند. در اینگونه موارد احساسی بین زیردستان ورؤسای آنان عمیق است. زیردستان تمایلی به نزدیک شدن ندارند ومستقیماً در تضاد با رؤسای خویش قرار می گیرند.
بنابراین فاصله قدرت می تواند به شرح زیر تعریف گردد: حدی که اعضای کم قدرت تر نهادها وسازمان های یک کشور انتظار دارند ومی پذیرند که قدرت به طور نابرابر توزیع شده است. نهادها عناصر اساسی جامعه مانند خانواده، مدرسه واجتماع هستند. سازمان ها اماکنی هستند که افراد در آنجا کار می کنند.

۱-۱-۶-۲- تفاوت های فاصله قدرت در درون کشورها: طبقه اجتماعی، سطح تحصیلات وشغل
نابرابری در هر جامعه ای در طبقات اجتماعی آشکار است، طبقه مرفه، متوسط وپایین. به هر حال این تقسیم بندی ممکن است در کشورهای مختلف، متفاوت باشد. طبقات از نظر شانس دسترسی آنها برای استفاده از منافع اجتماعی که یکی از آنها تحصیلات می باشد با هم تفاوت
دارند. تحصیلات بالاتر به طور خودکار حداقل فرد را به طبقه متوسط می رساند. تحصیلات، به نوبه خود یکی از معیارهای تعیین کننده نوع شغلی که شخص آرزوی آن را دارد می باشد به نحوی که در عمل در اکثر جوامع طبقه ی اجتماعی، سطح تحصیلات وشغل ارتباط تنگاتنگی با همدیگر دارند( فرهنگی ،۱۳۸۶،۶۵)۱ .

۲-۱-۶-۲- تفاوت فاصله قدرت در میان کشورها: ریشه های خانوادگی
اغلب مردم دنیا در خانواده متولد می شوند. همه ی افراد برنامه ریزی ذهنی خود را بلافاصله پس از تولد از بزرگ ترهایی که در میان آنها بزرگ می شوند به دست می آورند وخودشان را پس از مجموعه ای از الگوهای ارائه شده توسط بزرگ ترها مدل سازی می نمایند.
در شرایط فاصله قدرت بالا بچه ها می پذیرند که بایستی از والدین اطاعت نمایند. برخی اوقات حتی در میان بچه ها نیز نوعی از اقتدار وجود دارد، از فرزندان کوچکتر انتظار می رود که از فرزندان بزرگ تر اطاعت نمایند. رفتار مستقل در بچه ها تشویق وترغیب نمی گردد. احترام به والدین وسایر بزرگ ترها به عنوان یک فضیلت اساسی در نظر گرفته می شود، بچه ها می بینند که دیگران این قبیل احترام ها را نشان می دهند وبه زودی آنها را کسب می نمایند. غالباً یک حس گرمی ومراقبت قابل ملاحظه ای در روش رفتار والدین وبچه های بزرگ تر با بچه های کوچک تر دیده می شود، به خصوص زمانی که بچه های خیلی کوچک هستند از آنها مراقبت می شود واز آنها پذیرفته نیست که خودشان دست به تجربه بزنند. احترام به والدین ووابستگان بزرگ تر تا سنین بزرگسالی باقی می ماند. اقتدار والدین تا زمانی که والدین زنده هستند نقشی را در زندگی افراد بر عهده دارد والدین وپدر ومادر بزرگ ها با بچه ها حتی زمانی که به طور واقعی کنترل زندگی خویش را برعهده گرفته اند. با حالتی رسمی رفتار می نمایند. یک الگویی از وابستگی به بزرگ ترها که در همه ی ارتباطات انسانی تأثیرگذار می باشد وجود دارد، ودر برنامه ریزی ذهنی هر فردی نیاز شدیدی به این وابستگی موجود می باشد.
در کشورهای با فاصله قدرت پایین با بچه ها به محض اینکه قادر به انجام فعالیت می گردند کم وبیش همانند بزرگسالان رفتار می شود، واین رفتار در نحوه ی دوش گرفتن بچه ها به چشم می آید. هدف تربیتی والدین این است که به محض اینکه بچه ها توانایی پیدا کنند، کنترل امورشان را به خودشان واگذار نمایند. تجربه فعال توسط بچه تشویق وترغیب می گردد، به بچه اجازه داده می شود که با والدین تناقض داشته باشد وبه زودی یاد می گیرد که کلمه ((نه)) را به کار برد.
۳-۱-۶-۲- فاصله قدرت در مدرسه
امروزه در اکثر جوامع کودکان حداقل چندین سال به مدرسه می روند. در اکثر جوامع مرفه تر دوران مدرسه ممکن است بیش از بیست سال از عمر یک فرد جوان را در برگیرد. در مدرسه کودک برنامه ریزی ذهنی خود را بیشتر گسترش می دهد. معلمان وهمشاگردی ها ارزش های دیگری را به عنوان بخشی از فرهنگی که به آن افتخار می کنند به فرد القاء می نمایند. این یک سؤال است که سیستم آموزشی تا چه میزان می تواند در جامعه تغییر ایجاد نماید؟ آیا مدرسه می تواند به ارزش هایی که در جامعه وجود ندارد یا به طور ناآگاهانه به تقویت آنچه در جامعه وجود دارد بپردازد؟ به هر حال در مقایسه ای که از مدارس جوامع انجام شد الگوهای مشابه تفاوت های مشاهده شده در خانواده ها دیده شد. نقش دوگانه والد- فرزند به وسیله نقش دوگانه معلم- دانش آموز جایگزین گردیده اما ارزش های پایه ای ورفتارها از یک حوزه به حوزه ای دیگر انتقال یافته بود. والبته، اغلب بچه مدرسه ای ها بیشتر وقت شان را در خانواده سپری می کنند.
در وضعیت فاصله قدرت بالا نابرابری والد- فرزند با نابرابری معلم- شاگرد برحسب نیاز به وابستگی که در ذهن دانش آموزی تثبیت شده است ادامه می یابد. با معلمان با احترام رفتار می شود (حتی با معلمان مسن تر بیشتر از جوان ها) دانش آموزان ممکن است مجبور باشند زمانی که آنها وارد می شوند برخیزند. فرآیند آموزشی معلم محور است. معلمان مسیرهای عقلایی که بایستی دنبال شوند را مشخص می سازند. تصور می شود که در کلاس بایستی نظم ومقررات سختی وجود داشته باشد ومعلم بایستی آغازگر تمامی ارتباطات باشد.
در وضعیت فاصله قدرت کم معلمان با دانش آموزان اساساً به طور همسان با خود رفتار می نمایند و می پذیرند که دانش آموزان همسان با دوستان خود با آنها رفتار نمایند. معلم های جوان تر برابرتر هستند وبنابراین معمولاً بیشتر مورد علاقه هستند. فرآیند آموزشی دانش آموز محور می شود وبه نوآوری توسط دانش آموزان اهمیت می دهد. از دانش آموزان انتظار می رود مسیرهای عقلایی خود را پیدا نمایند.

۴-۱-۶-۲- فاصله قدرت در محیط کار
اغلب افراد زندگی کاری شان را در اوج جوانی شروع می نمایند، یعنی بعد از زمانی که تجربیاتی را در خانواده ومدرسه کسب نموده اند.
نقش والد- بچه ومعلم- دانش آموز اکنون به وسیله نقش کارفرما- زیردست جایگزین گردیده است، وتعجبی ندارد که طرز تلقی ها نسبت به والدین، به ویژه پدران ونسبت به معلمان که بخشی از برنامه ذهنی ما هستند به کارفرمایان منتقل می شود.
در وضعیت فاصله قدرت بالا مافوق ها وزیردستان همدیگر را نابرابر در نظر می گیرند، سیستم سلسله مراتب مبنای این نابرابری موجود می باشد. سازمان های متمرکز از نظر قدرت تا حد ممکن در دست چند نفر می باشند زیردستان انتظار دارند که به آنها بگویند چه کاری باید انجام دهند. تعداد زیادی پرسنل نظارتی وجود دارند که از ساختارهای بلند سلسله مراتبی به یکدیگر گزارش می دهند: سیستم های حقوقی شکاف های وسیعی بین افراد بالایی وپایینی سازمان نشان می دهند. کارگران به نسبت فاقد تحصیلات هستند وکار یدی جایگاه بسیار پایین تری نسبت به کار دفتری دارد. مافوق ها دارای قوانین حمایتی هستند وقرار دادهای بین مافوق ها وزیردستان به نظر می رسد که به نفع مافوق ها می باشند. یک کارفرمای ایده آل از دیدگاه زیردستان یک آدم مستبد خیرخواه یا یک پدر خوب می باشد. پس از تجربیاتی با پدران بد، آنها ممکن است از نظر ایدئولوژیکی اقتدار کارفرما را کاملاً نپذیرند، در صورتی که در عمل آن را می پذیرند.
در شرایط فاصله قدرت کم زیردستان ومافوق هایشان تقریباً با همدیگر به صورت برابر رفتار می نمایند: سیستم سلسله مراتبی صرفاً نابرابری نقش ها را می رسانند وبرای متقاعد شدن ایجاد شده اند، ونقش ها ممکن است تغییر یابند، به نحوی که شخصی که امروز زیردست من می باشد ممکن است فردا کارفرمای من باشد.
سازمان ها نسبتاً غیر متمرکز هستند، ودارای هرم های مسطح وتعداد محدودی پرسنل نظارتی می باشند. فاصله حقوقی بین شغل های بالا وپایین تقریباً کوچک می باشد، کارگرها کاملاً شایسته هستند وشغل هایی که نیازمند مهارت های بالا دستی هستند نسبت به شغل های دفتری با مهارت پایین در جایگاه بالاتری قرار دارند. امتیازات ویژه برای بالا دستی ها اساساً نامطلوب است وهمگان بایستی از پارکینگ، سرویس بهداشتی وبوفه یکسانی استفاده نمایند. زیردستان بایستی به راحتی به مافوق ها دسترسی داشته باشند وکارفرمای ایده آل یک دموکرات دارای منابع می باشد (وبنابراین مورد احترام هم باشد) انتظار می رود با زیردستان قبل از اتخاذ هر تصمیمی که بر کارشان تأثیر گذار است مشورت شود اما آنها بایستی بپذیرند که کارفرما تصمیمات نهایی را اخذ خواهد نمود( فرهنگی ،۱۳۸۶،۶۷)۱ .

جدول (۱-۲) تفاوت های کلیدی میان جوامع با فاصله قدرت کم وزیاد
الف: هنجارهای عمومی، خانواده، مدرسه ومحیط کاری
فاصله قدرت کم فاصله قدرت زیاد
نابرابری بین افراد باید به حداقل برسد نابرابری میان افراد پذیرفته شده ومطلوب است
بین افراد ضعیف وافراد قوی تر بایستی تا حدودی وابستگی متقابل وجود داشته باشد ودارد. افراد ضعیف تر بایستی به افراد قوی تر وابسته باشند:درعمل، افراد ضعیف تر بین وابستگی ووابستگی متقابل حالت قطبی به خود می گیرند.
والدین با بچه ها هم تراز با خودشان رفتار می نمایند. والدین به بچه ها اطاعت را می آموزند.
بچه ها با والدین هم تراز با خودشان رفتار می نمایند. بچه ها با والدین با احترام رفتار می کنند.
معلمان از دانش آموزان در کلاس انتظار نوآوری دارند. از معلمان انتظار می رود همه نوآوری ها را در کلاس انجام دهند.
معلم ها متخصصینی هستند که حقایق غیر شخصی را منتقل می کنند. معلم ها مرشدهایی هستند که دانش شخصی را منتقل می نمایند.
دانش آموزان با معلم هایشان هم تراز با خودشان رفتار می نمایند. دانش آموزان با معلمان با احترام رفتار می نمایند.
افراد با تحصیلات بالاتر نسبت به افرادی که تحصیلات پایین تری دارند ارزش های استبدادی کم تری دارند. هر دوی افراد تحصیل کرده وآنهایی که تحصیلات پایین تری دارند تقریباً ارزش های استبدادی یکسانی نشان می دهند.
سلسله مراتب در سازمان ها ابزاری برای نابرابری در نقش ها می باشد وبه منظور متقاعد نمودن ایجاد شده اند. سلسله مراتب در سازمان ها منعکس کننده نابرابری موجود میان بالا دستی وپایین دستی ها می باشد.
تمرکز زدایی رایج است. تمرکز گرایی رایج است.
اختلاف اندکی از نظر حقوقی بین افراد بالا وپایین سازمان وجود دارد. اختلاف زیادی از نظر حقوقی بین افراد بالا وپایین سازمان وجود دارد.
زیردستان انتظار دارند با آنها مشورت شود. زیردستان انتظار دارند به آنها گفته شود چه کاری انجام دهند.
کارفرمای ایده آل یک شخص دموکرات با تدبیر است کارفرمای ایده آل یک فرد مستبد خیر خواه یا یک پدر خوب است.
مزایای از قبل تعیین شده (امتیازات ویژه) ومزایای نمادین ناپسند است. مزایای از قبل تعیین شده (امتیازات ویژه) ومربوط به جایگاه هم مورد انتظار ومهم رایج است.

۵-۱-۶-۲- فاصله قدرت و دولت
یک مورد دیگر که به همین شکل تحت تأثیر قرار می گیرد رابطه دولت- شهروند می باشد. این موضوع بلافاصله برای هر فردی که اخبار جهان را به صورت تیتروار می خواند روشن می شود که از کشورهای با تفاوت های فاصله قدرت میان دولت ها و شهروندان به شکلی بسیار متفاوت از سایرین برخورد می نمایند و عقاید حاکم نوع روشهای مطلوب پرداختن به این تفاوت های قدرت را مشخص می سازند.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.