مقاله غلامحسین ساعدی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله غلامحسین ساعدی دارای ۷۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله غلامحسین ساعدی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله غلامحسین ساعدی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله غلامحسین ساعدی :
غلامحسین ساعدی
سالشمار غلامحسین ساعدی
تولد ، ۲۴ دی ماه ، نام پدر : علی اصغر نام مادر طیبه ۱۳۱۴
تولد برادر ، ۲۶ آذر ماه ۱۳۱۶
تولد خواهر و ورود به دبستان بدر ۱۳۲۲
ورود به دبیرستان منصور ۱۳۲۹
آغاز فعالیت سیاسی ۱۳۳۰
مسئولیت انتشار روزنامههای فریاد ، صعود ، جوانان آذربایجان و انتشار مقالات در این روزنامهها ۱۳۳۱
بعد از کودتا مخفی و در شهریور دستگیر شد و چند ماه در زندان بسر برد ۱۳۳۲
ورود به دانشکده پزشکی تبریز ۱۳۳۴
همکاری با مجله سخن ۱۳۳۵
رهبری جنبش دانشجویی و اعتصابات دانشگاه تبریز ، آشنایی و دوستی با صمدبهرنگی ، بهروز دهقانی ، مفتون امینی ، کاظم سعادتی ، مناف ملکی ۱۳۳۷
فارغ التحصیل دانشکده پزشکی و گذراندن پایان نامهای به نام « علل اجتماعی پیسکو نوروزها » در آذربایجان که بعد از ماهها بحث و جدل با اکراه پذیرفته شد. ۱۳۴۰
مسافرت به تهران و اعزام به خدمت سربازی ، طبیب پادگان سلطنت آباد به صورت سرباز صفر ، افتتاح مطب شبانهروزی به اتفاق برادرش دکتر علی اکبر ساعدی در دلگشا و همکاری با کتاب هفته و مجله آرش ، آشنایی و دوستی با احمد شاملو ، جلال آل احمد ، پرویز ناتل خانلری ، رضا براهنی ، محمود آزاد تهرانی ، سیروس طاهباز ، محمد نقی براهنی ، رضا سید حسین ، بهمن فرسی ، به آذین ، اسماعیل شاهرودی ، جمال میر صادقی. ۱۳۴۱
ورود به بیمارستان روانی «روزبه» جهت اخذ تخصص بیماریهای اعصاب و روان ۱۳۴۱
آشنایی و همکاری با دکتر مسعود میر بها و دکتر حسن مرندی ، همکاری با مؤسسه تحقیقات و مطالعات اجتماعی مذاکره با دولت وقت به اتفاق جلال آل احمد ، رضا براهنی ، سیروس طاهباز برای رفع سانسور از اهل قلم و مطبوعات ، تشکیل هسته اصلی کانون نویسندگان ، همکاری با مجلههای جهان نو، فردوس ، خوشه، نگین ، و جنگهای ادبی ۱۳۴۶
انتشار مجله الفبا با همکاری نویسندگان معتبر آن زمان توسط نشر امیر کبیر که مجموعاً ۶ شماره به چاپ رسید. ۱۳۵۳
دستگیری توسط ساواک در سمنان و انتقال به زندان قزل قلعه و بعد اوین که مدت یکسال را در سلول انفرادی گذراند و شکنجه شد . پیش از این بارها توسط ساواک وشهربانی دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود که یک بار منجر به بستری شدنش در بیمارستان جاوید شد و نگارش «تاتار خندان»در زندان در دهه پنجاه ضمن فعالیت سیاسی با عدهی زیادی از مبارزان راه آزادی ارتباط دارد که تا پایان عمرش ادامه پیدا میکند و آزادی از زندان ۱۳۵۴ ترجمه برخی از آثارش به زبانهای روسی ، انگلیسی ، آلمانی ، سخنرانی در شبهای شعرانجمن گوته به عنوان «شبه هنرمند» که در سال ۱۳۵۷ توسط انتشارات امیر کبیر در
کتاب «ده شب » به چاپ رسید . ۱۳۵۶
سفر به امریکا بنا به دعوت انجمن قلم آمریکا و ناشرین آمریکایی ، ایراد سخنرانیهای متعدد و عقد چند قرار داد برای ترجمه کتابهایش با ناشر معروف «راندم هاوس»۱ ۱۳۵۷
سفر به لندن در پائیز همان سال و همکاری با احمد شاملو در انتشار روزنامه فرهنگی ـ سیاسی «ایرانشهر» بازگشت در اواخر همان سال ۱۳۵۷
انتشار مقالات سیاسی و اجتماعی در روزنامههای کیهان ، اطلاعات ، آیندگان ، تهران مصورو روزنامههای دیگر . ۱۳۵۸
سفر به پاریس و ازدواج با خانم بدری لنگرانی ۱۳۶۰
در طول این سالها اقدام به انتشار مجله الفبا (چاپ پاریس) کرده و چندنمایشنامه به نامهای «اتللو در سرزمین عجایب»، «پردهداران آیینه افروز » و چند فیلمنامه به نامهای «دکتر اکبر» و «رنسانس» و با همکاری داریوش مهرجویی فیلمنامه «مولوس کورپوس» براساس داستان «خانه باید تمیز باشد» را نوشته است و بسیاری مقالات و داستان و نمایشنامهها که ناقص مانده است . ۱۳۶۴-۱۳۶۱
فوت در روز دوم آذر ماه و دفن درگورستان پرلاشز۲ پاریس در کنار صادق هدایت.۱۳۶۴
زبان نوشتاری ساعدی
از نظر شیوه نگارش آثار ساعدی چیزی بین زبان معیار یا رسمی و عامیانه مردم کوچه و بازار است واژههای عامیانهای چون کپر ، گپ زدن ، شاشیدن، چمباتمه، گاهی واژههای بیگانه از زبان آدمهای روشنفکر داستانی او جاری میشود آهنگ گفتگو بیشتر تهرانی است حتی روستائیان آذربایجان نیز تهرانی حرف میزنند نمایشنامه «چوبدستهای ورزیل» و «عزاداران بیل» . تکرار از دیگر نقصهای کار ساعدی است موضوعهای تکراری در نوشتههای ایشان زیاد است مثلاً وصف بیمارستان در عزاداران بیل، واهمههای بینام نشان، گور گهواره تا حدودی شبیه به هم است
.
ساعدی گاه برای توصیف یک موضوع حاشیه میرود، زیاد مینویسد. مطلب را کش میدهد بطوریکه خواننده خسته میشود مثلاً، صحنه مردن گاو مشدی حسن در عزاداران بیل و صحنه قرار گرفتن صالح احمد و چند نفر دیگر در ترس و لرز چون در برخی موارد بنای کاربر زیاده نویسی است، جملههای سست و گاه نادرست نیز نوشته ساعدی را در سطح عادی جای میدهد چند نمونه از این جملهها :
اسلام: نه این آهن نیستش این یه چیز ساده نیستش۱
حذف فعل بیمورد : عباس و موسرخه آمدند خانه مشدی حسن پایاخ هم پشت سرشان
بگو که وسواسش نگیره۳
(حالا نمیخواهی چیزی برای ما بدی)۱
این تکرارها و اطنابها و سستیهای لفظی برخی نوشتههای ساعدی را به صورت گزارش در میآورد. بیشتر داستانهای «شب نشینی با شکوه» ۱۳۴۹ از این دست است. بطور مثال در داستان «مراسم معارفه» در همین مجموعه ساعدی عوض و بدل شدن رئیسان ادارهای را در شهری کوچک و سخنرانی کلیشهای آنها و یکی از کارمندان را در اوصافی که به گزارش بیشتر همانند است شرح میدهد.
آنچه که در آثار هدایت و آل احمد بعنوان یک سبک خاص و مشخص میبینیم در آثار ساعدی نیست او میکوشد تا به سبک ویژهای دست پیدا کند اما نتوانسته است خود را از کلیشهها و جملههای معمولی و درازنویسی رها سازد.
اما در برخی از نوشتههایش به شیوهای تازه دست مییابد (ده لال بازی – ما نمیشنویم – خانه روشنی – واهمههای بینام و نشان)
این شیوه در آثار نمایشی او بیشتر نمایان است.
آثار نمایشی او سرآغازی است در کارهای نمایشنامه نویسی معاصر و آنچه کار او را با اهمیت میکند اینکه او خود را در مقابل رویدادهای اجتماعی مسئول میداند و آنها را به صحنه داستان و نمایش میآورد. مسئولیت از دیدگاه ساعدی و دیگر واقع گرایان دادن شعارهای سطحی نیست بلکه تجسم زندگانی اجتماعی مردم و رویدادهای روستا و شهر است و در این زمینه ساعدی به خوبی خود را نشان میدهد و نماینده خوبی بر این نوع از
ادبیات است.
د)رئالیسم ساعدی
جامعه داستانهای غلامحسین ساعدی جامعهای است نامتعادل ، ناسالم و نابسامان . جامعه روستائیان مضطرب و شهریان بیمار ، با آدمهایی از همه طبقات و اقشار ، اعم از متوسط و پایین ، کارمند بازنشسته ، اداری جوان ، روشنفکر سرخورده ـ پیرزن بیپناه و دهاتی وحشت زده ، که همه و همه در فقر و جهل ، درماندگی و بیهودگی ، غفلت و عطلت ، خرافات و طلسمات درگیر و
غوطهورند . آدمهایی گیج و منگ بیبرنامه و بیحوصله در بیمارستانهایی با نام «خانه» و «اداره» که بیماران آن روز به روز روانی تر میشوند تا آنجاکه گریزگاه ناگریز آنها دیوانگی و خودکشی است جامعهای علیالظاهر«واقعی» و رئالیستیک که اگر پر از ترس و هول و وهم و اضطراب و گاه همراه با دگرگونی و دگردیسی دیده میشود ، در حقیقت از «دید» نویسنده روانپزشکی است که نمیتواند آنچنان نبیند و اگر برای بیان این همه نابسامانی گاه ناچار از تمایل و توسل به فرا واقع و تمثیل و
نماد میشود، از همین روست و نیز از همین روست که رئالسیم ساعدی بر خلاف رئالسیم دیگر نویسندگان واقعگرا تا آخر در خط واقعی خود حرکت نمیکند. گاه به سوررئالسیم میرسد و گاه از سمبولسیم سر در میآورد . و بعضاً آنچنان طبیعی ، که این دگرگونیها ما را شگفتزده هم نمیکند و در نهایت ، به نویسنده روان پزشک حق میدهیم که در کاوش درون آدمها این چنین واقعیت و خیال را در هم آمیزد . زیرا در واقع آدمهای چنین جامعه بیماری ، جز هم اینان که در داستانهای ساعدی
میبینیم ، نمیتوانند بود . جامعهای که حتی روستاییانش نیز همیشه در اضطراب و اضطرار به سر میبرند . با این تفاوت که اضطراب اینان نه فردی، که زاییده وحشت از حمله ناگهانی دشمن بیرونی اعم از گرازها و آدمهاست . تا آنجا که در همین روستا هم ، ما میتوانیم دگرگونی طبیعی یک روستایی را در حد یک دگردیسی و مسخ بنگریم و هیچ تعجب نکنیم اگر «مشهدی حسن» با از دست دادن «گاو»ش که همه زندگیاش وابسته بدوست خود به هیات «گاو» درآید. که این مسخی است برخلاف نوع اروپاییاش کاملا طبیعی و منطقی ، که صرفاً از رابطه میانی روستایی با گاو و از یک اتفاق واقعی نشأت میگیرد.۱
غلامحسین ساعدی نویسنده با قدرتی است که در تجزیه و تحلیل زندگی اجتماعی نقش مهمی دارد. اما در آثار وی جای طنز را حسرت و خشم گرفته است . ساعدی برای نشان دادن آثاری روانی ـ اجتماعی خشونت جامعه بر ارواح مردم کوچک، از مرزهای تثبیت شده واقعگرایی در میگذرد و به نوعی سور رئالسیم یا رئالسیم وهم آلود میرسد . در فضای غمگنانه داستانهایش حوادث
واقعی چنان غیر عادی مینمایند که هراس انگیز میشوند ، به طوری که گاه به نظر میرسد نویسنده علت مسائل و مشکلات اجتماعی را در ماوراء الطبیعه میجوید . در این نوع داستانها ساعدی برای رسیدن به نتایج تمثیلی با کمک عوامل ذهنی و حسی اغراق آمیز فضایی مشکوک و ترسناک میآفریند . ساعدی نخستین نمایشنامهها و داستانهایش را از سال ۱۳۳۴ در مجلات سخن ، صدف و آرش به چاپ رساند . هنوز دهه چهل فرا نرسیده بود که در زمینه نمایشنامه نویسی چهرهای سرشناس شد . نمایشنامههایش را با نام «گوهر مراد » مینوشت . مهمترین داستانهایش را از سالهای ۱۳۴۰ به بعد منتشر کرد.
تصاویر سهمناک از ملال ، ترس و آسیبهای روانی ، نخستین مجموعه داستان سا
عدی ، شب نشینی باشکوه (۱۳۳۹) را میسازد . تمام داستانهای این کتاب به ادبار زندگی کارمندان جزء بازنشسته اختصاص دارد . این داستانها که در فضایی سهمگین میگذرند ، ابعاد گوناگون مخاطراتی را که این قشر اجتماعی با آن مواجه است ، به تصویر میکشند.۱
معرفی آثار
داستانها سال
۱مفتش ، مجله معلم امروز ، تبریز ۱۳۲۶
۲ نخود آش (چاپ نشده) ۱۳۳۲
۳آفتاب و مهتاب ، سخن ، شماره ۲ ، دوره ششم ۱۳۳۴
۴ پیگمالیون ، مجله سخن، تهران ۱۳۳۵
۵ مرغ انجیر ، مجله سخن ۱۳۳۵
۶ خانههای شهرری ، تبریز ۱۳۳۶
۷ شکایت اسفند ۱۳۳۷
۸ شبان فریبک ، مجله صدف ۱۳۳۷
۹ خانه برف ، اندیشه و هنر ۱۳۳۷
۱۰ ظهر که شد ، مجله معلم امروز ۱۳۳۷
۱۱ تندیسه جاوید ، مجله معلم امروز ، تبریز ۱۳۳۸
۱۲ شب نشینی باشکوه ، مجموعه دوازده داستان ، امیر کبیر تهران ۱۳۳۹
۱۳ مانع ، آتش (چاپ نشده ) ۱۳۴۱
۱۴ عروسی ، آرش ، شماره ۳ ۱۳۴۱
۱۵ دو برادر ، آرش ۱۳۴۱
۱۶ قدرت تازه ، کتاب هفته شماره ۲۶ ۱۳۴۱
۱۷ عزا داران بیل ، هشت داستان پیوسته ، نیل تهران ۱۳۴۳
۱۸دندیل ، چهار داستان ، جوانه تهران ۱۳۴۵
۱۹ مهدی دیگر ، دفترهای زمانه ۱۳۴۶
۲۰ واهمههای بینام و نشان ، شش داستان ، نیل تهران ۱۳۴۶
۲۱ ترس و لرز ۶، داستان ،زمان تهران ۱۳۴۷
۲۲ بازی تمام شد ، الفبا جلد ۱ ۱۳۵۲
۲۳ گور وگهواره ، سه داستان ، آگاه تهران ۱۳۵۶
۲۴ ماسههای بادی ، دفترهای زمانه ۱۳۵۷
۲۵ واگن سیاه ، کتاب جمعه شماره اول ۱۳۵۸
۲۶ ساندویج، کتاب به نگار تهران ۱۳۶۸
۲۷ صداخونه ، مجله کلک ۱۳۶۹
۲۸ پادگان خاکستری ، مجله کلک ۱۳۶۹
۲۹ شکسته بند ، داستان بلند (ناتمام )
۳۰ اسکندر و سمندر در گردبار (چاپ نشده )
۳۱ بوسه عذرا (چاپ نشده )
۳۲ خانه باید تمیز باشد (چاپ نشده )
۳۳ جوجه تیغی (چاپ نشده )
نمایشنامهها سال
۱ لیلاجها ، مجله سخن ۱۳۳۶
۲ قاصدکها ، مجله صدف ۱۳۳۷
۳ خانه برف، نمایشنامه تکه پردهای (چاپ نشده )
۴ میمونه خاتون ، در سه تابلو ، مجله معلم امروز تبریز ۱۳۳۷
۵ (خرمن سوزهاـ باران ـ پرندگان در طویله ـ گربهها) ۱۳۳۸
۶ کاربافکها در سنگر ، کتابفروشی تهران ، تبریز ۱۳۳۹
۷ کلاته، گل ، تهران ۱۳۴۰
۸ بامها و زیربامها ، امیر کبیر ۱۳۴۰
۹ گرگها، آرش ۱۳۴۱
۱۰ عروسی ، آرش ۱۳۴۱
۱۱ خانهها را خراب کنید ، آرش ، شماره ۷ ، تهران ۱۳۴۲
۱۲ از پا نیفتادهها ، مجله آرش شماره ۶ ۱۳۴۲
۱۳ چوب بدستهای ورزیل ، مروارید تهران ۱۳۴۴
۱۴ بهترین بابای دنیا ، شفق ، تهران ۱۳۴۴
۱۵ مقتل ( چاپ نشده ) بخشهایی از آن در شماره ۴ و ۵ ماهنامه تکاپو چاپ شده است ۱۳۷۲
۱۶ پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت، اشرفی تهران ۱۳۴۵
۱۷ آی بیکلاه ، آی با کلاه ، نیل تهران ۱۳۴۶
۱۸ خانه روشنی ، پنج نمایشنامه ، اشرفی ، تهران ۱۳۴۷
۱۹ دیکته و زاویه دو نمایشنامه ، نیل ۱۳۴۷
۲۰ پرواربندان ، نیل ، تهران ۱۳۴۸
۲۱ توپ ، اشرفی ، تهران ۱۳۴۸
۲۲ وای بر مغلوب ، نیل ، تهران ۱۳۴۹
۲۳ جانشین ، نیل ، تهران ۱۳۴۹
۲۴ چشم در برابر چشم ، امیر کبیر تهران ۱۳۵۰
۲۵ رمان ناتمام بی اسم (چاپ نشده ) ۱۳۵
۲۶ عاقبت قلم فرسایی ، مجموعه دو نمایشنامه ، آگاه ، تهران ۱۳۵۴
۲۷ مرگ و ریشه دربهدری ، الفبا ، جلد ششم ، تهران ۱۳۵۴
۲۸ ماه عسل، امیر کبیر ، تهران ۱۳۵۷
۲۹ خیاط افسون شده ، مجله آدینه ، ۱۳۶۷
۳۰ غریبه در شهر ، اسپیرک ، تهران ۱۳۶۹
۳۱ ماه در معبد، به نگار ، تهران ۱۳۷۲
۳۲ ضحاک ، به نگار، تهران ۱۳۷۷
۳۳ پرندگان در طویله ، تهران ۱۳۷۸
فیلمنامهها سال
۱ فصل گستاخی ، نیل، تهران ۱۳۴۸
۲ گاو، آگاه، تهران ۱۳۵۰
۳ عافیتگاه، اسپرک، تهران ۱۳۶۷
۴ مولوس کورپوس با همکاری داریوش مهرجویی (براساس خانه باید تمیز باشد ) (چاپ نشده)
۵ دایره مینا (چاپ نشده )
۶ دکتر اکبر (چاپ نشده)
۷ رنسانس (چاپ نشده )
داستانهای کوتاه
۱ گمشده لب دریا ، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ، تهران ۱۳۴۸
۲ کلاته نان، انتشارات امیر کبیر ، تهران ۱۳۵۳
۳ کلاته کار، امیر کبیر ، تهران ۱۳۵۷
۴ یکی یک دونه ، مجله الفبا
تحقیقات ، تک نگاریها، مقالات
۱ ایلخچی ، موسسه تحقیقات و مطالعات اجتماعی ۱۳۴۲
۲ خیاو یا مشکین شهر ، مؤسسه تحقیقات و مطالعات اجتماعی ۱۳۴۴
۳ اهل هوا ، مؤسسه تحقیقات و مطالعات اجتماعی ۱۳۴۵
۴ تئاتر امروز ایران در شهرستانها ، روزنامه اطلاعا ت ۲۸ مهر ۱۳۴۸
۵ قرا داغ ( چاپ نشده ) ۱۳۴۹
۶ تئاتر مستند ، ویژه سینما و تئاتر ۱۳۵۱
۷ وقتی هفته ای هشت روز باشد ، ویژه سینما و تئاتر ۱۳۵۲
۸ طرح پیشنهادی برای تهیه یک گزارش کامل از تبریز ( از امروز تبریز ) با جلال آل احمد، گاهنامه سهند ، تبریز
۹ ساو جبلاغ (چاپ نشده )
لال بازیها سال
۱ شهادت، تهران ۱۳۴۱
۲ لال بازیها ، نشر پیام ، تهران ۱۳۴۲
۳ ده لال بازی ، ده نمایش پانتومیم ، آرش ، تهران ۱۳۴۲
۴ در انتظار ، نمایش پانتومیم ، آرش تیر ماه ۱۳۴۴
متفرقهها
۱ کتاب زمان ، ویژه تئاتر ، ج ۳ ، تهران ۱۳۴۸
۲ کتاب الفبا ، شش جلد ، مجله ادبی ، تهران ـ پاریس ۱۳۵۶ـ۱۳۵۲
۳ کتاب جمعه ، سال اول ، شماره ۶ ، ویژه صمد بهرنگی ۱۳۵۷
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.