مقاله راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی دارای ۱۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی :

راهکارهای توسعه فرهنگ کارآفرینی

چکیده
کارآفرینی، مفهومی است که همراه با خلقت بشر وجود داشته است. به تعبیری دیگر، کارآفرینی، کانون و مرکز ثقل کار و تلاش و پیشرفت بشر در عصر مدرنیته، تلقی می‌شود. به زبان ساده، ”کارآفرینی“ همان فرایند تاسیس و یا توسعه کسب‌وکار، برمبنای یک فکر و ایده نو است. کارآفرینی، به منظور رشد و نمو در جوامع، نیازمند وجود فرهنگ خاصی است. با توجه به اهمیت کلیدی کارآفرینی در اقتصادهای نوین (ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط)،‌ کشورهای مختلف

، برنامه‌های مفصلی را برای بسط چنین فرهنگی در جامعه خود تدارک دیده‌اند تا بتوانند همچنان مسیر رشد و پویایی‌شان را ادامه دهند. بنابراین، شناسایی عوامل موثر بر ایجاد و

توسعه فرهنگ کارآفرینی در جامعه و نیز ویژگیهای منحصر به فرد کارآفرینان در سازمان شغلی یک فرد در دنیای امروزین به عنوان عنصر رشد و توسعه از ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی محسوب می¬شود؛ به گونه¬ای که عنصر کارآفرینی به عنوان موتور حرکتی تولید و توسعه اقتصادی و از سویی پرورش‌دهنده و تقویت کننده روحیه سرمایه¬گذاری و بهره¬وری در نیروی انسانی تلقی می-شود. از همین رو مقاله حاضر نیز با دیدگاه توصیفی- تحلیلی، مؤلفه¬ها و عوامل تأثیرگذار بر ایجاد و توسعه فرهنگ کارآفرینی در ساز

مانها را برشمرده و به تشریح هر یک از آنها می¬پردازد.
مقدمه
فرهنگ را می‌توان مجموعه‌ای از باورها، آیینها، اندیشه‌ها، آداب و رسوم، و ارزشهای حاکم بر یک جامعه دانست. به دیگر سخن، فرهنگ مقوله‌ای است که در سطح جامعه، گروه و در تعامل میان آنها معنا می‌یابد و شیوه برقراری ارتباط و تعامل میان افراد آن جامعه را بیان می‌کند. (Joseph & Igor، ۱۹۹۹)

از سوی دیگر اگر از دیدگاه ”شیوه زندگی“ به فرهنگ بنگریم، نمی‌توانیم آن را از مقوله کار و نحوه کسب درآمد نیز جدا بدانیم. کار و فرهنگ همواره و در تمام جوامع بر یکدیگر تاثیر متقابل داشته‌اند. روشهای رایج کسب درآمد تا حد زیادی بر نحوه رفتار افراد و تعامل آنها با یکدیگر موثر است. گسترش کارآفرینی نیز به عنوان عامل ایجاد اشتغال و تولید ثروت در جامعه، نتایج فرهنگی ویژه‌ای را در پی خواهد داشت که قابل تامل و بررسی است. در واقع بدون توجه کافی به مقوله «توسعه فرهنگ کارآفرینی» نمی‌توانیم به شـاخصهای رشد و توسعه که از طریق تغییر در رونــد تولید،‌ بهره‌وری و توان¬افزایی فنی و صنعتی در عرصه اقتصاد حاصل می‌شود، دست یابیم. (Joseph & Igor، ۱۹۹۹)
ادبیات کارآفرینی
فرایندی که بتوان با استفاده از خلاقیت، عنصر جدیدی را همراه با ارزش جدید با استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری دیگر عوامل، به وجود آورد، کارآفرینی گویند. کارآفرینی فقط فردی نیست، سازمانی هم می‌تواند باشد. (Thompson & ALVY، ۲۰۰۰)
به عقیده «آرتورکول» کارآفرینی عبارت است از فعالیت هدفمند که شامل یک سری تصمیمات منسجم فرد یا گروهی از افراد برای ایجاد، توسعه یا حفظ واحد اقتصادی است. از دیگر سو «روبرت نشتات» فرهنگ کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصتها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تأسیس یک کسب ‌و ‌کار می‌داند. (داریانی، ۱۳۸۰)

جامعه¬شناسان و روانشناسان، ابعاد فرهنگی و اجتماعی تأثیرات محیط بر فرد و ویژگیهای شخصیتی آن را بررسی کرده¬اند. بی¬شک در توسعه فرهنگ کارآفرینی نیز عوامل متعددی دخیل هستند که ضروری است، درجه تاثیرگذاری هر یک از آنان مشخص شود.
نظریه¬ فرهنگ کارآفرینی پارسنز
پارسنز، جامعه شناس شهیر آمریکایی که نظریه‌ها

ی خود را در چهار نظام زیستی، فرهنگی، نظام اجتماعی و دینی بیان کرده است، توسعه فرهنگ خلاقیت و ابتکار را محصول نظام اجتماعی و تحت تاثیر نهاد خانواده و مدرسه می¬داند که در پرتو آن، انگیزه کنشگران برای به عهده گرفتن نقشهای تولیدی بالا می¬رود. در همین خصوص باید به شیوه جامعه¬پذیری، میزان رشد و انسجام شخصیت، استقلال فردی، طرز تلقی از کار در جامعه، سخت¬کوشی، پشتکار و وقت شناسی اشاره کرد.
نظریه¬ فرهنگ کارآفرینی ماکس وبر
ماکس وبر جامعه¬شناس بزرگ آلمانی در تشریح تبیین چگونگی شکل¬گیری تمدن نوین صنعتی و سرمایه¬داری در مغرب زمین به مفهومی اشاره می¬کند که این مفهوم به زبان امروزی، همان فرهنگ کارآفرینی است.
وبر توسعه فرهنگ کارآفرینی را متأثر از چهار عامل تشویق به کار برای سعادت، خطرپذیری برای تغییر سرنوشت، برنامه‌ریزی برای آینده و صرفه جویی می‌داند. (Haug & Pardy,1999)
نظریه¬ فرهنگ کارآفرینی مک‌کله‌لند
مک کله¬لند، روانشناس اجتماعی معاصر، نظریه نیاز به موفقیت را برای اولین بار در مباحث اجتماعی مطرح کرد. وی معتقد بود جوامعی که دارای نیاز به موفقیت پایین هستند، نرخ سرمایه¬گذاری، خطر¬پذیری در آنها پایین است و به تبع آن توسعه¬نیافته هستند و در جوامعی که نیاز به موفقیت بالا است، نرخ سرمایه¬گذاری و خطر¬پذیری نیز بالاست. در این جوامع، افرادی پیدا می¬شوند که کسب و کار جدیدی راه¬اندازی می¬کنن

د، شرکت یا واحد اقتصادی را سازماندهی می کنند و ظرفیت تولیدی و بهره¬وری آن را افزایش و بهبود می¬بخشند. مک کله¬لند چنین افرادی را کارآفرین می¬نامد و عواملی نظیر شیوه جامعه¬پذیری، شیوه¬های تربیتی والدین، طبقه اجتماعی والدین، ایدئولوژی حاکم، مذهب و تحرک اجتماعی را عوامل موثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی می¬داند. توجه خاص او به فرهنگ در امر کارآفرینی است و مناسبترین نوع جامعه¬پذیری را تقویت ا

ستقلال فردی و ایجاد اعتماد به نفس می¬داند که موجب کارآفرینی می¬شود. (Brockhaus & Hurwitz,2000)
ویژگیهای فرهنگ کارآفرینی
– کارآفرینی؛ فرهنگ درک تغییر و کشف فرصت
کارآفرینان و شرکتهای کارآفرین، همگام با تغییرات گام برمی‌دارند و می‌کوشند فرصتهای ایجاد‌شده در جریان این تغییرات را کشف و از آنها بهره‌برداری کنند. همگامی با تغییرات، مستلزم بستری فرهنگی است که به تغییر بها می‌دهد و به استقبال آن می‌رود. بستری که می‌تواند در صورت لزوم، رهیافتها و عملکردهای سنتی و قدیمی را کنار گذارد و رهیافتهای نوینی را برگزیند (Jeffrey & Baron, 2000).
در عمیقترین لایه‌های فرهنگ کارآفرینی یک باور اساسی نهفته است و آن اینکه:
”نمی‌توان در امواج سهمگین تحولات، جزیره‌ای کوچک و باثبات ساخت و با قراردادن حصارهای به ‌ظاهر مستحکم، جامعه را از تبعات مثبت و منفی تحولات، مصون نگاه داشت“.
– کارآفرینی؛ فرهنگ مشارکت

در شرکتهای کوچک، کارآفرینی، ساختار سازمانی ساده‌تری دارد و سلسله مراتب، بسیار مختصر و مفید است. درحالی‌ که در ساختارهای منسجم و گسترده سازمانهای سنتی، سلسله مراتب گسترده‌ای حکمفرماست. در این سازمانها، فرهنگ تضمین امنیت شغلی، در مقابل ”اطاعت“ شکل می‌گیرد. اما در کارآفرینها بیشتر ساختار شبکه‌ای وجود دارد و به ‌جای فرایندهای عمودی، فرایندهای افقی در آنها جاری است. با کم‌شدن سلسله

مراتب و برداشتن مرزها، روابط بیشتر بر مبنای مشارکت و درک متقابل شکل می‌گیرد. (Jeffrey & Baron, 2000)
– کارآفرینی؛ فرهنگ خلاقیت
کارآفرینان، افراد خلاقی هستند که ایده‌های نو تولید می کنند و آن را در قالب یک شرکت به سرانجام می‌رسانند. به علاوه در شرکتهای کارآفرین، کارکنان می‌توانند به دنبال ناشناخته‌ها بروند و روشهای جدید را به محک تجربه بگذارند. در این شرکتها افراد با خلاقیت و ابتکار عمل، تشویق می‌شوند. بها دادان به خلاقیت نه‌ تنها در درازمدت باعث رشد و توسعه شرکتها می‌شود،‌ بلکه زمینه مناسبی را برای رشد و شکوفایی استعدادها و ظرفیتهای انسانی فراهم می‌کند. (Jeffrey & Baron,2000)
– کارآفرینی؛ فرهنگ استقلال‌طلبی و قبول مسئولیت
کارآفرینان، افرادی هستند که روحیه استقلال‌طلبی (روی پای خود ایستادن) را دارند و حاضرند مسئولیت کار و اشتغال خود (و حتی دیگران) را برعهده گیرند. این افراد معتقدند باید برپایه تواناییها، شایستگیها و فکرهای خود، امرار معاش کنند و اساساً روحیه ”کارمندی“ ندارند. در ساختار سازمانهای گسترده و سنتی ”امنیت شغلی“ بهایی بود که در مقابل ”اطاعت“ به کارکنان پرداخت می‌شد. اما در شرکتهای کوچکِ کارآفرین، نه ”امنیت شغلی“ به معنای فراگیر آن وجود دارد و نه ”اطاعت“. در چنین شرکتی کارکنان، خودگردان، خطرپذیر و مسئولیت‌پذیرند و همه خود را در برابر منافع خود و شرکت و جلب رضایت مشتری، مسئول و پاسخگو می‌دانند. (Joseph & Igor,1999)
– کارآفرینی؛ فرهنگ مخاطره‌پذیری
کارآفرینان، باید مخاطره‌پذیر باشند، یعنی بتوانند نسبت به موقعیت

، شرایط، امکانات و در یک کلام آینده خود خطرکرده و برای کسب ”موفقیتی محتمل“ مبارزه کنند. باید دولت یا دیگر حامیان مستقل، حاضر به پذیرش مخاطره مورد نیاز کارآ‏فرین باشند و ”سرمایه مخاطره‌پذیر“ برایش فراهم و او را در مراحل مختلف کارآفرینی همراهی کنند. افرادی که دارای روحیه محافظه‌کاری و یا کارمندی هستند، اســاساً کارآفرینان موفقی نخواهند بود. (Elwood & Eliza,1999)

چنانکه می دانیم کارآفرینی را فرایند خلق چیزی نو و با ارزش به کمک راه اندازی یک کسب و کار از طریق اختصاص زمان و تلاش بسیار زیاد ، پذیرش ریسک های مالی ، روحی و اجتماعی به منظور رضایت شخصی ، استقلال و دریافت پاداشهای مالی تعریف کرده اند . این برداشت که راه اندازی شرکتی جدید امری است لازم ،از مطالب مختلفی از قبیل فرهنگ ، خرده فرهنگ ، خانواده ، معلمان و هم قطاران نشأت می گیرد .فرهنگی که برای مؤسس موفق فعالیت اقتصادی جدید ارزش قائل است در مقایسه با فرهنگی که این ارزش را قائل نیست در شکل گیری فعالیتهای کار آفرینانه ، نقش مؤثری دارد . در فرهنگی که برای تمام جنبه های کارآفرینی همچون رئیس خود بودن ، فرصتهای شخصی ر ا دنبال کردن ، موفقیت و پول درآوردن ، ارزش زیادی قائل است ، درصد بالای تشکیل شرکت تعجب آور نیست . از سوی دیگر در بسیاری از کشورهای تاسیس موفقیت آمیز فعالیت اقتصادی جدید و بدست آوردن پول چندان با ارزش نیست و شکست و رسوایی به شمار می رود .این کشورها درصد تشکیل فعالیت اقتصادی بالایی ندارند. هیچ فرهنگی بصورت تمام و کمال موافق یا مخالف کارآفرینی نیست . بسیاری از خرده فرهنگها که سیستم ارزشی را شکل می دهند درون چارچوب فرهنگی عمل می کنند . در خرده فرهنگهایی که حامی و حتی مشوق کارآفرینی هستند و کارآفرینی را یکی از مهمترین مشاغل قلمداد می کنند جای تعجب نیست که افراد بیشتری بطورفعالانه بنگاههای اقتصادی جدید را طرح ریزی می کنند.در این مقاله از طریق مروری بر موضوع فرهنگ ، فرهنگ کارآفرینی و مشخصه های فرهنگی به بررسی ارتباط فرهنگ و کارآفرینی و نقش فرهنگ در توسعه کارآفرینی پرداخته می شود.

چرا کارآفرینی؟
دلیل اوّل آن مطالبات حیاتی شهروندان از مسوولان است. مسائلی مثل جامعه امن تر، فرصت های فراوان تر، سرمایه گذاری بیشتر در آموزش و بهداشت، محیط زیست پاکتر و برخورداری از اقتصادی سالم و رشد کافی از جمله این مطالبات است.
در آینده سه حوزه اساسی برای ایجاد اشتغال است. یکی اقتصاد بدون نفت (یعنی تولید انرژی غیر وابسته به نفت) که دنیا در این جهت بسیج شده است. حوزه دیگر حوزه مواد است و حوزه سوم که خیلی مهم و مد نظر ما است حوزه ساخت انسان است یعنی حوزه ای که شغل پیامبران است.
مطالبات مهم مردم ما از دولت عبارتند از: رفع بیکاری، افزایش درآمد، آموزش عالی، توسعه بهداشت.

سئوال این است که شاه کلید پاسخ به این مطالب چیست؟
این کار دو شاه کلید دارد اول فرصت سازی و دوم ثروت سازی که حاصل این دو جامعه ای سرآمد خواهد بود. باید یک کارآفرین ما از اوّل در ذهنش باشد که هدفش گرفتن بازارهای بین‌المللی است.
در کتاب رویارویی بزرگ سه اقتصاد در حال خیزش یعنی آم

ریکا، آلمان و ژاپن را با هم مقایسه می کند و در مورد ژاپن می گوید اگر شرکتی یک نفره هم در ژاپن تشکیل شود از ابتدا هدفش گرفتن بازارهای دنیا است.
کارآفرینی شاه کلید تولید فرصت و ثروت است. کارآفرینی یعنی ایجاد تغییر و تحول که شکلی از آن انقلاب است. پس ما اگر انقلاب اقتصادی می خواهیم باید کارآفرینی را توسعه دهیم. البته هر تغییری کارآفرینی نیست و از دید شومپیتر تغییری کارآفرین است که مبتنی بر علم و نوآوری باشد. کارآفرینی یعنی تبدیل علم و ثروت یا همان ازدواج علم و ثروت.
کارآفرینی با ایده شروع می شود امّا ایده نوآوری نیست و می تواند تبدیل به اختراع شود امّا هنگامی نوآوری است که مردم آن را بخرند و به بازار بیاید. (برود سر سفره مردم) پذیرش ریسک تبدیل این ایده ها به نوآوری کاری است که کارآفرین می کند. امّا در کشور ما بانک ها از ایده های ریسک پذیر حمایت نمی کنند. دانشگاههای ما کار جو تحویل می دهند نه کارآفرین. لذا ازدواج علم و ثروت به یک رویا تبدیل شده است.
کارآفرین کسی است که فرصت شناس است و شامه تیزی دارد. بعضی از کارآفرینها می توانند خودشان فرصت خلق کنند و خالق ارزش برای جامعه باشند.
ما سه نوع مدیریت در طول زمان داشته ایم. ابتدا مدیریت بر مبنای قوانین و دستورالعملها مرسوم بود. بعد مدیریت مبتنی بر هدف جای آن را گرفت که اکنون منسوخ شده و مدیریت بر پایه ارزشها جای آن را گرفته است.
ابتدا ما باید ارزشهایمان را بشناسیم تا بتوانیم یک کارآفرین چطور می تواند ارزش تولید کند.
انسان فرزانه و سازمان فرزانه کسی است که ارزشهایش

را بشناسد. لذا شرکتها ابتدا مأموریت و سپس ارزشهای

شان را تعریف می کنند. یک کارآفرین ارزشهایی که جامعه (مشتریانش) ارج می نهند تولید می کند.
یک مسلمان باید به ایجاد کسب و کار ارزش قائل باشد. چون اسلام نوعا مزدبگیری را تأیید نمی کند و تأکید به کسب و کار آزاد دارد.
پس برمبنای تعریف دیگری کارآفرینی به معنی آفرینش فرصتها فراتر از منابع و امکاناتی که در اختیار دارید می باشد. اسرائیل یکی از شاخصهای موفقیت خود را ایجاد سالانه ۱۰۰ شرکت کوچک و متوسط و بزرگ می داند.
پس اگر هر کسی در همان جایگاه خودش کارآفرین باشد می تواند با دست خالی فرصت بسازیم. از خصوصیات کارآفرینی نیز ایجاد رقابت است.
ما سه راه برای نوآوری داریم: اول ایجاد محصول نو، دوم از طریق انتقال تکنولوژی و دانش مثلا از یک شرکت خارجی. روش اول از طریق ابتکار و اختراع فردی است، مثل هنری فورد که خودرو را اختراع کرد که ابتدا همه او را مسخره می کردند روش سوم از طریق واحدهای تحقیق و توسعه که بدون آن بهبود رخ نمی دهد.
کارآفرین هم حقیقی است و هم حقوقی. هر نهادی که بخواهد یک کسب و کار جدید دایر کند می تواند کارآفرین باشد.
کارآفرینی به طرق مختلفی تقسیم می شود:
یک نوع تقسیم بندی بر اساس مضمون است.یک نوع آن کارآفرینی سیاسی است نوع دیگر کارآفرینی آموزشی است (مثل موسسات آموزش) مدل د

یگر کارآفرینی فرهنگی است یعنی بتوانیم از فرهنگ پول تولید کنیم.تا فرهنگ فقط پول مصرف کن و بودجه گیر نباشد.
نوع دیگر کارآفرینی از لحاظ مضمون کارآفرینی فکری است مثل کانونهای تفکر و کارآفرینی بهداشتی. نوع دیگر تقسیم بندی بر اساس شالوده و پایهاست که به تکنولوژیک و غیر تکنولوژیک تقسیم می شود.
متأسفانه الآن کارآفرینی سخت افزاری و کا رخانه ای اصل شده در حالی که الان با وجود کشوری مثل چین این مدل بسیار کم سود است و باید به سم

ت کارآفرینی نرم حرکت کرد یعنی کارآفرینی فکر و بهداشتی.
سه رویکرد به تأسیس SME های تکنولوژی محور وجود دارد. اوّلین رویکرد ایجاد شرکت‌های تازه تأسیس از کنار دانشگاهها است. رویکرد دوم Spin-off یا زایش است. یعنی در جایی کار می کنیم بعد از آنجا بیرون آمده و با دانش و تجربه کسب شده کارآفرینی می کنیم. رویکرد سوم هم انتقال تکنولوژی می باشد.
محیط در تبدیل علم به ثروت خیلی مهم است. محیط کارآفرینی ۵ آیتم دارد. اوّل آدم کارآفرین، دوّم نهادهای کارآفرینی (کارخانه ها، مراکز تحقیقاتی،خوشه هاو …) سوّم داشتن سیاست کارآفرینی. این که از چه نوع کارآفرینیهایی دولت باید حمایت کند. مورد چهارم وجود فرهنگ کارآفرینی است.
قانونی وجود دارد به نام ۶۵ در برابر ۳۵ به این معنی که در هر کاری %۶۵ فرهنگ سازی نقش دارد و %۳۵ اصل کار. که این %۶۵ وظیفه نهادهای فرهنگی است مثل صدا و سیما و مدارس و دانشگاه ها و …
فن بازارها نقش مهمی در بحث کارآفرینی دارند. کارآفرین ۳ چیز لازم دارد: پول، ایده، تکنولوژی. نهاد فن بازار ایده ها و تکنولوژیها را به کارآفرین ارائه می دهد و بفروش می رساند.
بر اساس یافته های بنیاد کافمن توسعه کارآفرینی در مناطق۸ الزام دارد: اول حمایت مالی است. سیاستهای مناسب، زیر ساختهای مناسب، برنامه‌های آموزشی با کیفیت، زیر ساختهای فیزیکی، فرهنگ کارآفرینی و خدمات دولتی مناسب از سایر

الزامات این امر هستند.
برای ایجاد توسعه متوازن نیاز به یک مرکز واحد است که تمام دستگاههای متولی اشتغال در آن جمع شوند و یک مرکز هدایت و سیاستگذاری باشد.
نقش شایسته کارآفرینی و تاثیر آن در رشد و تو

سعه اقتصادی، رقابت، شغل‌آفرینی، اشتغال‌زایی پایدار، استقرار و توسعه عدالت اجتماعی، حضور گسترده و فعال در بازارهای جهانی، فقرزدایی و افزایش امید به زندگی، شاد زیستی و سایر آرمان‌های اجتماعی بر کسی پوشیده نیست. دستاورد راهبردی سیاست کارآفرینانه، دو پیامد مهم ایجاد اشتغال و ایجاد رفاه است که این دو با هم در خد

مت توسعه اجتماعی خواهند بود.
از سوی دیگر، تحولات و دگرگونی‌های شگرف و عظیمی که به دلیل رشد فزاینده افزایش دانش، صنعت و فناوری در زندگی نوع بشر رخ داده موجب شده تا کشورهای مختلف راهکارهای مناسب و موثری را برای بهره‌گیری هرچه بیشتر از این تحولات بیابند و به کار بندند. اندیشمندان و خردورزان کارآفرینی را از مهمترین این راهکارها دانسته‌اند که در جهان کنونی مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است.
دستیابی به اهداف آرمانی سند چشم انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران و نیز تحقق کامل اهداف برنامه چهارم توسعه و شعارهای چهارگانه د

ولت نهم (عدالت گستری، خدمت به بندگان خدا، مهرورزی و تعالی و پیشرفت مادی و معنوی ) مستلزم توسعه فرهنگ و دانش کارآفرینی به عنوان عامل و محرک اصلی است.
گسترش فرهنگ کارآفرینی و توسعه کسب و کار، ارزش آفرینی، تولید و توسعه خدمات و محصولات ارزشمند بیش از هر جا، زیبنده و شایسته جامعه اسلامی است. از این رو لازم است برای توسعه کارآفرینی در سطح ملی، نسبت به موارد ذیل اهتمام جدی به عمل آید.
۱- شناسایی و استفاده از ظرفیت‌های کارشناسی کشو

ر در قالب الگوهای سازماندهی خبرگان ملی به منظور شناسایی دورنماها، چالش‌ها، استراتژی‌ها و اهداف استراتژیک توسعه فعالیت‌های کارآفرینی در کشور.
۲- تدوین سند ملی توسعه کارآفرینی در قالب لوایح قانونی
۳- توسعه انواع کارآفرینی فردی، سازمانی ، عمومی ، اجتماعی به ویژه فعالیت‌های کارآفرینانه بخش خصوصی به عنوان استراتژی توسعه ملی
۴- طراحی و بکارگیری هوشمندانه نظام‌های سنجش و توسعه کارآفرینی و ارزشیابی محیط کارآفرینی در کشور به منظور هدایت اثر بخش استراتژی‌ها و سیاست‌های توسعه کارآفرینی.
۵- توسعه نهادهای آموزشی – پژوهشی توانمند برای توسعه کارآفرینی در کشور
۶- جهان آموزش عالی پس از دو انقلاب بر محور آموزش و پژوهش، اکنون انقلاب کارآفرینی را فرا روی خود دارد و در انقلاب کارآفرینی ماموریت دانشگاه‌ها ایفای نقش در توسعه اقتصادی – اجتماعی کشور است. اینک که ظرفیت‌های آموزش عالی کشور به حد نیاز نزدیک می‌شود، رویکرد آموزش عالی باید به تربیت دانش آموختگان توانمند و متناسب با نیازهای بازار کار و کارآفرینی باشد. دانشگاه‌ها باید با مطالعه بازخور فعالیت‌های خود هرچه بیشتر توسعه کارآفرینی را بین دانشجویان و اعضای هیات علمی مورد توجه قرار دهند و بخش مهمی از تحقیقات دانشگاهی را در خدمت نیازهای اقتصادی – اجتماعی جامعه قرار دهند. حرکت به سوی دانشگاه کارآفرین، رویکرد نوین آموزش عالی.
۷- وزارت علوم با بهره‌گیری از قابلیت‌های دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران، هرچه سریع‌تر برنامه‌های مربوط به ایجاد رشته‌ها و گرایش‌های کارآفرینی را در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا برای دانشگاه‌ها تدوین نماید. به طوری که درآینده هر دانشگاه متناسب با نیازهای توسعه کشور و استان و بر اساس مزیت‌های موجود در دانشگاه رشته تخصصی کارآفرینی خاص خود را اجرا نماید.
۸- دستگاه‌های دولتی مسوول بخش های اقتصادی – اجتماعی در حوزه فعالیت خود امکانات رشد کسب و کار را برای دانشجویان کارآفرینی فراهم نمایند تا در آینده شاهد تاسیس شرکت‌های دانش محور در بخش‌های مختلف کشور باشیم.
۹- وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری ، فرآیند توسعه کارآفرینی در دانشگاه‌ها را تسریع و تسهیل نماید به طوری که دانشگاه‌های فنی و صنعتی به محل تولید و فناوری و نوآوری تبدیل شوند و دانشجویان بر اساس مسایل واقعی جامعه آموزش ببینند و درصد بالایی از دانش آموختگان دانشگاه‌ها ، شرکت دانش محور تاسیس نمایند.

اینجانب همکاری وزارتخانه های کار و امور اجتماعی و علوم، تحقیقات و فناوری را درتاسیس دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران به عنوان قطب علمی کارآفرین

ی ارج می‌نهم و انتظار دارم با مساعی دانشگاه تهران، هر چه سریع‌تر برنامه توسعه دانشکده کارآفرینی برای ایفای نقش ملی برای اینجانب ارسال شود.

منابع و ماخذ

http://medu.ir
http://www.rie.ir/
http://www.roshd.ir/roshd

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.