مقاله بررسی هوش هیجانی در رابطه با سلامت روانی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله بررسی هوش هیجانی در رابطه با سلامت روانی دارای ۱۷۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی هوش هیجانی در رابطه با سلامت روانی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی هوش هیجانی در رابطه با سلامت روانی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی هوش هیجانی در رابطه با سلامت روانی :

بررسی هوش هیجانی در رابطه با سلامت روانی

همه چیز از یک مقدمه کوچک شروع شد و سپس بالا گفت « یان مور» دانش آموز سال آخر جفرسون در بروکلین با دوست خود خلیل سامپتر پانزده ساله اختلافی پیدا کرده بودند از پی این اختلاف به عیب جویی کردن از او و تهدید وی پرداختن در آن لحظه این نزاع به حد انفجار خود رسیده بود . خلیل از ترس اینکه یان و تامرون قصد داشتند او را کتک بزنند ، ، یک روز صبح یک اصلحه کالیبر ۳۸ را با خود به مدرسه آورد و در پانزده قدمی محافظ مدرسه از نزدیک هر دو پسر با شکیل گلوله ای در سراسر مدره به قتل رسانید این حاثه ، که خون را در رگهای انسان منجمد می کند می‌تواند نشانه ایی دیگر از نیاز جدی به ارائه دروسی در زمینه حل مسکلات عاطفی ، خاتمه دادن به مشاجره ها به خوی صلح ، آمیز و حا آسان مسائل ، به شمار می آید .

مربیانی که سالهاست از کارکرد ملال آور محصلان مدرسه در دروس ریاضی و خواند به تنگ آمده اند اینکه دریافته اند که کاستی متفاوت و هشدار دهنده تری وجود دارد بی سوادی عاطفی و در حالی که در تلاشهای پسندیده ای برای ارتقاء سطح استانداردهای علمی صورت می پزیرد .
اما در برنامه آموزشی استاندارد مدرسه به کاستی جدید و مسئله ساز تر جهی نشده است یک معلم مدرسه در بروکلین اشاره می کند که تأکید موجود در مدارس نشان می‌دهد که ما یه میزان توانایی خواندن و نوشتن محصلان بیشتر به این نکته اهمیت می دهیم که آیا هفته آینده زنده خواهند ماند یا نه .

نشانه های این کاستی را می توان در وقایع خشونت باری چون تیر اندازی به یان و تایرون مشاهده کرد مشکلی که در مدارس آمریکارواج یافته است این اتفاقات از وادث منجر افراد ترند افزایش بحران در میان نوجوانان و مشکلات دوران کودکی در آمریکا که سازننده بمبهای جهانی است را می توان در خلال آمارهایی از این دست ملاحظه کرد .

در سال ۱۹۹۰ در مقایسه با دو دهه قبل از آن ایالات متحده آمریکا با پیشرفت میزان دستگیری جوانان بزهکار به خاطر دست زدن به جنایت های خشونت بار مواجه بوده است .
دستگیری نوجوانان به دلیل تجاوز همراه با زور دو برابر شده است .
میزان قتل نوجوانان چهار برابر شده است رایجترین دلیل منف نوجوانان در مقابل این نجایع ابتلای آنها به بیماریهای ذهنی است اثرات افسردگی اعم از خفیف یا شدید ، در یک سوم نوجوانان مشهور است و دختر ها وقوع حالت افسردگی در زمان بلوغ دو برابر می شود . ( دانیل گامن ، ۱۳۸۰ ص ۳۱۳ )
کلاً می توان نغمه های سکوت را به فهرست خطرات عاطفی ای که برای سلامتی زیان بارند اضافه کنید و پیوندهای نزدیک عاطفی را به فهرست عوامل حمایت کننده بیفزائید تحقیقاتی که در دو دهه انجام شده و بیش از سی و هفت هزار نفر را شامل می شود نشان می دهد که انزولی اجتماعی – یعنی این احساس را که مسی را ندارید تا احساسات خصوصی خود را با او در میان بگذارید یا تماس نزدیکی داشته باشید احتمال ابتلا به بیماری یا مرگ را دو برابر می کند گزارش در سال ۱۹۸۷ در مجله چاپ شد چنین نتیجه می گیرد که انزوا به خودی خود همانقدر در میزان مرگ و میر تأثیردارد که سیگار کشیدن ،‌فشار خون بالا ، چاقی مفرط و انجام ندادن تمرینات جسمانی در این مؤثرند . ( دانیل گامن ، ۱۳۸۰ ص ۲۴۳ )
و با توجه به تحقیقات و پژوهش ها روز به روز به اهمیت اینکه افراد و در کل نوجوانان کاوارد دوران جدیدی از زندگیشان می باشند باید یتوانند احساس خود را بشناسند و احساسی را که در طرف مقابل خود بوجود می آورند پی ببردند و پس از شناخت آن به رابطه متقابل دست یابند.

در اینجا این سؤال مطرح می شود که اصولاً چرا برخی از هوش هیجانی بالایی برخوردارند عده ای هوش پایین و در کل در این حیطه سؤالات برشماری می تواند ایجاد شود .

گسترده علمی موضوع مورد پژوهش
۱-موضوع پژوهش :
بررسی رابطه هوش هیجانی و سلامت روانی

۲- ابعاد موضوع پژوهشی :
با نگاهی به موضوع مورد بررسی و با توجه به پژوهشها و بررسیهایی تا به امیرو انجام گرفته و به ثبت رسیده است احتمالاً ممکن است تفاوت میان افراد از لحاظ هوش هیجانی با سلاما روانی آنها به بساری از مسائل که در اینجا گنجانیده . نمی شود پرداخته شده باشد . در این پژهش ما به دنبال مسائلی از لین قبیلی هستیم که :

با شناخت از هوش هیجانی می توان سلامت عمومی را در افراد پیش بینی کرد .
با بررسیهای انجام شده می توان در نظر داد که کدام یک از مؤلفه های سلامت عمومی می تواند بیشتر در هوش هیجانی تأثیر داشته باشد و در جهت رفع یک تلاش نمود .

۳- هدف پژوهش :
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی با مؤلفه های جسمانی باید کارکردی اجتماعی ، افسردگی شدید ، اضطراب و در کل سلامت عمومی باشد شناساندن یک مسئله که چطور هوش هیجانی در سلامت عمومی فرد می تواند تأثیر گذار باشد و با در نظر گرفتن اینکه خانواده ها با کلامشان و عملکردشان می توانند کودک را در جهت شناخت خود و رفتارش و در عین حال شناخت دیگران نقش داشته باشند و با توجه به اینکه هوش هیجانی زیر مجموعه ای از هوش اجتماعی است و می تواند فرد را در جهت سازگاری با جامعه همراه نماید .

۴- امکان بررسی موضوع اهمیت آن از لحاظ علمی و نظری :
عوامل متعددی در سازگاری و رضایت از زندگی دخیل می باشند که می توان هوش هیجانی را در اینجا نام برد که در جهت سازگاری و بهداشت روانی هر چه بیشتر افراد تأثیر گذار می باشند .
هوش هیجانی نیز مانند هوش غیر شناختی دشوار است هوش هیجانی نوع دیگری اسز هوش است که مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است . توانایی مطلوب خلق و خو وضع روانی و کنترل تکانش هاست عاملی است که به شکست ناشی از دست نیافتن به هدف و شخص ایجاد انگیزه امید می کند ( دانیل گلمن ۱۳۸۸ ، ص ۱۸ ) در واقع باعث می شود که فرد همدلی و هم حسی را لمس نماید .

گلمن ضمن مهم شمردن هوش غیر شناختی و هیجانی می گوید هوش بهر در بهترین حالت خود تنها عامل ۲۰ درصد از موفقیت های زندگی است و ۸۰ درصد موقعیت ها به عوامل دیگر دابسته است و سرنوشت افراد در بساری از موارد در گروه مهارت هایی از هوشهایی دیگر از قبیل هوش هیجانی را تشکیل می دهد .
با توجه به اینکه سلامت عمومی در سازگارتری بهتر فرد با محیط پیرامون خود از مسائل اصلی جامعه می باشد می توان انتظار داشت که هوش هیجانی می تواند چقدر در تأثیر گذاری فرد در سازگاری هر چه بیشتر او با اجتماع خود نقش آفرین باشد و او در جهت کمال و موفقیت روز افزون یاری نماید .

۵- سوالهای پژوهش :
ساختار جامعه بر پایه سلامت عمومی جامعه استوار است .
در این پژوهش سوالهایی از این فبیل مطرح می شود .
آیا هوش هیجانی با مؤلفه بدنی سازی رابطه معناداری دارد .
آیا هوش هیجانی با مؤلفه اضطراب و بی خوابی رابطه معناداری دارد .
آیا هوش هیجان با مؤلفه بدکارکردی اجتماعی رابطه معنا داری دارد .

آیا هوش هیجانی با مؤلفه افسردگی و خیم رابطه معنا داری دارد .
آیا هوش هیجانی با سلامت روانی رابطه معنا داری دارد .

۶- فرضیه های تحقیق :‌
با توجه به سؤالهایی که مطرح شد فرضیه های زیر تدوین شده است .
هوش هیجانی با سلامت روانی رابطه معناداری دارد .
هوش هیجانی با مؤلفه بدن سازی رابطه معناداری دارد .
هوش هیجانی با مؤلفه اضطراب و بی خوابی رابطه معنا دارای دارد .

هوش هیجانی با مؤلفه بدکاری اجتماعی رابطه معنا داری دارد .
هوش هیجانی با مؤلفه افسردگی و خیم رابطه معنا داری دارد .

۷- متغیر پژوهش و تعریف عملیاتی و اطلاعاتی :
۶-۷-۱- متغیر پیش بینی کننده :‌
متغیری است که تغییر آم در دست پژوهشگر است که به آن متغیر مستقل نیز می گویند . متغیر پیش بینی کننده ( مستقل) در این پژوهش میزان هوش هیجانی می باشد.

۷-۲- متغیر پیش بینی شونده :
متغیری است که تحت تأثیر متغیر پیش بینی کننده (مستقل) مقدارش فرق می کند و در این پژوهش میزان متغیر پیش بینی شونده وابسته ، است (دلاور ، ۱۳۷۴ ، ص ۴۹ ) سلامت روانی همراه مؤلفه هایش .
متغیر وابسته رفتاری را که می خواهد اثر متغیر مستقل را بر روی آن مورد مطالعه قرار دهد مشخص می کند لذا افرادیکه در پرسشنامه آزمون هوش هیجانی نیمره بالایی را کیب کند از سلامت روانی بالایی برخوردار است . (مفلامری ، ۱۳۷۹)

۷-۳- هوش هیجانی :
با توانایی درک خود و دیگرا یعنی شناخت هرچه بیشتر احساسات ، عواطف خویش و ارتباط سازگاری قفرد با مرد و محیط پیوند دارد . (گلکن ، ۱۳۸۰)

۷-۴- هیجان :
پاسخ به بلافاطله ارگانیسم با توجه به درجه جذابیت یک موقعیت خاص ( واکمیر ، ۱۹۹۰ ، ص ۲۹ )

۷-۵- سلامت روانی :
سازمان جهانی بهداشت ، بهداشت روانی را چنین تعریف می کند بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای میگیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی ، روانی جسمی ، شخصی که از بهداشت روانی برخوردار است می‌توان شمار صفهای خود را با دنیایی بیرون و درون حل کند . اگر شخص توان انجام دادن سازگاری با محیط را نداشته باشد تعارض های او به صورت نوروز نشان می دهد و به شخص نوروتیک تبدیل می شود .

۷-۶- علائم جسمانی :
تعریف نظری :
علائم جسمانی نشانه هایی بیمارگونه حاکی از یک بیماری جسمانی هستند . که ممکن است در اثر مصرف دارو و یک بیماری جسمانی با یک اختلال روانی ظاهر شوند . (کاپلان و سادوک ، ۱۹۹۳ ، ص ۹۵ )

تعریف عملیات :
علائم جسمانی ، نمراتی است که پرشهای هفت گانه مقیاس در فرم ۲۸ ماده ای پرسشنامه سلامت عمومی بدست می آید و میزان علائم که هر آزمودنی از خود نشان می دهد میزان نمره ای است که از پاسخدهی به این مقیاس گرفته است .

۷-۷- اضطراب و اختلال در خواب :
تعریف نظری :
اضطراب ، احساس دلواپسی ، به علامت انتظار نظری است که ممکن است درونی یا بیرونی باشد .
بی خوابی یا اختلال در خواب فقدان یا کاهش توانایی به خواب رفتن است که به سه کل بی خوابی اول شب ، وسط شب و آخر شب ظاهر می شود که غالباً با یک اختلال نظیر اضطراب و افسردگی ، یک علت عضوی معلوم یا مصرف مواد مربوط می شود . (کاپلان و سادوک ، ۱۹۹۴ )

تعریف عملیاتی :
اضطراب و بی خوابی نمراتی است که از پرسشنامه های هفت گانه مقیاس از فرم ۲۸ ماده ای پرسشنامه سلامت عمومی بدست می آید . و میزان برخورد داری هر آزمودنی از آن میزان نمره ای است که آن آزمودنی از پاسخدهی به این مقیاس گرفته است .

۸-۷- اختلال در کنش اجتماعی :
تعریف نظری :
کنش اجتماعی در فرهنگ علوم رفتاری به صورت زیر تعریف هر عنل طبیعی یا مصنوعی که آثار اجتماعی تولید می کند این اصلاح در برنامه نحصیلی برای ااشاره به جنبه فعالیتهای عمومی مربوز به زندگی گروهی در تمام فرهنگها بکار می رود ( شعاری نژاد ، ۱۳۶۴ ، ص ۳۰ )

تعریف زیر از کنش اجتماعی ، مجموعه عملیاتی است که از طریق آن پاکی از اشکال ساخته یافته اجتماعی تجلی می نماید نقش است که یک عضو و یا جزء از حیات اجتماعی در درون ساخت جزیی یا کلی ایفا می کند تمامی جلوه های عینی و قابل مشاهده که موجبات انطباق و سازگاری یک نظام خاص اجتماعی را فراهم می آورد و بر همین اساس اختلال در کنش اجتماعی یا کنش اجتماعی نا مطلوب هر جلوه عینی یا قابل مشاهده است که این سازگاری نظام را کاهش میدهد .

تعریف عملیاتی :
اختلال در کنش اجتماعی ، نمراتی است که پرسشهای هفت گانه مقیاس از فرو ۲۸ ماده ای پرسشنامه سلامت عمومی بدست می آید . و میزان آن در هر ازمودنی ، میزان نمراه ایت که آن آزمودنی از پاسخدهی به این مقیاس گرفته است .

۹-۷- افسردگی شدید یا اساسی :
تعریف نظری :
این اصلاح بسیار وسیع و تا حدودی مبهمی است برای شخص عادی حالتی مشخص یا غمگین و گرفتگی و بی حوصلگی است و برای پزشک گروه وسیعی از اختلالات خلقه یا زیر شاخه های متعدد را تداعی می کند .
خصووصیاتاصلی حالات افسردگی کاهش عمیق میل به فعالیتهای لذا بخش روز مره مثل معاشرت ، تفریح ، ورزش ؟ روابط جنسی است .این ناتوانی برای کسب لذت حالتی ناقد و پایا دارد . به طور کلی ، شدن افسردگی بستگی به تعاد علایم و درجه متعدد آن دارد و خفیف ترین شکل ممکن است فقط محدودی از علایم اصلی وجود داشته باشد . مهمترین علامت افسردگی همین ناتوانی در کسب لذت در چیزهایی است که قبلاً لذت بخش بوده است و غمگینی یکی از خصوصیات افسردگی است لذا در تمام انواع جزیی از علائم بیماری نیست . بیمار ممکن است بجای غمگینی از گیچی و اضطراب و عدم تمرکز فکری شکایت داشته باشد احساس درماندگی ، میل به خود سلامت گری ، کاهش اعتماد به نفس از شایع ترین علائم افسردگی است ( پورافکاری ، ۱۳۷۳ )
در افسردگی اساسی بیمار ممکن است رابطه خود را با واقعیت از دست بدهد ، دچار هذیان شود و چه بسا دست به خودکشی بزند غالباً گفته می شود که چنین فردی پسیکوتیک است . ( وهاب زاده ، ۱۳۷۳ ، )

تعریف عملیاتی :
افسردگی اساسی نمراتی است که پرسشهای هفت گانه مقیاس از فرم ۲۸ ماده ای پرسشنامه یلامت عمومی بدست می آید و شدت آن در هر آزمودنی نمره ای است که آن آزمودنی از پاسخدهی به این مقیاس گرفته است .

چکیده فصل :
در این فصل موضوع تحقیق عبارتست از رابطه هوش جریانی با سلامت روانی که از جهت ابعاد هدف و اهمیت آن از لحاظ علمی و نظری مورد بحث قرار گرفت موضوع تحقیق از نظر شناخت آگاهی از وجود هوش هیجانی در رابطه با سلامت رواین بررسی گردید .هدف اصلی در این تحقیق بررسی هوش هیجانی در رابطه با سلامت رواین بررسی گردید . هدف اصلی در این تحقیق بررسی هوش و هیجان در افراط و رابطه آن با سلامت روانی و مؤلفه های آن می باشد در پایان فصل تعاریف عملیاتی و اصطلاحی متغیر های مستقل و وابسته ارائه شده است .

تاریخچه هوش هیجانی :
اصطلاح هوش هیجانی در سال (۱۹۹۵) توسط دانیل گلمن ۱ مطرح شد و بحث های بسیاری را بر انگیخت هوش هیجانی ۲ با توانایی درک خود و دیگران یعنی شناخت هرچه بیشتر احساسات ،‌عواطف خویش و ارتباط و سازگاری فرد با مردم و محیط که پیوند دارد .
پژوهشگران با ارزیابی مفاهیمی چون مهارتهای اجتماعی . توانایی های بین فردی ، رشد روانی و وقوف فرد بر هیجانهای خویش و توان کنترل آن هیجان ها توصیف و تبین هوش هیجانی غیر شناختی پرداخته اند .
بار – آن هوش هیجان ( هوش غیر شناختی ، را عامل مهمی در شکوفایی توانایی های افراد برای کسب موفقیت در زندگی تلقی می کند آن را با سلامت عاطفی و در مجموع با سلامت روانی مرتبط می داند
باز آن را برای اولین بار در سال ۱۹۸۰ هوش بهر هیجانی را مطرح کرد و در همان سالبه تدوین پرسشنامه هوش هیجانی پرداخت به اعتقاد بار آن هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت افراد نسیت ، زیرا بیشاری از افراد با هوش شناختی بالایی دارند ولی آن طور که باید در زندگی موفق نیستند .

با وجود این سنجش بهر اجتماعی ۱ به نحوی روز افزون در تعیین و تشخیص حدود و توانایی های ذهنی و رفتاری افراد اعم از هنجار و ناهنجار مورد استفاده قرر می‌گیرد. بدیهی است با توجه به اشاره مختصری که به کاستی های این مقیاس شده توقع پافشاری بر نتایج مرتمت مرتب بر آن از احتیاط علمی به دور است .شایان به ذکر است که با همه تلاشهایی که از سال ۱۹۹۵ تا کنون برای تبیین و تعریف هوش به عمل آمده ، بعد عاطفی یا هیجانی آن بدان گونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است .

از این تاریخ به بعد گزارش کسانی که از دیر باز در اندیشه تدوین ابزاری برای سنجش این حیطه ذهنی غیر شناختی بودند و می خواستند آن را با معیار مناسب دیگری محک بزنند و جلوه های آن را با عدد و رقم مجسم کنند منتشر شد و در اختیار اندیشمندان . روان شناسان قرار گرفت .
این که تلاش جدید تا چه اندازه روشنگر بخش دیگری از واقعیت های پیچیده ذهن آدمی است موضوعی است که آینده به آن پاسخ خواهد گرفت .

تعریف و پیشینه هوش هیجانی :
تعریف هوش هیجانی نیز مانند هوش غیر شناختی دشوار است این اصطلاح از زمان انتشار کتاب معروف گلمن (۱۹۹۵) به گونه ای گسترده به صورت بخشی از زبان روزمره درآمد و بحثهای بسیاری را بر انگیخت گلمن مصاحبه ای با جان اینل (۱۹۹۶) هوش هیجانی را چنین توصیف می کند : « هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاه از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است توانایی اداره مطلوب خلق و خوی با وضعروانی ، کنترل و تکانش ها است عاملی که به هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند . هم حسی یعنی آگاهی از احساسات افراد پیرامون شماست مهارت اجتماعی یعنی خوب کنار آمدن با مردم و کنترل هیجانهای خویش در رابطه با دیگری و توانایی تشویق و هداست آنان است »
گلمن در همین مصاحبه ضمن مهم شمردن هوش شناختی و هیجانی می گوید هوش بهر ( ) در بهترن حالت خود تنها عامل ۲۰ درصد از موفقیت های زندگی است ، ۸۰ درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گروه مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهد .
« هوش غیر شناختی ابعاد شخصی هیجانی اجتماعی و حیاتی هوش را که اغلب بیش از جنبه های شناختی آن در عملکرد های روزانه مؤثرند مخاطب قرار می دهد .
هوش هیجانی با توانایی درک خود و دیگران ( خود شناسی و دیگر شناسی ) ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش و پیوند دارد . به عبارت دیگر هوش غیر شناختی پیش بین موفقیت های پیرامون خویش و پیوند دارد یه عبارت دیگر ههوش غیر شناختی پیش بین موفقیت های فرد رادر میسر می کند و سنحش و اندازه گیری آن به منزله اندازه گیری و سنجش و توانایی های شخص براس سازگاری با شرایط زندگی و ادامه حیات در جهان است . ( بار – آن ، ۱۹۹۷ ص ۲۸)
پیتر سالوی (۱۹۹۰) ضمن اختراع اصطلاح سواد هیجانی به پنج حیطه در این مورد اشاره می کند .
شناخت حالات هیجانی خویش :‌ یعنی خود آگاهی
اداره کردنهیجان ها : یعنی مدیریت هیجانها ، به روش مناسب
خود انگیزی یعنی کنترل تکانش ها تا تأهیر در ارضای خواسته ها و توان رار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب
تشخیص دادن وضع هیجان دیگران ،‌همدلی
برقراری رابطه با دیگران

پیشینه مطالعه هوش غیر شناختی
پیشینه هوش هیجانی را می توان در ایده های و کسلر بههنگام تبین جنبه های غیر شناختی هوش و عمومی جست و جو کرد و کسلر در صفحه ۱۰۳ گزارش ۱۹۴۲ خود درباره هشومی نویسد « کوشیده ایم نشان دهم که علاوه بر عوامل هوشی ، عوامل غیر هوشی ویژه ای نیز وجود دارد که می توان رفتار هوشمندان را مشخص کند نمی توانیم هوش عمومی را مورد سنجش قرار دهیم کتفکر اینکه آزمون ها و معیارهایی نیز برای سنجش عوامل غیر هوش در بر داشته باشد » و کلسر در صدد آن بود که جنبه های غیر شناختی و شناختی هوش عمومی را با هم بسنجد تلاش او در این زمینه را می توان در استفاده وی از کاربرد خرده آزمون های تنظیم تصاویر ، درک و فهم که دو بخش عمده آزمونوی را تشکیل می دهد دریافت .

در خرده آزمون درک و فهم که دو بخش عمده آزمون وی را تشکیل می دهد دریافت . در خرده آزمون درک و فهم «سازگاری اجتماعی» و در تنظیم تصاویر شناخت و تمیز « موفقیت های اجتماعی ، مورد بررسی قرار می کیرد ،‌پژوهش های انجام شده توسط سیپس و همکارانش (۱۹۸۷) نیز نشان می دهد که بین درک و فهم تصاویر و شاخص های هوش اجتماعی پرسشنامه شخصیت کالیفرنیا هم بستگی معناداری وجود دارد . (شریفی ، ۱۳۷۵ )
علاوه بر این موارد ، و کلسر در کارهای خود به تلاشهای «دال»۱ مبنی بر سنجش جهات غیر شناختی هوش نیز اشاره کرده است و نتیجه کوشش های دال همان گونه که پیش از این عنوان گردید ، در مقیاس رشد اجتماعی وایلند منعکس است .
پژوهشگران از طریق سنجش مفاهیمی مانند مهارتهای اجتماعی توانمندیهای بین فردی را رشد روانشناختی ؤ آگاهی های هیجانی که همگی مفاهیمی مرتبط با هوش هیجانی هستند بر روی ابعاد این نوع هوش پرداخته اند و دانشوران علوم اجتماعی نیز به کشف روابط بین هوشی هیجانی سبک های مختلف مدیریت و رهبری و عملکردهای فردی و تغییرات درونی فردی . اجتماعی و انجام ارزش یابی از عملکرد های فردی و گروهی همت گماشته اند .

تعریف هوش و انواع آن از نظر گاردنر
شایانبه ذکر است که ایده « هوش هیجانی » پس از ۵۰ سال باردیگر توسط گاردنر۲ (۱۹۸۳) استاد روانشناسی دانشگاه هار وارد دنبال شد گاردنر هوش را مشتمل بر ابعاد گوناگون موسیقیایی ، منطقی ، ریاضی ، ریاضی ، جسمی ، میان فردی و درون فردی می داند او وجوه شناختی مختلفی را با عناصری از هوش غیر شناختی یا به گفته خودش «شخص» ترکیب کرده است بعد غیر شناختی ( شخصی ) مورد نظر گاردنر مشتمل بر دو مؤلفه علمی است که وی آنها را با عناوین استعداد درون روانی و مهارت های ( میان فردی ) معرفی می کند به نظر گاردنر هوش هیجانی متشکل از دو مؤلفه زیر است :
هوش درون فردی : که مبین آگاهی فرد از احساسات و هیجانات خویش ابراز باورها و احساسات شخصی و احترام به خویشتن و تشخیص استعدادهای ذاتی ، استقال عمل در انجام کارهای مورد نظر و در مجموع میزان کنترل شخص بر هیجان ها و احساسات خود رهبری است .

هوش میانی فردی : که به توانایی درک و فهم دیگران اشاره دارد و می خواهد بداند چه چیزهای انسانها را بر می انگیزاند که چگونه فعالیت می کنند و چگونه می توان با انها همکاری داشت به نظری گاردنر فروشندگان ، سیاست مداران ، معلمان ، متقاضیان بالینی ، رهبران مذهبی موفق احتمالاً از هوش میان فردی بالایی برخوردارند.

روانشناسان در قلمرو فعالیت های پژوهش خود علاوه بر این موضوع هوش ، انواع دیگری از هوش نیز پی برده و به طور کلی آنها را به سه گروه به شرح زیر تقسین کرده اند ( ری زل ، ۱۹۹۲ ص ۳۶ )

هوش انتزاعی : منظور توانایی درک و فهم حل مسائل از طریق نمادهای کلامی و ریاضی .
هوش عینی : منظور توانایی درک و فهم دیگران و ایجاد ارتباط با آنهاست . ( مایر وسالووی ۱۹۹۳ )
« هوش هیجانی را نوعی هوش هیجانی اجتماعی و مشتمل برتوانایی کنترل هیجان های خود و دیگران وو تمایز بین آنها و استفاده اط اطلاعات برای راهبر تفکر و عمل دانسته و آن را مشتمل از مؤلفه های درون فردی و میان فردی گاردنر می دانند .

هوش هیجان و مؤلفه های آن :
هوش هیجان عبارت است از توانایی نظارت بر احساسات و هیجاتان خود ، دیگران و توانایی و تفکیک احساسات خود و دیگران و دیگران و استفاده از دانش هیجانی در جهت هدایت تفکر و ارتباطات خود و دیگران ( میروسالووی ، ۱۹۹۰)
هوش هیجانی هم عناصر درونی است و هم بیرونی شامل میزان خود آگاهی ، خود انگاره ، احساسات ، استقلال و ظرفیت خود شکوفایی و قاطعیت می باشد عناصر بیرونی شامل ظرفیت فرد برای قبول واقعیت انعطاف پذیری و توانایی حل مشکلات هیجانی ، توانایی مقابله با استرت و تکانه های می شود ( گلمن ، ۱۹۹۵ ، ص ۸۵ )

خود آگاهی :
از نظر گلمن خود آگاهی ریشه و اساس مؤلفه های هوش هیجانی است و تا زمانیکه از سطح خود آگاهی پایینی برخورد داریم و در انتخاب هدف و برنامه ریزی – برای رسیدن به هدف مدیریت کنترل احساسات خود و بر انچیختگی خود و بکار گیری نظمی که بتوان بر اساس آن با احساسات دیگران هماهنگ شود رشد مهارت های اجتماعی متناسب با هدف و عمل با مشکلات مواجه می شویم . تعریفی که گلمن )۱۹۹۵( برای خود آگاهی در نظر گرفته عبارتست از درک عمیق و روشن احساسات ، هیجانات نقاط ضعف و قوت و نیاز و سائق های خود .

خود کنترلی یا مدیریت خود :
همچنان که با آگاهی خود درمورد احساسات ، هیجانات ، و اثرات آنها رشدد می دهیم ما نیز می توانیم توانایی خود را در جهت کنترل انها بهبود بخشیم . به طوریکه آنها نتوانند تأثیر ناجور بر روی عملکرد ما داشته باشند خود کنترلی هیجان به معنای سرکوب هیجان نیست بدین شکل نیست که با یک سد دفاعی محکم در مقابل احساسات و خود انگیزه های خود درست کنیم بر عکس خود کنترلی به این می‌پردازد که با یک انتخاب برای چگونگی ابراز احساساتمان داریم و چیزی که مورد تأکید است روش ابراز احساسات می باشد به شکلی که این روش ابراز هم جریان تفکر را تسهیل کند و هم از انحراف آن جلوگیری کند . ( گلمن ، ۱۹۹۵ )
بطور کلی خلقیات تأثیر فوق العاده بر روی محتوای جریان تفکر می گذارد به عنوان مثال زمانیکه ما خشمگین هستیم وقایعی را در ذهن خود می پروانیم که غضب آلوده هستنمد و این باعث می شود که نگرش و تفکر ما از موضوع اصلی منحرف شود و ما چیز دیگری را پردازش می کنیم چون در آن موقعیت محتوای تفکر ما عوض شده است نوع نگرش ما نیز عوض خواهد شد و این ففرایند باعث ایجاد یک عقده خواهد شد که نتیجه منفی گرایی و کناره دیگری از واقعیت ممی باشد و در آخر به عملکرد نادرست و روابط نامطلوب می انجام . گلمن معتقد است که توان خود داری و مقاومت در مقابل چنین خلقیات مستبد هستند اقدامی برای افزایش بازده کاری ایجاد روابط مطلوب می باشد .
گلمن معتقد است زمانیکه هیجانات از سلامت افراد ناشی می شود زمینه رشو وو تمیز برای افراد مهیا می شود زیرا یکی از مفاهیم پذیرفته شده در مورد انسان فیدبک گر ، فید بک دادن است افرادی که از لحاظ هیجانی یالکم می باشند در ایجاد ارتباط موفق هستند و همیشه فیدبک مثبت از دیگران می گیرند یعنی باعث متنوعیت هیجانات مثبت می شوند ما در طول زندگی بدون شک با محرکهای برخرد می کنیم که ممکن است برای ما نا خوشایند باشند و این ناخوشایندی شریع در خلق و خوی ما تأثیر می‌گذارد مثل برخورد افراد خانواده و یا همکار و در سطح وسیعتر محرکهایی که ساخته و پرداخته ذهن ما می باشند دراین خصوص ما باید توانایی لازم برای کنترل و مدیریت افکار و رفتار خود داشته باشیم که اساس آن خود شناسی به مهارتهای اجتماعی تشکیل می دهد .

از نظر گلمن مشاهده خود کنترلی خیلی راحت نیستو خود کنترلی در نبود آتش بازیهای هیجانی بهتر خود را نشان می دهد یعنی هر چه شدت احساسات کمتر باشد خود کنترلی نمود بهتر پیدا می کند گلمن معتقد است احساس مسؤلیت در محیط کاری و نوع برخورد با افراد تحت تأثیر خلقیات فردی می باشند و هرچه محتوای فکر در رابطه با مسئولیتی که فرد قبول کرده است خالصتر باشد احساس مسئولیت بیشتر و بهتر صورت می گیرد .
در یکی از تحقیقات صورت گرفته شده مشخص شدهبود افراد موفق در محیط کاری از نظر خود آگاهی با خود کنترلی ، سازگاری ، خود اعتماد نوآوری هفت برابر نمره بیشتری نسبت به افراد نا موفق داشتند و در نتیجه ما می توانیم نتیجخ بگیریم که خود کنترلی و مدیریت خود تا حد زیادی می توانند موفقیت شغلی را شکل دهند .

شعور اجتماعی :
شعور اجتماعی سومین مؤلفه هوش هیجانی می باشد و عبارت است از درک احساسات و جنبه های مختلف دیگران و بکار گیری سک عمل مناسب و واکنش مورد علاقه برای افرادی که پیرامون ما قرار گرفته اند ( گلمن ، ۱۹۹۰ ، ص ۲۱۳ )
این مؤلفه با احساس مسئولیت در قبال دیگران نسبت بیشتری دارند زیرا هر چه افراد پیرامون یا مقابل برای ما اهمیت بیشتری داشته باشند سعی بیشتری خواهیم کارد واکنش مناسب در قبال آنها نشان دهیم و شرط واکنش مناسب ،درک نوع احساس طرف مقابل می باشد .
این مؤلفه برای افرادی که با مراجعین زیاد و متفاوت برخوردارند وضرورض می باشد خیلی از متخصصین هوش هیجانی عقیده دارند که نشان اصلی هوشیاری اجتماعی توان همدلی است .
در بین مؤلفه های هوش هیجانی تشکیل همدلی از همه راحتتر می باشد همه ما همدلی یک دوست ، یک معلم با حساس کرده ایم و تشخیص داده ایم که واکنش او تا چه حد باعث دلگرمی ما شده است .

همدلی به معنی من خوبم تو خوبی نیست و بیه این معنی هم نیست که تمام احساسات طرف مقابل را تأیید و تحسین کنیم همدلی بیشتر به معنی تأمل و ملاحظه احساسات دیگران می باشد ( شگلمن ، ۱۹۹۵ )
به عقیده نظریه پردازان هوش هیجانی نککته کلیدی جهت افزایش حی همدلی پرورش توانایی گوش دادن در خود می باشد زیرا هرچه افراد احساس مسئولیت بیشتری بکنند تحمل بیشتری برای گوش دادنبه حرفهای دیگران خواهند داشت در نتیجهببه درک بهتری از احساسات دیگران خواهند رسید گفتن این نکته ضروری است که همدلی نیز ریشه در خود آگاهی دارد . زیرا هرچه ما نسبت به احساسات خود گشاده تر باشیم به همان اندازه در شناخت آنها ماهر تر خواهیم بود . و به راحتی می توانیم نوع احساس خود را از دیگران تفکیک دهیم و برای طرف مقابل یک احساس مستقل قائل شویم . گلمن معتقد است که افرادیکه توانایی درک احساسات دیگران را ندارند از لحاظ احساس نا شنوا هستند تشخیص مزان همدلی افراد از طریق کلام ، کردارد ، آهنگ ، صدا ، سکوت و لرزش آنها راحت است در همه روابط انسانی ، توجه کردن به دیگران از انس و الفتهای هیجانی و از طریق ظرفیتهای که شخص برای همدلی با دیگران دارد سر چشمه می گیرید ظرفیت شناخت احساسات دیگران در عرصه های مختلف زندگی از کار فروشندگی مدیریت گرفته تا روابط عشق و عاشقی و فعالیتهای سیاسی نقش بازی می کند ( گلمن ، ۱۹۹۵)

عدم وجود همدلی عواقب ناگوار آن در خیلی از افراد مثل جنایتکاران و کورک آزاران زیاد به چشم می خورد آنچه مهم است ذکر شود این است که افراد به ندرت احساسات خود را در قالب کلمات بیان می کند و بیشتر از طریق نشانه های غیر کلامی از جمله طرفین صدا و حرکت دست و محدودیت و حالات چهره ابزار می‌کنند و هرچه ما از نظر هوش هیچانی ، قوی تر باشیم می تواینم این پیامهای غیر کلامی را تشخیص دهیم .
در یکی از تحقیقات که در آمریکا صورت گرفتهبود مشخص شد دانش آموزان که در درک پیامهای احساسی خیلی کمتر از دیگران توانایی بیشتری دارند محبوبترین از لحاظ عاطفی و با ثبات ترین بچه های مدرسه هستند .

خود انگیزی
یکی دیگر از مؤلفه های هوش هیجانی می باشد و خیلی از روانشناسان آنرا شرط بقا می نامند به عقیده آنان انسان سالم هیچ کاری را بدون هدف از پیش تعیین شده انجام نمی دهد و برای رسیدن به هدف و حتی انتخاب هدف خود انگیزی لازم میباشد از نظر گلمن ، خود انگیزی زبان سائق پیشرفت می باشد و کوشش است در جهت رسیدن به حد مطلوبی از فضیلت افرادی که این خصیصه را زیاد دارند همیشه در کارهای خود نتیجه محور سائق زیادی در آنها برای رسیدن به اهداف و استانداردهای وجود دارد این افراد اهداف چالش برانگیز را خیلی سریع مرتب و میزان مخاطرات آنها را حساب می کنند و اطلاعات و راهبردهایی را بکار می برند که باعث کاهش عدم اطمینان آنها و افزایش عملکرد آنها شود این افراد خیلی شریع یاد می گیرند که چگونه بازده کاری خود را افزایش دهند و خیلی سریع با اهداف گروه یا سازمان سازگار می شوند .
این افراد همیشه انتقاد شدید و سازننده در گروه از خود نشان می دهند و موقعیت آنها در گروه طوری است که مدیران همیشه از توانایی های آنان حساب می برند . این افراد همیشه به توانایی خود اعتماد دارند و همیشه نسبت به آینده امیدوار هستند .
اگر قرار است یک صف ضروری برای افراد در نظر بگیریم خود انگیزی می باشد زیرا فقط از طریق خود انگیزی است که می توان به پیشرفت فرای انتظار رسید از آنجا که افراد زیر چتر تفاوتهای فردی قرار گرفته اند و از لحاظ نیاز و سائق با هم متفاوت می باشن پس عوامل انگیزش در آنها متفاوت می باشد تعدای از افراد از طریق عوامل بیرونی مثل افزایش حقوق و پرستره شغلی و نمره برانگیخته می شوند و تعدادی به خاطر خود پیشرفت و نفس کار برانگیخته می شوند گلمن (۱۹۹۵) در این رابطه معتقد است افرادیکهانجام کار برای آنها مهم است در طول کار علاقه زیادی به چالشهای خلاقانه از خود نشان می دهند و عشق به یادگیری و انجام کار در آنها بیشتر وجود دارد این افراد انرژی بیشتری صرف این کار می کنتد و سؤالی که همیشه ذهن آنها را مشغول می کند این است که با چه روش بهتری می توان این کار را انجام داد . این افراد زمانیکه عمل آنها به شکست می انجامد بازهم مطلوب باقی می مانند در چنین مواقعی خود تنظیمی با انگیزه پیشرفت در جهت غالب شدن برناکامی ترکیب می شود دو شخص با آمادگی بیشتری در جهت مقابله با موانع یا کار جدید شروع به کار می‌کند به طور کلی مراحل خود انگیزی مطلبو بدین شکل است که در ابتدا اهداف را ربه بندی می کنیم و میزان اهمیت هرکدام را مشخص کنیم اسن مسئله کاملاً در گروه خود شناسی می باشد و هر چه خود شناسی ما بیشتر باشد بهتر می توانیم اهداف خود را بر اساس نیازهای واقعی اولویت بندی کنیم .

۴- مهارتهای اجتماعی :
مهارتهای اجتماعی یکی دیگر از مؤلفه های هوشی هیجانی می باشد و شامل توانایی ها برای مدیریت روابط با خود و دیگران می باشد مهارتهای اجتماعی فقط شامل دستیابی نمی شود اگر چه افرادی که این مهارت را زیاد دارند خیلی سریع یک جو دوستانه با افراد ایجاد می کنند ولی این مهارت بیشتر به دوستیابی هدفمند مربوط می شود افرادی که مهارتهای اجتماعی قوی دارند به راحتی می توانند میسر فکری دیگران را در سمتی که می خواهند هداست کنند خواه برای ایجاد رفتار جدید باشد خواه برانگیختن او برای ایجاد رفتار عملکرد و یا تولید جدید باشدد (گلمن ، ۱۹۱۰ )
افرادی که مهارتهای اجتماعی بالایی دارن همیشه درصد هستند که یک چرخه وسیعی از اطلاعات با افراد را بدست آورند و خیلی سریع جنبه های مشترک افراد را شناسایی کنند بعد از آن یک رابطه مؤثر برقرار کنند و این عمل حاکی از آن است که اعمال چنین افرادی بر اساس فرضیات حساب شده و دقیق می باشد چنین افرادی در اولین فرصت در محیط کاری یک شبکه ارتباط قوی برقرار می کند .

بر این اساس همه ما این را می پذیریم افرادی که در جهت پیشرفت بر انگیخته می شوند خوش بینی آنها نسبت بر آینده است حتی مواقعی که با شکست مواجه می شوند زیاد می باشد .
افراد فقط از طریق مهارتهای اجتماعی بالا می دانند در کجا چه مواقع از خود حالات هیجانی نشان دهند و همچنان که پیداست این مشکلات تعداد زیادی از افراد جامعه می باشد مخصوصاً زندگی امروزی که افراد در طول روز باید به سمت رفع نیازهای خود با افراد متفاوتی مواجه شوند و هر موقعیتی اقتضای خاص خود را دارند ما در طول روز با افراد متفاوتی برخورد می کنیم و در هر برخورط پیام عاطفی خاص به طرف مقابل ارسال می کنیم طبیعی است هرچه مهارتهای برای ارسال نوع پیام بیشتر باشد راحتتر می توانیم طرف مقابل را تحت تأثیر قرار دهیم .

اساس فرهنگی هوش هیجانی :
یکی از مشکلات مشاوران در مدارس درباره نمره کسبشده توسط دانش آموزان است که دارای زمینه های فرهنگی متفاوتی می باشند و در چنانچه بعد از اجرای آمون مثل هوش هیجانی تفاوت زیمنه های فرهنگی دانش آموزان فراموش می شود و موقعیت واقعی آنان به مخاطره می افتد .
همچنانکه قبلاً گفته شد نظریه هوش هیجانی توسط میروسالووی (۱۹۹۰) معرفی شده است و منظور آنها از هوش هیجانی عبارتست از توانایی درک درست برانگیختنی ، براز هیجانات و توانایی استفاده از احساسات به منظور تسهیل فکر ، همچنان که پیداست همه در این تواناییها قابل یادگیری دارند بدین رو محتوای فرهتگی و محیطی تأثیر فوق العاده ای بر روی هر کدام از این توانائیها می گذارد .
تعیین ؟ تأثیر گگذاری محتوای فرهنگی بر روی هرکدام از این مؤلفه های مستلزم اطلاعات جاممعه شناسی می باشد و تحقیقات زیادی مبنی بر تفاوتهای فرهنگی در رابطه با هوش هیجانی صورت نگرفته است شواهدی مربوط به شمولیت هیجانی و تثبیت هیجانات وجود دارد تحقیقات جدید در درون فرهنگی پیشنهاد دادند که تشخیص و تفکیک هیجانات اساسی از قبیل خوشایندی و شگفت زدگی و ترس و انزجار به صورت همگانی می باشد سمولیت هیجانی برای این یافته ها توسط تحقیقات (آلمن و همکارانش) تائید شده است آنها معتقدند که هر حالت چهره ای در فرهنگی در ابراز هیجانات مشاهده شده است مت ساموتوو در یکی از تحقیقات خود از سه گروهاز دانشجویان ( آمریکایی ، آفریقایی ، آسیایی ) درخواست کرده بود که نوع هیجانی را که در تصویر دریافت می کنند نامگذاری و آننها را بر اساس شدت و کندی بگویند بعد از مقایسه پاسخهای دانشجویان تفاوت معناداری در گروههای نژادی در قضا.تهای هیجانی آنها مشاهده شده بود .
بار آن (۱۹۹۷) معتقد است که توانایی های هیجانی با بافت فرهنگی پیوند دارد . نتیجه سخن اینکه صحبت تأثیر ساز ، هوش هیجانی و تأثیر فرهنگ بر این سازه است ، و ما نیاز به تحقیقات هم درون فرهنگی و هم بیشرون فرهنگی بیشتری داریم.

تفاوت با هوش هیجانی
نظریه پردازان هوش هیجانی با دلایل تربیتی و روانی را در تفکیک کرده اند در اول گفتن این نکته ضروری است که در هوش هیجانی اندازه ای از توانایی هستند خود توانایی نظریه پردازان هوش هیجانی معتقدند که به ما می گوید که چکار می توانیم انجام دهیم و این شامل توانایی ما برای یادآوری تفکر منطقی و انتزاعی می شود در حالیکه هوش هیجانی شامل توانایی ما در جهت خوداگاهیهیجانی و اجتماعی می شود و مهارتهای لازم در این حوزه ها اندازه گیری می کنند هوش هیجانی شامل مهارتهای ما در شناخت احساسات خود و دیگران و مهارتهای کافی در ایجاد روابط سالم با دیگران و ضمن مسئولیت پذیری در مقابل خلاقیت با دیگران می باشد . ( گلمن ، ۱۹۹۵ ص ۱۰۱ )

گلمن نیز معتقد است که هوش هیجانی شامل توانایی ها برای حل مشکلات هیجانی ؤ انعطاف پذیری و قبول آن می شود هوش هیجانی به ما می گوید چنانچه در شناخت تواناییهای خود و منتقل شدن بر جایگاه اصلی ما در جامعه چگونه این فرایند را مطلوب و خوشایند سازیم هوش هیجانی دلالت بر بهزیستی فرد دارد .

زمینه های بحث هوش هیجانی
زمانیکه دانشمنان در مورد هوش شروع به تحقیق کردند فقط جنبه های شناختی آنم از ققبیل حافظه و حل مسئله را در نظر قرار دادند ولی در میان این دانشمندان افرادی بودند که زود تشخیص می دادند که جنبه های غیر شناختی هوشی نیز به نوبه خود برای موقعیت مفید هستند برای مثال دیوید کسلر هوش را چنین تعریف کرده است .
ظرفیت فرد برای عمل هدفمندانه کار تفکر منطقی برخورد موثر با محیط پیرامون خویش از همان موقع (۱۹۲۰)
وکسلر به جنبه های غیر شناختی هوشی به اندازه جنبه های شناختی اهمیت داده است و کسلر نیز پیشنهاد داده است برای پیش بینی موفقیت افاد توانایی های غیر شناختی او لازم است و کسلر تنها محققی نبود که عقیده داشت جنبه های غیر شناختی هوشی برای تطبیق و موفقیت لازم هستند رابرت نژندایک یکی از محققین است که در مورد اهمیت هوشی اجتماعی صحبت کرده است مانترو بر این باور بود که یه تنهایی نمی تواند یک پیشبینی کننده خوب برای عملرکد شغل افراد باشند در بهترین شرایط فقط ۲۵ درصد موفقیت افراد را پیش بینی می کند .
یک محقق دیگر پیشنهاد داده است که آزمودنهای شناختی واقع گرایانه است .

۹- کالبد شکافی یک تسخیر هیجانی ۱
۹-۱ مقدمه
در انسان بادامه مغز که از لغت یونانی به معنی بادام گرفته شده است خوشه ای بادامی شکل از ساختارهای به هم پیوسته ای است که در بالای ساقه مغز ، نزدیک انتهای حلقه لیبیک قرار گرفته است درهر یک از دو نیمکره مغز یک بادامه قرر دارد که در طرفین سر جای گرفته اند بادامه مغز انسان در مقایسه با نزدیکترین بستگان تکامل آن یعنی نخستینها تا حدودی بزرگتر است .
هیپو کامپ بادامه مغز دو قسمت مهم « مغز بویایی ) اولیه بودند که در جریان تکامل موجب پیدایش قشر مخ و سپس قشر تازه مخ گردیدند .
هنز هم این ساختارهای لیمپیک اثر مارهای مربوط به یادگیری و به خاطر سپاری را انجام می دهند متخصص با دامه مغز در مسائل هیجانی است هرگاه با دامه مغز از سایر قسمتهای مغذ جدا شوند بدین می انجامد که فرد به ناتوانی چسمگیری در سنجش معنای هیجانی وقایع دچار شود گاهی به این و منعیت « کوی عاطفی » می گویند .
بادامه به عنوان مخزن خاطرات هیجانی عمل می کند و از همین رو اهمیت دارد . زندگی بدون بادامه مغز زندگی ای عادی از معنای شخص است .
فقط عاطفه نیست که با بادامه مغز وابسته است تمام هیجانهای انسان به آن بستگی دارد . حیوانهایی که بادامه مغزشان برداشته شده یا پیوند هایش قطع شدده است فاقد ترس و خشم هستند میلی به رقابت و همکاری ندارند در این حیوانها هیجان کم اثر است یا از بین می رود ترشه اشک که نشانه ای هیحانی و مختص نوع بشر است بوسیله بادامه مغز و ساختاری نزدیک آن به نام شنج کمربندی ۱ تحریک می شود . و در آغوش گرفتن نواش کردن یا آرام کردن شخص گریان به هر نحو ممکن تسکین این بخشهای مغز می شود و هق هق گریه خود را متوقف می سازد .

ژوزف لودو ۲ عصب شناسی مرکز عصبی دانشگاه نیویورگ اولین کسی بود که نق محوری بادامه مغز را در مغز هیجانی کشف نمود لودو از زمره عصب شناسی جدیدی محوری بادامه مغز را در مغز هیجانی کشف نمود لودو از زمره عصب شناسی جدیدی است که روش هما و تکنولوژی را در مغز نوآورانه ای به کار گرفت تا در نقشه بداری از مغز به هنگام فعالیت به موارد جزیی تحقیقی دست یابند که قبلاً نا شناخته بوده اند و به همین خاطر توانستند در زمینه رمز گشایی اسراری بپردازند که نسل های پیشین دانشمندان آنها را غیر قابل دستیابی می دانستند .

۹-۲- سیستم ارتباط عصبی :
زمانی که احساسات تکانشی بر عقل غلبه کند – اساسی بودن نقش تازه کشف شده بادامه مغز جلوه گر می شود علائمی از حواس به بادامه مغز می رسد و او را وا می دارد تا هر تجربه ای را به دقت موشکافی کند و مشخص سازد که آیا تجربه ناراحت کننه است یا خیر بادامه مغز را در حیات روانی در موقعیت قدرتمندی قرار می دهد چیزی شبیه به یک نگهبان روانی ، که هر موقعیت و هر ادراکی را با این پرسش ابتدایی بررسی می کند که آیا من از این موقعیت نفرت دارم آیا به من آسیب می رساند ؟
از آن می ترسم که در صورتی که چنین باشد یعنی در شرایط موجود پاسخ این سوال به هر نحو مثبت باشد بادامه مغز بلافاصله مانند یک سیستم ارتباط عصبی واکنش نشان می دهد پیامس حاکی از بحرانی بودن شرایط در به تمام قسمت های مغز ارسال می کند .
در ساختمان مغز جایگاه بادامه شبیه به سازمان اعلام خطر است که هر گاه سیستم ایمنی خانه علائمی حاکی از وجود مشکل را مخابره می کند اپراتورهای آن بر ارسال پیامهای اضطراری به آتش نشانی پلیس و همسایه در حال آماده باش هستند .
زمانیکه زنگ خطر مثلا ترس ، به صدا در می آید بادامه پیامهای اضطراری را به تمام قسمتی های اصلی مغز مخابره می کند و موجب ترشح هورمونهای جنگ و گریز می شود مراکز مخصوص حرکت کردنرا بسیج می کند و سیستم قلبی و عروقی ، عضلات ، و احشاء را فعال می سازد و سایر مدارهای بادامه مغز علایمی مخابره می کنند که باعث ترشح اضطراری هرمون نورایی نفرین می شود که در نتیجه آن ، میزان آمادگی واکنش در مناطق کلیوی مغز افزایش می یابد از جمله مناطقی که حواس را گوش به زنگ تر می کنند و در واقع مغز را برانگیخته نگاه می دارد علایمی دیگر از بادامه مغز به ساقه مغز پیام می دهند تا حالت ترس را در چهره ایجاد کند ، حرکات با مربوط دیگری را که عضلات در حال انجام آنند متوقف می سازد ضربان قلب و فشار خون را افزایش می دهد و تنفس را کند می کند و عضلات را برای نشان دادن واکنش مناسب آماده می سازد در همین زمان ، سیستم های حافظهه قشر مخ را زیرورو می شوند تا هر اطلاعاتی که با وضعیت اضطراری جاری مربوط باشند استخراج کنند و این کار را مقدم بر هر فکر دیگری انجام می شود . ( دانیل گلمن ، ۱۳۸۰ ، ص ۴۱ )

۹-۳- قراول هیجانی :
لو یکی از مؤثرترین کشف های علمی درباره هیجان ما در دهه گذشته نشان داد که ساختمان مغز بدامه آن موقعیتی ممتاز همچون یک قراول هیجانی است که می تواندمغز را تحت کنترل خود در آورد تحقیقات او نشان داد که علائم حسی که از چشم یا گوش صادر می شود ابتدا با تالاموس ارسال می شود به قشر تتازه مخ یعنی مغز منعکس می شود اینگونه انشعاب به بادامه مغز اجازه می دهد تا قبل از قشر تازه مخ شروع به پاسخدهی کند ، یعنی اطلاعات را قبل از ادراک کامل و عرضه بهترین پاسخ ممکن ، از چندین سطح از مدارهای مغز جمع آوری کند .
دیگاه رایج در علم عصب شناسی اینو بوده که چشم و گوش و دیگر اندامهای حسی علایمی را به تالاموس و از آنجا این علایم بهمین شکالی که اشیاء را ادراک می کنیم کنار هم قرار داده می شود علایم بر حسب معنای آنها دسته بندی می وند تا مغز بتواند شی را شناسایی کند و بفهمد حضورش به چه معناست نظریه قدیمی بر آن است که علایم از قشر تازه مخ به مغز لیمبیک فرستاده می شوند و از آنجا پاسخ مناسب از مغز صادر می شود و به سایر قسمت های مغز و بدن می رسد .

روش کار در غالب اوقات همین است اما لود و علاوه بر آن دستهاز رشته های عصبی را کشف کرد که مساقیماً از تالاموس به بادامه مغز می روند این گذرگاه کوچک تر و کوتاهتر که چیزی شبیه یک کوچه میانبر عصبی است و به بادامه مغز اجازه می دهد که برخی داه ها را مستقیماً از حواس دریافت کند این کشف ، این نظریه را که بادامه مغز برای تنظیم واکنش های هیجانی خود باید صرفاً بر علایم ارسالی قشر تازه مخ اتکا کند ، منسوخ کرده است بادامه مغز می تواند از طریق این مسیر اصطراری به محض اینکه یک مدار انعکاس موازی میان بادامه مغز و قشر تازه مخ بوجود می آید ، پاسخی هیجانی را به راه اندازد . بادامه می تواند ما را وادار کند برای دست زدن به کاری از جا بجهیم .

در حالیکه قشر تازه قدری آرام تر اما کاملاً آگاهانه تر برنامه سنجیده خود را برای واکنش نشان دادن آشکار می کند .
بادامه مغز می تواند خاطرات و مجموع پاسخ هایی را در خود جایی دهد ، که بدون درک کامل علت ، آنها را انجام دهیم و این بخاطر وجود راه میان بر میان تالاموس و بادامه مغز است که کاملاً قشر تازه مخ را دور می زند .
به نظر می رسد که هیپوکامپ ۱ که مدتها ساختار اصلی دستگاه لیمبیک محسوب می شد ، وظیفه اش بیشتر ثبت و فهم الگوهای ادراکی است تا عرضه واکنش های هیجانی ، سهم اصلی هیپوکامپ آن است که حافظه ای تحقیق و روشن از بافت اشیاء پدید می آورد که برای معنای هیجانی حیاطی است هیپوکامپ حقایق صرف را به خاطر می سپاد بادامه مغز چاشنی هیجانی آن حقایق را در خود نگاه می دارد اگر هنگام سبقت گرفتن از ماشین در جاده با اندک فاصله ای از برخورد با ماشینی که از روبرو می آمد ، جان به در برده باشیم هیپوکامپ جزئیات حادثه ، همچون عرض جاده ای که روی آن بوده ایم همارهانمان و شکل ماشین مقابل خود را حفظ می کند .
تحقیقات دیگر نشان داده که در چند میلونیم ثانیه پس از ادراک چیزی نه فقط به طور نا خود آگتاه آن را درک می کنیم بلکه مشخص می کنیم که آن را دوست داریم یا نه «ناخوداگاه شناختی» نه فقط هویت آنچه را می‌بینمی بلکه عقیده مان درباره آن را نیز به هوشیاری عرضه می کند هیجانهای ما ذهنی متعلق به خود دارند ذهنی که دیدگاهشان می تواند از فکر خرد گرا کاملاً مستقل باشد .

۹-۴- متخصص حافظه هیجانی :
آن عقاید ناهشیار که گفتیم خاطرات هیجانی ما هستند و مخزن آنها بادامه مغز است اکنون به نظر می رسد که تحقیقات لودورد دیگر عصب شناسای به این نکته رسیده است که مغز برای ثبت خاطرات هیجانی که از قوت ویژه ای برخوردار باشند از روش ساده اما زیرکانه استفاده می کند . همان نظام های هشدار دهنده عصبی شیمیایی که بدن یا گریز نشان دهد آن لحظه را نیز بروشنی در حافظه ثبت می کند تحت شرایط استرس زا عصبی که از مغز به غدد فوق کلیوی کشیده شده موجب ترشح هرمونهای اپی نفرین و نوراپی نفرین می گردد که در تمام بدن انتشار می یابد و آن را برای مقابله با شرایط اضطراری آماده می سازد این هرمونها گیرنده های موجود بر روی عصب واگ (عصب ریوی – معدی ) را بکار می اندازند عصب واگ علاوه بر اینکه حامل پیامهای مغز برای تنظیم فعالیت قلب است علایمی را که اپی نفرین و نوراپی نفرین به راه انداختند نیز به مغز باز می گرداند بادامه مغز عمده ترین پایگاهی است که این علایم به آنجا می روند این علایم نورون های بادامه مغز را فعال می کنند تا علایمی به سایر مناطق مغز ارسال کنند تا حافظه را برای ثبت آنچه در حال وقوع است تقویت نمایید . به نظر می رسد که تحریک بادامه مغز اکثر لحظات برانگیختگی هیجانی را با قوت افزونی تری در حافظه ثبت می کند به همین دلیل است که مثلاً به یاد داریم که در اولین قرار ملاقات با همسرمان به کجا رفتیم یا اینکه در لحظه شنیدن خبر انفجار سفینه فضایی چلنجر در حال انجام چه کاری بوده ایم .
هر چه تحدید باامه مغز شدیدتر باشد ثبت خاطره دقیقتر است رویدادهایی که بیش از دیگر روویدادها در زندگی موجب ترس یا هیجان شدید شده باشند در ضمره خاطرات فراموش نشدنی ما قرار دارند این بدان معناست که در عمل مغزها دو نظام حافظه دارند یکی برای رویدادهای معمولی ، و دیگری برای رویدادهای سرشار از هیجان مسلماً وجود نظامی ویژه برای ثبت خاطرات هیجانی در روند تکامل منطقی عالی داشته باعث گردیده است حیوانات به خصوص از آنچه آنها را تهدید یا ارضاء کرده است خاطره روشنی به ذهن بسپاند اما امروز این خاطرات هیجانی ممکن است ما را به راه خطا بکشاند .

۹-۵- هماهنگی فکر و هیجان
پیوندهای میان بادامه مغز از ساختار لیمبیک وابسته به ان و قشر تازه مخ کانون راهبردهای هماهنگ کننده میان قلب و سر یا تفکر و احساسات است با این مدار بندی می توان روشن ساخت که چرا هیجان ما هم در اتخاذ تصمیمهای عاقلانه هم در داشتن تفکر روشن تا به این حیاتی اند اگر قدرت هیجان ما را سلب کنیم خود تفکر نیز مختل می گردد .
عصب شناسان برای حافظه ای که واقعیات ضروری را برای انجام تکلیف با حل مشکلی خاص در ذهن نگاه می دارد . اصلاح « حافظه فعال ، را بکار می برند اعم از جنبه های در زهن نگاه داشتن اجزای مسئله ای استدلالی در سر جلسه امتحان » منطقه ای از مغز که مسئول « حافظه فعال » اسن فشر پیش پیشانی ۱ است اما وجود مدارهای میان مغز لیمبیک و قطعات پیش پیشانی به این معناست که علایم حاکی از هیجان شدید مانند اضطراب خشم یا امثال آن می توانند موجب ایستایی گردند اگر فعالیت این قطعه را مختل کنند ناراحتی هیجانی مدام می تواند موجب نقبض توانایی های فکری کودک گردد وظرفیت یادگیری او را به کار بیندازد .
این نقایص اگر هم بسیار ضعیف باشند از طریق آزمونها هوشی معلوم نمی شوند اما خود را در مقیاس های هدفدارتر عصب – روان شناختی و نیز بی قراری و تکانشوری مداوم کودک نشان می دهد برای مثال در تحقیقی از دانش آموزان پسر مدارس ابتدایی که نتایج هوشهبر بالاتر متوسط ، اما نتایج درسی شان ضعیف بوده از طریق ازمونهای عصب روان شناختی مشخص گردید که کارکرد قشرپیشانی آنها آسیب دیده است .

به علاوه آنها تکانشی ، مضطرب و معمولاً خرابکا و دچار مشکل بودند که این نشانگر عدم کنترل قشر پیش پیشانی بر خواسته ها و امیال دستگاه لیمبیک آنهاست این کورکان به رقم داشتن توان فکری فرا.ان بیشاز سایرین در معرض خطراتی همچون شکست تحصیلی – الکلیسو و بزهکاری قررار دارند به این دلیل که توانایی فکری آنان ناقص است بلکه به این خاطر که کنترل آنها بر روی زندگی هیجان شان آسیب دیده است .
مغز هیجانی که کاملاً مستقل از آن مناطق قشری است که آزمون های هوشی با آنها سر و کار دارند هم خشم و شفقت را در کنترل خود دارند تجارب دوران کودکی به این مدارهای هیجانی شکل می دهند .
نقش هیجانی راحتی در عقلانی ترین تصمیم گیری خای خود نیز مشاهده می کنیم .
دکتر آنتونیو داماسیو عصب شناس دانشگاه پزشکی دانشگاه پزشکی دانشگاه آیوا ، تحقیقات دقیق انجام داده است تا معلوم کند بیماران که دچار ضایعه مدار بادامه مغز شده اند دقیق چه جنبه های از حیات ذهنی اشان آسیب دیده است نحوه تصمیم گیری آنان بسیار اشتباه است با وجود این در توانایی های هوشی صحیح و سالم ، در کار و زندگی شان تصمیمات ناگواری اتخاذ می کنند و حتی گاهی اوقات ممکن است تصمیماتی بسیار ساده از قبیل قرار ملاقات گذاشتن نیز ذهنشان را مدت های طولانی به خود مشغول کند .
به اعتقاد داماسیو دلیل تصمیم گیری این دست که آنها به آموخته های هیجانی اشان دسترسی ندارند مدار قطعه پیش پیشانی با دامه به عنوان نقطه تلاقی فکر و هیجان هرگاه خزانه خوش آمدن ها به آمدن ها است که در طول زندگی امان کسب می کنیم چنانچه ارتباز میان بادامه مغز با حافظه هیجانی قطع شود ، هر قدر هم قشر تازه مخ بر فکر فرو رود باز هم واکنش های هیجانی که با گذشته پیوند خورده اند به راه نخواهند افتاد همه چیز رنگ خنثی ای یکنواختی به خود می گیرد در چنین حالتی هیچ محرکی خواهفردی عزیر یا فردی نفرت انگیز باشد دیگر نه توجهی به خود جلب می کند و نه تنفری بر می انگیزند این بیماران تمام آن درسهای هیجانی را فراموش کرده اند زیرا دیگر به ادامه مغز یعنی جایی که آنها را ذخیره کرده اند دسترسی ندارند .

۱۰- مختصری درباره بهداشت روانی :
اگرچه از تاریخچه بهداشت روانی در ایران اطلاعات کافی در دسترس نیست ولی از مدارک ناکافی بدست آمده و با توجه با اعتقادات مذهبی ، سنت و علمی آن زمان در کشورهای ایران و عربی می توان قبول کرد که رفتار یا بیماران روانی به محو مطلوب انجام می شود و از زمانهای قدیم معلمخایی برای نگهداری بیماران روانی وجود داشته است اکثر تصورها این است اکثر تصورها این است که علوم پزشکی یونان در نگرش کشورهای عربی زبان و ایران تأثیر گذاردهولی شواهد وجود داشته و از کتابهای یونانی حتی به صورت ترجمه در این مدرسه استفاده می شد .
از زمان ساسانیان در جندی شاپور اهواز برای بیماران روانی مکان بخصوصی ترکیب یافته و در قرن هشتم چندین بیمارستان در بغداد وجود داشته است که از پرشکان حاذق در اسلام ابو علی سینا و نیز مانند زکریای رازی برای بیماران روانی که آنها را هر مریض های دماغی نیز میگفتند دستورات دارویی تجویز می کرد ابوعلی سینا برای درمان بیماران روانی عقیده به تلقین داشت و به عقیده اکثر مورخان به پیوند اعصاب را برای اولین بار عرضه کرده است از تألیفات او می توان به کتاب قانون که معرفیت جهانی دارد اشاره کرد که در این کتاب فصولی برای بیماران روانی وجود دارد که تا چند قرن در کتب اروپاییچنین چیزی ه بشخ نمی خورد و همچنین در کتاب (شفا) که مربوط به فلسفه است درباره مزاجها آنها را به چهار نوع ملانکولی دموی صفرایی ، بلغمی ، یودایی ، اشاره کرد ابعاد سرشتی در سایت پاتولوژی بیماران داشته است حدود دو دهه قبل برای اولین بار نخستین کتاب بهداشت روانی توسط دکتر سعید شاملو به رشته تحریر درآمد در این زمان در ایران تنها عده محدودی نسبت به این موضوع بسیار مهم توجه ، علاقه و یا اطلاعات دقیق و صحیحی داشته اند و مسئله بهداشت روانی نه تنها مطرح نبود بلکه حتی از سوی مسئولان و متخصصان به درمان

بیماران روانی که به سبب مشکلات فردی و اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرند .
در سالهای اخیر در کشور ایران مانند سایر کشورهای جهان علاقه مخصوص هم از طرف مقامات دولتی و هم از جانب مردم به امر بهداشت روانی نشان داده است اگر چه هنوز مدت زمانی از توجه علاقه نگذشته ولی اثرات آن در بهبود اوضاع بیمارستانها و بکاربردن روشهای صحیح در پیشگیری مشاهده می گردد تأثیر وقایع مهم زندگی بر سلامی بارها و به دفعات نشان داده شده است .

۱۱- تعریف مفاهمی بداشت روانی :
فرهنگها ، سازمانها ، مکاتب روانشناسی در تعریف بهداشت روانی مفاهیم مختلفی بکار می روند فرهنگ بزرگ لاروس ، بهداشت روانی را چنین تعریف می کنند استعداد روانی برای هماهنگی ، خوشایند و مؤثر کارکردن برای موقعیتهای دشوار ، انعطاف پذیر بودن و بازیابی تعادل خود توانایی داشتن .
سازمان جهان بهداشت روانی را چنین تعریف می کند .
« بهداشت روانی در مفهوم کلی بهداشت جای میگردد بهداشت روانی یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی ، روانی و جسمی در یک تعاریف همانطور ، که ملاحظه می شود سازگاری با محیط اهمیت زیادی دارد .
شخصی که بتواند با محیط خود و اعضای خانواده و همکاران و به طور کلی اجتماع خوب سازگار شود از لحاظ بهداشت روانی به هنجار خواهد بود و این شخص با تعادل روانی رضایت بخش پیش خواهد رفت ، تعارض های خود را با دنیای بیرون و درون حل خواهد کرد و در مقابل ناکانی های اجتناب پذیر زندگی مقاومت خواهد داشت اگر کسی توان این کارها را نداشته باشد در نتیجه با محیط خود به شیوه نا مناسب و دور از انتظار برخورد کند از نظر روانی بیمار محسوب خواهد شد زیرا با این خطر روبرو خواهد بود که تعارضها حل نشده خود را بصورت نوروز اختلالات خفیف رفتاری ، نشان دهد و به شخص نو روتیک تبدیل خواهد شد . بنابراین بهداشت روانی مردم از اهمیت بسازی برخوردار است و به همین دلیل امروز جوامع مختلف بسیج شده اند تا سیاستهای مربوط به بهداشت روانی و پیش بینی بیماران روانی را سازمان دهند .

 

سلامت روان عبارتست از :
برخورداری از شخصیت خوش آیند و توانایی گرد آمدن
شخصی که احساس خوشبختی می کند و درباره خویشتن احساسات خوبی دارد و در زندگی می برد .
شخصی که خود را مسئله زندگی روابط خود می داند .
شخص که می تواند با امور زندگی و محیط سازگار شود .
شخصی که می تواند از گذشته اش یاد بگیرد . ( شعاری نژاد ، ۱۳۷۱ ، ص۴۱)

۱۲- صلامت روان از نظر آلپورت :
گوردن آلپورت یکی از نخستین روانشناسایی بود که توجه خود را به شخصیت سالم معطوف دانست از نظر وی افراد سالم در سطح معتدل و آگاهی عمل می کنند ، از قید و بندهای گذشته آزادند از نیروهایی که آنها را هداست می کنند همدفها و انتظارهایی است که از آینده دارند آلپورت از افراد برخوردار از سلامت روان به عنوان انسان بالغ یاد می کند و برای آن هف ذکر می کند که عبارتند از :
گسترده مفوم خود ، ارتباط صمیمانه با دیگران ، امنیت عاطفی ، ادراک واقع بینانه و مهارت در وظایف ، عینیت بخشیدن به خود و وظیفه یگانه ساز زندگی به نظر آلپورت هرچه شخص با فعالیتهای مردم و اندیشه های متنوع در ارتباط باشد سلامت روانی بیشتری دارد شخص سالم می تواند به پدر و مادر فرزندان همسر یا دوستان نزدیکش صمیمیت نشان دهد تصور شخس نسبت به خود و نیز از اهمیت زیاد برخوردار است.
نکته مهم اینکه خود را با تمام کمبود و نقاط مثبت آن مورد قبول واقع شود و هر چه شخص را واقع بینی به خود بنگرد سلامت روانی او بیشتر است آلپورت خصیصه امنیت عاطفی را با ناکامی خوانده است اشخاص سالم ، موانع را تحمل می کنند تسلیم ناکامی نمی شوند بلکه برای هدفها یا هدفهای دیگری که جایگزینی هدفهای پیشین ساخت اند شیوه های متفاوتی که از ناکامی کمتری برخوردار باشند بکار می گیرند .
شخصیت سالم و بالغ شخصیتی است که بتواند عینیت خود را نشان دهد و خود را بهتر بشناید انسانی که به مرتبه برتری از بصیرت نفس رسیده باشد صفت منفی خود را به دیگران فرا نمی افکند .
آلپورت ضمن تأکید مراتب کار معتقد است که حس تعهد اشخاص سالم به اندازه ای نیرومند است که وقتی سرگرم آثار خود می شوند می توانند هر گونه مکانیسم دفاعی با سائق مربوط به من را نادیده انگارد . در این رابطه جمله زیر را از یک پزشک نقل کرده است تنها راه دوام آوردن زندگی دانستن وظیفه ای برای به انجام رساندن است تصور آلپورت از شخصیت سالم جنبه دیگری نیز دارد که شاید خلاف انتظار به نظر برسد هدفهایی که شخص سالم آرزو می کند در نهایت دست یافتنی است به نظر آلپروت شخصیت سالم بدون داشتن آرزوها و جهتی به سوی آینده نا میسر است .

۱۳- سلامت روان از نظری رل راجرز از یک فرم :
به نظر راجرز اساسی ترین انگیزه ، رفتار آدمی است مهمترین مفهوم در نظریه وی خویشتن است که شامل افکار ، ادراکات و ارشهای است که من را تشکیل می دهد این خویشتن ادراک شده بر ادراک فرد از جهاتی بر رفتار او تأثیر می گذارد . در نظر راحرز در رابطه با خود پنداره خویش است که فرد دست به ارزیابی تجربه های می زند و یک فرد سازگار و سالم خود پنداره آرمای دارد . هرچه خویشتن آرمانی به خویشتن واقعی نزدیکتر باشد فرد راضی تر خواهد بود ولی فاصله زیاد بین این دو به نارضایتی و نا خوشنودی منجر می شود . راجر برای روان سالم از خود پنداری مثبت و یالم سخن به میان می آورد و خصایص زیر را بر می شمرد :

پذیرش احساسات
عزت نفس
ارتباط خوب با دیگران
زندگی کامل در زمان حال
ادامه و یادگیری چگونه آموختن
توانایی تصمیم گیری
خلاقیت ( شعاری ۱۳۷۱ ، ص ۶۱ )
از این نظریه دانان مزوم نخستین نظریه دانی است که سلامت روان را با خوشبختی برابر می داند خوشبختب بخش و جدایی ناپذیر شخصیت یالم است و نه محصول جنبی و تصادفی و حتی موجب اعتلا به یطوح عالی تر با روری می شود خوشبختی چنان بخش از زندگانی سالم است که می توان آن را گواهی بر میزان سلامت روانی که شخص جوان دست یافته است پنداشت .
مردم شخصیت انسانی را بیشتر محصول فرهنگ می داند و در نتیجه به اعتقاد وی سلامت روان بیش از آنکه امری فردی باشد مسئله ای اجتماعی است . ( خوشدل ، ۱۳۶۹ ص ۳۹ )

۱۴- ملاکهای مهم از نظر فیشن :
عبارتست
شناخت خود و محیط
استقلال فردی
رفتار بهنجار و منطبق با معیارهای جامعه
پکپارچگی شخصیت
او معتقد است انسان موجودی اجتماعی است که برای سلامت روان و جسم خویش به همنوع وابستگی کامل دارد . ( قرچه . ۱۳۷۰ ، ص ۷۰ )

۱۵- عوامل مؤثر بر بهداشت روانی
بنابر تعریفی ساده تمام خصایص رفتاری فرد که موجب امتیاز او از دیگران می شوند شخصیت او را تشکیل می دهد وجود این خصایص در شکل دهی رفتار فرد نقش بسیزایی دارد .
از این روست که بین شخصیت فرد و بهداشت روانی او رابطه بسیار قوی وجود دارد . عوامل مؤثر در بهداشت روانی را می توان به دو دسته عوامل فردی و عوامل اجتماعی تقسیم کرد .

۱۴- ملاکهای مهم از نظر فیشن :
عبارتست
شناخت خود و محیط
استقلال فرددی
رفتار بهنجار و منطبق با معیارهای جامعه
یکپارچگی شخصیت
او معتقد است انسان موجودی اجتماعی است که برای سلامت روان و جسم خویش به همنوع وابستگی کامل دارد . ( قرچه . ۱۳۷۰ ، ص ۷۰ )

۱۵- عوامل مؤثر بر بهداشت روانی
بنابر تعریفی ساده تمام خصایص رفتاری فرد که موجب امتیاز او از دیگران می شوند شخصیت او را تشکیل می دهد وجود این خصایص در شکل دهی رفتار فرد نقش بسیزایی دارد .

از این روست که بین شخصیت فرد و بهداشت روانی او رابطه بسیار قوی وجود دارد . عوامل مؤثر در بهداشت روانی را می توان به دو دسته عوامل فردی و عوامل اجتماعی تقسیم کرد .
عوامل فردی :
تأمین نیازهای جسمانی :
بهداشت روانی مستلزم به بها دادن به تأمین نیازهای اولیه انسانی همچون آب ، غذا ، و… است به هم خوردن تعادل بدنی به عنوان یک خطر برای موجود زنده و موجب اختلال در بهداشت روانی خواهد شد .

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.