مقاله چهار فرضیه در علل نبودِ تفکر بنیادین در شعر سبک هندی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله چهار فرضیه در علل نبودِ تفکر بنیادین در شعر سبک هندی دارای ۲۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله چهار فرضیه در علل نبودِ تفکر بنیادین در شعر سبک هندی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله چهار فرضیه در علل نبودِ تفکر بنیادین در شعر سبک هندی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله چهار فرضیه در علل نبودِ تفکر بنیادین در شعر سبک هندی :
تعداد صفحات :۲۹
شعر در یک دیدگاه کلی، به دو حوزه شکل(form) و محتوا (meaning) تقسیم میشود. آنچه شکل اثر را میسازد، زبان، صور خیال، موسیقی (وزن و قافیه) و ساختار بیرونی و درونی (پیوند پوشیده عناصر متن در محور عمودی) است؛ و محتوای اثر نیز بازتابی از جهانبینی، نگرش و تجارب ویژ شاعر از دنیای پیرامون او است .در ادوار مختلف شعر فارسی، توجه شاعران و ادیبان یا بر جهان معنای اثر بوده و یا بر شکل بیان آن: برای شاعران سبک خراسانی و عراقی و نیز سبک نیمایی دوران معاصر، کشف معانی عمیق انسانی، فلسفی، عرفانی و اجتماعی در درج اول اعتبار قرار داشت؛ برای شاعران سبک هندی (اصفهانی) و پارهای از جریانهای ادبی معاصر مانند موج نو، شعر حجم، شعر ناب و پسامدرن، بخشهایی از شکل شعر، یعنی صور خیال و زبان، اهمیت بیشتر داشت و دارد. اینکه کدام بُعد اثر هنری ـ محتوا یا شکل ـ ارزشمندی و جاودانگی آن را تضمین میکند، علیرغم کوشش بیوقف منتقدان ادبی از افلاطون تا بارت و دریدا و اکو و دیگران، هنوز مشخص نیست و دربین منتقدان، گرایشهای افراطی بهجانب معنا و یا شکل و نیز رویکردهای اعتدالی به هر دو حوز اثر ادبی دیده میشود و متمایلشدن به هر جانب، به منظر (perspective) فرد بستگی دارد. سبک هندی، بیهیچ تردیدی، یکی از دورههای در خور توجه در ادبیات کشورهای فارسیزبان است و شاید تنها سبکی است که در مرزهای خارج از ایران و بهصورت سبکی منطقهای در مدتی طولانی رواج گسترده داشته است. نگرش و تحلیل انتقادی این دور ادبی، علاوه بر روشنکردن دلایل پوشید اوج و فرود آن، میتواند در سرنوشت جریانهای ادبی معاصر در ایران و سایر کشورهای فارسیزبان کارساز باشد. بهنظر میرسد شعر فارسی، با وجود راهیافتن به جغرافیای سیاسی و فرهنگی جدید ـ هندوستان ـ از اوایل قرن دهم، نتوانسته است به «عالم جدید معرفتشناختی» دست یابد و وارد «گفتمان سازنده» با فرهنگ هندی ـ از جمله سنت اسطورهای، فلسفی، دینی و ادبی آن ـ نشده و یکی از دلایل زوال آن نیز خالیبودن از تفکر بنیادین و فقر معنایی است. در این مقاله، ضمن طرح چهار فرضیه دربار علل این مسئله، فقر فکری و فلسفی در سبک هندی، بهویژه نسل دوم، یعنی کسانی که بعد از صائب به شهرت ادبی رسیدهاند، بررسی میشود.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.