مقاله آموزش و جنسیت «نقدی بر رویکرد فمینیستی به تعلیم و تربیت زنان»
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله آموزش و جنسیت «نقدی بر رویکرد فمینیستی به تعلیم و تربیت زنان» دارای ۴۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آموزش و جنسیت «نقدی بر رویکرد فمینیستی به تعلیم و تربیت زنان» کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله آموزش و جنسیت «نقدی بر رویکرد فمینیستی به تعلیم و تربیت زنان»
چکیده
مقدّمه
بررسی مفاهیم
۱ فمینیسم
۲ تعلیم و تربیت غیرمختلط و مختلط
پیشینه نگاه فمینیستی به آموزش زنان
موافقان و مخالفان نظام آموزشی مختلط
نقد و بررسی
۱ فمینیسم و نگاه مردانه به زن!
۱-۱ تفاوتهای زنان و مردان در ابعاد گوناگون
۲-۱ لزوم توجه به تفاوتهای زن و مرد در برنامههای آموزشی
۳-۱ واقعیتهای موجود
۲ زن چون کالای سود ده!
۱-۲ تعلیم و تربیت در خدمت اقتصاد!؟
۲-۲ یک سؤال مهم!
۳-۲ آموزش مختلط، ناعادلانهترین سبک آموزش برای زنان!
۳ آموزش مختلط و پیامدهای ضدآموزشی و تربیتی
۱-۳ مقابله با قوانین طبیعی و فطری
۲-۳ عدم استقبال جدی از تعلیم و تربیت مختلط!
۳-۳ آثار منفی مدارس مختلط و آثار مثبت مدارس غیرمختلط
الف) آثار و پیامدهای منفی مراکز آموزشی مختلط:
ب) آثار و پیامدهای مثبت مراکز آموزشی غیرمختلط:
۴-۳ امنیت روانی و فیزیکی بیشتر در مدارس غیرمختلط
۴ آموزش مختلط و پیامدهای ضد اخلاقی
۱-۴ اختلاط ضربه مهلکی بر پیکره نیمی از اجتماع
۲-۴ نظریه اختلاط، تهدیدی برای بنیاد خانواده
۳-۴ دیدگاههای افراطی و نقد آن
۲ نقد عالمانه شهید آیت الله مطهری
۳ توجه عالی به زن در مکتب اسلام
۴-۴ پیامدهای شوم آزادی جنسی قانونی!
۱ خانوادههای نامشروع پیش از ازدواج
۲ بارداریهای ناخواسته و سقط جنین
۳ اولاد نامشروع
۴ رواج خانوادههای تک والدینی
۵ روسپیگری
۶ بیماریهای مقاربتی
خلاصه و نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله آموزش و جنسیت «نقدی بر رویکرد فمینیستی به تعلیم و تربیت زنان»
نهج البلاغه، ترجمه و شرح علینقی فیضالاسلام، تهران، فقیه، ۱۳۶۷
آندره، میشل، جامعهشناسی خانواده و ازدواج، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۴
احمدی، علیاصغر، تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران، تهران، انجمن اولیاء و مربیان، ۱۳۷۳
اسلامی نسب، علی، رفتارهای جنسی انسان، تهران، حیان، ۱۳۷۶
اشعری، احمدبن محمّدبن عیسی، النوادر، قم، مدرسه امام مهدی (عج)، ۱۴۰۸
اعزازی، شهلا، جامعهشناسی خانواده، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۷۶
تاج الدین شعیری، جامع الأخبار، قم، رضی، ۱۳۶۳
چارلز اس کارور و دیگران، نظریههای شخصیت، ترجمه احمد رضوانی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵
حداد عادل، غلامعلی، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، تهران، سروش، ۱۳۶۳
راسل، برتراند، جهانی که من میشناسم، ترجمه روحاله عباسی، تهران، شرکت سهامی کتابهای جیبی، ۱۳۵۷
روشندل، جلیل و مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، سیمای زن در جهان، ایالات متحده، تهران، برگ زیتون، ۱۳۷۷
سقای بیریا، ناصر، روانشناسی رشد۲، تهران، سمت، ۱۳۷۵
شجاعی، محمّد، درّ و صدف، تهران، محیی، ۱۳۷۸
صدر، سیدمحمّدباقر، اقتصادنا، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵
فرنچ مارلین، جنگ علیه زنان، ترجمه توراندخت تمدن، تهران، علمی، ۱۳۷۳
قائمی، علی، سازندگی و تربیت دختران، تهران، انجمن اولیاء و مربیان، ۱۳۶۹
کنفرانس جهانی زن، سند چهارمین کنفرانس جهانی زن(اعلامیه پکن ۱۹۹۵)، تهران، دفتر امور زنان ریاست جمهوری، صندوق جمعیت سازمان ملل، ۱۳۷۵
کلینی، محمّدبن یعقوب، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۶۵
کوفی، محمّدبن محمّدبن اشعث، الجعفریات (الأشعثیات)، تهران، مکتبه نینوی الحدیثه، بیتا
مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴
مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، تهران، صدرا، ۱۳۶۵
ـــــ، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۶۹
طوسی، اسداله، «اختلاط در مراکز آموزشی»، معرفت، ش ۳۲، زمستان ۱۳۷۸، ص۴۴-۵۷
موریس دوبس و هانری پیرون، روانشناسی اختلافی، ترجمه محمّدحسین سروری، تهران، علمی، ۱۳۶۸
نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آلالبیت علیهم السلام، ۱۴۰۸
A. EG, Encyclopedia Britannica,
F Knny, New Catholic Encyclopedia,
Floyd S. Gove, The Encyclopodia Amrricana,
C. W, Funk & Wagnalls, New Encyclopedia
E. Lockheed & V. E. Lee, The International Encycloprdia of Education,
Mabel Necomer, EncycLopedia International,
Freman Butts, The World Book Encyclopedia,
Scatt Walter Dill & Menc Franklin, The American Peoples Encyclopedia,
Willysting Goodsell, Encyclopedia of the Social Scienes,
چکیده
نهضت حمایت از برابری زن و مرد یا فمینیسم، گرچه بازتاب احیای بیمهریها و محرومیت به زنان در گذشته بود، اما هم اکنون گرفتار انحراف شده و خود موجب محرومیت زن در قالبی مدرن شده است. از جمله شعارهای این نهضت، «تساوی زنان با مردان در تعلیم و تربیت» و ایجاد نظام «تعلیم و تربیت مختلط» میباشد. ایجاد نظام آموزشی مختلط، به جهت ضدیت و ناسازگاری با قانون فطرت و طبیعت اولیه انسانی و ارزشهای دینی، علیرغم استقبال اولیه در برخی کشورها، شاهد بیمهری و مقابله بسیاری از کشورهای جهان با آن بود. هم اکنون جهان متمدن امروزی، با وجود مشاهده تبعات و پیامدهای منفی آن در ابعاد گوناگون، به ویژه در بعد آموزشی، تربیتی و اخلاقی، همچنان به آن پایبند است. دین اسلام، در راستای احترام و اکرام به قشر عظیم زن و در جهت احیای حقوق از دست رفته آنان، هر گونه برخورد افراطی و تفریطی، از جمله محرومیت زنان از حضور در اجتماع را محکوم و هر نوع اختلاط و بیبندوباریهای حاصل از آن را نیز مردود میداند
کلیدواژهها: حقوق زن، نظام آموزشی، تعلیم و تربیت مختلط، تعلیم و تربیت غیرمختلط، فمینیسم.
مقدّمه
انقلاب اسلامی ایران، نهضتی عظیم و مبتنی بر فرهنگ و ارزشهای مذهبی، با راهبری امام خمینی(ره)، چونان صاعقهای آسمانی، چنان بر سر قدرتمندان و ستمکاران عالم فرود آمد، که اینک پس از سه دهه هنوز شوک ناشی از آن، جهان استکبار و حاکمیت شیطانی آن را سردرگم کرده است. به گونهای که هنوز استراتژی معینی برای مقابله موفق و کارآمد با این هجمه سهمگین نیافتند. دامن زدن به اختلافات قومیتی و ملی، کودتاهای نظامی، اختلافات مذهبی، جنگهای خیابانی، ترور و جنایت، و جنگ گسترده نظامی از جمله اقدامات استکبار بر علیه این نهضت اسلامی بود که به مدد الهی، تاکنون شکست خورده است. استکبار پس از شکستهای پیدرپی، هجمه جدیدی را علیه ارزشهای والای اسلامی انقلاب آغاز کرده است؛ جنگ نرم فرهنگی با ابزار رواج فساد، اباحیگری و بیبندوباری. آنها در این راستا، از انواع روشهای قدیمی و مدرن از قبیل کتب و نشریات، رادیو و تلویزیون، اینترنت و ماهواره، و;، بهره میبرند. جنگ نرم، در کنار طرح شعار «طرفداری از حقوق زن»، و رواج ایدههای فمینیستی، ارزشهای دینی و اسلامی را نشانه رفته است
رواج فساد و بیبندوباری، مقابله با حجاب و طرح اختلاط زن و مرد، به خصوص وقتی با چاشنی فعالیتهای علمی و فرهنگی در مراکز آموزشی و پژوهشی، همراه باشد، حساسیت کمتری را به دنبال داشته است. اکنون در خیابانها، مراکز سیاحتی و گردشگری، بازارها، بوستانها، و حتی مکانهای کاملاً علمی، فرهنگی و دانشگاهی و یا نمایشگاههای کتاب، و متأسفانه برخی مکانهای مقدس زیارتی و مجالس مذهبی و عزاداری، شاهد اختلاط نامیمون زن و مرد مسلمان و مؤمن هستیم! برخی از فیلمها و مجموعههای هنری، مبلِّغ و مروِّج این رویه غلط سکولاری میباشند
به نظر میرسد، طرح این مسائل و مشکلات و بیان برخی راهحلها، کمک مناسبی برای برخورد ریشهای و تأثیرگذار با این معضل خواهد بود
این مقاله بر آن است تا به کمک مطالعات و تحقیقات موجود در این زمینه، به یکی از مهمترین مسائل مطرح در این حوزه در سده اخیر، یعنی «اختلاط زن و مرد، به ویژه در مراکز علمی آموزشی» پرداخته و با نگاهی نقادانه، به خصوص به رویکرد فمینیستی آن، پاسخگوی این پرسشها باشد
آیا مسئله «اختلاط زنان و مردان در مراکز و مؤسسات آموزشی»، برنامهای مبتنی بر یافتههای علمی است، یا تصمیمی عجولانه، انتقادی و غیرعلمی است؟
آیا این مسئله، تنها برای مسلمانان و محققان مسلمان و یا مردم مشرق زمین، مسئلهای مهم و قابل توجه است، یا برای سایر کشورها، نیز چنین است؟
نظر اسلام و دیدگاه اندیشمندان مسلمان در این زمینه چیست؟
بررسی مفاهیم
۱ فمینیسم
«فمینیسم» به معنای «تساوی حقوق زن و مرد» و یا «نهضت برای آزادی زنان» است و خاستگاه آن، به خصوص مباحث نسبتاً جدیدتر پیرامون آن، ابتدا در کشور فرانسه و بعدها در سایر کشورهای اروپایی و آمریکا مطرح گردید. آنها معتقدند: زنان در طول تاریخ همواره تحت ستم بوده و همیشه این مردان بودهاند که با تفکر مردسالاری و حاکمیت و تسلط بر زنان، از آنان بهرهکشی کردهاند. بدینوسیله، این قشر عظیم، گرفتار محرومیتهای شدید در تمام زمینهها شد. اکنون زمان آن است تا زنان از این وضع نامناسب، نجات یافته و دست کم دارای حقوق برابر با مردان باشند
۲. تعلیم و تربیت غیرمختلط و مختلط
«تعلیم و تربیت غیرمختلط»۱ یا «آموزش غیرمختلط»۲ به معنای جدا و مستقل بودن تحصیل و آموزش هر یک از دو جنس زن و مرد، در مدارس و آموزشگاهها،۳ در تمام سطوح میباشد.۴ اما تعلیم و تربیت مختلط،۵ انجام فعالیتهای آموزشی برای دو جنس مخالف، زن و مرد، در مراکز و آموزشگاههای واحد و به صورت مختلط میباشد. البته هر یک از این دو نوع نظام آموزشی، به شیوههای گوناگون قابل اجراست
پیشینه نگاه فمینیستی به آموزش زنان
تعلیم و تربیت در تمدنهای اولیه، عبارت بود از: «یادگیری شیوه زندگی کردن»، به صورت فردی و غالباً در خانهها و توسط بزرگترهای خانواده. به موازات پیشرفت و تحول در مظاهر گوناگون زندگی انسان، تعلیم و تربیت، نیز متحول شد. در نتیجه، آموزشها رسمیتر، سازماندهیتر و فراگیرتر از قبل شد. در گذشته، در غالب جوامع، تلاش اولیه بیشتر بر تعلیم و تربیت مردان متمرکز بود.۶ در این شیوه، که در مغرب زمین تا سدههای پیشین ادامه داشت، نهتنها چیزی به نام حق تعلیم و تربیت و فرصتهای برابر آموزشی برای زنان مطرح نبود، بلکه حتی برای قشر عظیمی از مردان جامعه نیز مطرح نبود. در حالیکه سرزمینهای اسلامی، شاهد اوج شکوفایی علم و تمدن در سایه فرهنگ والا و علم پرور اسلام بوده است. در تمام شهرها و حتی روستاهای مناطق مسلمان نشین، در شرق و غرب عالم، در مدارس و مکتب خانهها، امکان تحصیل برای بسیاری از مردم و حتی در مواردی برای زنان فراهم بود
در اواخر قرون وسطی، به ویژه پس از انقلاب صنعتی و احساس نیاز به نیروی کار ارزان قیمت، توجه به قشر محروم جامعه آن روز اروپا، یعنی زنان جلب شد. این تغییرات، در شیوه زندگی و جایگاه زنان در جامعه، تحول نسبی ایجاد نمود و آنها را از حصار خانهها آزاد کرد تا دوشادوش مردان در بیرون از خانه، در کارگاههای تولیدی مشغول به کار شوند.۸ گو اینکه تحولات اقتصادی و اجتماعی در این جوامع، تحولات زیادی، از جمله توجه اجمالی به حقوق زنان در تساوی فرصتهای آموزشی را نیز در پی داشت.۹ اما پیامد این کار، استثمار زنان و محرومیت از بسیاری از حقوق از جمله فرصتهای آموزشی، بوده است. به همین جهت، عملاً تنها عده اندکی از انبوه زنان، از فرصتهای آموزشی بهرهمند شدند
نکته قابل توجه، نوظهور بودن «تعلیم و تربیت مختلط» بود. تا اواسط قرن نوزدهم، کلیه آموزشها برای زنان، جز موارد اندک، به صورت کاملاً جداگانه ارائه میشد.۱۰ نظام آموزشی مختلط تا آن زمان، حتی برای مربیان و اندیشمندان تعلیم و تربیت نیز به عنوان یک نظریه مطرح نبود. بعدها در بعضی کشورهای غربی، به عنوان یک اصل تربیتی در فلسفه تعلیم و تربیت، مطرح شد.۱۱ اولین کشوری که در آن تعلیم و تربیت مختلط شروع شد و گسترش یافت، آمریکا بود که دانشگاههای دولتی این کشور در آن نقش مؤثری داشتند.۱۲ سپس کشورهای دارای مذهب پروتستان و نظامهای سیاسی و آموزشی الحادی و غیر مذهبی،۱۳ از آن استقبال محدودی کردند. در بسیاری از کشورهای اروپایی، بیشتر مدارس در سطوح متوسطه غیرمختلط بودند.۱۴ به اعتقاد بیشتر صاحبنظران، عمدهترین دلیل گسترش این مدارس در آمریکا، و سپس در انگلستان، عامل اقتصادی بود.۱۵ هرچند امروزه در بسیاری از کشورهای جهان، اداره مدارس به صورت مختلط معمول و رایج است،۱۶ اما هنوز در بیشتر کشورهای دارای مذهب کاتولیک در اروپا و آمریکا، حتی فرانسه و انگلستان و نیز بسیاری از مدارس متوسطه و آموزشکدهها در خود آمریکا و آمریکای لاتین و بیشتر کشورهای شرقی، به خصوص مناطق مسلمان نشین، دختران در مدارسی جدا از پسران تحصیل میکنند. همچنین در کشورهایی نظیر بلژیک، آلمان، اتریش، مجارستان، اسپانیا، ایتالیا و یونان، در سطح مدارس متوسطه، از آموزش مختلط استقبال چندانی نشده است
موافقان و مخالفان نظام آموزشی مختلط
به موازات طرح و گسترش نظام تعلیم و تربیت مختلط، نظرات مخالفی نیز مطرح شد. دلائل حامیان این نظام جدید، عبارت بود از: کاهش هزینههای اقتصادی،۱۸ جوّ اخلاقی مناسب،۱۹ عادلانهتر بودن توزیع فرصتهای آموزشی،۲۰ تقویت فعالیتهای گروهی و مشترک،۲۱ آمادگی بهتر برای مشاغل و حِرَف،۲۲ فرصت اشتغال بهتر و بیشتر برای زنان سرپرست خانواده
دلائل مخالفان نظام آموزشی مختلط عبارت بود از: عدم توجه به تفاوتهای زیستی، روانی و نیازهای آموزشی فراگیران،۲۴ عدم رعایت استانداردهای علمی،۲۵دل سردی و افت تحصیلی پسران،۲۶ جلوگیری از شکوفایی استعدادها،۲۷ احساس ناامنی جسمی و روحی،۲۸ ایجاد مشکلات جدّی برای مدیران مدارس مختلط،۲۹ ازدواجهای زودرس و افزایش آمار طلاق و۳۰ در مقابل، آموزش مناسب و با کیفیت بهتر در مدارس غیرمختلط.۳۱ این مسائل، در مقالهای دیگر توسط نگارنده به تفصیل بررسی شده است
نقد و بررسی
آنچه بیان شد، مقدمهای برای نقد و بررسی این مبحث بود. به جهت گستردگی و اهمیت مطالب، اینها در ضمن چند نکته کلیدی و مهم ارائه میگردد
۱. فمینیسم و نگاه مردانه به زن!
برخلاف ادعای مطرح شده مبنی بر توجه جدّیتر به توانمندیهای زنان، در پرتو نگاه جدید به زن و طرح شعار جذاب «برابری حقوق زن و مرد»، پیامدهای منفی به جای مانده از آن، نشان از انحراف این رویکرد جدید دارد. زن دوشادوش مرد، سازنده فرهنگ و تمدن بشری و محوریترین عضو خانواده در کنار مرد، گرمابخش کانون خانواده و تربیتکننده مردان و زنانی است که جهان متمدن امروزی با سر پنجه تدبیر آنها پایدار است. بیاعتنایی به نقش مهم زن در تربیت نفوس انسانی و پیریزی معماری جوامع و تمدنها، ظلم فاحشی به نیمهای از پیکره اجتماع عظیم انسانی است. اساسیترین حق زن، توجه به توانمندیها و ویژگیهای فطری زنانه اوست. نه مقایسه او با مردان!
۱-۱. تفاوتهای زنان و مردان در ابعاد گوناگون
انسانها، همانند سایر موجودات عالم هستی، دارای تفاوتهای بسیاری هستند. روشنترین معیار طبقهبندی آنها، تفاوت در جنسیت است. به گونهای که بشر به دو گروه بزرگ زنان و مردان تقسیم شده است.۳۳ افراد هر جنس نیز متفاوتند. از هنگامی که او حتی به صورت یاختهای کوچک است که با چشم غیرمسلح دیده نمیشود، ویژگیهای یکی از دو جنس زن یا مرد را داراست.۳۴ با این وجود، آیا این نتیجه روشن به دست نمیآید که خالق متعال، هر یک از زن و مرد را به همه ابزارهای مورد نیاز تجهیز کرده، مکمل هم قرار داده و به سمت و سوی خاصی هدایت کرده است؟
دین مبین اسلام، با حفظ کرامت زن و متناسب با خصوصیات متنوعش، وظائف خاصی را به وی محول کرده، هر نوع فعالیتی را برای زن، روا نمیدارد؛۳۵ چرا که زن نیز چون سایر مخلوقات، برای هدفی معین و با وظایفی مشخص، آفرینشی ویژه داشته است: «گفت پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده است، عطا کرده و سپس، هدایت کرده است» ) طه:۵۰(
توجه به همین تمایزهای هدفمند است که اختصاص انواع فعالیتها بر حسب جنس، همیشه جزیی از سنن اجتماعی در ادیان و جوامع بشری بودهاست: «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادهایم، تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست)، گرامیترین شما نزد خداوند با تقویترین شماست;» (حجرات: ۱۳)
خداوند بر همین اساس، از آنان انتظار خاصی داشته و پاداشی درخور عطا میکند: «هر کس کار شایستهای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را در حیاتی خوش و پاکیزه زنده میگردانیم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام میدادند، خواهیم داد.» (نحل:۹۷)
بنابراین، تکالیف هیچ یک از زن و مرد را نمیتوان بر دیگری تحمیل کرد. ۳۶ این خود بهترین دلیلی که هر یک از دو گروه بزرگ زنان و مردان، باید به گونهای تربیت شوند که به جنسیت خود، یعنی دختر به دختر بودن و زن ماندنش و پسر به پسر بودن و مرد ماندنش افتخار کنند. آنها باید برای انجام مأموریت و تکلیفی تربیت شوند که برای آن آفریده شدهاند تا از مواهب الهی بهره کافی و مناسب را ببرند
شاید بزرگترین ستم و بیعدالتی در حق گروه عظیم زنان، پوشاندن لباس مردانه بر اندام آنان، در سایه شعار به ظاهر جذاب «تساوی حقوق» بوده است. رهآورد جنبش فمینیسم، جز این پیامدهای شوم و مسخ و نابودی زن و حقوق او نبوده است
۲-۱. لزوم توجه به تفاوتهای زن و مرد در برنامههای آموزشی
وجود تفاوتهای اساسی بین دختران و پسران، دوجنسی بودن برنامههای آموزشی و توجه به تفاوت در همه شؤون تربیتی را میطلبد.۳۷ سالهاست در بعضی مناطق جهان، بخش زیادی از آموزش در مدارس، دو جنسیتی و متناسب با نیازهای فراگیران تهیه میشود!۳۸ چرا؟! این خود نویدبخش حرکتی مطلوب در تعلیم و تربیت است. حامیان تعلیم و تربیت مختلط، در حالی به سراغ آن رفتهاند که تحقیقات معتبر علمی، درست عکس آن را نشان میدهد. این محققان دریافتند که حقوق زنان تنها در یک نظام آموزشی غیرمختلط تأمین میشود و توصیه به آن به دو دلیل است
هر جا مشارکت زنان در آموزش محدود باشد ـ مانند بخش وسیعی از جهان سوم ـ آموزش غیرمختلط امکان مشارکت آموزشی زنان را افزایش میدهد
وقتی عملکرد آموزشی زنان در مقایسه با مردان ضعیف باشد، مدارس غیرمختلط پیشرفت زنان را سرعت بخشیده، دیدگاههای علمی و نیز عزّت نفس آنها را بیشتر میکند
۳-۱. واقعیتهای موجود
با وجود شعارهای ادعا شده، متأسفانه هنوز زنان از فرصتهای آموزشی برابر با مردان محرومند. در غالب کشورهای جهان، آموزش از سطوح ابتدایی تا دانشگاه، محتوای دروس، شیوه تدریس، سبک مدارس، کلاسها، حتی برنامههای اوقات فراغت و نیز کلاسهای فوق برنامه، مربیان، معلمان و کادر آموزشی، برای هر دو گروه مشترک است. بدیهی است برنامه آموزشی و یا درسی واحد، با نادیده گرفتن تفاوتهای فاحش بین آنها، کارآمد نخواهد بود. مشارکت هر چه بیشتر زنان در مسائل آموزشی و علمی و بهره بردن بیشتر از این فرصتها، تنها در سایه یک نظام صحیح و گسترده آموزشی غیرمختلط دست یافتنی است. اما اکنون، زنان و دختران، حتی در کشورهای غربی، به خصوص در بخش وسیعی از جهان سوم، عملاً طُفیل مردان میباشند!
۲ زن چون کالای سود ده!
برخی محققان معتقدند: تعلیم و تربیت مختلط به عنوان آخرین راه چاره برای تحصیل زنان شناخته میشود و تنها به دلایل اقتصادی قابل قبول است!;۴۰ تدارک، حفظ و نگهداری دو سازمان و مؤسسه آموزشی با کارمندان و کادر آموزشی و اداری مستقل و در عرض هم، به هیچ روی اقتصادی نیست. در نظام مختلط، در بسیاری از هزینهها، صرفهجویی میشود;۴۱ در عصری که، هزینههای آموزشی بسیار سریع در حال افزایش است، تعلیم و تربیت مختلط بسیار اقتصادی و کم هزینه است;۴۲ در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، از آموزش مختلط، تنها به دلایل اقتصادی حمایت میشود!
بیشک قناعت و صرفهجویی در مصارف فردی و اجتماعی، شرط عقل و لازمه معاش صحیح است اما، آیا مراکز آموزشی و تربیتی بنگاه تولیدی و اقتصادی هستند تا مهمترین دلیل تغییر در برنامههای آن توجیه اقتصادی آن باشد؟ اگر چنین است، باید گفت: تعطیلی کامل این گونه مراکز آموزشی و محرومکردن کلیه زنان از حق طبیعی و فطری آنها، اقتصادیتر است!
۱-۲. تعلیم و تربیت در خدمت اقتصاد!؟
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.