مقاله کودکان کم توان ذهنی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
5 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله کودکان کم توان ذهنی دارای ۳۷ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله کودکان کم توان ذهنی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کودکان کم توان ذهنی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله کودکان کم توان ذهنی :

کودکان کم توان ذهنی

بچه هایی که کم تو ان ذهنی اند
اصطلاح عقب ماندگی ذهنی معمولا نادرست فهمیده می شود و به نظر می رسد که توهین آمیز باشد . گروهی از مردم فکر می کنند که عقب ماندگی ذهنی فقط بر مبنای هوشی پایین تر از حد طبیعی شناخته می شود و افرادی که عقب ماندگی دارند قادر نیستند یاد بگیرند و از خود مراقبت کنند . اما در واقع برای آنکه فردی عقب مانده ذهنی شناخته شود باید دو ویژگی در او باشد : ۱- هوش پایین ۲- داشتن مشکلات قابل ملاحظه در سازگاری با زندگی روزمره.

به هر حال بیشتر بچه های کم توان ذهنی می توانند چیزهای زیادی را یاد بگیرند و لااقل همانند یک بزرگسال بخشی از زندگی مستقل را رهبری کنند .

 

نکته مهم آن است که آنها می توانند از زندگی روزمره همانند دیگران لذت ببرند .در گذشته به والدین مراقبت دور از خانه و رسمی(۱) برای بچه های با نیازهای ویژه ذهنی را توصیه می کردند انجام این رویه طولی نکشید . امروزه هدف در مورد این کودکان این است که با خانواده باشند و زندگی اجتماعی را تجربه کنند . در بیشتر موارد قانون از آموزش و سایر خدمات و هزینه های اجتماعی آنان حمایت می کند .

کم توانی ممکن است با مشکلات عاطفی و جسمی همراه شود. همچنین کودک ممکن است مشکلاتی در شنیدن ، دیدن ، و سخن گفتن داشته باشد همه ی این مشکلات می توانند توانایی های بالقوه فرد را پایین آورند .این نکته سیار مهم است که بچه ها یک ارزیابی جامع از خود داشته باشند تا مشکلاتشان را همانند توانایی هایشان دریابند .
چون هیچ متخصصی همه ی مهارتهای لازم را ندارد بسیاری از حرفه ای ها ممکن است در این جریان« ارزیابی جامع» در گیر باشند .
تست های کلی پزشکی به همان ا ندازه ی تستهایی در حوزه های زیر مفید هستند :

۱ تستهای عصب شناسی« مربوط به سیستم عصبی»
۲ تست های روانپزشکی
۳ تست های آموزش ویژه
۴ تست های شنیداری
۵ تست های گویایی
۶ تست های دیداری
۷ تست های فیزیوتراپی

این پزشکان«یعنی دارندگان تخصصهای بالا» به کودک به کمک نتایج مشاوره و تست های ضروری « که ذکر شد» همراه با عامل خانواده و پیشرفت تحصیلی ، یک معالجه جامع و یک برنامه ریزی آموزشی ارایه می دهند .
بی نظمی رفتاری و عاطفی ممکن است با کم توانی ذهنی همراه باشد و این دو ممکن است پیشرفت کودک را سد کنند بیشتر بچه های کم توان ذهنی می فهمند که پایین تر از همسالانشان هستند . برخی از آنها ممکن است در اثر توجه به دیگر بچه ها و بزرگسالان ناکام شوند و از آنها دوری کنند یا نگران شوند و یا اثر بدی در آنها بگذارد .
بالغین و جوانان کم توان ذهنی ممکن است ناراحت شوند .این افراد ممکن است مهارتهای زبانی کافی برای بیان احساسشان نداشته باشند و ناراحتی شان ممکن است در مشکلی جدید خود را نشان دهد مثلا در رفتار و غذا خوردن و یا خوابیدن .
تشخیص زود هنگام از نامنظمی روانپزشکی در این بچه ها باعث درمان زود هنگام می شود .
معالجه پزشکی ، یک بخش از معالجه و مدیریت این افراد است .مشاوره مداوم با روانپزشکان زبده به خانواده در نظم دادن توقعات ، محدودیتها و فرصت های موفقیت کمک می کند و آنها را در تعدیل های دیگری که به کودکان عقب مانده شان در اداره کردن فشارهای رشد یاری می رساند راهنمایی می نماید .

نکاتی در آموزش کودکان کم توان ذهنی (برای مربیان)
۱- روند آموزشی کودکان کم توان ذهنی از همان اولین بر خورد شروع می گردد اگر در اولین برخوردنقش وخاطره خوبی از شما در ذهن کودک باقی نماند ممکن است مدتها در پذیرش شما برای آنکه بتوانید با او ارتباط خوبی برقرار کنید دچار مشکل شوید.
زمانی که منتظر کودک وخانواده او برای ورود به کلاس یا مرکز هستید تصور کنید کودکی که اکنون وارد کلاس می شود راقبلا بارها دیده اید واو را می شناسید. تیپ و قیافه ظاهری کودک نباید همان احساس و در نتیجه برخوردی را که دیگران از خود نشان می دهند که ممکن است بر خوردی سرد یا ترحم آمیز یا ناراحتی باشد در شما ایجاد نماید.
باید رفتاری مانند کودکان عادی داشته باشید حتی اگر به احتمال زیاد او اصلا توجهی به شما نشان ندهد. سلام وعلیک گرمی بکنید و دست او رابگیرید با او دست بدهید وزود دستش را رها نکنید مگر اینکه احساس کنید او ممکن است از اینکه دستش در دست شماست خوشش نیاید و احساس امنیت نکند.

تاثیر مثبت بر کودک و خانواده او تنها به برخورد خوب اولیه محدود نمی شود بلکه مرتب بودن درمانگر یا مربی وخوش رو بودن او همچنین محیطی که به آن وارد می شود تاثیر بسزایی در ایجاد حس امنیت و آرامش و اعتماد در کودک دارد.

برقراری ارتباط خوب شرط اساسی و اولیه در شروع یک بر نامه درمانی منسجم و راه گشا می باشدو زمان نیزازاهمیت آن نمی کاهد یعنی هر بار که مربی با کودک مواجه می شود با ید با روی گشاده و کلماتی محبت آمیز از او استقبال کند .

۲- بعد از برقراری ارتباط مناسب با کودک ارزیابی موارد مختلف از حرکات درشت و ظریف وهماهنگی های چشم ودست و موارد شناختی و مهارتهای حسی و انجام امور روزمره و چگونگی برقراری ارتباط با محیط و اطرافیان و اسباب بازی ها و ; از او انجام میشود. گاهی ممکن است مفید باشد که ارزیابی چند روز به تاخیر بیافتد تا کودک به محیط جدید بیشتر آشنا شود و ارزیابی دقیق تری از او به عمل آید.

آنچه که در ارزیابی های کودک به دست آمده است نقطه شروع درمان برای اوست اما از انجا که در مراکز سعی میشود کودکانی که در یک کلاس قرار میگیرند علی رغم تفاوت های فردی حتی الامکان شباهت هایی با هم داشته باشند و برنامه های کلاسی باید در هر ساعت مشخص باشد دو نوع آموزش برای هر کودک وجود دارد یکی آموزش های گروهی و یکی هم انفرادی که در اموزش های گروهی نیزباید توجه خاصی به توانایی های خاص هر کودک شود .

باید توجه نمود که هر کودک عقب مانده ی ذهنی که شما با او مواجه میشوید ممکن است با همه کودکان دیگر از نظر آموخته ها، رفتار یادگیری و انتظاری که از او برای یادگیری می رود متفاوت باشد.

آنچه که در آموزش این کودکان اهمیت اساسی دارد این است که خانواده و اطرافیان و درمانگران احساس کنند که برنامه ای که به کودک داده شده است مناسب اوست و بتدریج پیشرفت محسوسی در امور مختلف از جانب کودک مشاهده می شود.
۳-آموزش مر حله ای و پلکانی در روند درمانی و آموزشی این کودکان اهمیت حیاتی دارد۰
برای کودکان عادی در مهد کودک ها این مسئله چندان رعایت نمی شود به عنوان مثال ممکن است چندین رنگ با هم آموزش داده شود و بتدریج کودکان نسبت به رنگها شناخت کافی بدست می آورند.
اما در مورد کودکان MR آموزش به این طریق موجب وقت تلف کردن می شود. باید در ارزیابی به عمل آمده مرحله ای که کودک در آن قرار دارد مشخص شود و آموزش از همانجا ادامه یابد.
به عنوان مثال اولین مرحله در اموزش های مربوط به رنگ شناخت همرنگی است یعنی کودک باید بتواند در این مرحله قطعات همشکل را با توجه به تفاوت رنگشان از هم تفکیک نماید. اگر کودکی در این مرحله قرار دارد در مرحله بعد باید دسته بندی رنگها را فرا بگیرد.یعنی بتواند قطعات مختلف که شکلهای متفاوتی دارند را بدون توجه به این تفاوت و با توجه به کیفیت رنگشان جدا کند .
در مرحله بعد آموزش نام رنگها را البته با یک رنگ که بهتر است به علت آسانتر بودن بیان آن رنگ آبی باشد شروع می کنیم و پس از آنکه بعد از چند روز رنگ آبی را خوب یاد گرفت و برایش به اصطلاح جا افتاد رنگ دیگری را شروع می کنیم و به این صورت رنگها را بصورت تک تک و ابتدا رنگهای اصلی و سپس رنگهای فرعی را آموزش می دهیم. در آموزش رنگها مرحله دیگری نیز وجود دارد که به آن رنگ سمبولیک می گوئیم در این مرحله کودک باید تنها با مراجعه به حافظه بینائی خودش به ما جواب بدهد که مثلا موز چه رنگیه یا ماست چه رنگیه و از این قبیل.
کودک باید رنگهائی را که فرا گرفته در محیط اطراف نشان دهد و در بین اشیاء مختلف رنگ مورد نظر را پیدا کند یعنی آنها را به محیط تعمیم دهد. مرحله ای بودن در همه موارد آموزشی وجود دارد و هنر درمانگر و مربی کشف و رعایت این مراحل است.
از نکات دیگری که در آموزش کودکان MR مهم است به موارد دیگری اشاره می کنم:
آموزش باید از ساده به پیچیده.و با تکرار و تمرین زیاد صورت گیرد.

کودک نباید تحت فشار قرار گیرد بلکه سعی شود آموزش بصورت غیر مستقیم و با استفاده از بازی انجام شود.
در بعضی از موارد آموزشی بهتر است از روش زنجیره معکوس استفاده شود ( مثل گره زدن )
دقت شود که ارزیابی جای آموزش را نگیرد اگر معلوم شد که کودک قادر نیست تلاش بیشتری برای پاسخ دهی داشته باشد باید سریعا به او کمک شود تا احساس شکست و درماندگی در او نهادینه نشود .

تحمل و استمرار در نشستن کودک را باید بتدریج بالا برد. کودکی که تحمل کمی در این موارد دارد را از ابتدا مجبور نکنید که مدت زمان زیادی روی صندلی بنشیند و یا کارهای با زمانبندی طولانی انجام دهد.

تشویق کلامی و لمسی و لبخند بهترین تشویق ها برای کودکان عقب مانده ذهنی است برای نشان دادن خوشنودی خویش از کودک به خاطر تلاشش برای یادگیری و پاسخدهی هرگز تشویق را فراموش نکنید.
برای کودکانی که عقب ماندگی ذهنی آنها در حد تربیت پذیر پایین می باشد بهتر است از برنامه های ادراکی- حرکتی و یکپارچگی حسی بیشتر استفاده شود.
کتاب و کودک کم توان ذهنی

 

کودکان کم توان ذهنی در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی و فرهنگی معضلات گوناگونی دارند. آن ها از سایر گروه های ویژه، محرومتر و تنهاترند. کار برای کودک و نوجوان کم توان ذهنی، ترکیبی از عشق و شکیبایی را می طلبد. از سویی دیگر، برای کسانی که علاقمندند خدمتی برای کودک و نوجوان کم توان ذهنی انجام دهند، این عرصه ناشناخته است.
کودک و نوجوان کم توان ذهنی در جامعه رو به رشد ما هنوز برای بسیاری از مردم، ناآشنا باقی مانده است. حتی بسیاری از مردم ما، فکر می کنند که آن ها، چیزی نمی فهمند و یا اصلاً احساسی ندارند و با چنین تصویر ذهنی نادرستی، به این نتیجه می رسند که کار برای کودک کم توان ذهنی مخصوصاً در بعد فرهنگی، فایده ای ندارد.
در کشورهای پیشرفته جهان از سال ۱۹۸۱ که از طرف یونسکو روز جهانی معلولان اعلام شد با توجه به پژوهش های انجام شده این نگرش مورد انتقاد قرار گرفت و در سراسر جهان توجه به نیازهای افراد کم توان ذهنی مطرح شد. امروز از طریق رسانه های همگانی درمی یابیم که چه کارهای مهمی در بعد زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن ها صورت پذیرفته است.
در ایران، در سال های اخیر از طریق همایش ها، ارائه پژوهش ها و مقاله ها و ایجاد انجمن های غیردولتی ویژه امور افراد کم توان دهنی، توجه بیشتری به نیازهای ویژه آنها شده است، که زمینه را برای کار و تلاش جهت رفع تبعیض حقوق اجتماعی ـ فرهنگی این از افراد فراهم ساخته است. توجه به نیازهای فرهنگی این افراد، حق فراموش شده ای است که در برآوردن آن، کار گروهی و حمایت های همه جانبه را می طلبد. و آن تهیه خوراک فرهنگی مناسب، برای این عزیزان است که بتواند پاسخگوی نیازهای روحی و فکری شان باشد.
یکی از این تولیدات فرهنگی، تهیه کتاب های ویژه و یا مناسب سازی کتاب های داستانی یا غیرداستانی برای افراد کم توان ذهنی است.
هدف:
هدف از تهیه کتاب های ویژه برای کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی، ایجاد انگیزه برای مطالعه داستان یا غیرداستان، تقویت سواد خواندن، آشنایی با مفاهیم مختلف، رهایی از انزوا و افسردگی و ارضاء نیازهای اجتماعی، روحی و عاطفی است.
معیارها:
معیارهای زیر براساس کار با کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی به دست آمده است:
۱- انتخاب موضوع مناسب: موضوع کتاب باید ملموس، عینی و کاربردی باشد و به محیط زندگی کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی مربوط باشد. موضوعاتی از قبیل دوست داشتن حیوانات، عشق و محبت و دوستی، مورد علاقه آن هاست. موضوع نباید مبهم و پیچیده باشد اصولاً کودکان و نوجوانان از خواندن کتاب هایی که پند و نصیحت های آموزشی دارند، بیزار هستند.
۲-شخصیت: شخصیت در داستان ها باید واقعی، زنده و طبیعی باشد.
۳- طرح داستان: طرح داستان باید خطی و ساده باشد و حوادث حاشیه ای نداشته باشد.
۴-تصویر: تصویر نه تنها کتاب را جذاب می کند، بلکه به واژه ها و جمله ها نیز روح می بخشد. کودکان و نوجوانان کم توان ذهنی درواقع «تصویر» را می خوانند. همانطور که بزرگسالان، متن را می خوانند. کودکان از طریق خواندن تصویر، مفاهیم را می سازند. تصاویر کتاب کامل کننده متن کتاب است. تصاویر کتاب باید گویا، روشن و با متن همخوان و هماهنگ باشد. همچنین نباید شلوغ و متراکم باشد. جنبه های نمادین نداشته باشد و فضای واقعی را برای کودک و نوجوان کم توان ذهنی تداعی کند.
۵- زبان: جملات باید کوتاه، ساده و روان باشد و واژه های دشوار نداشته باشد.
۶- رسم الخط: کتاب با خط درشت نوشته شود.
۷-قطع کتاب: قطع کتاب عامل مهمی در انتخاب و جلب کودک و نوجوان نسبت به کتاب است. کاغذ آن مرغوب، و صحافی کتاب باید به قدری بادوام و محکم باشد که به سبب تماس مداوم کودک ونوجوان با آن، شیرازه آن از هم گسیخته نشود و از بین نرود.

شایان ذکر است که معیارها وقتی دقیق ترمی شوند که کتاب های انتخاب شده، در مدارس مختلف استثنایی و در مقاطع گوناگون تحصیلی به وسیله مربی و یا دانش آموز خوانده شوند و واکنش های آن ها در برابر موضوعات و مطالب کتاب ثبت شود و میزان درک آن ها نیز مورد بررسی قرار گیرد.

بیان خلاقیت در کودکان کم توان ذهنی
پیش از مدرسه باید برای کودکان فرصت هایی فراهم شود تا از طریق بازی آزاد و استفاده از انواع گوناگون وسایل سازنده، قوه تخیل و بیان عقاید و احساسات را در خود تقویت کنند. از آنجا که کودکان عقب مانده ذهنی در بیان تخیلات و ارائه خلاقیت ها دچار کمبود هستند، برنامه پیش از مدرسه باید طوری طرح ریزی شود که بر این جنبه بسیار تاکید داشته باشد.
برنامه پیش از مدرسه باید پیرامون بازی آزاد تدوین شود، بازی آزاد فرصتهایی برای خانه بازی، شن بازی، آب بازی، بازی با مکعب ها، و استفاده از وسایل گوناگون هنری فراهم می کند. معلمان باید با گفتن داستان و واداشتن کودکان به مربوط ساختن رویدادهای روزانه، فعالیتهای خلاقه را در آنان برانگیزند.

باید از ریتم های سازنده برای برانگیختن قوه تخیل استفاده شود. بعنوان نمونه می توان یک فعالیت ریتمیک برای آنها اجرا کرد و از آنها خواست تا با آن دست بزنند. بعدا” ممکن است پیشنهاد کنند که با آن آهنگ پایشان را به زمین بکوبند، با آن بچرخند و یا سرشان را تکان دهند. از طریق پیشنهادهای گوناگون کودکان می توانند فعالیت خلاقه ای مربوط به آن ریتم به وجود آورند.

این در حالی است که بعضی از تفاوت هایی که بین کودکان در آموزشگاه پیش از مدرسه ویژه عقب مانده های ذهنی و مهدکودک های عادی توسط معلمان مشاهده شده از این قرار است که دامنه تخیلات این کودکان به پیشامدهای روزانه ای که در خانه یا مدرسه اتفاق می افتد محدود می شود. در فعالیت های تخیلی و بیانی و یا خلاقه آنها اصالت و ابتکار کمتری وجود دارد. هر گاه مشاهده شود که در طرح های مربوط به پیشبرد خلاقیت و تخیل پاره ای از فعالیت های خانه یا مدرسه بیش از حد تکرار شده است، معلمان باید سعی کنند فعالیت های تازه ای را در آنها برانگیزند و ابتکار را در سطح این کودکان تشویق کنند. این به آن معنی است که کودک عقب مانده ذهنی از کودک عادی هم سالش در مهدکودک به راهنمایی بزرگ تر ها بیشتر نیاز دارد. بعنوان مثال، در مورد کودکی که بدون هدف یک قطار اسباب بازی را هل می دهد می توان با افزودن وسایل و دادن پیشنهادهایی به او، تجربه های بیشتری در باره یک راه، یک پل و غیره برایش فراهم ساخت.
کودکان عقب مانده به آزمایش کردن اشیای تازه تمایل کمی دارند. آنها فرصت های تازه را نمی آزمایند، بلکه نیاز دارند که معلم از طریق افزودن وسایل که در آزمایش کردن و کشف موقعیت های تازه کمک می کند، سئوالاتی را مطرح سازد و توصیه هایی را ارائه دهد. این طور به نظر می رسد که کودکان عقب مانده ذهنی غالبا” از فعالیت های کودک دیگر تقلید می کنند، بعنوان مثال آموزگاری در ساعت سرود پرسید،” چه سرودی را بخوانیم؟ ” و کودکی پاسخ داد، ” راسو می جهد )”. در این موقع همه کودکان همین تقاضا را تکرار کردند.
به نظر نمی رسد این کودکان خلاقیت های تصادفی مانند ترکیب کردن رنگها را بشناسند و یا نسبت به آن شور و شوقی نشان دهند. احتمالا” دلیلش این است که آنها چندان به آزمایش و کشف نمی پردازند و در نتیجه متوجه اشتباهات و انحرافات نمی شوند. در این رویدادهای تصادفی در واقع اشتیاق معلم است که موجب برانگیختن آنان برای رسیدن به تجربیات تازه می شود. این کودکان گرایشی به اجرای طرح ها تا مرحله اتمام آنها ندارند. بسیاری از فعالیت های آنها کوتاه مدت است، بویژه وقتی که معلم صحنه را ترک می کند. بسیار مهم است که وقتی معلم فعالیتی را آغاز می کند، هر چند گاه به مدت کوتاهی بیرون برود، و سپس بازگردد، از این راه ضمن آنکه طرح کامل می شود، استقلال در عمل نیز برای آنان محسوس خواهد شد.
آموزگار باید از طریق گردش با کودکان در بیرون شهر و با معرفی فعالیتهای گوناگون در مدرسه اقدام به گسترش دامنه علاقه مندی های کودکان کنند.

کودک کم توان و واکنش های اطرافیان
نتایج بررسی ها نشان می دهد که ابتلای کودک به کم توانی می تواند موجب بروز مشکلات و مسائل خاصی در سایر افراد خانواده گردد، البته با توجه به تفاوتهای فردی ممکن است افراد واکنشهاس متفاوتی از قبیل،احساس ناکامی،انکارواقعیت، اضطراب ونگرانی، احساس گناه ، برون فکنی یا فرافکنی، ویا در نهایت سازگاری وپذیرش منطقی کودک را نشان می دهد. دراین مقاله به معرض برخی از موارد می پردازیم . گروهی از والدین بی توجهی خود را در دوران بارداری علت کم توانی کودک دانسته و خود راسزاوار تنبیه و عقوبت می دانند ( البته این تصور نا درست است)بعضی دیگر به دلیل برخوردهای نسنجیده مردم با کودک کم توان از قبیل نگاههای ایشان و اظهار نظرهای مختلف ،‌دچارحالت خشم یا ناکامی می شوند. خواهران و برادران این کودکان نیز ممکن است واکنشهای متفاوتی از قبیل حسادت ، خشم ، طرد و یا حمایت نشان دهند.
از سوی دیگر مشکلات مربوط به نگهداری آموزش و درمان این کودکان نیز می تواند فشارهای زیادی را به خانواده تحمیل کند و موجبات نا کامی را در ایشان فراهم آورد. گروه دیگری ازوالدین نیز هستند که کم توانی کودک خود را انکار می کنند برای مثال عدم تحرک و تاخیر رشدی او را به آرام بودن ویا فعالیت بیش از حد و بی قراری وی را به شیطنت نسبت می دهند . در واقع این گروه از والدین از قبول و پذیرش واقعیت امتناع می کنند و حتی ممکن است پیگیری مناسبی در مورد آموزش و درمان کودک نداشته باشند . این والدین ممکن است تشخیص متخصصان را صحیح ندانسته و کوچکترین اعمال کودک خود را نشانه دانایی و هوش کودک تلقی کنند و بنابر این از اجرای دستورات درمانی خودداری کرده موجب تشدید کم توانی کودک شوند. گروهی از والدین هم پس از اینکه متوجه کم توانی و معلولیت فرزند خود می شوند ، دچار نگرانی و اضطراب شدید شده و ممکن است برای تخلیه این اضطراب ، فشارهای تربیتی و آموزشی را زیاد کرده و دائما از کودک ایراد گرفته و او را تنبیه می کنند . گروهی دیگر ممکن است کم توانی و ضعف کودک را به سهل انگاری و خطای دیگران نسبت دهند . افسردگی ، انزوا ، خشم ، ترس و ; از دیگر واکنشهای رایج میان خانواده هااست . اما بهترین حالت این است که والدین کودک خود را همانطور که هست بپذیرند و از او در حد توانش انتظار داشته باشند. از بلند پروازی بپرهیزند و قبول کنند که این کودک نیز توانایی های بالقوه زیادی دارد و باید جهت سازگاری بیشتر به وی کمک کنند. در واقع می توان گفت والدین یکی از بهترین مربیان کودک خود می باشند چرا که بیشتر از هر کسی وی را می شناسند و می توانند او را درک نمایند و مطمئنا لازمه یک مربی خوب بودن داشتن یک رابطه صمیمانه و عمیق با کودک است . پذیرش کودک همانگونه که هست و حمایت عاطفی و محبت در کنار آموزش کودک ، علاوه بر بهبود شرایط کودک کم توان می تواند احساس رضایت و خرسندی را در تمام اعضای خانواده فراهم نماید .

کاردرمانی در کودکان کم توان ذهنی

فرایند کاردرمانی در کودکان کم توان ذهنی شامل این مراحل است :
۱-ارجاع
کودکان کم توان ذهنی ( عقب مانده ذهنی ) ، اغلب از طریق روانپزشکان ، متخصصیناطفال و یا دیگر اعضای تیم توانبخشی به کاردرمانی ارجاع می شود. کودکان عقب مانده ذهنی که آموزش پذیر بالا و یا مرز می باشند اکثرا” مشکلاتشان درهنگام رفتن به دبستان آشکار می گردد که از طریق مربیان مدارس به کاردرمانی ارجاع می شوند .
۲-ارزیابی
جهت ارزیابی کودکان عقب مانده ذهنی از روشهای زیر که در قسمت ها قبل توضیح دادشده ، استفاده می گردد :
۱-مشاهده
۲-مصاحبه
۳-تست های استاندارد

که در تمام طریق مقایسه رشد کودک با رشد طبیعی کودکان و مشخص نمودن تقریبی میزان عقب ماندگی ذهنی مد نظر می باشد .
در ارزیابی کودکان عقب مانده ذهنی ، کاردرمانگر موارد زیر را دقیقا” مورد بررسی قراردهد ، و سپس بر اساس ارزیابی انجام شده همان موارد مورد آموزش قرار می گیرد تا کودک را به سطح رشدی بالاتر برساند موارد ارزیابی و آموزش :
۱-حرکات درشت ( Gross Motor )‌
این حرکات شامل وضعیت :
۱-نشستن
۲-ایستادن
۳-راه رفتن
۴-دویدن
۵-بالا و پایین رفتن از پله
۶-جفت پا پریدن
۷-لی لی کردن
۸-روی یک پا ایستادن
و ;
۲- حرکات ظریف (‌Fine Motor)
این حرکات شامل حرکاتی مانند :
۱-باز و بسته کردن دکمه و زیپ
۲-طرز مداد به دست گرفتن
۳-قیچی کردن
۴-گره زدن
مهارت های دستی مانند :
تا کردن و پاره کردن کاغذ
چیدن مکعب ها

۳-مفاهیم کلی و عمومی
در این زمینه مفاخیم زیر مطرح می باشند :
شناخت رنگ
شناسایی اعضای بدن
مفاهیم قبل از ریاضیات( کمیت ، جهت )
شناخت اشکال هندسی
کپی کردن اشکال هندسی
رسم اشکال
ترکیب چند شکل ریاضیات
شناخت زمان
شناخت پول
شناخت میو ه ها
غذا ها و حیوانات
۴ -مهارتهای درکی
۱- بینایی
تمرکز چشمی ( در جهت عمومی – افقی – دورانی و لوزی )
درک شکل
حافظه بینایی
و ;
۲- لامسه :
تشخیص ،‌تمایز ، طبقه بندی
بویایی :
تشخیص ،‌تمایز ، طبقه بندی
چشایی :
تشخیص ،‌تمایز ، طبقه بندی
شنوایی :
توجه و تشخیص صدا – حافظه شنوایی
۵- مهارتهای درکی – حرکتی

مهارت های روزمره زندگی :
که شامل غذاخوردن
پوشیدن و در آوردن لباس
استحمام و نظافت شخصی
و ;
۶-مشکلات رفتاری
کاردرمانگر در مواردی که کودک دارای مشکلات رفتاری خاصی باشد ،‌اغلب از تکنیک های رفتاردرمانی جهت برطرف کردن این مشکلات استفاده می نماید .

۷-ارزشیابی پیش حرفه ای
زمانی که فرد عقب ماند دهنی به حداکثر توان ذهنی خود رسید و آمووزش در زمینه های مختلف پایان یافت ، در صورت لزوم از طرف کاردرمانگر مورد ارزشیابی و آموزش پیش حرفه ای قرار می گیرد ، و بدینوسیله توان حرفه ای وی مشخص می گردد و برای آموزش حرفه ای به مراکز مربوطه ارجاع داده می شود .
۸- فعالیتهای خود نگهداری
۱-خود مراقبتی
۲- فعالیت های داخل خانه
۳- فعالیت های خارج خانه
۴- فعالیت های عمومی
۹- فعالیت های تطابقی
– وسایل کمکی موقتی
– وسایل کمکی دائمی
۱۰- روان درمانی
– بازی درمانی
– رفتاردرمانی
– موسیقی درمانی
۱۱- مشاوره به خانواده
– مشاوره انفرادی
– مشاوره گروهی
که از روشهای ذیل استفاده می شود :
– بازی
– کار

اهداف کاردرمانی
اهداف کلی کاردرمانی در بخش عقب مانده ذهنی به شرح ذیل می باشد
۱- تسهیل رشد در محدود ه ای که تاخیر عاطفی و جسمی و ذهنی وجود دارد .
۲- به حداقل رساندن اثرات معلولیت جسمی و ذهنی
۳- پیشرفت رفتاری و مهارت های پایه جهت استقلال عمل

اصول آموزش
در آموزش و درمان کودکان عقب مانده ذهنی اصولی را باید مد نظر داشت که مهمترین آنها عبارتند از :
۱- آموزش باید در مسیر رشد طبیعی کودک صورت پذیرد
۲- آموزش باید از ساده به پیچیده پیشرفت نماید
۳- هر نوع آموزشی باید در غالب بازی انجام پذیرد
۴- در روند آموزش کودکان عقب مانده تشویق همیشه باید مد نظردرمانگر باشد
۵- موضوع آموزش باید بطوری عملی برای کودکان نمایش داده شود .
۶- والدین این کودکان باید مشاوره لازم جهت درمان کودکان خود را از طریق کاردرمانگر دریافت نمایند تا بدینوسیله بتوانند در درمان کودک خود سهیم گردد .
همچنین جهت رفع و یا پیشگری از بعضی از اختلالهای رفتاری در کودکان آگاهی کافی را کسب نمایند .

مربیان کودکان کم توان ذهنی چه خصوصیاتی باید داشته باشند؟
۱-علاقه به کار با کودکان اعم از عادی و کم توان بخصوص داشتن انگیزه جهت کمک به کودکان کم توان به عنوان بخشی از همهء کودکان که متفاوت با دیگران هستند.
۲- برخورداری از روحیهء شاد و فعال
۳- دارا بودن قدرت بیان و تکلم صحیح
۴-برخورداری از اعتماد به نفس بالا
۵- احساس مسئولیت
۶-دارا بودن صبر و حوصله کار با این کودکان
۷-گذراندن با موفقیت تعلیمات لازم
۸-قادر به همکاری و هماهنگی با مدیر و دیگر مربیان و کمک مربیان باشند.
۹- باید بتوانند در مواقعی که کودک به توجه بزرگتر ها نیاز دارد به وی توجه فردی قابل ملاحظه ای نشان دهندو در صورتی که کودک ناتوانی خاصی داشته باشد توجه اضافی لازم را معمول دارد.

۱۰- دقت کافی برای درک رفتار ها و نیاز های هر کودک بطور منحصر به فرد
۱۱- توانائی برنامه ریزی آموزشی برای کارهای آموزشی کلاسی و انفرادی و برنامه های شاد و مفرح و روحیه بخش
۱۲- توانائی انجام وظایف آموزشی حتی بصورت شعر و بازی در حضور دیگران (مربی خجالتی موفق نمی شود.)
چند توصیه در مورد آموزش کودکان کم توان ذهنی

تجربه چند سال آموزش و توانبخشی کودکان دارای مشکلات رشدی این اجازه را به من می دهد که توصیه هائی را برای خانواده این کودکان داشته باشم .مطلبی را با این عنوان برای بینندگان وبلاگ مرکز آموزش و توانبخشی آماده کرده ام که بزودی پست می کنم .

اما ترجیح می دهم قبل از آن چند تا از توصیه های استاد عزیز و دوست داشتنی ام آقای داور منش را درمورد آموزش کوکان کم توان ذهنی در کتابی به همین عنوان در اینجا بیاورم:
“- در انجام کار و به نتیجه رسیدن کودک شتاب به خرج ندهید. با توجه به شناختی که نسبت به کند کاری آنان دارید به آنان فرصت دهید تا بالاخره کار خود را انجام دهند.

– تکرار و تمرین زیاد لازمه یادگیری هر مفهوم یا مهارت از طرف کودکان عقب مانده ذهنی است. هر مهارت هر چقدر ساده باید آنقدر تکرار شود تا از طرف او مورد یادگیری قرار بگیرد.
– رفتار شما باید با آنان مانند رفتار با کودکان عادی باشد ولی در عین حال انتظار عکس العمل کودکان عادی را نباید از آنان داشته باشید.

– کودک را به نیمه تمام رها کردن کار عادت ندهید بهترین اقدام آن است که کاری را به او واگذار نمائیم که اطمینان داشته باشیم تا آخر قادر به انجام آن هست.

– هیچگاه کودک را به خاطر یاد نگرفتن مسئله ای سرزنش نکنید. توجه داشته باشید که در شرایط مساعد هر کسی طالب آموختن مطالب جدید است . پس به دنبال دلیل نامساعد بودن شرایط یادگیری باشید.
– تمرینات یادگیری را بصورت برنامه های خشک کلاسی ارائه نکنید بلکه بصورتی از کودک بخواهید که حالت بازیگونه دارد.
– دقت داشته باشید که فرامینی که به کودک می دهید کاملا واضح و روشن باشدو قابل درک برای او باشد .از بکار بردن جملات پیچیده و گنگ پرهیز کنید.

– داشتن زمینه قبلی در آموزش هر مرحله رکن اساسی است. باید بینید این مرحله از آموزش را که دارید به او عرضه می کنید آیا مرحله مقدماتی تر آن مهارت را می داند؟
– در مورد انجام کارها تا حدیکه خود قادر به انجام آن است او را آزاد بگذارید و مواردی را که قادر به انجام آن نیست فقط در کنار او به او کمک کنید. “

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.