”هنر چیست ؟ “


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 ”هنر چیست ؟ “ دارای ۸۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد ”هنر چیست ؟ “  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز ”هنر چیست ؟ “۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی ”هنر چیست ؟ “،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن ”هنر چیست ؟ “ :

فصل اول

”هنر چیست ؟ “

۱-۱- تعریف هنر

هنر ، سوای مجموعه‌ای از تعریف خاص ، شخصی و کنایی چندین و چند تعریف مقبول ، معقول و منطقی – و یا لااقل قابل بحث و اعتنا – دارد که این تعاریف ، در موارد بسیار ، مکمل یکدیگرند و برطرف‌کننده کم داشت‌های هم ، و سر جنگ و جدال با هم و نفی یکپارچه همدیگر را ندارند . ما در اینجا ، بدون بحث ، یکی از تعاریف را به عنوان وسیله کارمان انتخاب می‌کنیم :

هنر ، بیان زیبا و متالی احساس ، عاطفه و اندیشه انسانی است .

به هنگام تقسیم‌بندی و برشمردن انواع هنرها ، معمولاً ، نقاشی را به عنوان یکی از هنرهای اصلی و مستقل نام می‌برند . در این صورت ، و با تکیه به تعریف کلی هنر ، نقاشی باید چنین تعریفی داشته باشد :

نقاشی ، بیان زیبا و متعالی احساس ، عاطفه و اندیشه انسانی است و به مدد خط و طرح‌ها و رنگ و سایر ابزارهایی که به نام این هنر مورد استفاده هنرمند قرار می‌گیرد .

تعریف گرافیک ، اما به این سادگی‌ها نیست – چه هنر باشد ، چه نباشد .

۲-۱- تعریف گرافیک

ما ، در قدم اول ، باید مساله ”چاپ“ را که به نوعی در واژه ”گرافیک “ حضور یافته است و منشاء پیدایی آن مربوط است ، از یاد ببریم ، و یا به آن چندان بهایی ندهیم که سراسر تعریف هنر گرافیک را زیر سلطه خود بگیرد ، بفشارد ، و به آن خط بدهد .

حذف عامل ”چاپ“ از مفهوم و تعریف گرافیک ، به معنای کوچک شمردن فن غول‌آسای چاپ نیست ، بلکه به عکس ، دقیقا به همین خاطر است که امروزه ، حضور موثر چاپ را در بسیاری از دقایق زندگی‌مان حس می‌کنیم . در زمان حاضر، ” چاپ“ ، شاید بتوان گفت همانقدر که در هنر گرافیک حضور دارد که در هنرهای ” هنرهای ادبی“ (=ادبیات ) و سینما ؛ یعنی بدون عامل چاپ ، علی‌‌الاصول ، نه ادبیاتی وجود دارد نه سینمایی ؛ اما این امر باعث نشده است که ما عامل چاپ را وارد تعریف ادبیات و سینما بدانیم .

اگر روزگاری هم گرافیک ، ”هنر ارسال پیام به مدد امکانات چاپی“ بود ، و یا ”فن استفاده از چاپ برای ابلاغ مقاهیمی که به مدد کلمات و تصاویر قابل ارائه هستند “ …. امروز دیگر چنین نیست ؛ چرا که هنر گرافیک ، در عصر ما ، به همت و با جرات و جسارت سرداران بزرگ این رشته ، به مقوله‌ای بسیار پیچیده ، ظریف ، وسیع ، چه بسیار تغییر دهنده، نافذ و به راستی خطرناک تبدیل شده است .

امروز ، برخلاف شایع و ظاهر ، این هنر سینما نیست که در راس همه هنرها قرار گرفته و فرمانروایی و تسلطی بی‌چون و چرا می‌طلبد ؛ بلکه گرافیک است که چنین ادعا و خواستی دارد – هر چند بدون تظاهر، و یا بسیار زیرکانه ، و گاه به نحو شگفت‌انگیزی موذیانه .

به هر حال ، با توجه به این که این رساله ابداً نمی‌خواهد به چیستی و چگونگی هنر و فن گرافیک بپردازد ، به همین بسنده می‌کنیم که یکی دو تعریف ساده و احتمالاً مقبول از گرافیک ارائه بدهیم تا راه برای وصول به تعریف ”مصورسازی آثار ویژه کودکان“ هموار شود .

گرافیک ، ابلاغ ظریف ، دقیق و موثر یک پیام است به مدد ابزارهای همه هنرها ، که موضوع این پیام ، به وسیله سفارش دهنده ، مشخص و محدود شده باشد و عموماً هم مسائل محدود به زمان و مکان معینی را طرح و عنوان کرده باشد .

گرافیک ، رشته‌ای با شاخه‌ای از هنرهای ترکیبی است که از نقاشی ، طراحی ، نوشته و ادبیات ، خطاطی ، هندسه و نیز امکانات همه هنرها و فنون مدد می‌گیرد و استفاده می‌کند تا پیام‌هایی را به بهترین و مؤثرترین و فشرده‌ترین نحو ممکن ابلاغ کند که درخواست کننده یا سفارش‌دهنده‌ای به دلایل معینی ابلاغ آنها را از گرافیست خواسته است . گرافیک ، فنی است ظریف ، دقیق و مسر جهت ابلاغ و ارائه پیام‌های تجاری ، سیاسی ، اجتماعی و هنری (یا پیام‌های فرهنگی و تمدنی ) .

همه مساله و فشرده حرف ما این است که در تمام هنرهای اصلی ، کاشف و برگزیننده موضوع ، شخص هنرمند است – حتی اگر این موضوع ، زیر کلی از فشارهای احساسی – عاطفی به او تحمیل شده باشد ؛ اما در مورد ”هنر گرافیک“ همیشه ، موضوع به هنرمند ابلاغ می‌شود و کار روی آن موضوع ، از گرافیست درخواست می‌شود . گرافیست ، به شخصه و مستقلاً تصمیم نمی‌گیرد روی موضوعی کار کند ، و وقتی بنا به خواست ”دیگری“ روی موضوعی به تفکر خلاقه پرداخت و از نهایت قدرت‌آفرینی و مهارت خویش بهره گرفت و چیزی را ساخته و پرداخته کرده باز هم ، ”دیگری“ باید تطبیق کامل ”موضوع“ با ”شکل ارائه موضوع“ را گواهی کند و دست مریزاد بگوید ؛ وگرنه مرافعه پیش می‌آید و دردسر .

گرافیست هم هر قدر آزاد باشد و انتخاب داشته باشد ، نظریه شخص ”دیگری“ هم مطرح است ، و همین جاست که ما می‌توانیم ، به وضوح ، رابطه ”مصورسازی آثار ویژه کودکان“ و ”هنر و فن گرافیک “ را حس کنیم و قدم اول را در راه وصول به تعاریفی بالنسبه منطقی از ”مصورسازی“ برداریم؛ چرا که نقطه مشترک تردیدناپذیر این دو ، همان مقدم و مستقل بودن موضوع است نسبت به شکل ارائه موضوع ، و حضور ”دیگری “ در این جریان – حتی اگر این ”دیگری“ ، در موارد متعددی ، خود تصویرگر باشد که موضع ”نویسنده“ یا ”طراح موضوع“ قرار گرفته است . ضمناً ، در همین جا هم ما می‌توانیم رابطه بین ” نقاشی“ و ”مصورسازی…“ و طبیعتاً بین ”نقاشی“ و ”گرافیک“ – را تا حد ممکن قطع کنیم و این توهم بسیار خطرناک را که ”مصورسازی“ نوعی ”نقاشی“ است و مصورساز ، یک نقاش است که تحت شرایط ویژه‌ای نقاشی می‌کند ، برطرف کنیم و نیز این توهم را که مصورساز ، همان امکانات و مسئولیت‌ها و وظایف نقاش را دارد و حدود اختیارات و خودمختاری‌هایش برابر با نقاش است یا برابر با هنرمند دیگر .

مسلماً زمان ، خیلی چیزها را از بین می‌برد ، من‌جمله هر بنای سست را ، هر اثر بد را ، و چه بسا سرانجام هر تولید ضد انسانی را . مسلماً زمان ، بسیاری از کتاب‌ها را همراه با نویسندگان آنها و تصویرها و تصویرگری‌های آنها از رده خارج می‌کند و به خاک گرم می‌سپارد و از خاطره‌ها ، برای ابد ، پاک می‌کند . مسلماً کفش‌های زمان ، کفش‌هایی بیرحم و سحرآمیز است که هر چه بخواهد ، له و لورده می‌کند و می‌گذرد ؛ اما در مورد آثار ویژه کودکان و تولیدات خاص ایشان و هر‌آنچه که به بچه‌ها مربوط می‌شود هرگز نمی‌توان به انتظار قضاوت عادلانه و بیرحمانه زمان نشست . نمی‌توان فرصت داد که بیماران روانی ، کودکان را بیمارانه بیازارند ، به امید آن روز که مرگ معنوی ، این بیماران را از گردونه به بیرون پرتاب کند . این درست که بوته گل ، بی‌آب ، خشک می‌شود و می‌میرد ، اما برای اثبات این امر ، بوته گل را نمی‌توان بی‌آب نگه داشت . امروز نمی‌توان کودک را ترساند ، به فکر اینکه این ترساندن ، شاید ، بعدها اسباب شجاعت و شهامت او را فراهم آورد ، و نمی‌توان از کودک کار سخت و طاقت‌فرسا کشید ، به اسم اینکه کارکشته می‌شود ، قدرت درآوردن نان و نکشیدن منت دو نان در او پدید می‌آید . به نام بشر ، مجرمان بزرگسال بسیاری را می‌توان به چوبه‌دار سپرد ، اما یک کودک را ، در سراسر کره زمین ، به اسم ((مصلحت آینده بشر)) و ((نجات دادن جهان فردا )) نمی‌توان گوشمالی داد و به گریه انداخت . تا دم مرگ از باز گفتن این سخنان خسته نخواهیم شد : کودک ، در هر لحظه ، متعلق به همان لحظه است و تعیین کننده تکلیف همان لحظه – ضمن اینکه متعلق به تمامی لحظه‌های تاریخ ، و تمامی نقطه‌های جغرافیایی جهان نیز هست .

۳-۱ تعریف تصویرگری

”تصویرگر…“ و ”گرافیست“ علی‌الاصول ، معمولاً و عموماً ، وقتی در موضع تصویرگر و گرافیست قرار دارند ، موضوع کار خود را خود کشف و انتخاب نمی‌کنند ، بلکه روش‌های خوب ارائه موضوع را می‌یابند و به کار می‌برند . بنابراین تصویرگر و گرافیست تابع احساسات و عواطف و اندیشه‌های هنری خود نیستند ، بلکه فقط بخش کوچکی از عاطفه و احساس خود را به جنبه‌های هنری اثر وا می‌سپارند ، و الباقی قدرت خود را صرف تعقل منطقی و تطبیق دادن اندیشمندانه و آگاهانه ”شکل “ با ”مضمون“ – تحت شرایطی خاص – می‌کنند .

آزادی‌های عملی (و ذهنی) یک تصویرگر ، در مسیر تولید تصویر بسیار محدودتر از آزادی‌های یک هنرمند – مثلاً نقاش – در خلق یک اثر است و وظایف او بسیار مشخص‌تر و مرزبندی شده‌تر ، و تعهدات او حساس‌تر و خطرناک‌تر . اینجا ، در محدوده یا میدان تصویرگری ، ”دلم اینطور خواسته“ یا ”من اینطور خواسته‌ام“ یا ”اینطور دوست دارم“ یا ”نمی‌خواهید؟باشد . به دیگری و دیگران عرضه خواهم کرد “ هیچ کاربردی ندارد – مگر آنکه ، در موارد به میان کشیده شدن پای ”خواست“ و ”میل“ تصویرگر ، این ”خواست“ و ”میل“ با کلی از مسائل بسیار حساس و دقیق علمی – فنی تطبیق کامل یافته باشد ، و آزمایش‌های صحیح نیز این تطبیق کامل را تأیید کرده باشد .

”تصویرگر بزرگ زمانه ما “ بودن ، به گمان ما ، هم این دنیا را بس است ، و چه بسا ، هم آن دنیا را . آخر مگر خوشحال کردن بچه‌ها ، و آموختن به ایشان ، و هدایت کردنشان در جهت درست و برانگیختنشان در راه آرمان‌های متعالی انسانی کار کوچکی است که بشود آن را با چیزی تعویض کرد ؟

۴-۱- تفاوت گرافیک با تصویرگری

گرافیک حرفه‌ای است که به تبلیغ مسائل مختلف جامعه می‌پردازد . تصویرگری حرفه‌ای است که مطلقاً بر محور اندیشه تبلیغ نمی‌گردد . گرافیک ، حرفه‌ای است که مستقیماً وارد کار سیاست – به معنای خاص و عام آن – می‌شود .

تصویرگری حرفه‌ای است که در عین سیاسی بودن هرگز وارد سیاست نمی‌شود . گرافیک ، حرفه‌ای است که می‌تواند- و حق دارد – در مواردی اعمال خشونت کند ،‌بترساند ، تهدید کند ، فریاد بکشد ، و جنجال به راه بیندازد . تصویرگری حرفه‌ای است که نمی‌تواند ، و نمی‌تواند و مطلقاً نمی‌تواند .

گرافیست آدمی است که حق دارد – و ناگزیر است – هنگام انعقاد یک قرارداد یا قبول یک موضوع – هرقدر هم آن موضوع آنی باشد – بلافاصله به هزینه آن ، و به روابط دستمزدی مربوط به آن ، عادلانه بیندیشد و هر کاری را ، با درنظر گرفتن یک مجموعه مسائل اقتصادی برآورد یا قیمت گذاری کند .

تصویرگر ، گرچه دستمزد می‌ستاند و حق است که این دستمزد کفایت کننده و رضایت‌بخش باشد ، در زمان رابطه با اثر ، به مساله مخارج و دستمزد نمی‌اندیشد ؛ یعنی رابطه مستقیم و تأثیر‌گذاری بین تولید و مزد تولید وجود ندارد حق نیست که وجود داشته باشد (همچون نقاش ، به هنگام خلق یک اثر ، یا نویسنده به هنگام نوشتن یک داستان ، یا آهنگساز در لحظه تهاجم آهنگ ) ؛ و در اینجا ، تصویرگری ، نه تنها به هنر نزدیک می‌شود ؛ بلکه در قلب آن جای می‌گیرد – به دلیل طهارتی که دارد و مسئولیت خطیر و حساسش .

به طور کلی تصویرگری ، رشته‌ای است تولیدی – خلاقه ، فنی- هنری ، مربوط به کودکان و نوجوانان ، مستقل از نقاشی و گرافیک ، مستقل از جمیع هنرها و خرده هنرها و صنایع دستی ظریف ، اما نیازمند به همه اینها به خصوص گرافیک ، نقاشی ، عکاسی و پیکره‌سازی ؛ رشته‌ای است از روانشناسی کودک ، طب کودکان ، تعلیم و تربیت ، هوش‌شناسی ، علم رشد ، و به طور کلی کودک شناسی ، و نیز فنون و صنایع دستی ، و هم عواطف و احساسات انسانی تغذیه می‌کند تا بخشی از نیازهای تصویری (یا بصری) کودکان و نوجوانان پاسخ بدهد .

تصویرگری ، عملاً ، نگاه به حال و آینده دارد ، نه به حال (که گرافیست ، معمولاً چنین است ) و نه به آینده (که هنر عمدتاً ، چنین است ) .

تصویرگری از مهارت‌ها و امکانات و ذوق و شعور و شناخت پرورش یافته هنری ، نهایت بهره را می‌گیرد .

تصویرگری ، در محدوده قانونمندی‌های نسبتاً ثابت و پایدار محصور نشده است ؛ در عین حال که عمده توان و تاثیر سازنده و مثبت خود را از چندین علم اخذ می‌کند .

تصویرگری ، مستقیماً و اساساً با احساس و عاطفه و ویژگی‌های معنوی و روان انسان سروکار دارد .

تصویرگری امروز ، همچون بسیاری از ساخته‌های تازه انسان عصر ما ، چیزی است سوای علم و فن و هنر ، و ترکیبی و ادغامی است از همه اینها ، حداقل مساله این است که تصویرگری ، عطف به وظائف و مسئولیت‌های خطیر ، روشن و دقیق و مشخص‌ شده‌اش ، مجبور است که از همه هنرها بر کنار بماند ؛ و ما نیز به خصوص به همین دلیل بسیار اساسی است که می‌خواهیم ، تا حد ممکن ، رابطه تعریفی تصویرگری با هنرها و جریان‌هایی که پیوسته در هنرها پیش می‌آید و مسائلی که در نقش و وظیفه هنر مطرح می‌شود و جار و جنجال‌هایی که بر محور هنر به راه می‌افتد و مکتب‌های جدیدی که پایه‌گذاری می‌شود ، بریده شود .

راه تصویرگری را فقط تصویرگران آشنا با مسائل و اهداف تصویرگری باز می‌کنند ، و هر نوع تغییری را در شکل ، با اتکای به دلایل تربیتی – آموزشی ، ایشان می‌دهند .

فصل دوم

”تاریخچه تصویرسازی“

تصویر سازی هنری است با سابقه بسیار طولانی در تاریخ که به زمان‌های بسیار دور باز می‌گردد . کهن‌‌ترین مدارک تصویری شناخته شده به انسان‌‌‌های غارنشین که عمده فعالیت آنها شکار کردنه بود ، مربوط می‌شود .

او با ابتدایی‌ترین روش‌ها ، مثل استفاده از انگشتان دست و رنگ های آلی و معدنی ، خواسته‌ها و اوهام و آرزوها و مقاصد فرا دنیوی خود را بر دیوار غارها به تصویر می‌کشیده و از این تصاویر برای برقراری ارتباط و یا اهداف جادویی و پرستش خدایان استفاده می‌کرده است .

در واقع تصویر قبل از اختراع خط وجود داشته که انسان برای ارسال پیام و بیان مقاصد و عواطف خود بکار می‌‌برده است .

نوشته‌های مصور انسان متمدن امروز ، عیناً همان کاری را انجام می‌دهند که تصاویر دیواری غارها و معابد به عهده داشته‌اند . در طول قرون تصویرگری کتاب ، کتاب‌های کودکان نیز اندک‌اندک جایی برای خود گشود و تصویرگران در کنار کارهای اساسی خود به خلق تصاویر برای کتاب‌های کودکان نیز همت می‌کردند .

۱-۲- تاریخچه تصویر سازی در ایران

در ایران ، تصویرگری و مجلس‌سازی و کتاب‌آرایی سابقه‌ای طولانی دارد . مجلس‌هایی که برای نسخه‌های خطی شاهنامه و کلیات حکیم نظامی و سعدی و مهم‌تر از همه آنها ”معراج‌نامه“ قرن‌ها پیش توسط استادان شناخته یا ناشناخته هنرمندی پرداخته شده است ، هر کدام در نوع خود شاید در جهان یگانه‌ باشند .

حتی برخی تصویرها و صفحه‌آرایی‌های کتاب‌های چاپ سنگی دوره قاجار ، بخصوص کارهای موسوم به ”عیدی‌سازی“ که به وسیله قالب‌های چوبی به روی کاغذ چاپ زده می‌شد و در مکتب‌خانه‌های آن زمان به عنوان عیدی به بچه‌ها هدیه می‌شد و مجموعه گرانبهایی از آنها را هنرمند پژوهشگر مهدی رضا قلی‌زاده در سال ۱۳۴۳ در ”تالار ایران“ به نمایش گذارد ، که گاه نمونه‌های درخشان پیش انجام‌ گرفته‌ای را در برابر چشم‌های جستجوگر قرار می‌دهد .

اما تصویرگری کتاب‌های کودکان و نوجوانان ، بی‌شک لازمه‌اش وجود متن و اثری خاص کودکان و نوجوانان است که تولدش در سرزمین‌ ما چندان دیر نیست . آقای محمد هدایی که محقق تاریخ تصویرگری کتاب‌های کودکان و نوجوانان در ایران است ، سال‌ها پیش دررساله‌ پایان‌نامه تحصیلی خود :

– نخستین کتاب مصور کودکان چاپ شده در ایران را کتاب ” تادیب‌‌الاطفال“ معرفی می‌کند .

– کتاب ” زندگی کودکان برای کودکستان‌ها و مطالعه اطفال ابتدایی“ اثر زنده‌یاد جبار باغچه‌بان ، چاپ شیراز ، شهریور ماه ۱۳۰۸ را می‌توان به عنوان شروعی برای تصویرگری کتاب کودک به شمار آورد . اما تصویرهای هر دو کتاب سیاه و سفیدند و بی‌بهره از عامل رنگ که اهمیت آن کم نمی‌باشد . همچنین قطع و صفحه‌آرایی و چاپ مناسب کتاب کودکان را هم ندارد .

– با توجه به این مورد می‌توان نخستین کتاب مصور کودکان قابل بحث در ایران را موش و گربه مشهور عبید زاکانی با نقاشی‌های محمود جوادی‌پور ، چاپ کلاله‌زر وابسته به ” انجمن دوستداران کتاب“ در سال ۱۳۳۵ دانست .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.