بررسی تأثیر موسیقی نظامی بر موسیقی ملی ایران


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
11 بازدید
۹۷,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 بررسی تأثیر موسیقی نظامی بر موسیقی ملی ایران دارای ۴۴ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی تأثیر موسیقی نظامی بر موسیقی ملی ایران  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز بررسی تأثیر موسیقی نظامی بر موسیقی ملی ایران۲ ارائه میگردد

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی بررسی تأثیر موسیقی نظامی بر موسیقی ملی ایران،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن بررسی تأثیر موسیقی نظامی بر موسیقی ملی ایران :

بررسی تأثیر موسیقی نظامی بر موسیقی ملی ایران

آنالیز قطعه:

فرم مارش:

این قطعه برای یک ارکستر ۳۲ نفره نظامی (meliterj Barnd) تنظیم شده است که شامل Clarinet Eb, Basson, Baritone Sax, Tenorsux, Alto sax, oboe, Flute, Piccolo هر کدام یک عدد clarinet Bb I,II,III نه عدد / Horninf I,II چهار عدد/ cornet دو عدد/ turmpet Bb یک عدد، Snar drum, Symbals, tuba, Euphoinm, Bass trombon, teror tromban, tromban / Bass drum هر کدام یک عدد.

قسمت مقدمه A با ارکستراسیون کامل و از درجه V گام سی بمل ماژور شروع می‌شود و در میزان ۸ با کاوش کامل روی درجه T حل می‌شود. شدت اجرای مقدمه FF می‌باشد در قسمت a ارکستراسیون تغییر نمی‌کند ولی شدت اجرای آن یک F کاهش می‌یابد.

این قسمت با درجه I شروع می‌شود و از درجات VI,V,IV,II نیز در حل هارمونی این قسمت استفاده شده که نهایتا در ولت دوم از چند نت آلتره استفاده شده و با یک کاهش V به I خاتمه می‌یابد.

قسمت b در ارکستراسیون تغییری اعمال نشده ولی از لحاظ هارمونی متغیر است در این قسمت با یک مدولاسیون به گام F ماژور می رسیم که در ابتدا قسمت B درجه I این گام آمده است و در سه میزان پایانی این قسمت با یک کاونس کامل به تنالیته اصلی باز می‌گردد.

پس از خاتمه A با یک مقدمه چهار میزانی که تنالیته Mib ماژور را مهیا می‌کند، وارد قسمت B یا trio می‌شویم و در این قسمت ساختار ارکستری تغییر می‌کند و شدت اجرا به MF کاهش می‌یابد و نیز تعدادی از سازها سکوت می‌کنند. این سازها عبارتند از : oboe, Flut, Piccolo و هر سه trombon . همچنین سعی شد از نتهای کشیده تری نسبت به دو بخش قبلی استفاده شود. هارمونی این قسمت که با درجه Mib I ماژور شروع می شود نهایتاً با یک مدولاسیون در ولت I به تنالیته Sib ماژور برمی‌گردد.

بررسی تأثیر موسیقی نظامی بر موسیقی ملی ایران
فهرست مطالب

عنوان …………………………………………………………………………………………………….. صفحه

فصل اول ………………………………………………………………………………………………..

۱- تقدیم …………………………………………………………………………………………………

۲- تشکر ………………………………………………………………………………………………..

فصل دوم (بخش تحقیق) ………………………………………………………………………….

بررسی تأثیر موسیقی نظامی بر موسیقی ملی ایران ……………………………………..

فصل سوم ………………………………………………………………………………………………

آنالیز مارش رویش ………………………………………………………………………………….

نت نگاری قطعه ……………………………………………………………………………………….

این مقاله مطالعه‌ایست درباره تأثیر موسیقی نظامی بر هنر موسیقی ملی ایران. تاریخ نیست ولی ضرورتاً باید موضوع را به شیوه‌ای تاریخی بررسی کرد و تصوری از چگونگی تأثیر تجربه‌ها و حرکت تکاملی و آکادمیک موسیقی جوامع غربی از طریق وسیله‌ای که در آن زمان یکی از معدود راه‌های حیات موسیقی در ایران بود را در ذهن خواننده آفرید.

به نظر «شوپنهاور» هنر، راه برگذشتن از وحشت هستی از زیستن در جهان آرام نبوغ و ژرف اندیشی است. او عالیترین هنر را تراژدی و والاترین هنر را موسیقی می‌داند، زیرا موسیقی هیچ ایده‌ای از ایده‌هائی که عینیت یافتگی بی‌میانجی خواست است را نشان نمی‌دهد. بلکه نشان دهنده خود خواست وماهیت « شیء در ذات خویش» است. به گفته شوپهناور اگر می‌توانستیم همه آنچه را که موسیقی بدون مفاهیم بیان می‌کند به درستی با مفاهیم بیان کنیم به «فلسفه راستین» می‌رسیدیم.

یقیناً شوپنهاور تنها فیلسوفی نیست که در مورد هنر موسیقی نظریات خویش را به جامعه عرضه کرده است. در میان فلاسفه می‌توان به نیچه، فین کنشتاین، زیگموند اسپات، هگل و کاپلستون اشاره کرد که به مقوله هنرموسیقی به طور جدی نگریسته‌اند و این خود بیانگر نقش و اهمیتی است که این هنر در جامعه داراست و به لحاظ داشتن همین نقش و اهمیت همواره در طول تاریخ دچار تغییر و نوساناتی بوده که ناشی از شرائط اجتماعی- فرهنگی- مذهبی و حتی سیاسی بوده است.

زمانی که انسان بدوی و وحشی به رشته‌های اصوات سازمان نایافته گوش فرا می‌دهد احتمالاً ریتم را تنها عامل مورد نیاز برای نشان دادن و ثابت نگه داشتن زمان می‌داند چنانکه در موسیقی پست مدرن نیز کم و بیش این نظر تکرار می‌شود.

زیگموند اسپات درک موسیقائی انسان وحشی توسط پاهایش را بسته به سطح تجربیاتش منطقی می‌داند و ننگی برای آن نمی‌داند اگر موسیقی را توسط پاهایش می‌شنیده، زیرا ریتم ساده‌ترین و در عین حال اساسی‌ترین عاملی است که صورت را به سوی زیبائی می‌کشاند. ولی اهمیت و نقش متقابل و اساسی موسیقی و مخاطب و شرایط، زمانی آغاز می‌شود که انسان این پدیده هنری را توسط قلب و عقل نیز درک می‌کند و همین درک باعث بوجود آمدن انواع موسیقی از قبیل موسیقی کار، موسیقی خواب، موسیقی انقلاب، موسیقی نظامی و … می‌شود.

نوع تأثیر و تأثر پذیری موسیقی در جوامع و زمانهای مختلف تقریباً شبیه به هم بوده، به عنوان مثال می‌توان اروپای سده‌های میانه را با ایران زمان صفویه مقایسه کرد.

به عقیده انگلس «کلیسا در سده‌های میانه»‌تمام شکلهای ایدئولوژی، فلسفه، سیاست، حقوق و هنر را به الهیات مربوط کرده و آنها را به صورت تقسیمات فرعی الهیات در آورده بود. [۱]

در همین دوران در سال ۱۳۲۵ میلادی پاپ جان دوازدهم با صدور فرمانی «مکتب جدید» موسیقی را محکوم کرد. زیرا این موسیقی: «به جای خواندن ملودیهای قدیمی، ملودیهای جدید را بافت نویسی تازه ابداع کرد، سرعت را به موسیقی مقدس تحمیل کرد، ملودی را به کمک تزئین، سکون و پلیفونی تحلیل برد و کلمات مقدس را بر آهنگ‌های نامقدس افزود. خلاصه آنکه از جان گذشتگی را متلاطم ساخت، گوش را خمار و شنونده را از راه به در کرد.»[2]

همچنین حدود قرون ۱۷ و۱۸ میلادی، اختراع فرم های «کنسرتو» و «اپرا» شورشی در برابر سلطه کلیسا بر موسیقی بود. رشد چشمگیر موسیقی سازی را نیز می‌توان شورشی در برابر سانسور اپرا توسط اشراف نامید.[۳]

در این راستا می‌توان به نمونه‌های بسیار زیاد دیگری در اروپا اشاره کرد که طی آن با تغییر شرائط جامعه از لحاظ گوناگون موسیقی نیز به شدت متأثر شده است که ذکر آن در این مقال ضرورتی ندارد.

در ایران نیز موسیقی در ادوار مختلف تقریباً با همین فراز و نشیب‌ها به حیات خود ادامه داده که در کیفیت این تغییر وتحولات به علت متفاوت بودن در ساختار فرهنگی و اجتماعی با اروپا تفاوت دارد. بنابر اسناد و نوشته‌های موسیقی شناسان بزرگ ایرانی که عمدتاً‌ در قرن چهارم تا اواسط قرن نهم هجری بدست آمده – مانند فارابی، ابن زیله، ارموی و ابن غیبی، موسیقی در ایران دارای ساختار علمی بوده است.

حسین خان هنگ آفرین ( فرزند عبدالله خان در سال ۱۲۹۳ هـ ق ) در تهران به دنیا آمد. پدرش میرزا عبدالله[۴] حسین را برای فرا گرفتن موسیقی در شعبه موزیک نظام دارالفنون گذاشت. حسین از شاگردان برجسته لومر بود. وی علاوه بر آموختن علم موسیقی، نواختن پیانو، ویولن و سازهای بادی را فرا گرفت. همچنین با دستگاه‌های موسیقی ایرانی نزد میرزا عبدالله به خوبی آشنائی یافت. مدتی رئیس موزیک نظمیه بود سپس فرمانده‌ی یکی از رسته‌های موزیک قزاقخانه شد.

از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۰ ( هـ ش) رئیس دسته موزیک فوج پهلوی بود و یک بار همراه درویش خان برای پرکردن صفحه به اروپا سفر کرد. وی تا درجه سرهنگی ارتقا یافت و در سال ۱۳۳۱ (هـ ش) در سن ۷۶ سالگی در گذشت. بسیاری از اساتید و مشاهیر موسیقی ملی، از شاگردان وی بودند.

نصرالله خان (نصرالسلطان) فرزند ارشد سالار معزز در ۱۳۰۰ هـ ق به دنیا آمد. مقدمات موسیقی را در شعبه موزیک دارالفنون فرا گرفت و در سال ۱۳۱۳ (هـ ق) به اتفاق پدر برای ادامه تحصیل موسیقی به روسیه رفت. در عهد مظفرالدین شاه به ایران بازگشت و رئیس یکی از دسته جات موزیک شد. پس از یک سال لقب نصرالسلطان را گرفت. بعد از مدتی به دعوت پسرش که فرمانده قشون شیراز بود سرپرستی موزیک قشون شیراز را به عهده گرفت. پس از ترور قوام الملک شیرازی به دست نعمت الله بروجردی یکی از بزرگان مشروطه به تهران بازگشت و برای تدریس کلاس موزیک دارالفنون فراخوانده شد. پیانو ساز تخصصی وی بود و در نواختن ویولن و ویولن سل نیز بسیار مهارت داشت در سال ۱۳۳۱ ( هـ ق) برای بار دوم به روسیه رفت و یکسال در آنجا ماند. پس از بازگشت با درجه یاوری ( سرگردی) ضمن تدریس هنرجویان – در واحد بریگاد قزاق مشغول شد. به علت تلاش شایسته در پیشبرد تحصیلی هنرجویان به دریافت مدال طلا از وزارت معارف نایل شد. پس از پیمودن مدارج نظامی به درجه سرتیپی رسیده و در سال ۱۳۰۰ (هـ ش) معان کل موزیک قشون شد. در همان سال با توجه به قانون جدید ترفیع افسران با درجه سرهنگی ضمن تصدی معاونت کل موزیک قشون، معاونت مدرسه موزیک نیز به او سپرده شد که در سال ۱۳۰۷ به علت وضع قانون عدم دریافت دو حقوق از صندوق دولت معاونت مدرسه موزیک را رها کرد و از سال ۱۳۱۰ ( هـ ش) پس از بازنشستگی سالار معزز تا سال ۱۳۱۴ (هـ ش) ریاست کل موزیک قشون را برعهده گرفت و در سال ۱۳۱۷ ( هـ ش) به علت عارضه سکته قلبی در سن ۵۶ سالگی درگذشت. از شاگردان به نام او می ‌توان سرهنگ محمد ایروانی در موزیک نظام و غلامرضا خان خادم میثاق را در موسیقی ملی ایران نام برد.

سلیمان خان ارمنی: از هنرجویان دوره اول شعبه موزیک دارالفنون و از بهترین شاگردان لومر بود. علاوه بر ساز تخصصی‌اش کلارینت تمام سازهای متداول موزیک نظام را می‌نواخت در نواختن پیانو مهارت داشت و در زمان ریاست سالار معزز در مدرسه موزیک نظام معاون وی بود. پنج سال تدریس در مدرسه موزیک نظام، فرماندهی دسته موزیک قشون عبدالحسن میرزا ( فرمانفرما) سفر به فرانسه برای خرید ساز و وسایل موسیقی، ریاست دسته موزیک علاء الدوله، ریاست یکی ازدسته جات موزیک سلطنتی در زمان احمد شاه از دیگر کارهای وی است.

پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ شمسی و متحد الشکل شدن نظامیان با دسته موزیک خود، به تیپ تیرانداز عراق منتقل شد و تا آخر خدمت رئیس دسته موزیک این تیپ در قصر قاجار و عشرت آباد بود. وی تا درجه سرتیپی ارتقا پیدا کرد و بنابر اطلاعاتی که در دست است تا سال ۱۳۰۲ شمسی زنده بود و به آقای حسین سنجری خواندن و نواختن نت تعلیم می‌داده است.

ارسلان خان ( ناصر همایون): (فرزند امیر خان تولد در سال ۱۲۸۳ ( هـ ق) و در سال ۱۳۳۹ ( هـ ق) در تبریز دیده از جهان فرو بست. پس از طی کردن دوره ۸ ساله شعبه موزیک دارالفنون سرپرستی دسته های موزیک نظامی را برعهده گرفت.

در زمان مظفرالدین شاه رئیس دسته موزیک سلطنتی شد و با رسیدن به درجه سرتیپی لقب ( ناصر همایون) را دریافت کرد. در سفر اول مظفرالدین شاه همراه او بود و به دستور مظفرالدین شاه همراه موسیو برای خرید لوازم موسیقی به اروپا رفت. وی در نت نویسی و آهنگسازی مهارت داشت و در سال ۱۳۲۴ (هـ ق) پس از مرگ مظفرالدین شاه موسیقی را کنار گذاشت.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.