مقاله شناسا?? عناصر اصل? ز?با?? شناس? معماری اس?م? و چگونگ? تاث?رگذاری کاربردی آنها در شکل گ?ری اصل ز?با?? در بناهای دوران اس?م? ا?ران (نمونه موردی: مساجد دوران صفو?ه)

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله شناسا?? عناصر اصل? ز?با?? شناس? معماری اس?م? و چگونگ? تاث?رگذاری کاربردی آنها در شکل گ?ری اصل ز?با?? در بناهای دوران اس?م? ا?ران (نمونه موردی: مساجد دوران صفو?ه) دارای ۱۲ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله شناسا?? عناصر اصل? ز?با?? شناس? معماری اس?م? و چگونگ? تاث?رگذاری کاربردی آنها در شکل گ?ری اصل ز?با?? در بناهای دوران اس?م? ا?ران (نمونه موردی: مساجد دوران صفو?ه)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله شناسا?? عناصر اصل? ز?با?? شناس? معماری اس?م? و چگونگ? تاث?رگذاری کاربردی آنها در شکل گ?ری اصل ز?با?? در بناهای دوران اس?م? ا?ران (نمونه موردی: مساجد دوران صفو?ه)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن مقاله شناسا?? عناصر اصل? ز?با?? شناس? معماری اس?م? و چگونگ? تاث?رگذاری کاربردی آنها در شکل گ?ری اصل ز?با?? در بناهای دوران اس?م? ا?ران (نمونه موردی: مساجد دوران صفو?ه) :

۱ مقدمه
زبا شناس از نظر مفهوم، اصطح است برگرفته از کلمه ونان “Aesthetica” که نخستن بار در عصر جدد توسط
الکساندر باومگارتن۱ تحت عنوان تئوری زبا و هنر مورد پژوهش قرار گرفت (اتنگهاوزن،. (۱۱:۱۳۷۴ اصطح “Aesthetica” در اصل به معنای تئوری علم ادراک حس است و از واکنش حس انسان در مقابل امور زبا بحث م کند(همان:.(۱۲ زبا جاذبه ای است ازل که هنر پل ارتباط بن آن و انسان است. درک زبا موهبت است اله وپاگاه ذهن که به عنت م انجامد و هنر بدون آن کالبدی است ب روح و خال از جاذبه(للان، .(۵۰:۱۳۸۸ زبا نقش اساس در زندگ هر انسان دارد و به دلل همن نقش و تاثری که بر تمام انسانها و در تمام جنبه های زندگ آنها دارد، فلسفه عقمند است تا به بررس آن بپردازد. بجز فلسفه، هچ علم دگری نم تواند آن را بررس کند، چرا که زبا چزی نست که بتوان آن را دد، در آزماشگاه آزماش کرد و ا فورمول برای آن بدست آورد. فلسفه در پ آن است که زبا و امر زبا را خوب بشناسد و حققت و مشخصات آن را تعن کند و اگر ممکن شد، اصول و قواعد زبا را در اختار همگان قراردهد. بحث پرامون مسائل زباشناخت تزئنات معماری صرفا ک بحث فلسف، تئوری و مبتن بر فرضهها مباشد که از ددن آثار به جای مانده حاصل شده است. آنچه مورد اتفاق اکثر متفکران و صاحبنظران هنری قرار گرفته ان است که تزئنات اسم چزی فراتر از ک پوشش و تزئن صرف مباشد. چرا که اگر منظور تزئنات کاشکاری صرفا استحکام بنا بود دگر احتاج به انهمه تنوع رنگها، تفاوت طرحها و گستردگ نقوش با تکنکهای مختلف نبود. بنابران در پشت انهمه نقش و نگار و در بهی حرکات دوار اسلمها و ختاها و درپچ و خم نقوش هندس، مفاهم عمق زباشناس مبتن بر مبان دن نهفته است. بر ان اساس در انجا ارتباط زبا و معماری به صورت بررس م گردد که به ان دو مقوله به شکل موازی و در کنار هم پرداخته شود، عن در واقع از نگرش به فضاهای معماری و مصداق های عن به مبحث زبا و زبا شناس بازگشته و عناصر زبا شناس اسم باز شناخته م شوند.

– ۲ روش تحقق

ان پژوهش در جهت شناسا عناصر اصل زبا شناس معماری در دوران اسم گام بر م دارد، عناصری که به صورت کاربردی در مسر بهبود اصل زبا در بناها نقش وژه ای را بر عهده داشته اند. به همن منظور به دنبال تبن ان عناصر به صورت مدون م باشد تا بتوان از آنها به گونه ای شاسته در معماری امروز بهره گری نمود. ان پژوهش برای رسدن به ان اهداف به روش کف توصف و تحلل محتوا انجام شده است.

-۱ -۲ روش گردآوری اطعات
در ان پژوهش ابتدا بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات صورت گرفته اصول اصل زبا شناس اسم در حوزه ی معماری بررس شد و فهرست از عناصر به کار رفته در بناها استخراج گردد. سپس از مان بناهای دوران اسم برای بررس موردی، مساجد انتخاب شدند و در بن دوره های تارخ نز دوران صفوه به عنوان دوره مورد مطالعه برگزده شد. در بن مساجد دوران صفوه ۱۰ مسجد به صورت تصادف مورد تحلل واقع شد و چگونگ و مزان بکارگری اصول زبا شناس اسم در آنها مورد بررس قرار گرفت و نتاج آن به صورت کم استخراج گردد. در ادامه از طرق ان نتاج کم نموداری از مزان بهره گری هر ک از ان اصول در مساجد مذکور تهه شد و نتاج کف به دست داده شد.
-۳ تعرف زبا
تعارف گوناگون از زبا ارائه شده است. در فرهنگ معن زبا را »حالت و کفت زبا« تعرف م کند و م نوسد:
»نظم و هماهنگ ای که همراه عظمت و پاک در شء وجود دارد، و عقل و تخل و تمات عال انسان را تحرک م کند
و لذت و انبساط پدد م آورد، و آن امری است نسب.« افطون زبا را هماهنگ اجزا با کل م داند(مطهری،.(۹۷:۱۳۷۶
عمه جعفری م گود زبا مجموعه ای نگارن است که هر ک از اجزاء آن کمال وجود خود را بدون تزاحم با اجزاء دگر نمودار م سازد(جعفری،.(۱۶۰:۱۳۸۹ گاستا زبا را بان آنچه ناگفتن است و کشف آنچه کشف نشدن است معرف م کند(طاهباز،.(۷۸:۱۳۷۷ در ک تعرف علم نز علم زبا شناس همان تئوری فلسفه هنر ا تئوری حاصل از چالش های فلسف متفکران در روکردشان بر ماهت هنر و زبا است(اتنگهاوزن،.(۱۳۲:۱۳۷۴
-۴ تبن جاگاه زبا در تفکر اسم:
در حوزه هنر اسم، در حال حاضر، دو ددگاه کام متفاوت وجود دارد. ک از ان ددگاه ها به زبا در هنر اسم م پردازد که خل ها بشتر به ان موضو ع تکه دارند. در ان ددگاه مولفه ها و موضوعات و مفاهم که با مفهوم زبا۲ مرتبطند مورد شناسا قرار م گرد. ددگاه دگری نز وجود دارد که بحث زبا شناخت ا زبا شناس۳ است. مسئله دگر مسئله ای است که در حوزه فلسفه اسم نز مطرح است و آن انکه آا باست از زبا شناس مسلمانان صحبت نمود ا از زبا شناس اسم(تسلم:.(۱۳۹۰ مصادق مختلف برای زبا اسم ذکر شده است. برای مثال آقای نصر در کتاب اسم و زبا به هنگام بحث از زبا اسم، بنای کعبه را اصل زبا اسم در نظر م گرد. اما با توجه به رساله ها که در گذشته وجود داشته مثل رساله المناظرِ ابن هثم که به عوامل ۲۲ گانه جزه اشاره م کند، شاد بتوانم بهتر و جامع تر، بخش از وژگ های هنرهای تجسم و بوژه معماری را از آن استخراج نمود(بلخاری:.(۱۳۹۱
در تبن جاگاه زبا در تفکر اسم تاثرپذری اندشمندان اسم از ددگاه اندشمندان ونان بخصوص افطون ونوافطونان به چشم م خورد که دلل آن توجه به اعتقاد ان گروه به وجود حققت برتر و مطلق بر فراز ان عالم بوده است(کربن،.(۵:۱۳۷۳ اما نکته حائز اهمت در ان تبن ان است که او هنر اسم هنری است که مبان آن با اصول زبا شناس جدد غرب کام مغار است(نصر(۸۶:۱۳۸۹ و ثانا آن تطابق ذات بن فلسفه و زبا شناس غرب، در انجا نه بن فلسفه و هنر بلکه بن حکمت و هنر اسم به چشم م خورد(کربن و دگران،.(۶۶:۱۳۷۲
در بررس زبا از ددگاه قرآن کرم آات متعدد به چشم م خورد که به وجود آوردن زبا ها و تحصل آن ها را مطلوب، و برخ از آات مباح (جاز) بودن زبا ها را تذکر م دهند. آات فراوان که تاکنون درباره ی زبا از ددگاه اسم مطرح شده است، به خوب اثبات م کند که زبا و توجه به آن و به وجود آوردن زبا ها، نه تنها از ددگاه اسم جاز است، بلکه با نظر به ناز روح که بشر به زبا های محسوس عن دارد، محبوب و مطلوب نز م باشد.
در آات مذکور، سه نوع زبا که م تواند مردم سطح نگر را بفربد، تذکر داده شده است:
• نوع کم: سخنان زبا که روپوش به درون پلد م باشد.
• نوع دوم: آراش جسمان ظاهری با حات خشکده.
• نوع سوم: زبا صوری در به کار انداختن گردونه ی تناسل.
با توجه به انکه نوع دوم م تواند اشاره ی ضمن نزدک به رابطه صورت ومعنای آثار هنری و معماری داشته باشد به تبن آن پرداخته م شود:
آن چه که منطق همه جانبه ی اصول انسان اجاب م کند، ان است که محتوای سالم و باشکوه وجود انسان، با ظاهری زبا توأم باشد، و چنان که نمود ظاهری انسان ها نز زشت و کراهت بار نباشد، حت باست ان حققت را بپذرم که محبوبت زبا ظاهری و جسمان با محبوبت زبا باطنِ انسانها ک نست، زرا زبا باطنِ انسان ها که عبارت است از تعقل و اندشه ی صحح و وجدان حساس و پاک و عشق به حققت و تنفر از باطل، امری است ضروری و واجب، در صورت که زبا ظاهر جسمان امری است شاسته، مشروط به ان که سرپوش به کثافت ها و پلدی های درون نباشد که در آن موقع موجودت چنن انسان مانند زهری کشنده در ششه ی بسار زبا است. مردم همه ی جوامع و همه ی دوران هرگز از ظاهر جسمان نازبا، آن صدمه و ضرر را ندده اند که از انسان با درون پلد و زشت با صورت و ظاهری زبا و آراسته دده اند(جعفری:.(۱۳۸۹