مقاله مکانیزمهای اضطراری تداوم دهنده درد نوروپاتیک
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله مکانیزمهای اضطراری تداوم دهنده درد نوروپاتیک دارای ۱۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مکانیزمهای اضطراری تداوم دهنده درد نوروپاتیک کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مکانیزمهای اضطراری تداوم دهنده درد نوروپاتیک،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله مکانیزمهای اضطراری تداوم دهنده درد نوروپاتیک :
مکانیزمهای اضطراری تداوم دهنده درد نوروپاتیک
آسیب عصبی باعث براه افتادن چرخه مرگ سلولی و یا پروسههای بقاء در سلول خواهد شد که قدمتی در حدود ۵۰۰ میلیون سال دارند. درک و احساس درد که در طی تکامل به عنوان پروسهای مهم و ضروری حفظ میشود. اکثراً حتی بعد از آسیب سلولی نیز ادامه دارد. این هنگامی است که درد به نظر دیگر هدف وفانکش واضحاً مفیدی ندارد. چرا بعضی از دردهای مزمن خصوصاً آنهایی که همراه با عدم فعالیت درست عصبی هستند، بسیار سخت درمان میشوند؟ اگر بپذیریم که سیستم اطلاع رسانی درک درد که همراه آسیبهای عصبی است یکی از خصوصیات بارز و حفظ شده برنامه بقاء سلولهای عصبی است، پس
عدم موفقیت ما در ریشه کن کردن این سیگنال نیز پذیرفته خواهد شد. به کلامی دیگر، هم آسیب عصبی و هم درمان داروییای که بدنبال این آسیب انجام میشود، هر دو میتوانند مکانیزمهای اضطراریای را فعال سازند که انتقال عصبی را حفظ نموده، تداوم بخشیده و اکثراً به تمامی تلاشهای انجام شده جهت بلوک انتقال این پیامها و در نتیجه کاهش درد غلبه میکنند. حتی جدیدترین و پیشرفتهترین نتایج علم فارماکولوژی نیز هنگامی که جهت سرکوب و از بین بردن یک پیام درد بکار میروند، ممکن است باعث فعال شدن مکانیزمهای اضطراریای شوند که در طی پروسه تحریک و پاسخ دچار تغییر، اصلاح و یا بهبود شدهاند. در این مقاله بطور اجمالی ایدهای بررسی میشود که بر اساس آن آسیبهای عصبی دقت و درستی انتقال پیام را در درون یک سیستم هوموستاز که ظرافت
بالایی دارد بر هم میزنند. نتیجه چنین تغییری این خواهد بود که با وجود هرگونه تداخلی (بلوک کانالهای یونی یا گیرندههای، یا سنتز مدیاتورها) «پیام درد» همچنان به مغز منتقل خواهد شد. به جهت اجمال و اختصار این مقاله بیشتر به کانالهای حساس به ولتاژ کلسیم (VSCC) و فعالیت آنها در عصب آسیب دیده پرداخته و دیدگاههای نوین در رابطه با نقش VSCC به عنوان یک آشکارساز و کامل کننده پیامهای متعدد را بیان میدارد. سایر پیشرفتهای مربوط به دردهای پایا (شاخت و تشخیص گیرندههای وانیلوئید و کانالهای غیر طبیعی سدیم) در سایر مقالات توضیح داده خواهند شد.
کانالهای VSCC در واقع کانالهای یونی بسیار مهمی در غشاء سلولی پایانههای عصبی هستند. بدنبال دلولاریزاسیون، VSCC باز شده و به یونهای کلسیم اجازه ورود به داخل پایانه عصبی را خواهد داد. ترشح نوروترنسمیترها (مانند گلوتامات) از پایانه پیش سیناپسی توسط ورود کلسیم از VSCC بداخل سلول تحریک میشود. در بین انواع کانالهای VSCC کانالهای نوع N- و P- به نظر مهمترین نقش را در ترشح سریع نوروترنسمیترها ایفا میکنند. بلوک گیرندههای نوع N- در عصب پیش سیناپسی باعث کاهش ترشح نوروترنسمیتر شده و سیگنال درد را کاهش میدهد.
هنگامی که دارویی مانند مورفین به یک رلپتور اپیوئیدی میچسبد، شکل گیرنده دچار تغییر میشود. این تغییر ساختمانی باعث به کار افتادن یک سیستم انتقال سیگنال در مجاور گیرنده میشود که به عنوان پروتئین G شاخته میشود. پروتئین G دارای سه زیر مجموعه پروتئینی است که مجموعاً به عنوان شاخته میشوند. فرم فعال پروتئین G باعث تحریک ترشح مجموعه دو واحدی (که به فرم ذکر میشود) میگردد. این مجموعه دو واحدی با تأثیر متقابل و مستقیم روی کانال VSCC نوع N- باعث اختلال در جریان کلسیم از طریق کانالهای فوق شده و نهایتاً ترشح نورترنسمیتر را از سلول کاهش میدهد. با این وجود، پس از آسیب و جراحت عصبی، مورفین و سایر داروهایی که مستقیماً کانالهای VSCC را بلوک میکنند ممکن است باعث فعال شدن مکانیزمهای اضطراری شوند که بر ضد این بلوک عمل میکنند. پس بر خلاف فعالیت نرمال عصبی اعصاب مجروح در مقابل تعدیل انتقال سیناپسی مقاومت میکنند. پاسخهای سازگارانه معمولاً در برابر تلاش جهت کاهش درد در اثر بلوک انتقال پیام عصبی مقاومت کرده و معمولاً بر آن غلبه مینمایند.
نسفوزیلاسیون و جلوگیری از بلوک VSCC
در اوایل دهه ۹۰ میلادی این مسأله روشن شده بود که فعال شدن انزیم داخل سلولی پروتئین کیناز (PKC) C با توانایی مجموعه در مهار حرکت یونها از VSCC مقابله میکند. میزان PKC در پایانههای پیش سیناپسی پس از آسیبها و جراحات محیطی افزایش مییابد. به تازگی گزارش شده که پروتئین فسفاتاز تحت کنترل کلسیم رکالمودولین ، یا کلی نورین ، به مقدار زیادی باعث تسهیل جلوگیری از انتقال کلسیم از کانالهای VSCC در اثر تحریک رلپتورهای متصل به پروتئین G میشود. این احتمال وجود دارد که PKC مناطقی را که تحت تأثیر کلی نورین قرار میگیرند فسفوریله نماید. فعال شدن PKC همراه با مهار و از کاراندازی کلی نورین، توانایی رسپتورهای کوپل شده با پروتئین G را در توقف جریان کلسیم از کانالهای نوع N- از بین میبرند.
ایمینوفیلینها ، افزاینده و تشدید کننده کارآیی سیناپسی
ایمینوفیلینها پروتئینهایی هستند که اولین بار به عنوان گیرندههای داروهای سرکوبگر سیستم ایمنی مثل سیکلولپورین FK506, A معرفی شدند ولی در واقع در سیستم عصبی تراکم بیشتری دارند تا در سیستم ایمنی mRNA مغزی برای ایمینوفیلینها پس از آسیبهای محیطی اعصاب سریعاً افزایش مییابد. در دو مطالعه پیشنهاد شده است که ایمینوفیلینها در تشدید انتقال عصبی به خصوص بعد از جراحت و یا درمانهای دارویی ضد درد نقش دارند. ابتدا ایمینوفیلینها به کلی نورین اتصال یافته و جلوی فعالیت فسفاتازی آن را میگیرند. همانطور که گفته شد مهار فعالیت کلی نورین باعث کاهش جریان کلسیم از VSCCها
میشود. همچنین افزایش ارایه و در دسترس قرار داشتن ایمینوفیلینها باعث تشدید ترشح نوروترنسمیترها در اثر دلولاریزاسیون میشود. سیناپسین یک ، فسفر پروتئین مربوط به دزیکلهای سیناپسی بسیار کارآیی بیشتری در حضور داروهای محرک ایمینوفیلینها دارد. همچنین، داروهای ایپوئیدی با فسفوریلاسیون سیناپسین یک در اثر دپولاریزاسیون تداخل میکنند. این مسأله میتواند راهی نو و جدید برای توضیح مهار ترشح نوروترنسمیترها توسط داروهای مخدر باشد.
سرعت ایجاد سیگنال و روند تخلیه نورونها روی میزان پاسخ دهی آنها به ترنسمیترهای مهاری تعیین کننده است.
اثر ضد مهاری وابسته به فعالیت در کانالهای VSCC
در آزمایشگاه میتوان با استفاده از یک پالس دپولاریزاسیون بطور کوتاهی بر اثر مهاری روی کانالهای VSCC غلبه کرد. به تازگی این پدیده تجربی در شرایط فیزیولوژیک امتحان و مورد تأیید قرار گرفته است. Williams و همکاران نشان دادهاند که در نورونهای کومیزژیک مغز قدامی خوکچه هندی آثار مهاری اگونیستهای کولنیرژیک روی کانالهای VSCC نوع N- در طی مجموعهای از دپولاریزاسیون به تعلیق در میآیند. این گروه (و همچنین Womack و Mc Cleskey) به این نتیجه رسیدند که تغییر سرعت ایجاد سیگنال عصبی و روند تخلیه نورونی باعث تفاوت و تغییر در میزان و کیفیت پاسخدهی نورونها به ترنسمیترهای مهاری
میشود. هر دو گروه کشف کردهاند که در گانگلیون ریشه پشتی (DRG) دپولاریزاسیونهایی که از نظر فیزیولوژیک مناسب باشد باعث ریکاوری نسبی کانالهای VSCC که توسط مخدرها بلوک شدهاند خواهند شد. این فرار از آثار مهاری مخدرها در اثر دپولاریزاسیون که در کانالهای VSCC در DRG بررسی شده معمولاً به مدت چند صد میلی ثانیه طول میکشد. این زمان بسیار از زمان مشابه برای سایر نورونها طولانیتر بوده و شباهت بسیاری به پدیده تجمع که در اثر مجموعهای از پتانسیلهای عمل بوجود میآیند دارد. مجموعاً نظریات فوق در مورد مکانیزمهای تطابقی موجود در اعصاب مجروح میتوانند در کنترل بالینی انواع زیادی از دردهای نوروپاتیک مؤثر باشد (شکل ۲)
مدل نوروما و کانالهای VSCC
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.