مقاله تغییر و بهبود سازمان
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله تغییر و بهبود سازمان دارای ۳۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تغییر و بهبود سازمان کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تغییر و بهبود سازمان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تغییر و بهبود سازمان :
مدیریت تغییر و بهبود سازمان
مدیران امروزی در محیطی پرابهام، پویا و متحول کار می¬کنند. یکی از بارزترین خصوصیات عصر حاضر، تغییرات و تحولات شگرف و مداوم در طرز تفکر، ایدئولوژی، ارزش¬های اجتماعی، روش¬های انجام کار و بسیاری از پدیدههای دیگر زندگی است. علوم مختلف در چند دهه اخیر بیش از هر دوران دیگر در طول تاریخ بشر، پیشرفت کرده است. فناوری بهطورمداوم و باشتابی بی¬مانند در حال تحول و پیشرفت است و ارتباطات جدید، امکان هرگونه تماس را از هر نقطه جهان به نقطه دیگر در کوتاه¬ترین مدت و با کمترین هزینه میسر ساخته است. در دنیای کنونی، بر اثر پیشرفت فناوری، طبیعت و محتوای کار به گونه¬ای تغییر کرده است که نه تنها کالا و خدمتی که قبلا توسط نیروی انسانی تولید می¬شد امروزه
توسط دستگاه، تولید می¬شود، بلکه عمل تصمیم¬گیری که تاکنون توسط انسان انجام میشده است، درحال حاضرتا حد زیادی توسط دستگاه انجام می-شود. استفاده از انواع رایانههای پیشرفته و نیروی کار رایانه¬ای در سازمان-ها و محیط¬های کار، نمونه¬هایی از اینگونه تغییرات به شمار می¬آیند. آثاری که دستگاه-های پردازش الکترونیکی و نیروی کار رایانه¬ای در عملکرد سازمان¬ها و زندگی بشر امروز و آینده خواهند گذاشت، به تنهایی آنچنان زیاد و عظیم است که برخی از نویسندگان بزرگ در تاریخ تمدن انسان را بعد از انقلاب کشاورزی و انقلاب صنعتی،” انقلاب الکترونیکی” خوانده¬اند.
کثرت تغییراتی که سازمان¬ها و افراد با آنها روبه رو هستند، از چنان فشار و نیرویی برخوردار است که همچون سیلی خروشان، هر نوع مقاومتی را در هم کوبیده و همه را با خود به جلو می¬برد. به بیان دیگر، وسعت و تنوع نیروی تغییری که بر پیکر سازمان¬های امروزی وارد می¬آید آنقدر زیاد است که برای آنها چاره¬ای جز انطباق با این تغییرات باقی نمی¬گذارد.
تعدادی از نویسندگان مدیریت، نیروها و فشارهای تغییررا تحت چهارعنوان زیر طبقه بندی و خلاصه ک
رده¬اند:
۱ تغییر فناوری: در حال حاضر، آهنگ تغییر فناوری سریع¬تر ازهرزمان دیگری است.
۲ علم و دانش: به سبب وسعت دامنه علم، رشته¬های جدیدی ازعلوم موجود منشعب شده و در صحنه علم ظاهر شده¬اند.
۳ کهنگی محصول و خدمت: محصولات، برنامه¬ها و روش¬های ارائه خدمات، تحت تاثیر تغییرات فناوری و پیشرفت علم و دانش، کهنه و منسوخ می¬شوند.
۴ تغییر اجتماعی: انتظارات و ارزش¬های فکری کارکنان نسبت به نسل¬های گذشته تغییر کرده است.
عوامل بالا گوشه¬ای از تغییرات بی¬شماری است که مدیران امروز با آنها مواجه¬اند. لازم به تاکید است که این تغییرات با چنان سرعت فزاینده¬ای حادث می¬شوند و آنچنان متعدد و متنوعند که گاه نظام¬های اجتماعی و اداری قادر به همگامی و انطباق با آنها نیستند. به همین دلیل، امروزه بزرگ¬ترین مسئله¬ای که هر سازمان با آن رو به روست، مسئله تحول و دگرگونیست. از این روست که مدیریت تغییر یکی از مهم¬ترین مباحث علم مدیریت به شمار می¬رود.
از طرف دیگر، قبول تحول و تحقق بخشیدن به آن از مهم¬ترین لازمه¬های بقا و رشد هر سازمان است، زیرا هر سازمانی، نظامی فرعی از یک نظام اجتماعی و یک نظام بزرگتر جهانی است و هنگامی که مجموع یک نظام در حال تحول و پیشرفت است، نظام¬های فرعی نیز ناگزیر باید خود را با تحولاتی که در نظام بزرگتر پدید آمده است، همگام و هماهنگ کنند، با توجه به مطلب فوق می¬توان گفت که مدیران امروزی با دو مسئله اساسی رو به رو هستند.
مسئله اول این است که چگونه سازمان خود را در جهتی توسعه دهند که بهتر بتواند با تغییرات و تحولات محیط هماهنگ شود، مسئله دوم اینکه چگونه انرژی و منابع انسانی سازمان را در جهتی هدایت کنند که ضمن تحقق اهداف سازمان و انجام ماموریت¬های سیستم، نیازهای کارکنان نیز تامین شود. در چند دهه اخیر، مدیران روز به روز بیشتر متوجه این حقیقت شده¬اند که کوشش¬های پراکنده و جزء به جزء برای حل مسائل پیچیده سازمانی، کافی نیست. امروزه برنامه¬ریزی همه جانبه و وسیع¬تری لازم است، به نحوی که راهبردهای هماهنگ شده¬ای را برای پرورش فضای سازمانی، روش کار، روابط افراد، نظام¬های ارتباطی و اطلاعاتی در برداشته باشد و با شرایط و الزامات قابل پیش¬¬بینی و غیرقابل پیش¬بینی سال¬های آینده منطبق و سازگار باشد. به سبب این نیاز است که بهبود سازمان یا به عبارت دیگر، مساعی سیستماتیک برای تغییر برنامه¬ریزی شده، پای به عرصه وجود نهاده و امروزه از اهمیتی ویژه در علم مدیریت برخوردار است.
معنی و مفهوم بهبود سازمان
اصلاح بهبود سازمان به نوعی تجدید نظر اصولی در سازمان دلالت دارد، تجدید نظری که بر نظام¬های ارزشی، اعتقادات و طرز تفکر موجود در داخل سازمان به گونه¬ای اثر گذارد که سازمان بتواند خود را با شتاب فزاینده تغییر، بهتر منطبق و هماهنگ کند، این اصطلاح چنان که از معنی ظاهری آن پیداست، به بهبود و پرورش توانایی¬های سازمان توجه دارد.
تا حدی که سازمان بتواند به سطح مطلوبی از عملکرد و ایفای نقش برسد و این سطح را حفظ کند. بهبود سازمان، جریان مداوم مشکل¬گشایی است و انجام آن مستلزم همکاری اعضای سازمان و کارشناسان علوم رفتاری است. از دید بهبود سازمان، حتی سازمان¬هایی هم که در حال حاضر در سطح رضایت بخش عمل می¬کنند، جایی برای بهبود وپیشرفت بیشتر دارند. بهبود سازمان، فرایندی از تغییر برنامه ریزی شده¬است که بیشتر در اطراف تغییر”فرهنگ سازمانی” دور می¬زند. تغییر برنامه¬ریزی شده علاوه بر ساختار سازمان، فرایندهای حساس اطلاعاتی، تصمیم گیری، برنامه¬ریزی و ارتباطات را نیز در بر می-گیرد. همچنین انتقال از یک فرهنگ سازمانی مقاوم در برابر تغییر به فرهنگی که برنامه ریزی برای مقابله و تطبیق با تغییرات را تشویق کند نیز از جمله مواردی است که بهبود سازمان به آن توجه دارد.
اهداف برنامه¬های بهبود سازمان
به طور کلی در فعالیت¬های بهبود سازمان اهداف زیر دنبال می¬شود:
۱ پرورش نظامی مستعد برای رشد و خود سازی
۲ افزایش سلامت و اثربخشی سازمان اعم ازکل سازمان یا قسمتی از سازمان و یا نظام¬های موقت مانند کمیته¬ها و امثال آنها.
۳ ایجاد فضایی که در آن رقابت ناسالم بین گروه¬ها و واحدهای سازمان کاهش یافته و همکاری و اشتراک مساعی بین آنها افزایش یابد.
۴ ایجاد فضایی که در آن برخوردها و تضادها تحت کنترل درآید و بخوبی اداره شود.
۵ ایجاد فضایی که در آن تصمیم گیری بیشتر براساس اطلاعات صورت گیرد، نه بر اساس نقش سازمانی یا سمت.
۶ ادغام و یکسان¬سازی اهداف فردی با اهداف سازمانی.
۷ تغییر فرهنگ گروهی و سازمانی به گونه-ای که مقاومت در برابر تغییر را به حداقل برساند و برنامه¬ریزی و آینده نگری را تشویق کند.
۸ پرورش دادن گروه¬های کارامد
۹ آموزش و پرورش افراد به ویژه مدیران و افرادی که دارای مشاغل حساس هستند.
۱۰ ایجاد فضایی که در آن کارکنان بتوانند عقاید و ایده¬های خود را آزادانه ابراز کنند و در حل مسائل گروهی و سازمانی مشارکت داشته باشند.
۱۱ ایجاد نظام تشویق پاداش که هم به تامین اهداف و ماموریت¬های سازمان توجه داشته باشد و هم به پیشرفت و رشد شخصی کارکنان
۱۲ کمک به مدیران در پیاده کردن روشی که مدیریت برمبنای هدف اعمال شود نه مدیریت بر اساس عملکرد گذشته و هدف¬های نامرتبط با وظایف و مسئولیت¬ها.
۱۳ ایجاد روحیه خود هدایتی و خود نظمی درافراد و گروه¬ها.
سرعت بخشی به برنامه های بهبود سازمان
سازمانها در سالهای اخیر برای ورود به بازارهای جدید با چالشهای تازهای مواجه شدهاند.
سازمانهای امروز نیازمند نوآوری هستند تا زمان چرخه بهبود سازمان را در بیشتر جنبههای عملیاتی خود کاهش دهند.
در حال حاضر مبنای بیشتر تصمیمهای مربوط به بهبود عملکرد سازمان شعار «سریعتر، بهتر و ارزانتر» است.
سرعتبخشی به فرآیند بهبود سازمان نشاندهنده پذیرش واقعیتهای جهانی کسب و کار از طرف سازمانهاست.
بهبود سازمان یک جریان پیوسته حل مشکل است و انجام آن مستلزم همکاری اعضای سازمان و کارشناسان علوم رفتاری است.
بهبود سازمان یعنی تحول در طرز تفکر و رفتار گروهها و سازمانها نسبت به کارهایی که انجام میدهند و محیط پویایی که با آن روبهرو هستند.
امروزه فرق بین سازمانهای بازنده و برنده در داشتن استراتژی دقیق نیست بلکه در اجرای سریع آن است.
توضیحاتی پیرامون برنامه بهبود و تغییر سازمان
مقدمه
در سالهای اخیر سازمانها برای افزایش درآمد، کاهش هزینههای عملیاتی و سرمایهگذاری در جهت توسعه محصول و ورود به بازارهای جدید با چالشهای تازهای مواجه شدهاند. رقابت جهانی شدید و بیرحم شده است. در اجرای برنامهها و انجام فعالیتها سرعت، حرف اول را میزند. دیگر سازمانها برای انتخاب استراتژی نمیتوانند وقت زیادی صرف کنند و همه کارکنان آنها در جهت نیل به هدفهای استراتژیک سازمان درگیر هستند. در نتیجه، سازمانها نیازمند نوآوریهایی از قبیل مهندسی همزمان، تولید ناب و تحویل بهموقع هستند تا زمان چرخه بهبود سازمان را در بیشتر جنبههای عملیاتی خود کاهش دهند. در حال حاضر مبنای بیشتر تصمیمات مربوط به بهبود عملکرد سازمان شعار «سریعتر، بهتر و ارزانتر» است.
متخصصان بهبود سازمان پنجاه سال است که برنامههای تغییر سازمانی را طراحی و اجرا میکنند. آنها دانش و مهارتهایی را بهوجود آوردهاند که برای رهبران سازمانهایی که بهاجرای تغییر سازمانی نیاز داشتند، اثبات کردند که این دانش و مهارتها ارزشمند هستند. چرخه بهبود سازمان (شناخت، طراحی، استقرار، ارزیابی و ارتقأ) متدولوژی اثبات شدهای برای اجرای تغییر محسوب میشود. باوجود این، برنامههای بهبود سازمان در خلأ انجام نمیشود و فشارهایی که بر سایر جنبههای سازمان تاثیر میگذارد برانجام بهبود سازمانی نیز تاثیر میگذارد. سازمانها با بهکارگیری افراد کمتر و صرف زمان کوتاهتری میتوانند در برنامههای تغییر مشارکت کنند. اکنون موقع آن فرا رسیده است که زمان چرخه طراحی و اجرای تغییر سازمانی کاهش یابد.
سرعتبخشی به فرایند بهبود سازمان نشاندهنده پذیرش واقعیتهای جهانی کسب و کار از طرف سازمانها است. این واقعیتها سازمانها را با شرایط جدیدی مواجه ساخته که نیازمند اجرای برنامههای بهبود سازمان، بهطور سریعتر، بهتر و ارزانتر هستند. منظور از مفهوم «سریعتر» این است که مراحل چرخه بهبود سازمان فشرده میشود و بهجای اینکه این مراحل یکییکی به ترتیب اجرا گردد، برخی از مراحل بهصورت همزمان و موازی اجرا میشود؛ عبارت «بهتر» بدین معنی است که برنامههای جدیدتر بهبود سازمان ارزش بیشتری ایجاد میکنند و نسبت به استراتژی، نگرش کاملتری ارائه میکنند؛ عبارت «ارزانتر» بهمعنی صرف زمان کمتر جهت اجرای تغییر مورد نیاز و در نتیجه افزایش بازده سرمایهگذاری است[۵].
هدف این مقاله بررسی مفهوم «سرعتبخشی به چرخه بهبود سازمان» است. در این راستا، ابتدا مفهوم بهبود سازمانی تشریح میشود، سپس از رویدادهایی صحبت خواهد شد که سازمانها را ملزم به تسریع فرایند بهبود سازمانی میکند. در ادامه به تواناییهای متخصصان بهبود سازمان اشاره خواهد شد که این تواناییها در ایجاد ارزش برای سازمانها مهم هستند و در نهایت مفهوم ایجاد ارزش و مراحل مختلف چرخه بهبود سازمان تشریح خواهد شد.
۱ – مفهوم بهبود سازمان
واژه بهبود سازمان بر یک نوع تجدیدنظر اصولی در آموزش و پرورش توجه دارد؛ تجدیدنظری که بر نظامهای ارزشی، اعتقادات و طرزتفکر موجود در داخل سازمان بهگونهای اثر گذارد که سازمان را قادر سازند تا خود را با سرعت فزاینده تغییر، بهتر منطبق و هماهنگ سازد. این واژه به بهبود و پرورش تواناییهای یک سازمان توجه دارد تا حدی که سازمان بتواند به سطح مطلوبی از عملکرد و ایفای نقش برسد و این سطح را حفظ کند. بهبود سازمان یک جریان مداوم مشکلگشایی است و انجام آن مستلزم همکاری اعضای سازمان و کارشناسان علوم رفتاری است. از دید بهبود سازمان حتی سازمانهایی که در حال حاضر در سطح رضایتبخش عمل میکنند، جایی برای بهبود و پیشرفت بیشتر دارند.
بهبود سازمان یعنی تحول و دگرگونی در طرز تفکر و رفتار گروهها و سازمانها نسبت به کارهایی که انجام میدهند، جایی که در آن کار میکنند و محیط پویایی که با آن روبهرو هستند. شالوده بهبود سازمان اصولاً براساس علوم رفتاری کاربردی بنیان نهاده شده است و چنین فرض میشود که انسان قادر و علاقهمند به یادگیری و رشد است و میخواهد که کار برایش معنی و مفهوم داشته باشد و ناسازگاری و تضاد بین نیازهای افراد و گروهها و سازمانها امری است طبیعی و اجتنابناپذیر. در بهبود سازمان سعی میشود که با بهرهگیری از فنون مشکلگشایی، رقابتهای ناسالم و ناسازگاری و برخورد بین افراد و گروهها و سازمانها از بین برود و فضایی آکنده از تفاهم، اعتماد و همکاری جایگزین آن گردد. بهعبارت دیگر، در بهبود سازمان سعی میشود که برای حل مسائل و مشکلات کار، از حداکثر توانائیهای کارکنان و منابع سازمان استفاده بهعمل آید.
بهبود سازمان دانشی است که براساس علوم رفتاری کاربردی پیریزی شده، به مجموع و کل سازمان نظر دارد، با همکاری و مشارکت مدیریت عالی سازمان بهمورد اجرا گذاشته میشود، به توسعه و تغییر و بهسازی نظامها و نظامهای فرعی تاکید میورزد، فعالیتهایش در اطراف هدفها و ماموریتهای کوتاهمدت و میان مدت تمرکز دارد، و هدف نهایی آن افزایش سلامت و در جه کفایت و اثربخشی سازمانی است[۱].
۲ – روندهای تسریع
حداقل سه روند عمدهای وجود دارد که سازمانها را ناگزیر به تسریع چرخه بهبود سازمانی میکند. این روندها عبارتند از[۲]:
O سریعشدن آهنگ تغییرات کسب و کار؛
O درگیرشدن کل سیستم سازمانی در برنامههای بهبود سازمان؛
O استراتژی محورشدن برنامههای بهبود سازمان.
این سه روند در شکل شماره (۱) بهعنوان پیکانهایی که سازمانها را ملزم به تسریع چرخه بهبود سازمان میکند، نشان داده شده است.
شکل ۱ : چرخه بهبود سازمان
۱-۲ آهنگ تغییرات کسب وکار: باتوجه به جهانیشدن فعالیتهای اقتصادی و پیچیدهتر شدن هرچه بیشتر اقتصاد جهان، سرعت انجام فعالیتها بهعنوان عامل تعیینکننده موفقیت سازمانها محسوب میشود. امروزه فرق بین سازمانهای بازنده و برنده در داشتن استراتژی دقیق و درست نیست بلکه در اجرای سریع استراتژی است. بهبیان دیگر، سازمانهایی که بهطور اثربخش با واقعیتهای موجود کسب و کار برخورد کنند و استراتژی خود را سریعتر بهاجرا درآورند، در بازار مزیتهایی بهدست خواهند آورد ولی سازمانهایی که هیچ اقدامی نکنند تا آینده بهطور صحیح پیشبینی شود و آنها استراتژی مناسبی را انتخاب کنند، بدون شک شکست خواهند خورد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.