مقاله رفاه‏ اقتصادى و معیشتى در جهان مهدویت


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۹۷,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله رفاه‏ اقتصادى و معیشتى در جهان مهدویت دارای ۲۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله رفاه‏ اقتصادى و معیشتى در جهان مهدویت  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله رفاه‏ اقتصادى و معیشتى در جهان مهدویت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله رفاه‏ اقتصادى و معیشتى در جهان مهدویت :

رفاه‏اقتصادى و معیشتى در جهان مهدویت

از برنامه‏ها و اقدامهاى امام مهدى (ع)، پدید آوردن رفاه در کل جامعه بشرى است. در آن دوران طبق ترسیم آیات و احادیث، جامعه بشرى واحدى تشکیل مى‏گردد که مانند خانواده‏اى زندگى مى‏کنند، و مساله ناهنجار جوامع پیشرفته و ابرقدرت، و جامعه‏هاى در حال رشد، و جامعه‏هاى عقب‏مانده و محروم از میان مى‏رود  و بشریت‏به طور کلى به رفاه اقتصادى و بى‏نیازى دست مى‏یابد، و همین چگونگى زمینه اساسى رشد و تعالى معنوى و فکرى انسان را مى‏سازد.

طبق تحقیقات کارشناسان و متخصصان بخش عظیم و مهمى از مسائل عقب‏ماندگى و وابستگى و کمبود مواد غذایى و معیشتى (اگر نگوییم تمام آن) به دو عامل بستگى دارد، و این هر دو عامل با هم در ارتباط‏اند:

نظام اقتصادى حاکم بر جهان.

نظام اقتصادى حاکم بر جهان‏»، یعنى نظام و سیستمى که قدرتهاى اقتصادى جهان در کشورهاى استعمارگر پدید آورده‏اند، و هدف و آرمان آنها دستیابى به قدرت اقتصادى روزافزون و سلطه بر منابع ثروت جهان است. این قدرتهاى سلطه‏گر، با برنامه‏ریزیهاى دقیق خود، مانع هرگونه استقلال، خودکفایى و رشد تولید و پیشرفت اقتصادى در کشورهاى عقب نگهداشته شده‏اند. این قدرتها از راههاى گوناگون و شیوه‏هاى تبلیغى و برنامه‏ریزیهاى گسترده و عمیق، در سایه سلطه نظامى و سیاسى و فرهنگى، آزادى فکر و عمل را از آحاد مردم در

جهان سوم مى‏گیرند، و روشها و شیوه‏هایى در همه مسائل زندگى از جمله در تولید و مصرف و تکنولوژى و فرهنگ و راههاى معیشت، بر آنان تحمیل مى‏کنند که به سود سرمایه‏داران بزرگ و سلطه بیشتر جهان پیشرفته است. در سایه این سلب فکر و سلب شخصیت و سلب آزادى و آزادفکرى، پدیده عقب‏ماندگى ویى و خودیابى و اعتماد به نفس مى‏میرد، و وابستگى روز به روز در اعماق اجتماعات عقب‏مانده گسترش مى‏یابد. از این رو، صاحب‏نظران مسائ

ل اقتصادى – اجتماعى مى‏گویند: کمک به کشورهاى عقب‏مانده  تنها در این است که آنها را به خودشان واگذارند.

نظام سیاسى حاکم بر کشورها» نیز نوعا عامل و دست‏نشانده قدرتهاى جهانى هستند، و همواره به زیان ملتهاى خود گام برمى‏دارند، و براى سلب هرگونه فکر و اندیشه از مردم و نفى حس خودشناسى و خودیابى در مردم خویش مى‏کوشند، و جریانهاى فکرى و فنى فرمایشى را در میان ملت‏خویش نشر مى‏دهند، و با رسانه‏ها و ابزارهاى تبلیغاتى هرگونه استقلال فرهنگى و اقتصادى را از جامعه سلب مى‏کنند، و توده‏ها را برده‏وار به اسارت و پیروى

کورکورانه این دو جریان مسلط و حاکم – یکى بیگانه و دیگرى خودى – نخستین موضوعى که صدمه مى‏بیند و یا بکلى نفى مى‏گردد، اصالت فکر و فرهنگ خودى و حس اعتماد به نفس و بازیابى و بازشناسایى نیروهاى نهفته در درون خود و جامعه خودى است.

در رستاخیز ظهور امام منجى (ع)، این بندها و دامها از سر راه برداشته مى‏شود، و عوامل سلطه بر فکر و فرهنگ و اقتصاد و سیاست جهان و کشورها نابود مى‏گردد، و انسانها آزاد مى‏شوند، و با هدایت آن امام به خود مى‏آیند و دیگر بار خویشتن خویش را بازمى‏یابند و بازمى‏شناسند و آزادانه فکر مى‏کنند، و راههاى تحمیلى و تبلیغى را از راه اصلى و درست جدا مى‏سازند. و این است آزادى و آزادگى واقعى، آزادیى که در سراسر دنیاى کنونى تنها واژه آن وجود دارد و از محتوا و مفهوم آن خبرى نیست.

در دنیایى که تقسیم‏بندى جهانى با معیارهاى ظالمانه صورت مى‏گیرد، و امتهاى ضعیف، به حال خود گذارده نمى‏شوند، و از راههاى مریى و نامریى در شبکه‏هاى پیچیده نظامهاى سلطه و سرمایه‏دارى جهان گرفتار مى‏آیند، سخن از آزادى واقعى و آزادفکرى، بازى با کلمات است. و گفتگو بر سر استقلال اقتصادى و انتخاب شیوه و راه زندگى و معیشت و دستیابى به رفاه بیهوده است. زیرا در چنین شرایطى، بخشهاى عظیمى از بشریت مواد لازم زندگى را در اختیار ندارند و دچار کمبود و فقرند، و بخشهاى دیگر نیز طبق الگوها و معیارهایى که

سرمایه‏داران و تولیدکنندگان بزرگ بر جامعه تحمیل مى‏کنند باید زندگى کنند، و از مواد و کالاها بهره گیرند، و خود قدرت اختیار و انتخاب ندارند.

از این رو در رستاخیز امام مهدى (ع)، انسان در آغوش آزادى به معناى واقعى کلمه مى‏آرامد، و در پرتو این آزادى همه بندها و زنجیرهایى را که بر پایش نهاده‏اند مى‏گسلد، ورا به دو بخش پیشرفته و عقب‏مانده تقسیم کرده‏اند از میان مى‏رود، و پدیده شوم فقر و نیاز نیز نفى مى‏گردد، و رفاه اقتصادى در پرتو چنین معیارهایى به جامعه و افراد داده مى‏شود. ت

ردیدى نیست که بدترین و ناهنجارترین اسارت براى بشریت، فقر و نیاز روزانه به غذا، لباس، مسکن، دارو و دیگر لوازم زندگى است. این اسارت براى انسان لحظه‏اى آسایش و فراغت‏باقى نمى‏گذارد، و زمینه‏هاى رشد و تکامل معنوى و مادى او را نابود مى‏سازد، و همواره انسان را در اندیشه سیر کردن شکم و پوشاندن بدن و دست‏یابى به سایبان و بهبودى از درد و بیمارى و; فرو مى‏برد، و فرصتى باقى نمى‏گذارد تابه مفاهیم بالا و برتر زندگى بیندیشد، و پایگاه انسانى خود را درک کند، و از عروج و تکامل نوع انسان سخن بگوید.

در دوران رفاه اقتصادى و رفع همه نیازها، آدمى از این بردگى و اسارت هستى‏سوز رهایى مى‏یابد، و از بند مشکلات آن آزاد مى‏گردد، و به مسائل متعالى و برتر و تکامل و رشد و صعود مى‏اندیشد و در آن راستا گام برمى‏دارد.

احادیث‏بسیارى درباره رفاه اقتصادى دوران ظهور وجود دارد و شاید از جمله مسائلى باشد که بیشترین تاکید بر آن شده است. و این اهمیت موضوع و نقش آن را در ساختن جامعه سالم قرآنى مى‏رساند، و شاید پس از اصل عدالت دومین موضوعى باشد که در آن دوران در جامعه‏ها پدید مى‏آید. و این هر دو با یکدیگر پیوندى ناگسستنى دارند، زیرا که اجراى دقیق عدالت‏براى از میان بردن روابط ظالمانه و غاصبانه آکل و ماکولى است تا اقویا حق ضعیفان را نخورند و

آنان را محروم نسازند. بنابراین، رفاه اقتصادى براى همه، با اجراى اصل عدالت اجتماعى و برپایى قسط قرآنى امکان‏پذیر است، بلکه رفاه و بى‏نیازى از میوه‏هاى درخت تناور عدل است، و امام با تحقق بخشیدن به اصول دادگرى و عدالت اجتماعى، همگان را به زندگیى درست و سامان‏یافته مى‏رساند.

امام صادق (ع:

;ان‏الناس یستغنون اذا عدل بینهم;

– ; مردمان بى‏نیاز مى‏گردند آنگاه که عدالت میانشان حاکم باشد;

ن‏الله لم یترک شیئا من صنوف‏الاموال الا و قد قسمه، واعطى کل ذى حق حقه، الخاصه والعامه والفقراء والمساکین، و کل صنف من صنوف‏الناس; فقال: لو عدل فى‏الناس لاستتغنوا;

– خداوند همه ثروتها را (از همه منابع درآمد) میان مردم تقسیم کرده است، و به هر کس حقش را داده است: کارگزاران و توده مردم و بینوایان و تهیدستان و هر گروهى از گروههاى مردم. سپس امام گفت: اگر عدالت اجتماعى برقرار شده بود همه مردم بى‏نیاز شده بودند;

بنابراین در سایه عدالت است که به رفاه اقتصادى و بى‏نیازى مادى مى‏توان دست‏یافت.

همچنین از نظر تعالیم اسلامى، حاکمیت اگر درست و اسلامى باشد و برنامه‏ها و مجریانى قرآنى و اسلامى به کار گمارده شوند، محرومیت و نیازمندى در جامعه باقى نمى‏ماند، زیرا که اصول عدل و حق اجرا مى‏گردد، و در پرتو آن اجراى اصول، همه مردم به رفاه و بى‏نیازى مى‏رسند.

امام على (ع:

اما والذى فلق‏الحبه، و برا النسمه، لو اقتبستم‏العلم من معدنه، و ادخرتم‏الخیر من موضعه و اخذتم‏الطریق من وضحه، و سلکتم من‏الحق نهجه، لنهجت‏بکم‏السبل، وبدت لکم‏الاعلام، و اضاء لکم‏الاسلام، و اکلتم رغدا، و ما عال فیکم عائل، و لا ظلم منکم مسلم و لامعاهد

– سوگند به خدایى که دانه را (در دل خاک) بشکافت، و آدمیان را آفرید، اگر علم را از معدن آن اقتباس کرده بودید، و خیر را از جایگاه آن خواستار شده بودید و از میان راه به رفتن پرداخته بودید، و راه حق را از طریق روشن آن پیموده بودید، راههاى شما هموار مى‏گشت، و نشانه‏هاى هدایتگر پدید مى‏آمد، و فروغ اسلام شما را فرا مى‏گرفت، و به فراوانى غذا مى‏خوردید، و دیگر هیچ عائله‏مندى بى‏هزینه نمى‏ماند، و بر هیچ مسلمان و غیر مسلمانى ستم نمى‏رفت.

در پرتو حاکمیت قرآنى و محمدى (ص) و علوى (ع) امام مهدى (ع)، و با اجراى

اصل عدالت اجتماعى که سیره انکارناپذیر آن امام‏سامان مى‏یابد، و نیازها برآورده مى‏گردد، و رفاه اقتصادى و آسایش معیشتى بر تمام بخشها و زوایاى زنگى خانواده بشرى پرتو مى‏افکند.

با اینکه موضوع رفاه اقتصادى از شاخ و برگهاى عدالت اجتماعى است، در احادیث جداگانه مطرح گردیده است. و این اهمیت موضوع را آشکار مى‏سازد.

پیامبر اکرم (ص:

یکون فى امتى‏المهدى; یتعنم امتى فى زمانه نعیما لم یتنعموا مثله قط، البر والفاجر، یرسل‏السماء علیهم مدرارا، ولا تدخرالارض شیئا من نباتها.

– در امت من مهدى قیام کند; و در زمان او مردم به نعمتهایى دست مى‏یابند که در هیچ زمانى دست نیافته باشند. (همه) نیکوکار و بدکار. آسمان بر آنان ببارد و زمین چیزى از روییدنیهاى خود را پنهان ندارد.

پیامبر اکرم (ص:

یکون فى امتى‏المهدى ; والمال یومئذ کدوس، یقوم‏الرجل فیقول: یا مهدى اعطنى، فیقول: خذ (

– در زمان مهدى (ع); مال همى خرمن شود. هر کس نزد مهدى آید و گوید: «به من مالى ده! مهدى بیدرنگ بگوید: «بگیر.»

امام على (ع:

; و اعملوا انکم ان اتبعتم طالع‏المشرق سلک بکم منهاج‏الرسول ; و کفیتم مؤون

ه‏الطلب والتعسف، و نبذتم‏الثقل الفادح عن‏الاعناق;

– بدانید اگر شما از قیامگر مشرق (امام مهدى «ع‏») پیروى کنید، شما را به آیین پیامبر درآورد; تا از رنج طلب و ظلم (در راه دستیابى به امور زندگى) آسوده شوید، و بار سنگین (زندگى) را از شانه‏هایتان بر زمین نهید;

رفاه تا این پایه و تامین سطح زندگى تا این سطح، آرمانى است الهى که به دست مبشر راستین عدالت و انصاف و سعادت و آسایش، امام مهدى (ع) تحقق مى‏یابد.

امام على (ع:

ثم یقبل الى‏الکوفه فیکون منزله بها، فلا یترک عبدا مسلما الا اشتراه و اعتقه، ولا غارما الا قضى دینه، و لا مظلمه لاحد من‏الناس الا ردها، ولا یقتل منهم عبد الا ادى ثمنه، دیه مسلمه الى اهلها، و لا یقتل قتیل الا قضى عنه دینه والحق عیاله فى‏العطاء، حتى یملاالارض قسطا و عدلا;

– ; سپس (امام مهدى «ع‏») به کوفه، درآید، و در آنجا مسکن گزیند، و هر برده مسلمانى را (در صورتى که باقیمانده باشد) بخرد و آزاد کند و دین بدهکاران را بپردازد، و مظلمه‏ها و حقهایى که بر گردن کسان است (به صاحبان حق) بازگرداند، کسى کشته نشود مگر این که بهاى آن را (که دیه است) به صاحبانش تسلیم کند، و آن کس که کشته شد بدهیش را بپردازد، و (زندگى) خانواده او را تامین کند، تا سراسر زمین را از عدل و داد بیآکند;

تامین زندگى و رفاه تا این پایه است که اگر از مسلمانان کسى هنوز در بردگى مانده بود به دست امام خریده مى‏شود و آزاد مى‏گردد. اگر کسى بدهکارى داشت‏بدهى او پرداخت مى‏شود. هر کس حقى و حقوقى از دیگران برى قصاص شد دیه او به صاحبش پرداخت مى‏گردد. هر کس به دلیل جرمى به اعدام محکوم شد بدهکاریهاى او پرداخت مى‏شود، و پس از اعدام وى زندگى خانواده‏اش همسان و هم‏سطح دیگر مردم تامین مى‏گردد. و اینها همه براى اجراى عدالت دقیق در سراسر آبادیهاى زمین است. یعنى عدالت در آن دوران چنین مفهومى عمیق و گسترده و انسانى دارد، که هر مشکل و ناهنجارى و گرفتارى را برطرف مى‏سازد.

امام باقر (ع:

و یعطى‏الناس عطایا مرتین فى‏السنه و یرزقهم فى‏الشهر رزقین; حتى لاترى محتاجا الى الزکاه و یجیى‏ء اصحاب‏الزکاه بزکاتهم الى‏المحاویج من شیعته فلا یقبلونها، فیصرونها و یدورون فى دورهم، فیخرجون الیهم، فیقولون: لا حاجه لنا فى دراهمکم ; فیعطى عطاء لم یعطه احد قبله

امام مهدى «ع‏»)، در سال دو بار به مردم مال ببخشد و در م

اه دو بار امور معیشت‏بدانان دهد; تا نیازمندى به زکات باقى نماند. و صاحبان زکات، زکاتشان را نزد محتاجان آورند، و ایشان نپذیرند. پس آنان زکات خویش در کیسه‏هایى نهند و در اطراف خانه‏ها بگردند (براى دستیابى به محتاجى)، و مردم بیرون آیند و گویند:

ما را نیازى به پول شما نیست; پس دست‏به بخشایش گشاید، چنانکه تا آن روز کسى آنچنان بخشش اموال نکرده باشد.

امام صادق (ع:

ان قائمنا اذا قام اشرقت‏الارض بنور ربها; و یطلب‏الرجل منکم من یصله بماله و یاخذ منه زکاته، فلا یجد احدا یقبل منه ذلک و استغنى‏الناس بما رزقهم‏الله من فضله.

– هنگام رستاخیز قائم ما زمین با نور خدایى بدرخشد; و شما به جستجوى اشخاصى برمى‏آیید که مال یا زکات بگیرند و کسى را نمى‏یابید که از شما قبول کند، و مردمان همه به فضل الهى بى‏نیاز مى‏گردند.

سطح زندگى در این حد بسیار متعالى و آرمانى و رفاه اقتصادى تا این پایه، در دنیاى سراسر ظلم و جامعه‏هاى طبقاتى و سرشار از تضاد بر سر منافع و با روابط ظالمانه استثمارى براى ما، قابل درک نیست، لیکن وعده خدا است و تحقق خواهد یافت. آیا چنین هدفى با این بزرگى و عالم‏گسترى، با شیوه‏هاى اخلاقى و پند و موعظه پدید مى‏آید، یا امام مهدى (ع) تنها با اعجاز و قدرت معنوى این چگونگیها را در زمین پدید مى‏آورد؟ یا شیوه‏ها و روشهایى ویژه براى رشد ثروت و تولید کافى کالاها به کار مى‏برد که تا کنون نبوده است؟

روشن است که ایجاد رفاه اقتصادى در این حد و براى یکایک افراد خانواده بشرى، کارى بزرگ و مشکلى بس عظیم است، و به دشوارى مى‏توان تصور کرد که در آن روزگار چه مسائل و عواملى پدید مى‏آید که چنین زیستى نصیب انسانها مى‏گردد.

با مطالعه در وضعیت زندگى کنونى بشر و با بررسى دقیق منابع طبیعى و ذخایر موجود در زمین و محاسبه استعداد انسان و محاسبه مقدار مصرف زائد و مسرفانه و تجملى در همه اموال جهان در نزد مهدى (ع) گرد آید، آنچه در دل زمین است و آنچه بر روى زمین، آنگاه مهدى به مردمان بگوید: بیائید! و این اموال را بگیرید.

اجتماعات مختلف بشرى به اصل دست مى‏یابیم:

منابع طبیعى و ذخایر زمین این استعداد را دارد که پاسخگوى مجموعه نیازهاى انسانها باشد (در هر مقوله از مقولاتى که در زندگى بدانها نیازى هس

ت)، و کمبودها را برطرف سازد و آدمیان را به رفاه و آسایش و تامین معاش برساند.

محاسبه مقدار مصرف تجملى و مسرفانه اجتماعات بشرى،  روشن مى‏سازد که اگر این اسرافکاریها و شادخواریها به صورتى درست و اصولى مهار گردد، و با انضباط و قانونى سازش‏ناپذیر جلو عیاشى و ریخت‏وپاشهاى زاید گروه اشراف رفاه‏طلب و شادخوار گرفته شود، نیازهاى کل بشریت‏برآورده مى‏شود و زندگى همگان در روى زمین تامین مى‏شود.

با بررسى استعداد خلاق و هوش مبتکر انسانى، روشن مى‏شود که انسانها مى‏توانند در پرتو پیشرفت دانشها، به فورمولها و اصول تازه‏اى دست‏یابند که معاش آنان بهتر تامین شود، و نیازها و خواسته‏ها بیشتر برآورده گردد، و رفاه و آسایشى عمومى و همگانى پدید آید. با توجه به این سه محور، امکان پدید آمدن دوران رفاه مطلق و تامین زندگى در سطحى متعالى براى همه مردم روى زمین، روشن مى‏گردد. در این بخش از این رساله، به بررسى برخى از علل و عواملى مى‏پردازیم که ممکن است در رستاخیز قیام و انقلاب امام مهدى (ع) به کار گرفته شود، و با تکیه بر آنها بودجه و مواد و منابع عظیم و کلان براى چنین اقدامى عظیم تامین گردد، و در فروغ آن زندگى بشریت‏سامانى درخور یابد:

برقرارى عدالت اجتماعى
عدالت اجتماعى به معناى تعادل و توازن در کلیه جریانهاى اقتصادى جامعه است، و نظام تولید و توزیع مصرف را در بر مى‏گیرد. عدالت‏به این معنا، اگر گستره‏اى جهانى یابد و دقیق و بى‏استثنا حدود آن مشخص شود و درست اجرا گردد. تعادل و توازنى در کل جامعه بشرى پدید مى‏آورد که آرمان همه عدالتخواهان الهى و بشرى بوده است. در پرتو چنین عدالتى، فاصله‏هاى اقتصادى به معناى اسراف و تکاثر در بخشهایى و کمبود و محرومیت در بخشهاى فراوان دیگر ریشه‏کن مى‏گردد. و چنانکه در بخش نخست  دیدیم،مگان است.

اجراى اصل مساوات
رعایت قاطع اصل مساوات نیز موجب تعدیل ثروتها و برابرى در توزیع کالاها و مواد مورد نیاز همه مردم است، و از تراکم و ذخیره‏سازى کنز و اسرافکارى نزد طبقات و گروههایى مانع مى‏گردد، و زمینه‏هاى اصلى کمبود و نیازمندى را برطرف مى‏سازد.

در فصل بعد روشن خواهد شد که با اجراى اصل مساوات نیازها برآورده مى‏گردد، و محتاج و تهیدستى باقى نمى‏ماند. در این باره به چنین تعالیمى برمى‏خوریم: «و یسوى بین‏الناس حتى لاترى محتاجا الى‏الزکاه: (امام مهدى‏«ع‏») میان مردم (در تقسیم اموال) به مساوات رفتار مى‏کند به طورى که دیگر نیازمند و محتاجى یافت نمى‏شود.» و این همان سطح متعالى زندگى و رفاه عمومى است که زکات مورد مصرف نداشته باشد، و همه چیز به همه مردم برسد. این موضوع در اصل «مساوات‏» روشن خواهد گشت.

عمران و آبادى زمین
عمران و آبادى زمین، و بهره‏بردارى از امکانات آن تا سر حد امکان، از دیگر اقدامات امام است. این کار، در دوران پیش از ظهور با همه پیشرفت علوم و تکنولوژى در همه زمینه‏ها بطور کامل انجام نشده است. طبق نظر متخصصان، بسیارى از زمینها قابل عمران و آبادى و کشاورزى و تولید است، بسیارى از آبها داراى استعداد ذخیره شدن و بهره‏بردارى است، و بسیارى از مناطق زمین متروک و رها شده مانده است، و بسیارى از مناطق به علت نفوذ سیاستهاى استعمارى و ایجاد وابستگى و محرومیت‏بطور کامل از آنها بهره‏بردارى نمى‏شود، و سیستمهاى تولید وکه به سود طبقات محروم نیست، بلکه براى کشورهاى سلطه‏طلب سودمند است.

این موضوع نیز از نظر متخصصان و آمارگیران ثابت است که زمین استعداد اداره و تامین چند برابر جمعیت کنونى را دارد به سه شرط:

الف – از همه امکانات بهره‏بردارى شود.

ب – از اسرافکارى و شادخوارى و کامروایى فزون از حد گروههایى اندک ممانعت‏به عمل مى‏آید.

ج – تکنیکهاى دقیق علمى و فنى و متناسب با محیطها و سرزمین‏ها به کار رود.

پیشرفت فنون
چنانکه در فصل «تکامل علم و عقل‏» در دوران ظهور خواهیم گفت، علم و دانش بشر در رستاخیز امام مهدى (ع) به تکامل نهایى مى‏رسد، و امام با برنامه‏ریزیهاى دقیق که از دانش بى‏کران الهى او برخاسته است، همه مناطق زمین را آباد مى‏کند، و براى تامین زندگى و ایجاد رفاه همگانى راه و روشهایى را عرضه مى‏کند که تا آن روز براى بشر ناشناخته بوده است. با توجه به اینکه راه اصلى رشد تولید و خودکفایى، بهره‏بردارى از علوم و فنون و تخصصهاى ویژه و طرحها و برنامه‏هاى ماهرانه است. علوم و فنون بشرى در رستاخیز ظهور با علوم و فنون در دوران پیش از ظهور قابل مقایسه نیست، از این رو، پیشرفتها و رشد تولید و سرمایه در آن

دوران با هیچ دوره دیگر همانند نیست. امام مهدى (ع) در همه زمینه‏ها به دانش بشر تکامل مى‏بخشد. و چنانکه در علوم الهى و ماوراى طبیعى همه اشتباهات و جهلهاى بشرى را برطرف مى‏سازد و معیارهاى درست در شناخت مبدا و معاد را به انسان مى‏دهد، در علوم مادى و تکنیکهاى رشد اقتصادى و سامانیابى زیست‏ور به انسان عرضه مى‏کند، و با شیوه‏هاى بسیار دقیق، نظام تولید و بهره‏بردارى از منابع طبیعى را رشدى توصیف‏ناپذیر مى‏بخشد و بدینگونه مشکل کمبودها و نارساییها را بکلى برطرف مى‏کند.

فاصله پیشرفت علمى و عقلانى و وضع دانش انسان در آن دوره با وضع کنونى، بسى افزونتر است از فاصله دانش امروز بشرى با دورانهاى گذشته تاریخ.

بارانهاى مفید و پیاپى
از علل و عوامل مهم و اساسى رشد تولید، بویژه در بخش کشاورزى – که مادر تولید در بخشهاى دیگر است – نزولات آسمانى و بارانهاى مناسب و بموقع است. طبق تعالیم قرآن و احادیث پارسایى و نیکوکارى و احسان و بخصوص دادگرى موجب نزول رحمتهاى الهى و وفور نزولات آسمانى است  ، و گناه بویژه ظلم در روابط انسانى موجب خشکسالى و محرومیت از رحمت الهى و قلت نزولات است. در دوران ظهور چون نیکى و احسان و عدل و انصاف بر سراسر گیتى پرتو مى‏افکند، و روابط انسانى بر اصل عدل و انصاف استوار مى‏گردد، و مردمان همه به نیکى و نیکوکارى و پارسایى مى‏گرایند، و ظلم و ستم را یک سو مى‏نهند، از این رو، شایسته فضل و رحمت‏بیشتر مى‏گردند، و بارش بارانهاى مناسب و بموقع سبب رشدى وصف‏ناپذیر در تولید خواهد گشت و بسیارى از مشکلات و کمبودها و نیازمندیها را برطرف خواهد ساخت.

پیامبر اکرم (ص:

یتنعم امتى فى زمن‏المهدى (ع) نعمه لم یتنعموا قبلها قط یرسل‏السماء علیهم مدرارا ولا تدع‏الارض شیئا من نباتها الا اخرجته;

– ; امت من در زمان (رستاخیز) مهدى (ع) به نعمتهایى دست‏یابند که پیش از آن و در هیچ دوره‏اى دست نیافته بودند. در آن روزگار، آسمان باران فراوان دهد، و زمین هیچ روییدنى را در دل خود نگاه ندارد;

چون مردمان به تقوا و پارسایى روى مى‏آورند، خداوند برکات و بارانها را فرو مى‏فرستد و خشکى و کم‏آبى در مناطق بسیارى برطرف مى‏شود; و این وعده الهى که درباره جامه تقواپیشگان مژده داده است آشکار مى‏گردد:

م انه کان غفارا. یرسل‏السماء علیکم مدرارا و یمددکم باموال و بنین و یجعل لکم جنات و یجعل لکم انهارا: سپس گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزنده است. تا از آسمان برایتان پى‏درپى باران فرستد. و شما را به اموال و فرزندان مدد کند. و برایتان بستانها و نهرها بیافریند.»

امام على (ع:

; و لو قد قام قائمنا لانزلت‏السماء قطرها، و لاخرجت‏الارض نباتها; حتى تمشى‏المراه بین‏العراق الى‏الشام لاتضع قدمیها الا على‏النبات;

– ; چون قائم قیام کند، آسمان – چنانکه باید – باران بارد و زمین گیاه رویاند ; به گونه‏اى که زن، از عراق درآید و تا شام برود و جز بر زمینهاى سرسبز گندم ننهد;

برنامه‏ریزى درست و از یک نقطه
چنانکه در آغاز این فصل یادآور شدیم عامل محرومیت و عقب‏ماندگى اکثریت کشورها و اجتماعات بشرى، کشورهاى قدرتمند و سلطه‏طلب است. اگر سلطه‏طلبان از میان بروند و تقسیم جامعه بشرى به دو یا سه طبقه: پیشرفته و در حال رشد و عقب‏مانده، نفى شود و همه برنامه‏ریزیها و فکر و تخصصها و سرمایه‏ها و مدیریتها تا سر حد امکان بطور یکسان در همه مناطق زمین، تقسیم گردد و تبعیض و تفاوتى در کار نباشد، و جهان داراى مرکزیتى یگانه و واحد شود که بر اساس عدل و مساوات به همه انسانها یکسان بنگرد، و تقسیم‏بندیهاى ظالمانه جامعه بشرى را محو سازد، و همه امکانات طبق نیازها به مناطق عالم گسیل گردد، و هیچ نقطه‏اى متروک و رها شده باقى نماند، بطور طبیعى مشکلات و نابسامانیهاى زندگى انسانها برطرف مى‏شود و رفاه و آسایش بر سراسر زمین سایه مى‏افکند.

امام باقر (ع :

; القائم منا; تطوى له‏الارض; فلا یبقى فى‏الارض خرا

ب الا عمر;

– ; زمین براى قائم ما در هم پیچیده مى‏شود (و به لحظه‏اى از هر نقطه به نقطه دیگر مى‏رسد); و در زمین جاى ناآبادى باقى نمى‏ماند;

بهره‏بردارى از معادن و منابع زیرزمینى
براى دستیابى به خودکفایى و رفاه درو منابع زیرزمینى و استخراج و بهره‏بردارى از آنها کارى ضرورى است، و چاره‏اى جز این نیست که از همه امکانات وطن انسان یعنى زمین بهره‏بردارى شود. بسیارى از ثروتها و مواد لازم براى زندگى، از معادن به دست مى‏آید. این معادن و مواد دیگرى که براى بشر امروز شناخته شده نیست، در دوران ظهور مورد بهره‏بردارى قرار مى‏گیرد.

پیامبر اکرم (ص

; و یظهرالله له کنوزالارض و معادنها

– ; خداوند براى قائم (ع) گنجها و معادن زمین را آشکار مى‏سازد;

امام على (ع

و تخرج له‏الارض افالیذ کبدها و تلقى الیه سلما مقالیدها

– ; زمین آنچه را در اعماق خویش دارد براى وى بیرون دهد، و همه امکانات و برکات خویش را در اختیار او گذارد;

امام باقر (ع

; و تظهر له (القائم «ع‏») الکنوز;

– ; براى قائم ما گنجها آشکار مى‏گردد;

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.