مقاله شش سیگما و مدیریت کیفیت جامع در بستر فلسفه تولید ناب


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله شش سیگما و مدیریت کیفیت جامع در بستر فلسفه تولید ناب دارای ۱۸ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله شش سیگما و مدیریت کیفیت جامع در بستر فلسفه تولید ناب  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله شش سیگما و مدیریت کیفیت جامع در بستر فلسفه تولید ناب،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله شش سیگما و مدیریت کیفیت جامع در بستر فلسفه تولید ناب :

شش سیگما و مدیریت کیفیت جامع در بستر فلسفه تولید ناب

چکیده :
افزایش روز افزون رقابت در بازار جهانی ، مدیران واحدهای اقتصادی را ناگزیر به تولید محصولات با کیفیت بالا ، ارائه خدمات مناسب به مشتریان در کوتاه ترین زمان و با کمترین بهای تمام شده نموده است به عبارتی دستیابی به این سه هدف یا همان مثلث بقاء سازمان، لازمه ماندگاری در بازار رقابت جهانی است. استفاده از روش‌های نوین مدیریت از قبیل شش

سیگما و مدیریت کیفیت جامع در بستر تفکر ناب در یک سازمان فراهم کننده شرایط تولید محصولاتی در راستای دستیابی به مثلث بقاء سازمان است. در مقاله حاضر ابتدا به معرفی فلسفه تولید ناب و تکنیک های شش سیگما و مدیریت کیفیت جامع پرداخته شده و در ادامه ارتباط مفهومی، ساختاری و عملی بین آنها بیان شده و در نهایت به نتیجه‌گیری اجمالی در خصوص پیامدهای بکار گیری توأمان این روش ها اشاره شده است.

 

لغات کلیدی : فلسفه تولید ناب، شش سیگما، مدیریت کیفیت جامع

مقدمه :
در قرن بیستم میلادی جهان شاهد دو انقلاب عظیم در صحنه تولید محصولات بوده است . اولین انقلاب را پس از جنگ جهانی اول هنری فورد و آلفرد اسلون پی ریزی کردند که منجر به ظهور تولید انبوه و پایان عصر تولید صنعتی شد و انقلاب پایانی این قرن توسط تاییچی اونو در شرکت خودروسازی تویوتا صورت گرفت که با محوریت حذف اتلاف ها ، اتمام عصر تولید انبوه و رویش فلسفه تولید ناب را در پی داشت . فلسفه تولید ناب بر پایه حذف هرگونه اتلاف منابع و ایجاد خلاقیت برای سازمان بنا شده است. فلسفه تولید ناب نگرشی برای افزایش بهره‌وری ، ارزش آفرینی پیوسته و کاهش اتلاف منابع است و به بیان دیگر عبارتست از حداکثر کردن کارایی عملکرد ، حداکثر کردن ارزش محصول یا خدمت نهایی و کاهش اتلاف منابع. فلسفه تولید ناب با حداقل منابع و تجهیزات در زمان به حداکثر کردن نتایج می‌اندیشد. به طور خلاصه تولید ناب به معنی کنترل منابعی است که نیاز مشتری می‌باشند که این کنترل همراه با کاهش ضایعات است(صفار، ۱۳۸۷). اصول بنیادی ارزش آفرین در فلسفه تولید ناب به هدف ایجاد تناسب برای تولید و توزیع مناسب طراحی شده است.
این اصول پنج گانه به صورت دانشی کلی عبارتند از (اندرسون و همکاران ، ۲۰۰۶):
درک ارزش از دید مشتری : یعنی درک موضوعاتی که برای مشتری ارزش دارند.
تحلیل جریان ارزش : به جهت ارزیابی جریانها و تغییر یا حذف جریان های فاقد ارزش افزوده.
جریان : تمرکز بر ساماندهی جریان مستمرفروش از طریق برنامه ریزی در زنجیره تولید یا تأمین کالا.
کشش : مدیریت زنجیره تأمین و تقاضای کالاهای تولیدی .
پیگیری کمال : حذف عناصر بدون ارزش افزوده از طریق بهبود مستمر.
واژه ناب و اصول ناب اولین بار توسط ومک و جونز پس از سالها تجزیه و تحلیل موفقیت‌های شرکت‌های ژاپنی در کتابی با عنوان تفکر ناب در سال ۱۹۸۹ بیان شد. در نگرش ناب ، مدیران ارشد کارخانه با یک دید سیستمی با مسائل برخورد می‌کنند به طوری که در تلاش اند تا یک رابطه دو سویه در تمام زمینه ها بر قرار کنند.

 

شش سیگما :
شرکت موتورولا اولین شرکتی بود که در دهه ۱۹۹۰ شش سیگما را اجرا نمود. این شرکت برنده جایزه ملی کیفیت شد . یکی از نوآوریهای موتورولا اجرای موفقیت آمیز برنامه شش سیگما بود. ماهیت شش سیگما توانایی بررسی شکاف بین تولید و نیاز مشتری است. در اصل شش سیگما آرمان و هدفی است که سازمان را در جهت این نگرش سوق می‌دهد که انجام کار بی‌عیب و نقص را به شکل فرهنگ کاری خود درآورد (شاهین و احمدی، ۱۳۸۷).

شش سیگما به عنوان یک فرآیند به شرکت‌ها القاء می کند که خط عملیاتی خود را طراحی و کنترل نمایند و به صورت روزمره راه کارهایی را برای حداقل کردن ضایعات و افزایش رضایت مندی مشتری ارائه نمایند. هدف اصلی، کاهش انحرافات تولید محصولات و خدمات جهت افزایش رضایت مندی مشتری است. اهداف برنامه شش سیگما عبارتند از : بهبود رضایت

مشتری، کاهش زمان سیکل تولید، کاهش ضایعات. بهبود در هر یک از این اهداف باعث صرفه‌جویی قابل ملاحظه‌ای در هزینه و همچنین حفظ مشتریان ، تسخیر بازارهای جدید ، خوشنامی به علت تولید محصولات و خدمات مناسب می‌شود. پیام حقیقی شش سیگما چیزی فراتر از آمار است . اساساً سه گروه از شش سیگما منتفع می شوند(شاهین و احمدی، ۱۳۸۷) :

۱ مشتری : که خدمات با ثبات‌تر و بهینه یا محصول و پشتیبانی فنی بهتری دریافت می‌کند.
۲ سازمان : که در آن صرفه جویی بسیار زیاد ( به علت سازگارتر شدن عملیات )و اثر بخشی بیشتر( که منتج به کسب سهم بیشتر از بازار و رضایت سهامداران می‌شود) اتفاق می افتد .

۳ کارمندان: که در مواجه با عملیات کار آمدتر شده و رضایت بیشتری از کار خود پیدا می‌کنند.
نهایتاً شش سیگما نه تنها فرآیند را بهبود می‌بخشد بلکه اثربخشی تفکر و روش های آماری را در سازمان افزایش می‌دهد. از این رو دو روش بهبود در شش سیگما وجود دارد یکی برای فرآیند موجود و دیگری برای فرآیند جدید. روش نخست برای بهبود فرآیند موجود به پنج قسمت به شرح زیر تقسیم می‌شود (اندرسون و همکاران، ۲۰۰۶) :
۱ تعریف : معین کردن اینکه فرآیند نیازمند بهبود است یا محصول.

۲ اندازه‌گیری : شناسایی عناصر کلیدی که تأثیر بیشتری بر فرآیند دارند و چگونگی اندازه‌گیری آنها.
۳ تجزیه و تحلیل : تحلیل عناصری که نیاز به بهبود دارند .
۴ بهبود : طراحی و اجرای راه حل های مؤثر و تحلیل هزینه منفعت برای معرفی بهترین راه حل.
۵ کنترل : بازبینی فرآیند که به صورت موفق اجرا شود و از اجرای آن در تمام اوقات مطمئن شویم.
مدیریت کیفیت جامع :
کیفیت مسئله بسیار مهمی است که برای سالیان متمادی در اکثر کشورهای جهان مطرح بوده که تمرکز اولیه آن برکنترل کیفیت و سپس بر روی تضمین کیفیت است. از مدیریت کیفیت جامع تعاریف متفاوتی ارائه شده که به رغم ناهمگونی، از نظر اهداف بلند مدت و روش‌های دستیابی به آن اتفاق نظر وجود دارد . مدیریت کیفیت جامع نه تنها بر کنترل کیفیت در تمام مراحل تولید تأکید دارد، بلکه کیفیت در مراحل ساخت قطعات و نیاز مشتری پس از فرآیند فروش را نیز مدنظر قرار می‌دهد.
هدف اصلی مدیریت کیفیت جامع آن است که هزینه‌های قصور داخلی را از راه حرکت به سمت هدف کاهش ضایعات تا سطح صفر، کلاً حذف نماید. این هزینه‌ها در بعضی از شرکت‌ها به قدری زیاد است که با صرفه جویی آن می‌توان کل هزینه‌های استقرار مدیریت کیفیت جامع را جبران کرد . فلسفه وجودی مدیریت کیفیت جامع، پاسخ گویی به فرهنگ سازمانی و استفاده از کیفیت به عنوان متغیر راهبردی و کلیدی فعالیت‌های اقتصادی است. یکی از ابعاد و شاید بهترین بعد مدیریت کیفیت جامع عبارت است از تطابق با نیازهای مشتری تا جایی که معتقد باشد کالایی که نیازهای او را تأمین می کند، کالایی با کیفیت است(ناصر آبادی، ۱۳۸۹). نهایتاً می‌توان کاستن از هزینه و زمان و تصمیم‌گیری صحیح در راستای دستیابی به اهداف رقابتی را بیانگر چرایی انجام مدیریت کیفیت جامع دانست. کنترل کیفیت جامع شامل فعالیت‌های سازمان داده شده کایزن است که با مشارکت کلیه کارکنان شرکت و در سطحی فراگیر و گسترده در پی ایجاد بهبود مستمردرعملکرد شرکت در تمامی بخش‌ها و قسمت های مختلف است. مدیریت کیفیت جامع جنبشی است که بر بهسازی عملکرد مدیریت تمرکز یافته و شامل مولفه های زیر است:

تضمین کیفیت
کاهش هزینه‌ها
حفظ سهم بازار
رعایت دقیق برنامه زمانی تحویل کالا
ساخت تولیدات جدید
افزایش بهره‌وری
مدیریت عرضه کالا و محصولات
افزایش ایمنی

ارتباط مفهومی، ساختاری و عملی بین شش سیگما، مدیریت کیفیت جامع و فلسفه تولید ناب :
به طور کلی وجوه تشابه و تفاوت شش سیگما، مدیریت کیفیت جامع و فلسفه تولید ناب مربوط است به مباحثی ازقبیل خاستگاه و تئوری، دیدگاه فرآیندسازی و شیوه عمل، روش شناسی، ابزارها، اثرات و نهایتاً انتقاداتی که به این مفاهیم وارد شده است (خلاصه مقایسه شش سیگما، مدیریت کیفیت جامع و فلسفه تولید ناب بر اساس این مفاهیم در نمایه شماره ۱ نمایش داده شده است).

خاستگاه و تئوری : با وجود اینکه روش های مدیریت کیفیت جامع، شش سیگما و همچنین فلسفه تولید ناب منشأ مشابهی دارند که ناشی از تحول مباحث کیفیت در کشور ژاپن بوده، سیر تحول و هدف اصلی آنها متفاوت است. مدیریت کیفیت جامع تفکر رایج در آغاز ۱۹۹۰ میان کسانی بوده است که در پی توصیف چگونگی عملکرد بهینه سازمان‌ها بوده اند به طوری که عملکرد آنان موجب افزایش رضایت مشتریان گردد. دستیابی به موفقیت از طریق شش سیگما در شرکت موتورولا و در شرکت تویوتا از طریق فلسفه تولید ناب دلیل اصلی بسط این نظریه‌ها به سازمان‌ها و شرکت های دیگر بوده است، در صورتی که هیچ سازمانی در دنیا منشأ مدیریت کیفیت جامع نبوده و این بحث مطرح شده که چه کسی اولین بار آن را عنوان کرده است. تفاوت اصلی بین شش سیگما و فلسفه تولید ناب این است که شش سیگما بر رخ ندادن هرگونه نقصی در سازمان تمرکز دارد در حالی که فلسفه تولید ناب انتخاب شیوه بهینه در زمانی است که شخص می‌خواهد روند پردازش مواد خام در فرآیند تولید را بهبود بخشد و اتلاف‌ها را حذف نماید(جورج و همکاران ، ۲۰۰۳). مدیریت کیفیت جامع نیز اهداف رخ ندادن نقص‌ها و حذف اتلاف را دربر دارد ولی هدف اصلی آن افزایش تعداد مشتری داخلی (کارکنان) و سهم بازار خارجی همراه با مقداری کاهش در مصرف منابع است(هلستن وکلفسجو ،۲۰۰۰).

دیدگاه فرآیندسازی و شیوه عمل : پروژه های بهبودسازی در یک برنامه شش سیگما در حیطه وسیعی ازسازمان و در سطوح مختلف پیچیده هدایت می شود که سبب کاهش بروز انحرافات گردد(مگناسن و همکاران ،۲۰۰۳). هنگامی که اعضاء پروژه انحرافات را در یک فرآیند کاری کاهش دهند و همچنین به اهداف واحد تجاری، افزایش سودآوری و کاهش بهای تمام شده محصولات دست یابند، پیشرفتها برای مدیران واحد ملموس و قابل رویت خواهد بود. لذا موفقیت پروژه های شش سیگما بستگی زیادی به مساعدت و یاری مدیران ارشد به عنوان تحلیل گران آثار اقتصادی ای پروژه ها دارند. این خود مزیت شش سیگما نسبت به مدیریت کیفیت جامع است که به زبان مدیران یعنی همان نمایش منافع اقتصادی ناشی از بهبودها، با آنان ارتباط برقرار می کند.

از طرف دیگر فلسفه تولید ناب روشی است که به سرعت پردازش و کارایی فرآیند یا همان جریان کار به جای افزایش ارزش مشتری تاکید دارد (جورج و همکاران، ۲۰۰۳). با وجود اینکه فلسفه تولید ناب و شش سیگما اساساً بر انجام بهبودها از طریق انجام کار پروژه ای تاکید دارند، مدیریت کیفیت جامع روش متفاوتی دارد و بر متعهد ساختن و درگیر نمودن تمامی کارکنان به امور کنترل و تضمین کیفیت، تاکید دارد. البته در مدیریت کیفیت جامع نیز مانند دو مفهوم دیگر تاکید زیادی بر فرآیندها می شود و هدف اصلی از این امر نیز بهبود و یکسان سازی فرآیندها است.

روش شناسی : چرخه بهبودها یکی از گسترده ترین روش های مطرح در مدیریت کیفیت جامع است(ایوانز و لیندزی ، ۱۹۹۶). این چرخه دارای چهار مرحله برنامه ریزی، روش، مطالعه و عمل است. در شش سیگما نیز دو روش بهبود مهم وجود دارد، یکی برای فرآیندهای موجود و دیگری برای فرآیندهای جدید. البته اصول شش گانه فلسفه تولید ناب نیز در واقع روش ناب

تلقی می گردد که شامل شناسایی ارزش مشتری، جریان ارزش، تحلیل، جریان، کشش و پیگیری کمال است. وجوه تشابه بسیاری بین چرخه بهبودها در مدیریت کیفیت جامع و روش های شش سیگما وجو دارد از جمله اینکه هردو روش چرخه ای بوده و شامل عبارات مشابهی است. البته اصول ناب بر خلاف این دو، ماهیتاً چرخه ای نیستند و بر چگونگی ایجاد بهبودها تاکید ندارند.

ابزارها : دمینگ معتقد است که ۹۶ درصد مشکلات ناشی از سیستم ها بوده و تنها ۴ درصد آنها توسط کارکنان قابل کنترل است و هدف اکثر فعالیت های بهبود نیز کسب اطلاعات در خصوص این است که در کدام بخش ها سیستم ها دچار اختلال و اشتباه شده اند. لذا در شش سیگما و مدیریت کیفیت جامع ابزارهای گوناگونی جهت اطلاع از نقاط ضعف سیستم ها بکارگرفته می شود که عموماً ماهیت تحلیلی آماری دارند و سطوح مختلف ابزارها از بسیار ساده تا ابزارهای پیچیده مورد استفاده قرار می گیرند. در برنامه های شش سیگما تاکید بسیاری بر بخش های آماری در مدیریت کیفیت می شود و همچنین در مدیریت کیفیت جامع نیز عموماً از داده ها و ابزارهای آماری استفاده می شود، با وجود این در فلسفه تولید ناب ابزارهای مورد استفاده جهت حذف اتلاف ها ماهیتاً تحلیلی بوده و کمتر جنبه آماری دارد.

مفاهیم مدیریت کیفیت جامع شش سیگما فلسفه تولید ناب
خاستگاه سیر تکاملی کیفیت در ژاپن سیر تکاملی کیفیت در ژاپن و موتورولا سیر تکاملی کیفیت در ژاپن و تویوتا
تئوری تمرکز بر مشتریان تمرکز بر نبودن هرگونه نقصان تمرکز بر حذف اتلاف ها
دیدگاه فرآیند سازی بهبود ویکسان سازی فرآیندها کاهش انحرافات و بهبود فرآیندها بهبود جریان در فرآیندها
شیوه عمل ایجاد تعهد برای تمام افراد مدیریت پروژه مدیریت پروژه
روش شناسی برنامه ریزی،روش،مطالعه،عمل کردن تعریف، اندازه گیری، تحلیل،بهبود،کنترل شناسایی ارزش از دیدگاه مشتری،جریان ارزش،تحلیل،جریان،کشش،تعقیب کمال

ابزارها ابزارهای تحلیلی و آماری ابزاهای پیشرفته آماری و تحلیلی ابزارهای تحلیلی
اثرات اولیه افزایش رضایت مشتری حفظ سرمایه کاهش اتلاف زمان

اثرات ثانویه کسب وفاداری مشتری و بهبود عملکرد دستیابی به اهداف سازمانی و بهبود عملکرد مالی کاهش موجودیها،افزایش بهره وری و رضایت مندی مشتری

نظرات منتقدان فاقد بهبودهای مشهود عینی است همه افراد را درگیر نمی کند
رضایت مشتری را افزایش نمی دهد

فاقد دیدگاه سیستمی است باعث کاهش انعطاف سازمان می شود
باعث تراکم در زنجیره عرضه می شود
در همه صنایع عملی نیست

نمایه شماره ۱ : وجوه تشابه و تفاوت در شش سیگما، مدیریت کیفیت جامع و فلسفه تولید ناب (اندرسون و همکاران،۲۰۰۶).

اثرات : هدف اصلی مدیریت کیفیت جامع جلب رضایت مشتری است که این رضایت همبستگی زیادی با وفاداری مشتریان به محصول تولید شده یا خدمات ارائه شده دارد. از این رو بررسی ها نشان داده که اجرای موفقیت آمیزمدیریت کیفیت جامع سبب بهبود شاخص های رضایت و وفاداری مشتری در بازارهای رقابتی می شود(اریکسون و هانسن ، ۲۰۰۳).
در برنامه های شش سیگما پروژه هایی تعریف و اجرا یی می شود که در راستای رسیدن به اهداف سازمان و همسو با جلب رضایت مشتریان باشد، با این تفاوت که پروژه ها بایستی منتج به صرفه جویی اقتصادی برای شرکت گردد. به عبارت دیگر بایستی تمامی برنامه های تعریف شده در قالب پروژه های شش سیگما توجیه اقتصادی داشته باشند، از اینرو رضایت مشتری لزوماً در تعریف پروژه ها دنبال نمی شود و عملاً پس از صرفه جویی اقتصادی در اولویت بعدی قرار دارد (اینگل و رو ، ۲۰۰۱).
از طرف دیگر در فلسفه تولید ناب نیز هنگام راه اندازی پروژه جدید به هدف کاهش زمانهای اتلاف در فرآیندها، ابتدا نیاز مشتریان به آن فرآیند ها مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. بنابراین در کنار هدف کاهش زمان اتلافها در فرآیند مشخص شده، سطح رضایت مشتریان نیز افزایش می یابد. به علاوه افزایش بهره وری و کاهش سطح موجودی های کالا نیز اثرات معمول اجرای صحیح پروژه تعریف شده در فلسفه تولید ناب است.
نظرات منتقدان : انتقاد اصلی به مدیریت کیفیت جامع در خصوص سردرگمی عمیقی که در مورد مفهوم اصلی آن وجود دارد و همچنین تعداد ناکامی هایی که شرکت ها در اجرای صحیح آن گزارش کرده اند مطرح شده است. به عبارت دیگر شرکت ها هزینه های سنگینی را برای اجرای این روش متحمل شده اند درصورتی که دستاوردهای مشهود قابل توجهی را نیز به دست نیاورده اند (هراری ، ۱۹۹۷).
در اجرای پروژه های شش سیگما مشکلاتی در خصوص فراتر رفتن نسبت به نیازهای مشتریان و نهایتاً جلب رضایت آنها مشاهده شده است. برای رفع این مشکلات برخی شرکت ها از سیستم صدای مشتری در فازهای عملیاتی پروژه خود استفاده کرده اند(مگناسن و همکاران، ۲۰۰۳). همچنین برنامه های شش سیگما در ایجاد شرایطی برای بکارگیری تمام افراد یعنی همان موضوعی که در ادبیات مدیریت کیفیت جامع مورد تاکید ویژه ای است، ناکام بوده است. علاوه بر این در برنامه های کارآموزی شش سیگما هر فرد فقط می تواند یک پروژه را راه اندازی کند که منجر به صرفه جویی های مشخص می شود و اغلب این پروژه در واحد افراد طراحی کننده آن اجرا می شود و سبب بهبودهایی نیز در آن واحد می گردد که به دلیل تغییر در سایر واحد ها ممکن است با نقصان مواجه شود، از این رو شش سیگما اغلب فاقد دیدگاه سیستمی است. انتقاد اساسی به فلسفه تولید ناب فقدان انعطاف این مفهوم است(داوو ، ۱۹۹۹) و اینکه بر خلاف شش سیگما که قابل اجرا در حیطه وسیعی از فعالیت ها اعم از شرکت های تولیدی و خدماتی است، تنها برای محیط های تولیدی و توزیع محصول تولید شده قابل اجرا است(ماست ، ۲۰۰۴).

 

اجرای توأمان شش سیگما و فلسفه تولید ناب- مدیریت تولید ناب :
عملکرد اجرایی یک واحد اقتصادی با تعاملات پیچیده میان افراد، تامین مواد اولیه تولید محصول، تجهیزات و منابع در قالب برنامه ای که این تعاملات را مدیریت می کند تعیین می گردد. منصفانه است که بگوییم هنوز هم تئوری مدیریت در خصوص فعالیت سیستم های تولیدی، در جریان نمو و استنتاج موارد جدیدی است. با اینکه شش سیگما و فلسفه تولید ناب نشانگر تکنولوژی جدید در این عرصه هستند، هر یک از سیستم های تولیدی اشکال مشخصی از عملکرد سازمانی را در اولویت

کاری خود قرار می دهند. بنابراین در محیط بسیار رقابتی، بررسی تفاوت در بازده این روش ها هنگامی امکان پذیر است که هریک از آنها به طور مجزا و در محیط جداگانه اجرا گردد. انجام یک تحلیل کامل از هر دو روش نشان می دهد که چه دلایلی مانع دستیابی به موفقیت کامل اجرای منفرد هر یک از آنها می شود. نمایه زیر ماهیت بهبود هایی که در صورت اجرای مجزای شش سیگما و فلسفه تولید ناب و همچنین بهبودهای ناشی از اجرای توأمان آنها حاصل می شود را خلاصه و ارائه می نماید.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.