مقاله گناه


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله گناه دارای ۲۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله گناه  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله گناه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله گناه :

گناه

مقدمه
دو باغ را کنار هم در نظر بگیرید که از نظر آب و هوا و نوع گیاهان و درختان یکسانند. باغبان یکى از آنها به آفات و آسیب‏هایى که باغ را تهدید مى‏کند توجه دارد، قهراً آن باغ از طراوت و شادابى و میوه و گل و شکوفه برخوردار است، ولى باغبان دیگر به آفات و آسیب‏ها یا توّجه ندارد و یا بى‏خبر است، در نتیجه باغى پژمرده و میوه‏هایى کرم خورده خواهد داشت.

انسان نیز چنین است، که اگر توجه به آفات روحى و جسمى خود نکند، عنصرى وازده و خطرناک خواهد شد، ولى اگر با توجه و دقت مراقب خود باشد، فردى وارسته و شایسته خواهد گردید.
آفات و آسیب‏ها در مورد انسان، همان عیوب و گناهان است که تمام انبیا و کتاب‏هاى آسمانى، بشر را از آلودگى به آن، بر حذر داشته‏اند، و با هشدارها و تاکیدات خود انسان‏ها را به پاکى و اجتناب از گناه، دعوت نموده‏اند.
امیرمؤمنان على علیه السلام در سخنى مى‏فرمایند:
«آفَهُ النَّفسِ اَلوَلَه بالدّنیا» (۱)
«آفت روحِ (پاک) انسان، حرص و دلبستگى به دنیا است.»
و امام صادق علیه السلام مى‏فرمایند:
«آفَه الدّین الحَسدُ و العُجبُ و الفَخر» (۲)
«آفت دین، حسادت وخود پسندى و تکبراست.»
على علیه السلام بپاخاست و پرسید:
بهترین اعمال در ماهرمضان چیست ؟.
رسول اکرم صلى الله علیه وآله در پاسخ فرمودند:
«الوَرَعُ عن مَحارم اللَّه»

«بهترین عمل دراین ماه، پرهیزازگناه است.»

گناه

گناه به معنى خلاف است و دراسلام هر کارى که برخلاف فرمان خداوند باشد، گناه محسوب مى‏شود.
گناه هر چند کوچک باشد چون نافرمانى خداست، بزرگ است.
رسول اکرم صلى الله علیه وآله در سخنى به ابوذر فرمودند:
«لاتنظر الى صغر الخطیئه و لکن انظر الى من عصیته» (۳)
«کوچکى گناه را ننگر، بلکه بنگر چه کسى را نافرمانى مى‏کنى!.»
واژه‏هاى گناه در قرآن
در زبان قرآن و پیامبر صلى الله علیه وآله و امامان علیهم السلام با واژه‏هاى مختلف، از گناه یاد شده است، که هر کدام گویى از بخشى از آثار شوم گناه پرده بر مى‏دارد و بیانگر گوناگون بودن گناه است.
واژه‏هایى که در قرآن در مورد گناه آمده، عبارتند از:
۱- ذنب ۲- معصیت ۳- اثم ۴- سیئه ۵- جرم ۶- حرام ۷- خطیئه
۸- فسق ۹- فساد ۱۰- فجور ۱۱- منکر ۱۲- فاحشه ۱۳- خبث ۱۴- شر
۱۵- لمم ۱۶- وزر و ثقل ۱۷- حنث
۱- ذنب، به معنى دنباله است، چون هر عمل خلافى یک نوع پى‏آمد و دنباله به عنوان مجازات اخروى یا دنیوى دارد؛ این واژه، در قرآن ۳۵ بار آمده است.
۲- معصیت، به معنى سرپیچى و خروج از فرمان خدا و بیانگر آن است که انسان از مرز بندگى خدا بیرون رفته است؛ این واژه در قرآن ۳۳ بار آمده است.
۳- اثم، به معناى سستى و کندى و واماندن و محروم شدن از پاداش

‏ها است زیرا در حقیقت گنهکار یک فرد وامانده است و مبادا خود را زرنگ پندارد؛ این واژه در قرآن ۴۸ بار آمده است.
۴- سیئه، به معنى کار قبیح و زشت است که موجب اندوه و نکبت

گردد، در برابر «حسنه» که به معنى سعادت و خوشبختى است؛ این واژه ۱۶۵ بار در قرآن آمده است.
کلمه «سوء» از همین واژه گرفته شده که ۴۴ بار در قرآن آمده‏است.
۵- جُرم، در اصل به معنى جدا شدن میوه از درخت و یا به معنى پست است، جریمه و جرایم از همین ماده مى‏باشد، جرم عملى است که انسان را از حقیقت، سعادت، تکامل و هدف جدا مى‏سازد؛ این واژه ۶۱ بار در قرآن آمده است.
واژه‏هاى گناه در قرآن
در زبان قرآن و پیامبر صلى الله علیه وآله و امامان علیهم السلام با واژه‏هاى مختلف، از گناه یاد شده است، که هر کدام گویى از بخشى از آثار شوم گناه پرده بر مى‏دارد و بیانگر گوناگون بودن گناه است.
واژه‏هایى که در قرآن در مورد گناه آمده، عبارتند از:
۱- ذنب ۲- معصیت ۳- اثم ۴- سیئه ۵- جرم ۶- حرام ۷- خطیئه
۸- فسق ۹- فساد ۱۰- فجور ۱۱- منکر ۱۲- فاحشه ۱۳- خبث ۱۴- شر
۱۵- لمم ۱۶- وزر و ثقل ۱۷- حنث

۱- ذنب، به معنى دنباله است، چون هر عمل خلافى یک نوع پى‏آمد و دنباله به عنوان مجازات اخروى یا دنیوى دارد؛ این واژه، در قرآن ۳۵ بار آمده است.
۲- معصیت، به معنى سرپیچى و خروج از فرمان خدا و بیانگر آن است که انسان از مرز بندگى خدا بیرون رفته است؛ این واژه در قرآن ۳۳ بار آمده است

.
۳- اثم، به معناى سستى و کندى و واماندن و محروم شدن از پاداش‏ها است زیرا در حقیقت گنهکار یک فرد وامانده است و مبادا خود را زرنگ پندارد؛ این واژه در قرآن ۴۸ بار آمده است.
۴- سیئه، به معنى کار قبیح و زشت است که موجب اندوه و نکبت گردد، در برابر «حسنه» که به معنى سعادت و خوشبختى است؛ این واژه ۱۶۵ بار در قرآن آمده است.
کلمه «سوء» از همین واژه گرفته شده که ۴۴ بار در قرآن آمده‏است.
۵- جُرم، در اصل به معنى جدا شدن میوه از درخت و یا به معنى پست است، جریمه و جرایم از همین ماده مى‏باشد، جرم عملى است که انسان را از حقیقت، سعادت، تکامل و هدف جدا مى‏سازد؛ این واژه ۶۱ بار در قرآن آمده است.
۶- حرام، به معنى ممنوع است، چنانکه لباس احرام لباسى است که انسان در حج و عمره مى‏پوشد و از یکسرى کارها ممنوع مى‏شود. و ماه حرام ماهى است که جنگ در آن ممنوع مى‏باشد و مسجد الحرام یعنى مسجدى که داراى حرمت و احترام خاصى بوده، و ورود مشرکین به آن ممنوع است؛ این واژه حدود ۷۵ بار در قرآن آمده است.
۷- خطیئه، غالباً به معنى گناه غیر عمدى است. و گاهى در معنى گناه بزرگ نیز استعمال شده است، چنانکه آیه ۸۱ سوره بقره و ۳۷ سوره الحاقه بر این مطلب گواه مى‏باشد.
واژه‏هاى گناه در روایات
در روایات اسلامى، واژه‏هاى دیگرى نیز در مورد گناهان مختلف به کار رفته مانند: جریره، جنایت، زَلّت، عثرت، عیب، و;که هرکدام بیانگر نوعى از گناه است که ممکن است به سراغ انسان بیاید.
راه دیگر براى شناخت گناه
در قرآن هیجده گروه بخاطر گناهان مختلف، مورد لعن

قرار گرفته‏اند؛
«لعن» در اصل به معنى طرد و دور ساختن از رحمت، آمیخته با خشم و غضب است، با اینکه رحمت خداوند شامل همه چیز مى‏شود؛
«وَ رَحمَتى وَسعَت کُلّ شَیى» (۶)
«و رحمت من بر هر چیزى گسترده است.»

ولى انسان بخاطر سوء انتخاب خود به جایى مى‏رسد که همچون توپ دربسته در اقیانوس رحمت الهى قرار دارد اما ذره‏اى آب رحمت را به درون نمى‏پذیرد.
لعنت شدگان در قرآن
کافران و مشرکان، یهودیان لجوج، مرتدان، قانون شکنان حیله‏گر، پیمان شکنان، کتمان کنندگان حق، سردمداران کفر بخاطر فساد در زمین، منافقان چند چهره، آزار دهندگان به رسول خدا صلى الله علیه وآله، ظالمان، قاتلان، ابلیس، تهمت‏زنندگان به بانوان پاک دامن، مخالفان رهبران راستین، شایعه سازان دروغ پرداز، ناپاک‏دلان و دروغ گویان.
لعنت شدگان در روایات
کسى که بر کتاب آسمانى دست برده و مطلبى اضافه کند.
کسى که مقدرات الهى را نپذیرد.
کسى که به خاندان پیامبر صلى الله علیه وآله بى احترامى کند.
کسى که سهم رزمندگان را به خود اختصاص دهد. (۷)
کسى که مردم را به کار خیر دعوت مى‏کند ولى خودش تارک آن است، یا دیگران را از گناه و عذاب باز مى‏دارد، ولى خود مرتکب آن مى‏شود. (۸)
راه دیگر براى شناخت گناه
در قرآن هیجده گروه بخاطر گناهان مختلف، مورد لعن قرار گرفته‏اند؛
«لعن» در اصل به معنى طرد و دور ساختن از رحمت، آمیخته با خشم و غضب است، با اینکه رحمت خداوند شامل همه چیز مى‏شود؛
«وَ رَحمَتى وَسعَت کُلّ شَیى» (۶)
«و رحمت من بر هر چیزى گسترده است.»

ولى انسان بخاطر سوء انتخاب خود به جایى مى‏رسد که همچون توپ دربسته در اقیانوس رحمت الهى قرار دارد اما ذره‏اى آب رحمت را به درون نمى‏پذیرد.
لعنت شدگان در قرآن

کافران و مشرکان، یهودیان لجوج، مرتدان، قانون شکنان حیله‏گر، پیمان شکنان، کتمان کنندگان حق، سردمداران کفر بخاطر فساد در زمین، منافقان چند چهره، آزار دهندگان به رسول خدا صلى الله علیه وآله، ظالمان، قاتلان، ابلیس، تهمت‏زنندگان به بانوان پاک دامن، مخالفان رهبران راستین، شایعه سازان دروغ پرداز، ناپاک‏دلان و دروغ گویان.
لعنت شدگان در روایات
کسى که بر کتاب آسمانى دست برده و مطلبى اضافه کند.
کسى که مقدرات الهى را نپذیرد.
کسى که به خاندان پیامبر صلى الله علیه وآله بى احترامى کند.
کسى که سهم رزمندگان را به خود اختصاص دهد. (۷)
کسى که مردم را به کار خیر دعوت مى‏کند ولى خودش تارک آن است، یا دیگران را از گناه و عذاب باز مى‏دارد، ولى خود مرتکب آن مى‏شود. (۸)
لشکر عقل و جهل
براى شناخت بیشتر گناهان، حدیث معروفى که در آن، لشکر عقل و جهل شمرده شده راهنماى بسیار خوبى است که مارا در این راستا کمک خواهد کرد. (۹)
در آغاز حدیث، سماعهبن مهران مى‏گوید: جمعى در محضر امام صادق علیه السلام بودند، سخن از عقل و جهل به میان آمد. امام صادق علیه السلام فرمود: عقل و لشکرش و همچنین جهل و لشکرش را بشناسید تا هدایت گردید.
سماعه مى‏گوید: امام صادق علیه السلام نخست عقل و جهل را تعریف کرد سپس ۷۵ خصلت را به عنوان لشکر عقل شمرد و ۷۵ خصلت دیگر را به عنوان لشگر جهل برشمرد. (که براى رعایت اختصار از ذکر آنها خوددارى شد) و در پایان فرمود: پیامبران و اوصیاى او و هر مؤمن حقیقى مجهز به لشکر عقل هستند.
اقسام گناه
علماى اسلام از قدیم گناهان را بر دو گونه تقسیم نموده‏اند:
۱- گناهان کبیره (بزرگ).
۲- گناهان صغیره (کوچک).

این تقسیم بندى از قرآن و روایات سرچشمه گرفته است؛
در قرآن چنین مى‏خوانیم:
«ان تجتنبوا کبائر ماتنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلا کریماً» (۱۰)
«اگر از گناهان کبیره‏اى که از آن نهى شده‏اید، اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را مى‏پوشانیم وشما را در جایگاه خوبى وارد مى‏سازیم.»
و در جاى دیگر آمده است:
«و وضعَ الکِتاب فَترىَ الُمجرمینَ مُشفِقینَ ممّا فیهِ و یقُولونَ یا ویلتنا ما لِهذا الکِتاب لایُغادِر صغیره وَلا کَبیرهً الا اَحصاها» (۱۱)
«و کتاب (نامه اعمال) در آنجا گذارده شود، گنهکاران را مى‏بینى که از آنچه در آن است، ترسان و هراسناکند، و مى‏گویند: اى واى بر ما، این چه کتابى است که هیچ عمل کوچک و بزرگى نیست، مگر اینکه آن را شماره کرده است؟»
و در آیه‏اى دیگر مى‏خوانیم:

«الّذین یَجتَنبون کبائِرَ الاِثم و الفَواحش الاّ اللَمَم انّ ربّک واسعُ المَغفره;» (۱۲)
«(نیکوکاران) کسانى هستند که از گناهان بزرگ و زشتى ها، جز گناهان کوچک پرهیز مى‏کنند، بى‏گمان آمرزش پروردگارت وسیع است.»
و درباره‏ى بهشتیان مى‏خوانیم:

«و الَّذینَ یَجتَنِبُون کبائِر الاِثمِ و الْفَواحِش» (۱۳)
«(مواهب آخرت، جاودانه است براى) آنانکه از گناهان بزرگ و کارهاى زشت پرهیز مى‏کنند.»
و درباره‏ى مغفرت الهى مى‏خوانیم:
«انّ اللهّ لایَغفر اَن یُشرکَ به و یَغفِر ما دونَ ذلک لِمن یشآء و من یُشرک بِاللّه فَقد اِفتَرى‏ اِثماً عَظیماً» (۱۴)
«خداوند (هرگز) شرک را نمى‏بخشد و پایین‏تر از آن را براى هرکس بخواهد (و شایستگى داشته باشد) مى‏بخشد و آن کس که براى خدا شریکى قایل گردد، گناه بزرگى انجام داده است.»
تقسیم بندى گناهان در روایات
روایات متعددى از ائمّه علیهم السلام به ما رسیده که بیانگر تقسیم گناهان به کبیره و صغیره است، ودر کتاب اصول کافى یک باب تحت عنوان «باب الکبائر» به این موضوع اختصاص یافته که داراى ۲۴ حدیث است.
در روایت اوّل و دوّم این باب، تصریح شده که گناهان کبیره، گناهانى را گویند که خداوند، دوزخ و آتش جهنم را بر آنها مقرر نموده است. (۱۵)
در بعضى از این روایات (روایت سوم و هشتم)، هفت گناه به عنوان گناه کبیره، و در برخى از روایات (روایت ۲۴) نوزده گناه به عنوان گناهان کبیره، شمرده شده است. (۱۶)
گرچه هر گناه، چون مخالفت فرمان خداى بزرگ است، سنگین و بزرگ مى‏باشد، ولى این موضوع منافات ندارد که بعضى از گناهان نسبت به خود و آثارى که دارد، بزرگتر از برخى دیگر باشد، و به گناهان بزرگ و کوچک تقسیم گردد.
گناهان کبیره در کلام امام صادق علیه السلام
«عمروبن عبید» یکى از علماى اسلام، به حضور امام صادق علیه السلام آمد، سلام کرد و سپس این آیه را خواند:
«الذینّ یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش» (۱۷)
«نیکوکاران کسانى هستند که از گناهان بزرگ، و زشتى‏پرهیز مى‏کنند.»
سپس سکوت کرد و دنبال آیه را نخواند؛
امام صادق علیه السلام به او فرمودند: «چرا سکوت کردى؟!»

او گفت: «دوست دارم، گناهان کبیره را از کتاب خداوند بدانم.»
آنگاه امام صادق علیه السلام گناهان کبیره‏اى را که در قرآن آمده بیان نمودند:
۱- بزرگترین گناهان کبیره، شرک به خداست؛ قرآن مى‏فرماید:

«وَ من یُشرک بِاللّه فَقد حَرّم اللّه عَلَیهِ الجنّه» (۱۸)
«کسیکه براى خدا، شریک قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام مى‏کند.»
۲- ناامیدى از رحمت خدا؛
«انّه لایَیأس مِن روحِ اللّه الاّ القَوم الکافِرون» (۱۹)
«هیچکس جز کافران از رحمت خدا، نومید نگردد.»
میزان و معیار شناخت گناهان کبیره از صغیره
در اینکه معیار در شناخت گناهان کبیره از صغیره چیست، بین علما، گفتگو و اختلاف فراوان شده، که در مجموع ۵ معیار را بیان کرده‏اند:
۱- هر گناهى که خداوند در قرآن، براى آن وعده عذاب داده باشد.
۲- هر گناهى که شارع مقدس، براى آن حد تعیین کرده، مانند شرابخوارى یا زنا و دزدى و مانند آن که تازیانه و کشتن و سنگسار از حدود آنها است و در قرآن به آن هشدار داده است.
۳- هر گناهى که بیانگر بى اعتنایى به دین است.
۴- هر گناهى که حرمت و بزرگ بودنش با دلیل قاطع ثابت شده است.

۵- هر گناهى که در قرآن و سنّت، انجام دهنده آن، شدیداً تهدید شده است. (۳۶)
در مورد شماره گناهان کبیره، برخى آن را ۷ عدد و برخى ۱۰ و برخى ۲۰ و بعضى ۳۴ و بعضى ۴۰ عدد و بیشتر، ذکر نموده‏اند. باید توجه داشت که این تفاوت از آیات و روایات مختلف،

اقتباس و جمع آورى شده و بخاطر آن است که همه گناهان کبیره نیز یکسان نیستند.
گناهان کبیره از دیدگاه امام خمینى قدس سره
در کتاب تحریر الوسیله امام خمینى قدس سره در مورد معیار گناهان کبیره، چنین آمده است:
۱- گناهانى که در مورد آنها در قرآن یا روایات اسلامى وعده‏ى آتش دوزخ، داده شده باشد.
۲- از طرف شرع، به شدت، از آن نهى شده است.
۳- دلیل، دلالت دارد که آن گناه، بزرگتر از بعضى از گناهان کبیره است.
۴- عقل، حکم کند که فلان گناه، گناه کبیره است.
۵- در ذهن مسلمینِ پاى‏بند به دستورات الهى، چنین تثبیت شده که فلان گناه، از گناهان بزرگ است.
۶- از طرف پیامبر صلى الله علیه وآله یا امامان علیهم السلام در خصوص گناهى تصریح شده که از گناهان کبیره است.
سپس مى‏گویند: گناهان کبیره، بسیار است، بعضى از آنها عبارتند از:

۱- نا امیدى از رحمت خدا.
موارد تبدیل گناه صغیره به کبیره
از آیات و روایات استفاده مى‏شود که در چند مورد، گناه صغیره، تبدیل به کبیره مى‏شود و حکم گناهان کبیره را پیدا مى‏کند از جمله:
۱- اصرار بر صغیره

تکرار گناه صغیره، آن را تبدیل به گناه کبیره مى‏کند، و اگر انسان حتى یک گناه کند، ولى استغفار نکند، و در فکر توبه هم نباشد، اصرار به حساب مى‏آید.
صغیره همچون نخ نازک و باریکى است که اگر تکرار شود، طناب و ریسمان ضخیم و کلفتى مى‏گردد که پاره کردنش مشکل است.
قرآن درباره‏ى پرهیزکاران مى‏فرماید:
«ولم یصروا على ما فعلوا و هم یعلمون» (۳۹)
«آنان آگاهانه بر گناهانشان، اصرار نورزند.»
امام باقر علیه السلام در شرح این آیه فرمود: (۴۰)
«اصرار، عبارت از این است که کسى گناهى کند و از خدا آمرزش نخواهد و در فکر توبه نباشد. (۴۱)
امیرمؤمنان على علیه السلام فرمود:
«ایاک و الاصرار فانه من اکبر الکبائر و اعظم الجرائم» (۴۲)
«از اصرار بر گناه بپرهیز، چرا که از بزرگترین جرایم است.»
۲-کمک به گناه و ظلم
یکى از زمینه‏هاى اجتماعى که باعث گسترش گناه مى‏گردد اعانت بر ظلم است چرا که کمک به ظالم و گنهکار در جهت گناهش او را نیرومندتر و گستاخ‏تر مى‏نماید و همین اساس گسترش گناه و پیدایش گناهان دیگر خواهد شد، مثلاً بى‏حجابى یکى از گناهان اجتماعى ا

ست که اگر افراد دیگر کمک به موضوع بى‏حجابى کنند، هرگونه کمک باشد، باعث گسترش آن شده و به صورت عادى در همه جا رخنه خواهد کرد، خود این گناه نیز باعث کمک به گناهان دیگر است.
اسلام شدیداً از کمک به گناه و بخصوص اعانت ظالم نهى کرده است و در

این زمینه هشدارهاى موکد نموده است.
اینک به آیات قرآن در این رابطه توجه کنید:
«تَعاونوا علىَ البِرّ و التّقوى‏ وَ لا تَعاونوا عَلى الاِثمِ و العُدوان» (۲۲۴)
«در کارهاى نیک و تقوى یکدیگر را یارى کنید و هرگز در راه گناه و تعدى همکارى نکیند.»
براستى اگر در جامعه، همکارى در کارهاى نیک و مثبت و سازنده باشد و از همکارى در گناه و ستم خوددارى شود بخش بسیار مهمى از نابسامانى‏ها، سامان مى‏یابد واز گناهان بسیارى جلوگیرى به عمل مى‏آید.
«و لا تَرکَنوا الَى الّذینَ ظلموا فتَمسّکم النّار» (۲۲۵)
«بر ظالمان تکیه نکنید که موجب مى‏شود آتش دوزخ شما را فراگیرد»
یعنى هرگونه تمایل، همکارى، دوستى و اظهار رضایت به ظالمان جرم است و از آن برحذر باشید و هرگونه پیوند خود را با آنها قطع کنید.
«فلا تَقْعُد بعد الذِّکرى‏ مع القَوم الظّالِمین» (۲۲۶)

«بعد از توجه با قوم ستمگر منشین.»
«و لا تطع منهم آثماً او کفوراً» (۲۲۷)
«و از هیچ گنهکار و کافرى اطاعت نکن.»

گناهان کلیدى
همان گونه که پیرى و ضعف، زمینه هجوم کسالت و بیمارى‏هاى گوناگون مى‏گردد، گاهى عیب و یا گناهى زمینه و کلید انواع گناهان مى‏شود. مثلاً:
۱- حسادت، انسان را به انواع گناهان مانند کارشکنى، تهمت، دروغ و سوء قصدها و;وادار مى‏کند. امام صادق علیه السلام فرمود:
«ان الحَسَد یَاکُل الاِیمانَ کَما تَاکُلُ النّار الحَطَب» (۶۸)
«همانگونه که آتش، هیزم را مى‏بلعد، حسادت ایمان را مى‏بلعد.»
انسان حسود به هر تلاشى که رقیب خود را بشکند، دست مى‏زند.
۲- بخل و حرص، بخل سبب ندادن زکات و خمس و ترک انفاق و مى‏شود، به علاوه مردم از بخیل ناراحتند و همین موجب بدگویى‏ها و سوء ظن‏ها مى‏گردد؛
امیرمؤمنان على علیه السلام فرمود:
«البُخلُ جامِع لِمساوِى العُیُوب وَ هُو زمام یقادُ بِه اِلى کلّ سوء» (۶۹)
«بخل، جامع و گرد آورنده همه‏ى بدى‏ها است، و افسارى است که همه‏

ى بدى‏ها را بسوى خود مى‏کشاند.»
حرص نیز سبب گناهانى مانند: کم فروشى، احتکار، گران فروشى، رشوه خوارى، تملق و انواع بى تقوایى‏ها مى‏شود.

۳- دروغ، انسان با دروغ گناهان خود را توجیه مى‏کند و زیر پوشش توجیه‏هاى دروغین، صدها گناه دیگر بروز مى‏کند، امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود:
«جُعِلَت الخَبائِثُ کُلّها فى بَیتٍ و جُعِلَ مِفتاحُها الکذب» (۷۰)
«تمام زشتى‏ها در اتاقى قرار داده شده، و کلید آن، دروغ است»
۴- خشم و بداخلاقى، عیبى است که سبب فحش، غیبت، دشمن تراشى و انواع زشتى‏ها مى‏شود، امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود:
«الغضب مفتاح کل شر» (۷۱)

«خشمِ (بى‏کنترل) کلید هر بدى است.»
عیوب و گناهان دیگرى نیز وجود دارند که زمینه‏ساز گناهان دیگر مى‏شوند، مانند: بدگمانى، حرام خوارى، شراب خورى، ستیزه‏جویى، ترس، تکبر و;.که براى رعایت اختصار از شرح بیشتر خوددارى شد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.