مقاله تاثیر قرآن


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله تاثیر قرآن دارای ۹۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تاثیر قرآن  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تاثیر قرآن،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تاثیر قرآن :

پیش گفتار :
با رحلت پیامبر اسلام ( ص) در بیست و هشتم ماه صفر سال ۱۱ هـ ق نزول آخرین پیا مها و معارف و حیاتی خاتمه یافت و مجموعه ی آیات نازل شده بر آن پیشوای راستین از بدو بعثت تا واپسین ایام حیات بودن هیچ گونه کاستی و فزونی در قالب کتاب الهی قرآن در اختیار انسانها قرار گرفت کتای اسمانی قرآن همواره در میان مسلما نان چون گوهری گران و ارزشمند

عزیز داشته و برای حفظ از آن از گزند تحریف نا اهلان و دستبرد راهزنان حتی از جان شیرین تر دریغ نگردیده است تلاش های بی دریغ و طاقت فرسای مومنان ناب برای حفظ و حراست از میراث گرانقدر پیامبر ( ص) باعث شده تا قرآن بدون ذره ای زمان بلندی را ایفا نقش کند .

تحول چشمگیر در عرصه ی دین پژوهی معاصر مباحث نوینی را در رشته های مختلف علوم پدید آورده که بی گمان پدراختن به آن ها بسیار مهم و ضروری است و پیچیدگی این مساله از آنجا سرچشمه می گیرد که اولا : قرآن در ظاهر با دو وصف محدودیت و ثبات همراه است : یعنی رقم آیات قرآن محدود و گزاره های آن نیز همواره ثابت بوده هست و ثانیا نیازهای معرفتی و معیشتی اادمیان در گذر عصرها با دو وصف عدم محدودیت و تغییر دست به گریبان است از کنار هم قرار گرفتن این دو واقعیت محسوسی به صورت طیبعی سوال بغرنجی متولد می گردد چگونه یک مجموعه ثابت می تواند از عهده ی پاسخگویی به نیازهای متغیر بر اید و چگونه محدود می تواند بر نامحدود پرتو افکند ؟
برخی از دانشمندان این موضوع را با عنوان چگونگی ربط میان ابدیت و متغیر مورد بحث و بررسی قرارداداه پاسخهایی نیز ارائه نموه اند .
بی شک سوال از چگونگی پاسخگویی قر آن به نیازهای زمان از سوی دیگر مبتنی بر سه باور بنیادی به ختم نبوت اعتقاد به خلود و ابدیت قرآن و اعتقاد به جهانی بودن پیامهای قرآن است به دنبال این باور هاست که آن سوال مهم بر ذهن آدمی سنگینی می کند گرچه برخی از باورهای دیگر نیز می تواند در تقویت آن دخیل باشند /.

مساله ی جذب و انجذاب و اثر گذاری و اثر پذیری حقیقی است تقریبا در همه ی عرصه گاه هستی و در میان تمام موجودات و کل ذرات حاکم است اگر این واقعیت در نظام هستی جریان نداشت هیچ ترکیبی صورت نمی گرفت و درصد بالای از آثار و منافع که فعلا از موجودات جهان طلوع می کند وبه وجود نمی اید خورشید با انرژی اثر می گذارد و زمین با اثر پذیری از انرژی خورشید همراه با عوامل دیگر انواعی در درخشان حبوبات دانه های نباتی گل ها معدن ها و اشیای قیمتی و ;. را از خود بروز می دهد .

در میان مو جودات هستی به انسان از اثر گذاری و اثر پذیری فوق العاده بر خوردار است تا جایی که سعادت یا شقاوت ابدی خود را زمین ناحیه تامین می کند حال اگر انسان با قرآن انس پذیر و همدم با آن شودذ بر هیچکس پپوشیده نیست که چه اثرات مبنتی در جهت رشد و تعالی انسان خواهد داشت برای همین مادر تحقیق به دنبال آیات و تاثیر گذاری آن در فرد خواهیم بود .

 

مقدمه :
نزول آیات قرآن کریم همزمان با بعثت آخرین پیام آور الهی نزول آب حیات بر کویر تفتیده ای بود که جانهای ملول و پژ مرده انسانهای این عصر را نوازش می داد و در جهانی تاریک و لبریز از جهل و گمراهی و ناپاکی در یچه ای از معرفت معنویت و زندگی جاوید بر آنان می گشود نخستین آیات قرآن کریم که با طرح از خواندن با نام رب با نام رب تعلیم جهان زدایی و در یک کلام علم و معرفت سخن می گفت نوید آغاز دوره ای جدید در زندگی انسان را می داد که بارزترین وی‍گی آن عبور آدمیان از عصر تاریکی جهل خرافه پرستی و تعصبهای کور ورود به عصر روششنایی معرفت جویی حققت طلبی و خرد ورزی بود اعلام و کتاب به عنوان معجزه همیشگی آخرین رسول حق و دعوت انسانها و فراگیری از دانش و در پرتور آن رسیدن به حقایق ناب هستی سر آغاز این فصل نوین در تاریخ پر فراز و نشیب بشریت است محتوای بلند وروح افزای آیات قرآن در طلعیه چنین عصری جانمان خسته از جهالت و نادانی و فطر تهای تشنه ی حقیقت را چنان در معرض نوازش خود قرار می داد که یکباره آنان را از ظلکتکده ی غفلت جهالت خود خواهی و خرافه پرستی می بود وبه به شعر آگاهی خدا پرستی و حقیقت طلبی رهمنون می شگت پیام ملکوتی و حیات بخش قر آن به سرعت شبه جزیر ه ی عربستان را در نوردید و در آن سوی مرزها در اقصی نقاط کره خاکی به انتظار طولانی ولهای حقیقت طلب پایان داد و جمع بزرگی از آدمیان را بر گردد محور خود فراخواند
از همنشینی و اتصال دو عنصر مهم در آغاز دوره ی جدید مواهب و بر کات فراوانی عاید جامعه انسانی گشت که امروز نیز بشریت با همه ی وجود آگاهانه از همه ی آن مواهب ارزشمند بر خورداراست اولین عنصر مهم رشد و بلوغ فکری انسان این عصر و گذر از دوره ای طفولیت بود ویژگی چنین انسان بود که با همه وجود از تارکیی جهل و خرافه روی گردان به سوی کشف حققت رهسپار بود او نور حقیقت را می طبید تا در پرتو آن زندگی نوینی را برای خود فراهم آورد دومین عنصر مهم با نوزل معارف بلند الهی در قالب کتاب آسمانی قرآن بود آیات این کتاب آسمانی که به واسطه ی آخرین فرستادی حق به مردم عرضه می شد حقایق و ناب خالص بود که از درایی بیکران معرفت الهی ترواش می یافت و بدون ذره ای نا خالص بر آدمیان

ابلاغ می گردید این حقایق خالص بر وجود انسان بالغ و حقیقت جو چنان کارگر می افتاد که او را در توجه جدی تدبر عمیق و اندیشیدن همه جانبه در مضامین انسان سازی آن غوطه ور می ساخت پدید ار شدن رابطه ی منطقی بین انسان عصر جدید و کتاب آسمانی اش از همان آغاز به شکل گیری حوزه های بحث تحقیق و اندیشه ورزی در میان مومنان منتهی گردید ترغیبهای مستمر قرآن به تفکر و‍رفنگری در جهان هستی آفرینش آسمانها و زمین موجودات ریز و درشت و ;.. از جمله خود انسان به رشد و بالندگی حوزه های اندیشه کمک شایانی نمود و راهنماییها و سلوک عملی پیامبر گرامی و عترت راستینش

راه را برای تکامل و به اوج رسیدن این پدیده مبارک همواره ساخت و تحقیق و پژوهش در آیات قرآن از زاویه های مختلف و دستیابی عالمان و پژوهشگران به نکات نو و بدیع و به دنبال آن فراهم آمدن آثار جدید سبب شده است که روز به روز بر عمق و غنای این گنجینه ارجمند افزوده شود و به تبع آن جکع بیشتری از انسان ها بر محور قرآن گرد ایند و تطور پیشرفت زمان و به

دنبال آن بالندگی و تکامل و شگرف زندگی آدمیان در ابعاد گوناگون ناهمواره پرسشهای تازه ای پیش روی اندیشمندان در حوزه های دین و قرآن پژوهی قرار داده که در پیشرفت و نوآوری در عرصه اندیشه دینی و علوم قرآن نقش شایانی ایفا نموده است حاجت به برهان نیست که توفق ناپذیری زمان و پیرو آن رشد توسعه و تکامل خارق العاده فکر و فرهنگ علوم فن آْوری تمدن بشری علی الدوم انسانها را با خلا و نیازهای تازه ای در عرصه اندیشه دینی و حیات معنوی روبرو می سازد پر کردن خ

لا های جدید و پاشخ به نیازهای تازه بشر در این عرصه ضرورت پژوهش ژرف اندیشی و نوآوری مستمر را در منابع اولیه دین به ویژه قرآن کریم به خوبی آشکار می سازد غفلت از ایت حقیقت آشکار و چشم فروتن بر تحولات مستمر در عرصه حیات بشری خطای جبران ناپذیری است که سیر کاروان علوم دینی را متوقف و یا با تاخیر فرسایند ه ای روبه رو می سازد پژوهش های نوین دینی را آنجا که تابع سیر و حرکت دائمی زمان و زندگی انسانها سا در هیچ مقطعی توقف نمی کند و همواره با زمان و حیات انسان استمارار می یابد استمارار پژ و هشهای نوین دین زندگی بشر هر عصر را در معرض تابش نور دین قرار می د

هد و دستاوردهای جدیدی او را در راستای نیل به دفی بالاتر و کاملتر سامان می دهد همین حقیقت بنیادی اهیم پژروهشای نوین و تلاشهای عملی پیرامون مسائل جدید از از دید گاه قر آن کریم به خوبی آشکار می سازد .
از آنجا که طبع انسان به ثروت اثر پذیر قرآن مجید از نشست و بر خاست با ستمکاران و کسانی که نمی خواهند به آئداب الهی مودب شوند نهی می کند و می فرمایند : پس از آنکه متذکر حقایق شدید و از آیات خدا آگاهی پیدا کردید و خورشید هدایت حق از افق وجودتان طلوع کرد و شما را به صراط مستقیم راهنمایی نمود با متجاوزان از حدود حق معاشرت نکنید .
(;.فلا تفقد بعد الذکری مع القوم الضالمین ;.)
» پس از یاد آوردن ] به سرعت بیرون برو و [ با گروه ستمکاران منشین .
اثر پذیری صبع چنان سریع و شدید است که قرآن در این زمینه می فرمایند :
چون بشویند گروهی آیات خدا را مورد انکار و استهزا قرار می دهند با آنان نشینید تا در سخنی دیگر در ایند ( اگر بنشیند شما هم در به دوش کشیدن بار گناه انکار و استهزا ء ) مانند آنان خواهید بود ;
عناصری که وجود ما را تشکیل داده اند عناصر همین جهان موجود است چنانکه عناصر آزاد اثر گذار و اثر پذیر هستند ما هم که ترکیبی از عناصر این جهانیم موجوداتی اصر گدار و اثر پذیر هستیم و برای همیشه محکوم این قانون خواهیم بود ما از همه ی اموری که در ارتباط با ما هستند اثر می پذیریم و بر بسیاری از امور هم تاثیر می گذاریم .
هنگامی که ما در ناحیه ی جسم اثر گذار و اثر پذیر باشیم یقینا در ناحیه ی روح و روان و نفس و جان که از لطافت و دقت بر خوردار است اثر گذاری بیشتری و اثر پذیری شدید تر خواهیم داشت . شما فقط به نگاههای متنوع یک فرد به جانب خود دقت کنید می بینید هر نوع نگاهی اثر خاصی بر روح و روان و قلب دارد نگاه خشم الود یک اثر و نگاه عادی اثری دیگر و نگاه با محبت اثری شادی آور و نگاه یا تعجب اثری خاص و نگاه سوال ر انگیز اثری وی‍ه دارد .
صد ا های متنوع وروش ها و منش های مختلف هم اثار مختلف بر انسان می گذارد .
داستان معاشرت چون داستان پیوند در قلب با یکدیگر است و اتصال دو روح رابطه محبت آمیز می باشد از نظر اثر گذاری فوق العاده شدید است .
کسی که را دوست دارد و به رفاقت و همنشین با او علاقه مند است چنانکه طرف او مثبت باشد و چه منفی می خواهد در همه ی شئوون طور به شکل او جلوه کند نارضایت او را برای پیوند مستحکم تر به دست آورد .

بیان مسئله وا همیت آن :

قرآن که راهنمایی زندگی بشری است اگر فرامین آن رعایت نشود پیامدهای منفی برای جامعه به بار می آورد یکی از پیامدهای منفی جدایی با قر آن و تکبر و اسکتبار است .
ای خوی زشت آثار بسیار و مخربی در روح و جان و اعتقادات دو افکار افراد و نیز درسطح جوامع انسانی دارد به گونه ای که می توان گفت هیچ بخشی از زندگی فردی واجتماعی از مصایب آن در امان نیستند که به چند قسمت از در ذیل نام می بریم .
۱- محروم شدن علم و دانش : یکی دیگر از پیا مدهای شوم کبر است زیرا انسا ن وقتی به حقیقت علم و دانش می رسد که آن را در هر جا و نزد هر کسی بینند همچون گوهر گشده ای بر یاد حال آنکه اشخاص مکتبر به آسانی حاضر نمی شوند بهترین علوم و داشنها و بر ترین و ولاترین حکمت ها را از افراد همردیف و یا زیر ست خواهد بپذیرد .
۲- تکبر سر چشمه اصلی بسیاری از گناهان است .
۳- تکبر سبب از دست دادن امکانات زندگی است .
۴- تکبر مایه ی تنفر و پراکندگی مردم است .
۵- نخستین مفسده آن که از همه خطرناک تر است آلودگی به شرک و کفر است
دنیا پرستی و حرص یکی دیگر از پیامد های منفی منفی جدایی و دوری از ایات قرآن است .
وا‍ه ی حرص و الفاظ مترداف و هم معنی آن در احادیث اسلامی به طور وسیع مورد بحث واقع شده و اثار وی آمد های بسیار منفی برای آن ذکر گردیده است که بخشی را گلچین کرده در ذیل از نظر می گذرانیم .از حدیثی از پیمبر اکرم ( ص) که به امیر مومنان علی ( ع) فرموده « العم یا علی ان الجن البخل و الحرص عزیزه واحده یجمعها سوء الظن » بدان ای علی که ترس و بخل و حرص یک غریزه هستند و همه در سوء ظن ( به خدا ) خلاصه می شوند » میزان الحکمه جلد ۱ صفحه ۵۸۸ شماره ۳۱۳۹
اسنان حریص هرگز سیر نمی شود به همین دلیل دائما برای جمع و اندوختن ثروت تلاش می کند و حتی خودش از آن بهره نمی گیرد امیر مومنان علی ( ع) در سخن پر معنای دیگر می فرماید : « الحریص فقر و لو ملک الدنیا بخدا فیرها » آدم حریص فقیر است هر چه تمام دنیا را مالک شود غرر الحکم حدیث ۱۷۵۳ با میزان الحکمه جلد ۱ صفحه ی ۵۸۷ شماره ی ۳۶۱۵
بد ین ترتیب حرص پیامدهای بسیار خطر ناک و زیانبار ی دارد انسان را از خدا دور می کند شخصیت او را در نظر ها در هم .می شکند آرامش را از او می گیرد او به خاطر حرص به گناهان بزرگ دیگری آلوده می شود روز به روز از سعادت دورتر می گردد هم چون بنده ای اسیر و ذلیل و گرفتار می شود و در یک کلمه دین و. دنیای او تباه می گردد به طوری که حرص و از شخصیت انسان را در هم می شکند ارزش او در نظام مردم پایین می آورد .
دنیا پرستی:
یکی دیگر از مسائل و مطالبی است که با فراموش کردن قرآن گربیانگیر آن نکوهش از دنیا پرسیت در روایات اسلامی مخصوصا در سخنان پیامبر اکرم ( ص) و خطبه های نهج البلاغه به صورات بسیار وسیعی می توان یافت در حدیثی از امام صادق ۰ ع) آمده که فر مود » ان اول ما عصی الله به ست حب الدنیا و حب الرمانیه الطعام و حب النسا ء و حب النوم و حب الراحه « نخستین چیزی که با آن عصیان و نافرمانی خدا شش چیز بود « دنیا پرستی حب ریاست علاقه به غذا شکم پرستی محبت افراطی زنان پر خوابی و علاقه به راحتی و تن پروری » بحار الانوار جلد ۷ ص ۶۰
حسد:
نیز از پیامد های منفی بی توجهی به فرامین الهی است . در روایات اسلامی نکوهش شدیدید از حسد شده به گونه ای که در باره ی کمتر صفتی رذیله چنین نکوهش دیده می شود حسدذ در زندگی فردی و اجتماعی و نکوهش شدید قرآن از آن روشنی می شود حسد دست بردار را به خوبی بردار آغشته می کند و انسان را از مشاهد ه ای حق از می دارد فضای جامعه را تیره تار می کند رشته های محبت را میان انسانها پاره می نماید و جهمن سوزانی در دنیا برای کسانی که به آن آلوده هستد به وجود می آورد .
حسد آثار زیابناری در زندگی از نظر فردی واجتماعی ئو مادی و معنوی ه بار می آورد و کمتر صفتی از صفات رزیله است ه این پیا مدهای سوء داشته باشد در حدیث قدسی حخواندیم به موسی بن عموان فر مود از حسد بپر هیزدید که سحود نسبت به نعمت های من خشمگین است و با قسمت من در میان بندگانم مخالف می باشد .
اثر سوء حسد آن است که انسان را از رسیدن به مقامات بالا باز می دارد ه گونه ای که شخص حسود هرگز نمی تواند از مدیر یت بالایی در جامعه بر خوردار شود چرا حسد دیرگان را از گرد او پراکنده می کند کو کسی که دارای قوه ای رافعه است هر گز به بزرگ نمی رسد.
رذایل سه گانه ی اخلاقی یعنی تعصب و لجاجت و تقلید کورکورانه یک بر نامه عام برای همه ی اقوام زشتکار پیشین بوده است آنها به خاطر وابستگی شدید به افکار ور نامه های خرافی و لجلجت و اصرار بر آنها چشم و گوش بسته به پیروی از نیاکان شان ادامه می دادند و به این طریق خرافات بی اساس از نسلی از نسلی دیگر منتقل می شد و صدای دلنشین مردان الهی برای هدایت آنها آمده بودند در میان نعره های جاهلانه ی آنها گم می شد .
بدترین انحراف ، انحراف فکری است انحرافی که سبب می گردد که انسان خوب و بد را به طور صحیح تشخیص ندهد بلکه بالاتر باطل در نظر ش حق و حق در دیدش باطل جلوه کند روایتی است که در آن پیامبر روزی به یاران خود فرمود :
روزگازی فرا می رسد که زنان و جوانان فاسد وفاسق می شوند و امر به معروف و نهی المنکر مروک می ماند یاران با تعجب ژرسیدند چنین چیزی ممکن است ؟ فرمود : بدتر از این انجام می گیرد زمانی می رسد که شما را به بدیها وا دارند از خوبی ها باز دارند ! به حضرت گفتند : آیا چنین کاری واقع می شود ؟فرمود : بدترین از این که خوبی ها در نظر مردمبد جلوه می کند و بدی ها خوب به نظر می اید ؟!
جمله ژایانی رسول خدا (ص) ناظز این حقیقت است که تشخیص مردم دگر گونی خواهد شد مردم بر اثر کثرت گناه و فراوان شدن زشتی ها و گرفتار آمدن مردم به آلودگی ، خوبی ها و بدی ها را از هم تمیز نخواهند داد بلکه رذایل اخلاقی جای فضایل اخلاقی را خواهد گرفت .
متاسفانه محیط بسیاری از خانه ها برای سرگرمی مخرب ، محیطی رها وبی در و پیکر است .
آنچه را کودکان وبه ویژه نوجوانان از راه دیدن و شیندین یاد می گیرند گمراه کننده است اکثر فیلم ها ، ویدئوها سی دی های تصویری و گفتاری و به خصوص ماهواره ها بیشترین چیزی که نشان می دهند از ماجراهای عشقی و گانگستری بازی مایه گرفته و دختران و پسران را وادی گمراهی و تخریب شخصیت و از کار افتادن عقل و تخدیر هوش و حواس سوق می دهد .
برای این که به تاثیر این ابزار سرگرمی وسایل مشغولیت عناصر لسوی و اثرات آن در فکر انسان پی ببریم کافی است روحیات کودکانی را که چند بار به تماشای فیلم های جنایی و خشن رفته اند مورد علاقه قرار دهیم .
امام صادق (ع) خطرات مهلک فرهنگهای منحرف و فاسد که ممکن است نوجوان وجدان را به خاطر شور و عواطف و احساساتش تحت تاثیر قرار دهد به مربیان این گونه گوش زد می کند که :
«در انجام تعلیم فرهنگ اهل بیت به جوانان خود سرعت به خرج دهید ودر تحقق این وظیفه بسیار مهم شتاب ورزید پیش از آنکه منافقان گمراه و به وجود آورندگان فرهنگ های منحرف با سخنان باطل و مقالات ایمام سوز شان عقل و عواطف جوانانتان را به اسارت بگیرند و آرای نادرستشان و گفته های به ظاهر زیبایشان را در نهاد ژاک جوانان جای دهند و آنان را به وادی ظلالت و چاه گمراهی در اندازند و دنیا و آخرتشان را تباه نمایند .« الکافی :۶/۴۷ ، باب تادیب الولد ، حدیث ۵
اینک در پرتو این اجمال نگاهی به تمودن این روزگار که در جوانب و خصوصیات منحرف از حق واز صراط مستقیم است بیفکینم که از این قرار آیا تمدنی که می گویند از آن برخوردار شده ایم تمودن صالحی یا فاسد، تمدن راقی است یا راکد پایه امید انسان است یا مایه ناامیدی انسان !
انسان در طول زندگی خود اکتشافات واختراعات زیادی را به دست آورد شمارش این اختراعات و اکتشافا ت تمدن امروزکار دشوار ی است تو گویی که جهان همهی رازی خود از آغاز آفرینش در سینه نگه داشته بود تا امروز همه آنها را به مردات مخترع و مکتشف تمدان حاضر باز گوید تو گویی که در این روزگار ، طبیعت در صدد تصفیه حساب اسرار خود برآمده است .
ولی فریب این ظواهر را نباید خورد یک ضرب المثل تازی می گوید :« خانه و آرایش آن فریب ندهد ، آن که در آن ساکن است آب خوش از گلویش ژایین نمی رود .»
به مکان نگاه کن به ساکنان نظر کن تا ببینی که مشکل بیکاران ، بحران جوانان ، افزایش روزانه ساکنان تیمارستان ها مردم نا امیدی بی خانمان ، جنگ های های خونی و ننگین در گوشه و کنار جهان به ویژه در اسیا ، امریکا لاتین ، زور و فشار و تجاوز و تعدی از هر گونه و به هر بهانه مسلح بودن دولت ها به انواع سلاح های مخرب و کشتار جمعی ، فریب ها دروغ ها ، دزدی ها راهزنی های زمنی و هوایی درمانی ودریایی فسادهای اخلاقی ورسوایی جنسی و از این گونه ناروایی و کنج روی تباهی همه و همه در این خانه زیبا در این کاخ با شکوه تمدان امروز رخ می دهد .
مساله معاشر به ویژه هنگامی که دلبستگی شدیدی به معاشر پیدا شد و پای محبت طرفین در میان می اید حقیقتی است که اگر اسلام در مقام بیان بر نمی آید برای همه روشن واضح بود واز این که تمام جوانب این واقعیت را توضیح داده ودر این زمینه چیزی را فرو گذار نکرده است دلیل بر عظمت و اهمیت آن در حیات انسان است.
نگاهی به جامعه ای که امروز در آن زندگی می کنیم که خالی از حسد و دنیا پرستی و فساد و طلاق و جرم و قتل است و یقین ناشی از دوری و بی توجهی برخی از انسانها از فرامین الهی است برای همین نیاز به بررسی و پژ وهشی در مورد ایات قرانی و کشف رمزورموز این آیات گامی است در جهت ساختن جامعه سلام و زندگی سالم و خانواده سالم و ; سعادتمندی انسان;(به امید ان روز)

روش تحقیق:
تحیقیق در مورد قران کریم نیازمند رجوع به تفاسیر وکتابهای نوشته شده درمورد ایات قرانی می باشد لذا روش تحقیق من در این تحقیق روش کتابخانه ای است وازاجا که من اطلاع دارم رایج ترین روشهای تحقیق میدانی”پیمایشی “ازمایشی” کتابخانه ای می باشد ام بهترین روش برای این موضوع بنا به پیشنهاد استاد راهنما روش کتابخانه ای است چون همانطور که در اهداف تحقیق امده مادر این تحقیق بدنبال فرامین الهی درمورد برخی مسائل اجتماعی –اقتصادی وسیاسی هستیم

ادبیات تحقیق (پیشینه تحقیق):
مسلما هیچ تحقیقی بنا به پیشنهاد استاد راهنما بدون پیشینه نیست لذا در این قسمت از تحقیق چند مورد از تحقیقاتی و پژوهشهایی که درمورد ایات قرانی صورت گرفته می آوریم :
نقش قرآن در زندگی بشری
نقش قرآن در زندگی بشری در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و حتی بین المللی، قابل دقت و بررسی است که به طور مختصر به بعضی از آنها اشاره می شود:
یکم. انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است. این ارتباط اگر چه از طریق مناجات و رازگویی درونی و قلبی انجام می گیرد؛ اما دسترسی به کلمات خود خداوند، بسیار لذت بخش و اطمینان آور است. چنان که اقبال لاهوری گفته است: «اگر می خواهی خدا با تو سخن بگوید، قرآن بخوان».
این ویژگی به طور کامل، تنها برای قرآن مجید باقی مانده است و هیچ کتاب آسمانی دیگر، چنین جایگاهی ندارد.
دوم. انسان در تکاپو و جست و جوی آگاهی های صحیح و معارف بلند و پرمعنا است. البته با استفاده از تجربیات بشری و تلاش های علمی، به بسیاری از آگاهی ها می توان دست یافت؛ اما برای اطمینان به درستی یافته های خود و آگاهی به آنچه برای او دست نایافتنی است، نیاز به یک منبع اصیل و غنی بسیار محسوس است؛ چنان که از زبان امام راحل(ره) گفته شده است: «اگر قرآن نبود، درهای معرفت بر ما بسته بود».
قرآن مجید در این باره جایگاه ممتازی دارد. تعریفی که قرآن از انسان دارد «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً»؛ بقره (۲)، آیه ۳۰ و تعریفی که قرآن از خداوند ارائه کرده است: «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ»؛ شوری (۴۳)، آیه ۱۱، همراه با بیان صفات جمال و جلال و تعریفی که از نظام هستی و حیات و شعور همگانی موجودات ارائه داده «وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ»؛ رعد (۱۳)، آیه ۱۳ و بیانی که از پیوستگی و هماهنگی منظم همه کرات و افلاک و زمین و آسمان دارد «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشاها;»؛ شمس (۹۱)، آیه ۴ – ۱
و; نیازمندی همه جامعه بشری و پویندگان راه حق و حقیقت را به این کتاب آسمانی ضروری و آشکار ساخته است؛ زیرا بعضی از دانش ها به جز از طریق قرآن، برای بشر دست یافتنی نیست: «وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ»؛ بقره (۲)، آیه ۱۵۱
؛ «و آنچه را نمی دانستید به شما یاد می دهد;».
از جمله آگاهی هایی که جز از طریق قرآن راهی برای دریافت آن نیست، آگاهی درباره جهان پس از مرگ و جزئیات جهان آخرت است؛ زیرا هیچ کدام از افراد بشر، تجربه تکرار و رفت و آمد آن را ندارند و درک بشری، هیچ گونه سابقه ذهنی از آن ندارد. در حالی که در سوره «واقعه»، «صافات»، «مرسلات» و; صحنه قیامت به تصویر کشیده شده است.
سوم. نقش برجسته دیگر قرآن این است که از سابقه تاریخ بشر، خبرهای درست و مطابق واقع را نقل کرده و سرگذشت پیامبران و محتوای پیام آنان را – بدون هرگونه تحریف و دسیسه بشری به انسان ها رسانده است. ازاین رو قرآن حتی بر پیروان تورات و انجیل، منّت شایان توجهی دارد که چهره پیامبران بنی اسرائیل را به درستی معرفی کرده و حضرت موسی، عیسی، زکریا و; را آن گونه که بوده اند – به دور از هر گونه تهمت و توهینی شناسانده و دست تحریف گران و دسیسه گران را نقش بر آب ساخته است. قرآن مجید در این باره می فرماید: «وَ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَ أُمِّی إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لِی بِحَقٍّ»؛ مائده (۵)، آیه ۱۱۶؛ «ای عیسی پسر مریم! آیا تو گفتی به مردم که من و مادرم را همچون دو خدا به جای خداوند بپرستید؟! گفت: منزهی تو! مرا نشاید که چیزی را که حق نیست بگویم».
چهارم. نقش برجسته دیگر قرآن برای جامعه بشری، این است که ظرفیت جهان شمولی دارد و پیام های آن برای تمام مصلحان جهان و حافظان حقوق بشر، قابل اعتنا و کاربردی است. تکیه بر نقاط مشترک پیروان ادیان آسمانی و پایبندی به اصول انسانی (مانند عدالت گستری، امانت داری و;)، تلاش برای ریشه کنی هرگونه ناهنجاری، ناپاکی و اختلاف و مخالفت با حق و درستی و; همگی شاخص هایی است که ظرفیت جهان شمولی قرآن را به نمایش گذاشته است. آیات نورانی قرآن، تمامی اصلاحگران و حق گرایان را به سوی محور وحدت و پاکی، به دور از هر گونه تعصب و خودخواهی، دعوت کرده است: «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَهٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ»؛ آل عمران (۳)، آیه ۶۴؛ «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است، بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و برخی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به پروردگاری نگیرد»
بی تردید گستردگی دانش بشر، تحولات شایان توجهی داشته و شکوفا سازی طبیعت و سلطه بر آن، به دست قدرت علمی و اطلاعاتی انسان و تجربه های بشری، تا حدود زیادی تأمین شده است. قرآن خود این تحول آفرینی را در گستره ظرفیت های انسان دانسته است: «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها»؛ هود (۱۱)، آیه ۶۱؛ «خداوند شما را در زمین ایجاب کرد و وظیفه شکوفایی و آبادانی و استخراج ظرفیت های زمین را به شما واگذار کرد».
رسالت دین و قرآن، «شکوفایی متوازن، متعادل و هماهنگ انسان» است. بر این اساس باید انسان را شناخت و آغاز و انجام او را دانست. باید جایگاه انسان را در کل هستی به درستی تعریف کرد و رابطه او با خدا، خود، جامعه و طبیعت را تنظیم نمود.
رسالت علم ساخت جهان و رسالت قرآن، رشد ایمان و جهت دهی به حرکت انسان است و با توجه به اسارت علم در دست برخی از انسان های آلوده به قدرت و ثروت و فزون خواه، ضرورت پایبندی به کتاب آسمانی به دور از تحریف و یک مکتب الهی آشکار شده است

اهداف تحقیق:
قرآن چه نقشی میتواند در زندگی بشری و دهکده جهانی ایفا کند؟
نقش امید در زندگی انسان از دیدگاه قرآن
نقش قرآن و علوم قرآنی در تولید علم :
نقش قرآن در توسعه علوم به معنای عام :
تأثیر قرآن بر علوم انسانی
نقش قرآن در تربیت
نقش قرآن در رشد افکار عمومی
نقش قرآن در اتحاد تحلیل انتقادى قرآن از سنت هاى نابخردانه:

بیان داده ها واطلاعات وتجیه وتحلیل:
قرآن چه نقشی میتواند در زندگی بشری و دهکده جهانی ایفا کند؟
نقش قرآن در زندگی بشری در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و حتی بین‏المللی، قابل دقت و بررسی است که به طور مختصر به بعضی از آنها اشاره میشود:یکم. انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است;. نقش قرآن در زندگی بشری در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و حتی بین‏المللی، قابل دقت و بررسی است که به طور مختصر به بعضی از آنها اشاره میشود:
یکم. انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است. این ارتباط اگر چه از طریق مناجات و رازگویی درونی و قلبی انجام میگیرد؛ اما دسترسی به کلمات خود خداوند، بسیار لذت بخش و اطمینان‏آور است، چنان که اقبال لاهوری گفته است: «اگر میخواهی خدا با تو سخن بگوید، قرآن بخوان».
این ویژگی به طور کامل، تنها برای قرآن مجید باقی مانده است و هیچ کتاب آسمانی دیگر، چنین جایگاهی ندارد.
دوم. انسان در تکاپو و جست و جوی آگاهیهای صحیح و معارف بلند و پرمعنا است. البته با استفاده از تجربیات بشری و تلاش‏های علمی، به بسیاری از آگاهیها میتوان دست یافت؛ اما برای اطمینان به درستی یافته‏های خود و آگاهی به آنچه برای او دست نایافتنی است، نیاز به یک منبع اصیل و غنی بسیار محسوس است، چنان که از زبان امام راحل(ره) گفته شده است: «اگر قرآن نبود درهای معرفت بر ما بسته بود».
در میان کتاب‏های آسمانی و دست نوشته‏های بشری، قرآن مجید در این باره جایگاه ممتازی دارد. تعریفی که قرآن از انسان دارد (إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً) بقره (۲)، آیه ۳۰ و تعریفی که قرآن از خداوند ارائه کرده است: (لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ) شوری (۴۳)، آیه ۱۱ (همراه با صفات جمال و جلال که در آیات متعدد آمده) و تعریفی که از نظام هستی و حیات و شعور همگانی موجودات ارائه داده (وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ) رعد (۱۳)، آیه ۱۳ و تعریفی که از پیوستگی و هماهنگی منظم همه کرات و افلاک و زمین و آسمان دارد: (وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشاها;) شمس (۹۱). و; نیازمندی همه جامعه بشری و پویندگان راه حق و حقیقت را به این کتاب آسمانی ضروری ساخته است؛ زیرا بعضی از دانش‏ها به جز از طریق قرآن برای بشر دست یافتنی نیست: (;وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ) و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد;».بقره (۲)، آیه ۱۵۱
از جمله آگاهی هایی که به جز از طریق قرآن راهی برای دریافت آن نیست، آگاهی درباره جهان پس از مرگ و جزئیات جهان آخرت است؛ زیرا هیچ کدام از افراد بشر، تجربه تکرار و رفت و آمد آن را ندارند و درک بشری، هیچ گونه سابقه ذهنی از آن ندارد. در حالی که در سوره «واقعه»، «صافات»، «مرسلات» و; صحنه قیامت را به تصویر کشیده است.
سوم. نقش برجسته دیگر قرآن این است که از سابقه تاریخ بشر، خبرهای درست و مطابق واقع را نقل کرده و سرگذشت پیامبران و محتوای پیام آنان را – بدون هرگونه تحریف و دسیسه بشری – به جامعه بشریت رسانده است. ازاین‏رو قرآن حتی بر پیروان تورات و انجیل، منّت شایان توجهی دارد که چهره پیامبران بنی اسرائیل را به درستی معرفی کرده و حضرت موسی، عیسی(ع)، زکریا و; را آن گونه که بوده‏اند – به دور از هر گونه تهمت و توهینی – شناسانده و دست تحریف‏گران و دسیسه‏گران را نقش بر آب ساخته است. قرآن مجید در این باره میفرماید: (وَ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَ أُمِّی إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لِی بِحَقٍّ) «ای عیسی پسر مریم! آیا تو گفتی به مردم که من و مادرم را همچون دو خدا به جای خداوند بپرستید؟! گفت: منزهی تو! مرا نشاید که چیزی را که حق نیست بگویم».مائده (۵)، آیه ۱۱۶
چهارم. نقش برجسته دیگر قرآن برای جامعه بشریت این است که ظرفیت جهان شمولی دارد و پیام‏های آن برای تمام مصلحان جهان و حافظان حقوق بشر قابل اعتنا و کاربردی است. تکیه بر نقاط مشترک پیروان ادیان آسمانی و پایبندی به اصول انسانی (مانند عدالت گستری، امانتداری و;)، تلاش برای ریشه کنی هر گونه ناهنجاری، ناپاکی و اختلاف و مخالفت با حق و درستی و; همگی شاخص‏هایی است که ظرفیت جهان شمولی قرآن را به نمایش گذاشته است. آیات فراخوان قرآن همچون تابلوی درخشنده تمامی اصلاحگران و حق‏گرایان را به سوی محور وحدت و پاکی به دور از هر گونه تعصب و خودخواهی دعوت کرده است: (قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَهٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ) «بگو: ای اهل کتاب: بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و برخی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد»آل عمران (۳)، آیه۶۴ مسأله جهانی شدن و جهانی سازی
از مسائلی که در عصر ما در پهنه سیاست و فرهنگ و اقتصاد مطرح است مسأله جهانی سازی و جهانی شدن است. هرچند این بحث مجالی مناسب تر و میدانی گسترده تر می طلبد تا صاحب نظران و نظریه پردازان در آن به بحث و گفتگو بنشینند اما در اینجا به تناسب موضوع و با در نظر داشتن نکات ارزشمند و شایان تأمل که در سخن امام صادق(علیه السلام) دیدیم با نگرشی اجمالی به موضوع، تا آنجا که به منافع حج در بعد اقتصادی مرتبط است می نگریم.
چنانکه اشاره شد موضوع جهانی سازی از مسائلی است که امروزه در سطح بین الملل مورد مذاکره و مشاجره است. در جهان غرب گروه هایی به نقد این اندیشه پرداخته و به مبارزه با این سیاست استعماری برخاسته اند، در حالی که سیاست های حاکم که در اندیشه کنترل و قبضه کردن توان اقتصادی و به دنبال آن سیاسی و فرهنگی همه کشورها هستند، بر آن پای می فشارند و آن را به عنوان راه کاری برای سلطه بیشتر جهانی خود برگزیده اند. چنانکه می دانیم: دولت آمریکا سردمدار این تفکر است، تفکر تک قطبی کردن جهان به مرکزیت غرب و سرکردگی آمریکا. روند جهانی سازی بر آن است که تا هویت و اعتبار کشورها، به ویژه جهان سوم را بیش از پیش محو و نابود سازد و وابستگی شدیدتری را پی ریزی کند. در روند جهانی سازی، نه تنها اقتصاد بلکه قومیت، ملیت، فرهنگ و سیاست ملل، تحت سلطه لگدکوب ابرقدرت ها می شود، و این یک فاجعه بزرگ دیگر برای دولت ها و ملت های جهان سوم به ویژه کشورهای اسلامی است و در این طرح استکباری، جهان اسلام به دلیل ذخائر کلان طبیعی بیشتر هدف توطئه می باشد.
تنها راه مقابله با این سیاست استکباری وحدت امت هاست و بازیابی هویت دینی، ملی، تاریخی و تکیه بر منافع مشترک و روآوردن به پیمان های منطقه ای در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی و مشترکات دینی، و قطع وابستگی ها و گسستن غل و زنجیرهایی است که غرب به سرکردگی آمریکا بر کشورها نهاده است.
بنابراین جهانی سازی یک طرح استکباری است، در حالی که جهانی شدن زیر لوای توحید و وحدت امت، در فلسفه اجتماعی اسلام منظور گردیده و حج می تواند نقش مؤثر در تحقق آن داشته باشد.
قرآن کریم، کعبه و حج را {;قِیاماً لِلنّاسِ;} ; یعنی عامل برپایی و پایداری و استقلال مردم خوانده است. و امت اسلام با تکیه بر این ستون استوار الهی می تواند دریای انسان های مؤمن را به یکدیگر پیوند دهد و روح واحد را بر آنها حاکم سازد. این قوام و استواری که قرآن بدان اشارت فرموده است، شامل دین و دنیای مردم می شود. در این خصوص روایتی است از امام صادق(علیه السلام) که در پاسخ به ابان ابن تغلب که معنای آیه فوق را می پرسد، می فرماید: «جَعَلَهَا اللَّهُ لِدِینِهِمْ وَ مَعَایشِهِمْ»۱۷ «خداوند کعبه را قائمه ای برای دین مردم و معیشت و زندگی آنان قرار داد.»
بدین ترتیب حج از منظر اقتصادی و معیشتی نیز در قوام امت تأثیر به سزا دارد. با این بیان:
۱ ـ فعالیت های اقتصادی می تواند به برگزاری این مراسم عبادی، سیاسی یاری رساند.
۲ ـ مردم بسیاری در پرتو حج امرار معاش می کنند و چرخ های اقتصادی به حرکت در می آید و عمران و آبادانی را به همراه می آورد.
۳ ـ قدرت اقتصادی مسلمانان می تواند در صحنه بین المللی، آنان را مقتدر سازد و از وابستگی و طفیلی بودن در همه زمینه ها برهاند.
۴ ـ از این رهگذر می توان تولید کار و اشتغال نمود و از حجم بیکاری کاست و علاوه بر آن زمینه بسیاری از مفاسد اخلاقی را از میان برد.
۵ ـ حج فرصتی است که مسلمانان می توانند فراورده های صنعتی، محصولات کشاورزی و سنّتی و سایر تولیدات خود را در این بازار بین المللی اسلامی عرضه کنند و به صورت نمایشگاه بازرگانی در معرض دید جهانیان قرار دهند و مشوّق یکدیگر به تولید و تکاپوی اقتصادی باشند و با همکاری یکدیگر کشورهای اسلامی را به رشد و توسعه هدایت کنند و تبادل اطلاعات نمایند و از تجارب یکدیگر بهره گیرند.

نقش امید در زندگی انسان از دیدگاه قرآن
بهترین وساده ترین راه برای شناخت ارزش اهمیت امری در زندگی بشر بررسی وتجزیه وتحلیل آثار وکارکردهای آن است قرآن مهمترین اثر وکارکرد امید در زندگی بشر را اسان شدن سختی ها وتقویت روحیه انسان می داند به این معنی که انسان برای هر عملی می بایست انگیزه ای داشته باشد وهر چه کار سخت تر ودشوارتر باشد باید امید به بهره وری وبهره مندی نیز بیشتر باشد ، نقش عواطف واحساسات در زندگی بشر گاهی بیشتر از عقل وخرد است به نحوی که اگر عقل حکم کند که انسان کاری را هر چند دشوار انجام دهد در زندگی او مفید خواهد بود این به تنهایی موجب نمی شود که انسان این کاررا انجام دهد بلکه روحیه انسانی ارتباط تنگاتنگی با عواطف واحساسات وی دارد امید موجب می شود تا روحیه شخص از نظر روحی وروانی تقویت شود وعاملی برای انجام کارهای سخت ودشوار شود
در آیه ۱۰۴سوره نساء اشاره می شود :چگونه سختی جنگ برای کسانی که امید به دیدار خدا داشته واز وی امید پاداش دارند آسان می شود وهمه سختی هارا به جان می خرند تا به دیدار حق بشتابند ، در آیه ۸۷سوره یوسف می فرماید اگر انسان امیدی به آینده نداشت هر گز به تلاشی دست نخواهد زد وکوششی برای رفع مشکلات از خود بروز نمی داد
امید داشتن مهم ترین انگیزه در زندگی انسان است اگر انسان از زمان مرگ خود اطلاع داشت به هیچ کاری دست نمی زد ومنتظر روز مرگ خود می بود اگر می دانست چند سال دیگر می میرد ازدواج نمی کرد وهیچ کار وتجارتی نمی کرد فقط سعی داشت هر چه دارد هزینه نماید وچند روزی خوش باشد نا آگاهی به زمان مرگ وامید به زندگی است که انسان را وادار به تلاش وکوشش می نماید
قرآن امید را عاملی مهم در حرکت وزندگی انسان بر می شمرد ودر آیه ۱۸۶سوره بقره بیان می کند که امید است که انسان را به سوی کاری سوق می دهد برای نمونه امید به استجابت از سوی خداوند علت وانگیزه برای دعا وطلب از او می شود وامید به اینده بر تر در این دنیا یا آخرت است که موجب می شود باورها وکنشها وواکنشها ی خویش را تصحیح کند وبه بازسازی واصلاح اعمال ورفتار خود بپردازد که این مطلب در آیات ۷و۸سوره یونس آمده است
خداوند در آیه ۱۱۰سوره کهف می فرماید هر کس به دیدار پروردگارش امید دارد می بایست کارهای نیکو وخوب واعمال صالح انجام دهد
در آیات ۶۴سوره نساء وآیات ۱۰۲و۱۰۶سوره توبه آمده است که انسان به آموزش وپرورش خطاکاران وبزهکاران اقدام می کند زیرا این امید را به خود می دهد که شاید این اشخاص با آموزش وپرورش درست شوند واصلاح گردند
در آیه ۲۱سوره فرقان و۳۶عنکبوت آمده است که امید به کسب پیروزی شخص را در مقابل مستکبران قرار می دهد تا جلوی فساد وافساد ظالمان را بگیرد
قرآن از نومیدی وآثار آن به اشکال مختلف سخن گفته در آیات ۱۱سوره یونس و۲۱فرقان اشاره دارد که نومیدی در انسان موجب می شود تا انسان موجودی سرکش گردد وبه طغیان نسبت به خدا وقوانین آن دست زند ودر ایات ۸۷سوره یوسف اشاره به کفر به خدا ونعمتهی او دارد که ناشی از نا امیدی است ودر آیه ۶۳زمر و۸۷یوسف اشاره به دست شویی از رحمت خداوند ویاری از او می نماید که ناشی از نا امیدی است ودر آیه ۱۰۴نساء می فرماید کسی که دچار سستی وضعف می شود در برابر مشکلات خودرا می بازد وخواسته های نامعقولی را می خواهد که در آیه ۲۱فرقان اشاره داد ودر آیه ۱۱یونس می فرماید چون به خواسته های نامعقول خود نمی رسد دچار افسردگی می شود واین افسردگی فزاینده موجب می شود تا دست به خودکشی بزند
به هر حال در نگرش وبینش قرآنی امید عاملی مهم برای تحرک وتلاش وزندگی ومانعی برای دوری از افسردگی وخودکشی وناسپاسی وطغیان وکفر خواهد بود

نقش قرآن و علوم قرآنی در تولید علم :
خبرگزاری فارس: برخی گفته‌اند: «بیش از ۷۷ هزار علم در قرآن وجود دارد!» لذا کوشیده‌اند تا اثبات کنند در قرآن کریم اشاره‌‌هایی به قوانین طبیعی وجود دارد و آنها را به عنوان وجوه اعجاز علمی قرآن برشمرده‌اند. قرآن می‌تواند پاسخ‌گوی سؤالات ما در همه زمینه‌ها، اعم از اجتماعی، اقتصادی و علمی باشد.
پیش درآمد «بیان» و «بنان» (قلم) دو رکن اساسی علوم بشری هستند. آنچه امروزه به عنوان علوم و فنون، و نیز فرهنگ و تمدن در اختیار ماست, همگی مرهون قدرت بیان (نطق) و قلمی است که خداوند به انسان ارزانی داشته و آن را بر دیگر مخلوقات مرجح آورده است. خداوند متعال در قرآن کریم، اعطای این دو نعمت بزرگ را در کنار «تعلیم قرآن» به انسان یادآور شده است؛ در مورد تعلیم «بیان» فرمود: )الرحمن علم القرآن، خلق الانسان, علمه البیان( و در مورد تعلیم «قلم» فرمود: «اِقرا بِاسم ربک الّذی خلق ،خلق الانسان من علق, اقرا و ربک الاکرم, الذی علم بالقلم, علم الانسان ما لم یعلم» تولید هرگونه علم و دانشی با «خواندن» آغاز می‌شود و نزول قرآن نیز با فرمان «اقرأ»(بخوان) آغاز گشته است، بدون شک وحی الهی و آموزه‌های وحیانیِ انبیاء مهم‌ترین نقش را در راهنمایی انسان به خواندن و مطالعه در همه پدیده‌ها و تولید دانش و علم ایفا کرده است، اما در اینجا سخن در این مورد است که امروزه قرآن و علوم و معارف قرآنی چه نقشی را می‌توانند در تولید و گسترش علوم ایفا کنند و رابطه آنها با علوم بشری چگونه قابل تبیین است. به نظرم امروزه در مورد نقش قرآن و به طور کلی دین و آموزه‌های دینی در تولید و گسترش علوم، نظریات غیرواقع‌بینانه‌ای عرضه می‌شود که ناشی از خلط بین جایگاه و کارکردهای آموزه‌های دینی و علوم و معارف بشری است. در این گفتار به نقش و جایگاه آموزه‌های قرآنی در سه بخش می‌پردازم:
الف) علوم بشری به طور اعم؛
ب) علوم انسانی؛
ج) علوم قرآنی.
نقش قرآن در توسعه علوم به معنای عام :
همان طور که در آغاز سخن اشاره شد تردیدی نیست که قرآن در برانگیختن اندیشه‌ها به سمت تولید علم و دانش نقش بسزایی را ایفا کرده است. قرآن در جامعه‌ای نازل شد که اکثر قریب‌ به اتفاق مردمانش از نعمت خواندن- که پایه علوم است- برخوردار نبودند. این کتاب آسمانی با امر به «خواندن» آغاز گشت و دیری نگذشت دانشمندانی را تربیت کرد که در بیشتر دانش‌ها و فنون عصر خویش سرآمد شدند و این امر ممکن نبود، مگر به مدد جنبش و نهضتی که قرآن و آموزه‌های وحیانی‌اش ایجاد کرد. اروپای قرون وسطا با مشعل دانشی که مسلمانان افروختند، توانستند به راه‌های روشنی در زندگی رهنمون شوند، اما صرف نظر از این نقش، برخی بر این تصور بوده و هستند که خود متن قرآن در بردارنده همه علوم است.
برخی گفته‌اند: «بیش از ۷۷ هزار علم در قرآن وجود دارد!» لذا کوشیده‌اند تا اثبات کنند در قرآن کریم اشاره‌‌هایی به قوانین طبیعی وجود دارد و آنها را به عنوان وجوه اعجاز علمی قرآن برشمرده‌اند. در همین سال‌های اخیر با افرادی برخورد داشته‌ام که سخت بر این نظر خود پافشاری می‌کردند و می‌گفتند؛ قرآن می‌تواند پاسخ‌گوی سؤالات ما در همه زمینه‌ها، اعم از اجتماعی، اقتصادی و علمی باشد؛ به عنوان نمونه با فردی روبه‌رو شدم که تحصیل کرده آمریکا بود و در یکی از رشته‌های پزشکی به مدارج عالی علمی نیز دست یافته بود, ولی همین فرد مدعی شد که ما می‌توانیم با به کارگیری نرم‌افزارهای رایانه‌ای هرگونه سؤالی را به قرآن عرضه کنیم و جواب صحیح آن را دریافت کنیم؛ برای مثال، می‌گفت: «اگر ما این سؤال را به قرآن عرضه کنیم که آیا تولید آب گرمکن خورشیدی در ایران از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است یا خیر، در توان قرآن است که به این سؤال ما پاسخ ‌دهد!»بدون شک این گونه ادعاها، مقرون به صواب نیست. بهترین دلیل آن هم، ناکامی صاحبان این گونه طرز تفکر در عرضه نمونه هایی برای اثبات ادعایشان است. باید گفت که اصولاً مبنای فکری این گونه افراد اشتباه است. این افراد نوعاً می‌گویند که قرآن به گفته خود: )بیاناً لِکُلِّ شیء( است. این اشخاص فکر می‌کنند که مطابق این عبارت قرآنی باید بتوان جواب هر سؤالی را از قرآن کریم دریافت کرد. درحالی که خود قرآن تصریح کرده است که درباره برخی مسائل اصلاً سخن نگفته است؛ به طور مثال، در مورد نقل داستان پیامبران در قرآن می‌خوانیم:) ورسلاً قد قصصناهم علیک من قبل لم نقصصهم علیه(؛ ) و پیامبرانی را ]فرستادیم[ که ]داستان[ آنها را برای تو پیش‌تر گفته‌ایم و پیامبرانی که ]داستان[ آنان را برای تو نگفته‌ایم(. همچنین خداوند در وصف کتاب موسی و الواحی که در کوه طور بر آن حضرت نازل گردید می‌فرماید: )و ثم آتینا موسی الکتاب تماماً علی الذی احسن و تفصیلا لکل شیء و هدی و رحمه لعلهم بلقاء ربهم یومنون ( ؛ ) سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر آن که نیکی کرده است تمام کنیم, و برای روشن کردن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش؛ شاید آنان به لقای پروردگارشان ایمان آوردند( و نیز می‌فرماید: )و کتبنا له فی الالواح من کل شیء موعظه و تفصیلاً لکل شیء(؛ )و برای او در الواح در هر زمینه، پندی و برای هر چیز، تفصیلی نوشتیم( آیا می‌توان باور داشت که در الواح موسی نیز همه چیز بیان شده است. باید گفت همان‌طور که مفسران نیز یادآور شده‌اند، منظور از «هرچیز»، آن چیزی است که از تورات یا قرآن انتظار می‌رفته و می‌رود؛ به طور مثال، اگر کسی به میهمانش بگوید که ما همه چیز در خانه داریم, منظور او آن است که وجود میهمان برای او اسباب زحمت برای تهیه لوازم میهمانی نیست وخوراکی‌هایی را که معمولاً برای برگزاری یک میهمانی لازم می شود در خانه او حاضر است. بنابراین استدلال به جمله )تبیاناً لکل شیء( برای اثبات این فرضیه که قرآن حاوی همه علوم و فنون است، استدلال نابجا و ناشی از سوء فهم است.
جایگاه تعلیم و تعلّم در اسلام
تعلیم یاد دادن و آموزش و تعلّم فراگیری دانش است، تعلیم تاباندن نور علم و دمیدن روح حیات به کالبدی روح و خسته جامعه و تعلّم رها شدن از گرداب نادانسته‌هاست. و اسلام در این حرکت از همه مکاتب پیشقدم‌تر و مصمّم‌تر است، به طوری که آموزش و فراگیری دانش از محوری‌ترین برنامه‌های فردی و اجتماعی این مکتب الهی به شمار می‌رود. نخستین نغمه‌های آسمانی وحی در اسلام، بیان کننده ارزش قلم و آموزش علم و دانش است و آن را از جمله نعمتهای مهمّ خداوند در مورد انسان معرفی می‌کند. اولین معلّم این مکتب ذات باری‌تعالی و نخستین دانش آموزش نبی مکرم اسلام است. « اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ; اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ» (علق، ۱ ـ ۵)؛ ای رسول بخوان بنام پروردگارت که تو را خلق کرد; بخوان و پروردگار تو که بهترین کریمان است. آن خدائی که به انسان علم نوشتن به قلم آموخت و به بشر آنچه را نمی‌دانست تعلیم داد.
این آیات خط مشی فرهنگی در جهان اسلام را از همان ابتدا ترسیم می‌نماید، خصوصاً این که بدانیم اسلام در سرزمینی طلوع کرد که تاریکی جهل همه جا را فراگرفته بود و تنها هفده نفر در آن سرزمین باسواد بوده‌اند و حتی تمدنهای ایران و روم نیز اکثرت مردم را از آموزش محروم می‌نمودند.
تعلیم و تعلّم از اهداف بعثت انبیاء و سیره عملی معصومین ـ علیهم السّلام ـ
در چهار آیه از قرآن کریم آموزش علم و پرورش نفوس انسانها از مهمترین اهداف بعثت انبیاء معرفی شده است، که این آیات عبارتند از: سوره جمعه، آیه ۲؛ سوره آل عمران، ایه ۱۶۴؛ سوره بقره، آیات ۱۵ و ۱۲۹ خداوند در سوره جمعه می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ»؛ او کسی است که در میان مردمی امّی رسولی را از خودشان مبعوث کرد تا آیات او را بر آنها بخواند و آنان را تزکیه کند و کتاب و حکمت را به آنها بیاموزد.
پیامبر گرامی اسلام نیز، تعلیم را از اهداف مهمّ رسالت خویش معرفی می‌نمایند، چنانچه نقل شده روزی رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ وارد مسجد شدند و دو گروه از مردم را مشاهده نمودند، گروهی مشغول عبادت و راز و نیاز با معبودشان بودند و گروه دیگر به تعلیم و تعلّم و مذاکره علمی اشتغال داشتند. ایشان فرمودند: «کلاهما علی خیر» هر دو کار خوبی می‌کنند. «و لکن بالتّعلیم اُرسلتُ» لکن من برای تعلیم به رسالت مبعوث شده‌ام و بعد داخل جمعیتی شدند که به مذاکره علمی مشغول بودند.
ازاین رو پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ از هر فرصتی برای آموزش مردم بهره می‌بردند و از هیچ کوششی دریغ نمی‌ورزیدند. به عنوان نمونه، پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بعد از جنگ بدر خطاب به اسیران جنگی فرمودند: هر کس از شما که باسواد است بتواند به ده نفر از اطفال مسلمین خواندن و نوشتن بیاموزد آزاد می‌شود. از بارزترین حرکات علمی در سیره معصومین ـ علیهم السّلام ـ جنبش علمی امام باقر ـ علیه السّلام ـ و امام صادق ـ علیه السّلام ـ بود. به جهت فرصتی که در اثر اختلافات بنی امیه و بنی عباس پیش آمده بود. این دو بزرگوار آزادی عمل بیشتری داشتند؛ از این رو، به تعلیم و تربیت شاگردان اقدام نمودند به طوری که در حوزه درسی امام صادق ـ علیه السّلام ـ چهار هزار شاگرد در علوم فقه، اصول، کلام، تفسیر، طب، شیمی و; پرورش یافتند که از جمله بارزترین آنها در کلام، هشام بن حکم، در فقه زراره بن اعین، در حکمت مفضل بن عمر و در شیمی جابر بن حیّان بودند.
وجوب تحصیل دانش و تعلیم آن از نظر اسلام:
از نظر اسلام علم آموزی و تعلیم نه تنها امری پسندیده است، بلکه از واجبات این دین به شمار می‌رود و آیات و روایات زیادی بر آن دلالت دارند. از جمله این که رسول گرامی اسلام فرموده‌اند: «طلب العلم فریضهٌ علی کلّ مسلمٍ»؛[۵] فراگیری دانش بر هر مسلمانی واجب است. از طرف دیگر بر دانشمندان هم واجب است که به امر آموزش اهتمام ورزند، چنان چه در بیان دیگری از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده که فرمودند: «ما أخذ اللهُ المیثاقَ علی الخلقِ أن یتعلّموا حتّی أخذَ علَی العلماء أن یعلّموا»؛[۶] خداوند از مردم برای یادگیری عهد و پیمان نگرفت مگر این که از دانشمندان برای یاد دادن پیمان گرفت.
نبی مکرّم اسلام به مسلمین توصیه می‌نمودند به دنبال دانش بروید و در فراگیری دانش هیچ گونه محدودیت زمانی و مکانی نداشته، از ابتدای کودکی تا آخر عمر در پی آموختن باشید؛ «اُطلبوا العلم من المهد الی اللّحد» و حتی اگرتنها راه دستیابی به علم و دانش سفر به دوردست‌ترین نقاط جهان همچون چین باشد که در آن زمان مسافرت به آنجا به آسانی ممکن نبود، از هیچ کوششی دریغ ننمائید. «اطلبوا العلم و لو بالصّین». طلب علم آن چنان مهم است که در دین اسلام طلب آن از طلب مال واجب‌تر و ارزش آن از عبادت بالاتر شمرده شده است، در بیانات گهربار امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ می‌خوانیم: «ایّها الناس إعلمُوا أنّ کمال الدّین طلبُ العلم و العمل به الا و انّ طلبَ العلم أوجبُ علیکم من طلب المال»؛ ای مردم کمال دین در جستجوی دانش و عمل به آن است و آگاه باشید که تحصیل علم از طلب مال واجب‌تر است. و در بیان دیگری فرمودند: «جستجوی دانش برتر از عبادت است». چرا که تنها عبادتی ارزش دارد که از روی معرفت باشد و تنها عالم است که در دام شبهات و وسواس گرفتار نمی‌شود.
در میان همه معارف بر تعلیم و تعلّم احکام و معارف دین تأکید بیشتری شده است. به حدّی که بر مسلمین واجب گردیده که از هر قومی افرادی برای فراگیری علوم دین هجرت کنند و بعد از تحصیل به میان قوم خود برگشته و آنها را آموزش دهند؛ «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ»[۱۰]؛ پس چرا از هر طائفه‌ای گروهی هجرت نمی‌کنند تا علم دین بیاموزند و وقتی برگشتند به سوی قوم خود، آنها را انذار کنند.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ آن چنان در امر آموزش دین اهتمام داشتند که می‌فرمودند: «لو أتیتُ بشابٍّ من شبابِ الشّیعهِ لا یتفقَّه لأدبتهُ»؛[۱۱] اگر ببینم جوانی از میان جوانان شیعه به فراگیری احکام دین نپرداخته است او را تأدیب می‌کنم.
علم واجب از نظر اسلام:
گفته شد از نظر اسلام تحصیل دانش امری لازم و واجب است، حال سؤال این است که آیا فراگیری تمام علوم واجب است یا نه؟ در جواب این سؤال باید گفت که علوم بر دو دسته‌اند: ۱ علومی که از یادگیری و تعلیم آنها صریحا نهی شده مانند: سحر که یا برای خود فرد و یا جامعه فسادآفرین هستند و یا این که اشخاص به قصد ضرر زدن به دیگران می‌آموزد، آموزش و یادگیری این دسته از علوم مگر در مواقع ضرورت حرام می‌باشد؛ ۲ علومی که جزو دسته اول نیستند، که اینها خود بر دو گروهند: ۱

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.