مقاله امر به معروف و نهی ازمنکریا نظارت همگانی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله امر به معروف و نهی ازمنکریا نظارت همگانی دارای ۲۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله امر به معروف و نهی ازمنکریا نظارت همگانی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله امر به معروف و نهی ازمنکریا نظارت همگانی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله امر به معروف و نهی ازمنکریا نظارت همگانی :
امر به معروف و نهی ازمنکریا نظارت همگانی
علاوه بر اینکه در قرآن مجید، یکى از وظائف اصلى پیامبراکرم(ص)، امر بمعروف و نهى از منکر معرفىشده:(یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر) (۱) اصولا در بینش و تفکر اسلامى موضوع امر به معروف و نهى از منکربه قدرى از ارزش و اهمیتبرخوردار است که یکى از معیارهاى شناخت کفر و ایمان و صلاح و نفاق معرفى شدهاست. در قرآن مجید مىفرماید: (لعن الذین کفروا من بنى اسرائیل على لسان داود و عیسى بن مریم ذلک بما عصوا و کانوا تعملون) (۲) . «مورد لعن و نفرین الهى قرار گرفتند، آنان که از طائفه بنىاسرائیل کافر شدند و بر زبان داود(ع) و عیسى بن مریم(ع) نیزمورد لعن و نفرین واقع شدند. این بدان جهتبود که گناه کرده عصیان ورزیدند و متجاوز شدند، اینان (در اجراى نهىاز منکر) متناهى نمىشدند و پذیرا نبودند، بىتردید عمل زشتى را مرتکب مىشدند». آنگا پس از آن که دوستى آنان را با کفار تقبیح نموده سرزنش مىکند مىفرماید: (ان سخط الله علیهم و فى العذاب همخالدون) (۳) . «خشم و غضب خدا بر آنان و در عذاب ابدى خواهند بود». و سپس در آیه بعد بیان مىکند: (;.کثیرا منهم فاسقون) (۴) . «بسیارى از آنان فاسق هستند».
و در جاى دیگر مىخوانیم: (المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض یامرون بالمنکر و ینهون عن المعروف; انالمنافقین هم الفاسقون) (۵) . «مردان و زنان منافق برخى از بعضى دیگرند (سنخیت و همکارى دارند) اینان به منکرات و زشتیها امر مىکنند و اززیبائیها و نیکیها جلوگیرى مىنمایند. به درستى که منافقان، همان فاسقان هستند». و چند آیه بعد، مىفرماید: (المومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر) (۶) . «مردان و زنان مومن، بعضى از آنان دوستدار(یا ولى) یکدیگرند، امر به معروف مىکنند و نهى از منکر مىنمایند». و در سوره آل عمران، صالحان را با مشخه اجراى امر به معروف و نهى از منکر معرفى مىفرماید: (یومنون بالله والیوم الاخر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فى الخیرات و اولئک من الصالحین) ( ) . «به خدا و قیامت ایمان دارند و امر به معروف مىکنند و نهى از منکر مىنمایند و در نیکیها و خیرات سرعت عملدارند و مسابقه مىگذارند».
بنابراین در برهنگ اسلام، کسى نمىتواند نسبتبه این قانون، کوچکترین کوتاهى داشته باشد یا آن را کوچک شمارد. پیشنهاد و نظریه اجرائى با توجه به نکات و مطالب گذشته علاوه بر این که باید همه مسلمانان با آگاهى علمى و عملى از این قانون، با حفظشرائط و مراتب لازم، در تمام موارد و در همهجا آن را مورد عمل و اجرا بگذارند و خویشتن را مسوول مصالح فرد فردمردم، جامعه و حکومتبدانند و ناظر بر اعمال آحاد و گروهها باشند، دولت و حکومت اسلامى نیز باید گروه ویژهاىمخصوص انجام این وظیفه به وجود آورد و تشکیلاتى را به این جهتسازماندهى کند. دائره حسبه چشم بیدار جامعه آنچنان که از روایات و تواریخ و سیر مشاهده مىشود، از صدر اسلام، همواره به عنوان نظارت بر همه مصالح و حسناجراى قوانین اسلام، معصومین علیهم السلام خود و یارانشان این نظارت را داشته و در طول تاریخ حکومتها، دائرهاى به عنوان(امور حسبه) تشکیل مىشده که به صورت تشکیلاتى و سازماندهى شده، امر به معروف و نهى از منکر مىکردند کهدر متن کتاب (مسوولیت و نظارت مردم در حکومت اسلامى) اجمالا مورد بحث قرار گرفته است (۸) . بنابراین پیشنهاد، این موضوع، یک امر جدید و تازه و بیگانه هم نمىباشد و امروز با داشتن امکانات و شرائط بهتر، مابهتر مىتوانیم این هدف مقدس را تعقیب کرده و این امر حیاتى را احیا کنیم.
سازمان قضائى و امر به معروف و نهى از منکراگر به خوبى دقت و تامل شود، تشکیلات قضائى در فرهنگ اسلام، درواقع بخشى از دائره امر به معروف و نهى ازمنکر مىباشد و بسیارى از بزرگان از فقهاى نامدار شیعه و سنى، به این حقیقت تصریح کردهاند که بحث مستوفاى آناز طرفیت این مقال خارج است، و در جاى خود باید مورد بحث و تحلیل و تامل بیشتر قرار گیرد. مرحوم «شیخ طوسى»;(شیخالطائفه) مىفرماید: «تصدى قضا، از واجبات کفائى است که هرگاه گروهى این وظیفه را تقبل کرده، متصدى آن شدند، از دیگران ساقطخواهد شد، پس اگر مردم شهرى و بلدى بر ترک آن همدستشوند و جلوى آن را بگیرند، در واقع بر ضد حکومتاسلام خروج کردهاند و گنهکارند و بر امام و حکومت وقت لازم است که بر جنگ و قتال با آنان برخیزد». آنگاه به حدیث نبوى استناد جسته مىافزاید: «انه قال(ص) : ان الله لا یقدس امه لیس فیهم من یاخذ للضعیف حقه و لانه من الامر بالمعروف و النهى عن المنکر). «به درستى که خداى متعال امت و ملتى راتقدیس نمىکند که در میانشان کسانى نباشند که حقوق ضعفا را باز ستانند وبراى این که تصدى قضاء بخشى از امر به معروف و نهى از منکر مىباشد» (۹) . همچنان که امروز در حکومت جمهورى اس
لامى ایران و کشورهاى دیگر، سازمان قضائى، یک سازمان متشکل ومنسجم و قدرتمند است، دائره و سازمان امر به معروف و نهى از منکر یا دائره حسبه مىتواند به همین صورت،تشکیلاتىتر و قدرتمندتر وارد عمل گردد مانند برخى از ارگانها و سازمانها که به طور ناقص، در برخى از موارد عملمىکنند. چگونه؟ آنچه که به نطر نگارنده روشن است و امکان عملى شدن دارد و بر خود وظیفه مىدانم که مطرح کرده پیشنهاد نمایم،به اینگونه است: الف ) دولت اسلامى باید افرادى را به این منظور گزینش، انتخاب و جذب نماید که شرائط آنان از سوى زعماى دینىخواهد شد که از جمله شرائط، اینها است: ۱ – معلومات در حد دکترا و فوق لیسانس رشتههاى الهیات، حقوق و; و در میان طلاب حوزههاى علمیه در حداوائل درس خارج. ۲ – داراى تقوا وتعهد اسلامى. ۳ – افرادى متعادل و منزه از افراط و تفریط. ۴ – حسن ظاهر. ۵ – فرم لباس مورد پسند از جهت اخلاقى و روانشناسى(هم زیبا و هم با شکوه و پسندیده). ۶ – داراى اصالتخانوادگى و نسب. ۷ – خوش بیان. ۸ – علاوه بر داشتن این شرائط، درآغاز، دوره ویژهاى را مانند پلیس و نظامى، به صورت آموزش ببینند، هم در بعدپلیسى نظامى، چون کار، نوعى پلیسى است و هم در بعد آشنائى با روشها، شرائط و مراتب این قانون علاوه بر آن، دردوران آموزش باید در موضوعات اخلاق، علوم اجتماعى تربیتى، سیاسى، روانشناسى اسلامى و احکام، آموزشببینند.
۹ – افراد زیردست، کمتر از دیپلم نباشند که باید خود دوره آموزش نیز دیده باشند. ب ) این سازمان با وزارتخانهها بخصوص وزارت کشور و سازمان قضائى مرتبط و هماهنگ باشند. ج ) افراد این گروه، در مورد برخى از تخلفات و جرائم، بالفور اقدام مىکنند. همچنان که در دائره حسبه در گذشتهچنین بوده است. اخطارى لازم و ضرورى یکى از نکاتى که توجه به آن بسیار ضرورت دارد و رسول اکرم(ص) و سایر معصومان علیهم السلام نیز هشدار دادهاند، موضوعاعمال نفوذ افراد یا گروههاى مغرض و منحرف و تغییر دادن مصادیق معروف و منکر مىباشد. در طول تاریخ حتى هنگامى که مانند معتزله امر به معروف و نهى از منکر را از اصول دانستهاند، قدرتهاى غالب وغاصب توانستهاند از طریق دیگر، به این قانون لطمه وارد سازند و مانند (مرجئه) در مصداقها تشکیک کنند، تا آنجاکه در زمان بنىامیه و بنىعباس، دانشمندانى را استخدام کردند تا در مورد برخى از معروفها و منکرها اظهار نظرنموده، معروف را منکر و منکر را معروف معرفى کردند (۱۰) . شکى نیست هنگامى که این امر حیاتى به نحو احسن اجراء گردد، جلوى همه مفاسد و فاسدها گرفته خواهد شد.
دراین صورت گروهى و افرادى به وساوس شیطانى مجهز مىگردند تا تدریجا برخى از مفاسد را توجیه کنند و باکوچکترین سوژه و بهانهاى قبح آن را از بین ببرند و به بهانه این که منکر نیست، آن را ترویج نمایند که هم در تاریخ و همدر زمان خود نمونههائى از آن را دیدهایم. بنابراین در اینگونه موارد مسوولین امر، مسوولیت دارند تا به این امور نیز نظارت کنند تا کسى نتواند سوء استفادهنماید و از راه دیگر قوانین الهى را تغییر دهد. حضرت امام صادق(ع) از رسول اکرم(ص) نقل مىکند که فرمود: «کیف بکم اذا فسدت نسائکم و فسق شبابکم و لم تامروا بالمعروف و لم تنهوا عن المنکر؟ فقیل له و یکون ذلک یارسولالله؟ فقال: نعم و شر من ذلک کیف اذا امرتم بالمنکر و نهیتم عن المعروف؟ فقیل له یا رسولالله و یکون ذلک؟ قال: نعم و شر من ذلک کیف بکم اذا رایتم المعروف منکرا و المنکر معروفا؟» (۱۱) . «بر شما چه خواهد گذشت هنگامى که زنان و جوانانتان فاسد و فاسق شده باشند و شما امر به معروف و نهى از منکرننمائید؟ عرضه داشتند: یا رسولالله، آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: آرى و بدتر از این بر شما چه خواهد گذشت زمانىکه امر به منکر و از معروف نهى نمائید؟ باز عرضه داشتند: آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: آرى بدتر از این. بر شما چهخواهد گذشت
آنگاه که معروف (زیبا) را منکر (زشت) ببینید و منکر(زشت) را معروف(زیبا) به حساب آورید». ما در جامعه افراد و گروههائى را مىبینیم که هماکنون مصداق این پیشبینى رسول اکرم(ص) هستند و نه تنها ازمعروف و نیکى دفاع و جلوى منکرات و زشتى را نمىگیرند، بلکه دقیقا در نظر آنان حق، ناحق و باطل، حق شمردهمىشود و زیبائى را زشتى و زشتى را زیبائى مىبینند و بر اثر آن که بینش و دید انسانى آنان بسته شده است، با چشمخودخواهى، انانیت و حیوانى مىنگرند، طبعا نمىتوانند واقعیات را آنچنان که هست، ببینند. اصولا دواعى مختلف و علل و عوامل گوناگون، محیط تربیتى، عادت، تلقین و تبلیغات سوء در دیدگاهها اثرمىگذارند و شرائط متفاوت چهبسا دید و بیشن متفاوت به وجود مىآورد. روزى «عمار یاسر» با «مغیره بن شعبه» بحث مىکردند، حضرت امام على(ع) رو به عمار کرده فرمود: او را واگذار. «فانهلم یاخذ من الدین الا ما قار به من الدنیا.
و على عمد لبس على نفسه لیجعل الشبهات عاذرا لسقطاته» (۱۲) . «پس او(مغیره) چیزى از دین را نیاموخته جز آنچه که وى را به دنیایش برساند و عمدا امر را بر خود مشتبه کرده استتا شبهات (امورى که باطل و منکرند و به حق و معروف شباهت دارند) عذر و بهانه براى خطاها و لغزشهایش باشد». علاوه بر علل و عوامل و دواعى، انسانهاى چندچهره و بىتقوا و متزلزل نیز، همواره حقائق را وارونه جلوه مىدهند، تااعمال ناشایستخود را توجیه کنند، بنابراین در مورد حفظ قوانین الهى، از تغییر و تبدل و دگرگون ساختن معروف ومنکر، باید بسیار هشیار بود و علما و دانشمندان بزرگوار و مسوول، این هشدار و اخطار را جدى تلقى کنند. امام على(ع) در این رابطه مىفرمایند: «فمن لم یعرف بقلبه معروفا و لم ینکر منکرا قلب فجعل اعلاه اسفله و اسفله اعلاه» (۱۳) . پس کسى که در قلب خود معروفى را معروف نداند و منکرى را انکار ننماید، دلش وارونه و دگرگون مىشود. تا آنجا کهبالاى او به پائین آمده پائین او به بالا برمىگردد (وارونه تشخیص مىدهد و حقائق را وارونه مىبیند)». با توجه به این نکات، ضرورت پاسدارى و نگهبانى از قوانین الهى و مواظبت کامل براى جلوگیرى از تغییر وتبدیلهاى بدعتگونه، بر همگان محسوس خواهد بود.
تاملی بر فریضه امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر، از آن جا که نسبت به همه انسانها انجام می گیرد و انجام دهندگانش نیز انسانهای مؤمنند، از ظرافت خاصی برخوردار است و باید با دقت عمل شود تا تأثیر مطلوب و سازنده داشته باشد. اگر غلط یا بدون محاسبه به این کار اقدام شود گاهی نتیجه معکوس می دهد. یکی از نکات مهم در این موضوع «شیوه تدرج» و «مرحله ای» است که به نام «مراتب امر به معروف و نهی از منکر» هم گفته می شود. استفاده از شیوه تدرج و گام به گام و کارهای مرحله ای حتی در مسائل تربیتی و خودسازی و دیگرسازی هم جایگاه عمده دارد. گاهی به وسیله زبان و گفتن، می توان به مقصود رسید، دراین جا نوبت به اقدام عملی نمی رسد. در مرحله گفتاری هم اگر با لحن ملایم و گفتار نرم بتوان کسی را از عمل ناپسند باز داشت، نوبت به گفتار تند و پرخاشگرانه نمی رسد. گاهی با یک نگاه یا تغییر حالت قیافه می توان کسی را از کاری بازداشت که نوبت به گفتار زبانی نمی رسد، گاهی باید به تدریج زمینه را برای گفتن حرف اصلی آماده کرد، نه بی مقدمه، و گرنه به هدف نمی توان رسید. رعایت این نکات را «مراتب امر به معروف و نهی از منکر می گوییم. استفاده از شیوه تدریجی و «سنت تدرج»، در کار خداوند و روش پیامبر اسلام(ص) نیز وجود داشته است. در آغاز اسلام، شعار و دعوت مهم «توحید» بوده است، احکام و واجبات دیگر به تدریج بیان می شده است حتی در برخورد اسلام با موضوعی مثل «شراب خواری» که میان عرب رایج بوده، قرآن ابتدا با آیات ملایم و پندآمیزی به زیان های شراب اشاره می کرد، سپس در مراحل بعد آیاتی نازل می شد که حرام و پلید بودن آن را بیان کرده و دستور اکید اجتناب را صادر می کرد. در مورد تحریم «ربا» نیز چنین مراتبی در آیات قرآن وجود دارد. برخورد پیامبر اکرم(ع) با افراد و روش دعوت او به خوبی ها نیز از همین شیوه مرحله به مرحله برخوردار بود.
رعایت این نکات و جهات، انسان را در این هدف مقدس موفق تر می سازد. در رساله عملیه حضرت امام(ره) مسائل مربوط به مراتب امر به معروف و نهی از منکر مفصل بیان شده است. در این جا چند مسئله را عیناً از توضیح المسائل ایشان می آوریم: (مسئله ۲۷۹۷) برای امر به معروف و نهی از منکر مراتبی است و جایز نیست با احتمال حاصل شدن مقصود از مرتبه پایین، به مراتب دیگر عمل شود. (مسئله ۲۷۹۸) مرتبه اول آن که با شخص معصیت کار طوری عمل شود که بفهمد برای ارتکاب او به معصیت، این نحوه عمل با او شده است، مثل این که از او رو برگرداند، یا با چهره عبوس با او ملاقات کند یا ترک مراوده (رفت و آمد) با او کند و ازاو اعراض کند به نحوی که معلوم شود این امر برای آن است که او ترک معصیت کند. (مسئله ۲۸۰۱) مرتبه دوم از امر به معروف و نهی از منکر، امر و نهی
به زبان است پس با احتمال تأثیر و حصول سایر شرایط گذشته، واجب است اهل معصیت را نهی کند و تارک واجب را امر کند به آوردن واجب. (مسئله ۲۸۰۶) مرتبه سوم توسل به زور و جبر است. اگر بداند یا اطمینان داشته باشد که ترک منکر نمی کند یا واجب به جا نمی آورد مگر با اعمال زور و جبر، واجب است، لکن باید تجاوز از قدر لازم نکند. (مسئله ۲۸۱۰) اگر جلوگیری از معصیت توقف داشته باشد بر حبس نمودن معصیت کار در محلی یا منع نمودن از آن که به محلی وارد شود، واجب است با مراعات مقدار لازم و تجاوز ننمودن از آن. (مسئله ۲۸۱۲) اگر جلوگیری از منکرات واقامه واجبات موقوف باشد بر جرح و قتل، جایز نیست مگر به اذن مجتهد جامع الشرایط با حصول شرایط آن. (مسئله ۲۸۱۳) اگر منکر از اموری است که شارع مقدس به آن اهتمام می دهد و راضی نیست به وقوع آن به هیچ وجه، جایز است دفع آن به هر نحوه که ممکن باشد. مثلاً اگر کسی خواست یک شخصی را که جایز القتل نیست بکشد باید از او جلوگیری کرد و اگر ممکن نیست دفاع از قتل مظلوم مگر به قتل ظالم جایز است بلکه واجب است و لازم نیست از مجتهد اذن حاصل شود.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.