مقاله نسبت فلسفه سیاسی و قدرت در اندیشه سیاسی لئواشتراوش و میشل فوکو


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
2 بازدید
۵۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله نسبت فلسفه سیاسی و قدرت در اندیشه سیاسی لئواشتراوش و میشل فوکو دارای ۱۶ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نسبت فلسفه سیاسی و قدرت در اندیشه سیاسی لئواشتراوش و میشل فوکو  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نسبت فلسفه سیاسی و قدرت در اندیشه سیاسی لئواشتراوش و میشل فوکو،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نسبت فلسفه سیاسی و قدرت در اندیشه سیاسی لئواشتراوش و میشل فوکو :

مقاله نسبت فلسفه سیاسی و قدرت در اندیشه سیاسی لئواشتراوش و میشل فوکو که چکیده‌ی آن در زیر آورده شده است، در تابستان ۱۳۸۹ در فصلنامه سیاست- مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی از صفحه ۳۰۷ تا ۳۱۸ منتشر شده است.
نام: نسبت فلسفه سیاسی و قدرت در اندیشه سیاسی لئواشتراوش و میشل فوکو
این مقاله دارای ۱۲ صفحه می‌باشد، که برای تهیه‌ی آن می‌توانید بر روی گزینه‌ی خرید مقاله کلیک کنید.
کلمات مرتبط / کلیدی:
مقاله نسبت
مقاله قدرت
مقاله فلسفه سیاسی

چکیده و خلاصه‌ای از مقاله:
در این پژوهش نسبت فلسفه سیاسی و قدرت در اندیشه سیاسی لئواشتراوش و میشل فوکو بررسی شده است. تا قبل از نیچه و تعریف متفاوت وی از قدرت، این مقوله با تمرکز و حاکمیت سیاسی پیوندی تنگاتنگ داشت؛ به گونه ای که فلسفه سیاسی تلاشی برای نیل به حقیقت، نسبتش با قدرت به صورت پاسخ به مساله توجیه حاکمیت اقلیتی حکومتگر بر اکثریت تحت حکومت، یا ایجاد سامان سیاسی نیک تعریف می شد، اما با نیچه و طرح مباحثی چون «اراده معطوف به قدرت» قدرت پراکنده و در همه جا حاضر تلقی شد. این نوشته نیز بر نسبت بین فلسفه سیاسی و قدرت تاکید دارد، اما با دو نگرش متفاوت: نخست، نگرش اشتراوسی به رابطه دو مقوله فوق است که بنا بر تعریفی که از فلسفه سیاسی دارد یعنی تلاش برای جایگزین کردن معرفت نسبت به امور سیاسی (از جمله قدرت) به جای گمان درباره آنها، قدرت را موضوع و متعلق شناخت فلسفه سیاسی می داند (یعنی همان نگرش سنتی نسبت به قدرت). دوم، نگرش فوکویی است که متاثر از نیچه، قدرت را همه جا حاضر و فرایندی صعودی می داند. بنابراین، تعریف فلسفه سیاسی دیگر تراویده ذهن شناسای فیلسوف مستفل از قدرت نیست و نظام فلسفی فیلسوف در خلاء شکل نمی گیرد بلکه خود مولود فرایندهای قدرت پراکنده در فضایی است که فیلسوف در آن می اندیشد.

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.