تحقیق در مورد لعاب سرامیک و انواع ان
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
تحقیق در مورد لعاب سرامیک و انواع ان دارای ۴۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق در مورد لعاب سرامیک و انواع ان کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد لعاب سرامیک و انواع ان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق در مورد لعاب سرامیک و انواع ان :
لعاب سرامیک و انواع ان
پوششهای سرامیکی از لایههای نازک شیشه که سطح کاشیها را میپوشانند. ساخته شده اند. این پوشش با پاشیدن محلول سوسپانسیون بدست آمده از خرد کردن قریبها با آب و سایر ترکیبات مربوط. بر روی بدنه سرامیک که به صورت بیسکویت درآمده یا فقط خشک شده به کار برده میشود.
تعریفی که از لعاب و فریب توسط Emiliani در TECNOLOGIA DEI PROCESSI CERAMICI بیان شده است. به شرح زیر میباشد:
-فریبها یا لعاب:
به پوششهای ترانسپارنت انواع کاشی با ظروف سرامیکی فاینس (تزئینی) لعاب خورده و نیز ارتن ور آهکی مربوط میشود. نوع خاصی از لعاب که (فریت ترانسپارنت) نامیده میشود. به صورت لایههای نازک برای تزیین رو لعابی به کار میرود تا به کاشی و ظروف سرامیکی تزنینی ماجولیکا، درخشندگی بیشتری بدهد.
ششهای بسیار اوپک، کدر (opaque) شیشه ای اطلاق میشود. نوع خاصی آن لعابی است که (ماجولیکا) نام دارد و به صورت لایههای نسبتا ضخیم بر روی بیسکویت Faenza به کار میرود تا به محصول نهایی، ظاهری سفید و درخشان بدهد. کدری لعاب با وارد کردن یک اوپک کننده سیلیکات زیرکونیم، اکسید قلع، اکسید تیتانیم به درون ترکیب، پخش و سرد کردن با ریختن داخل آب حاصل میشود.
مکانسیم تشکیل شیشه و فرمولاسیون
کلیه مواد شیشه ای، از ذوب انواع مختلف سازندگان گزارش شده در جدول ۱ نتیجه میشوند:
– عوامل شیشه ساز -مواد کمک ذوب یا گداز آور(flues)
-اوپک کنندهها (opacifiers) – پایدار سازها و تثبیت کنندهها (stabilizers)
-عوامل تبدیل کننده شیشه به کریستال (Devitficants)
ایزوتوپی (isotropy) مهم ترین مشخصه و ویژگی شیشهها است. در حالی که مواد جامدی که ساختار کریستالین دارند به مواد غیر ایزوتوپ (Anisotropic) معروفند. به این دلیل در ابتدا فرض میشد ک شیشهها مواد بی شکل (آمورف) هستند تا اینکه بر اساس تحقیقاتی که توسط warren, Zachariasen انجام شد. مشخص شد که سیلیسیم دارای ساختار تتراهدرال است.
با وجود این، در حالی که کریستالها منحصرا آرایش چهار وجهی متناسب با ساختار هندسی منظم از خود نشان میدهند. شیشهها ساختار کاملا بی نظمیدارند یعنی بدون تقارن هستند.
بنابراین به رغم اینکه شیشه، شبکه نامنظم پیچیده ای است که عمدتا از سلیسیم و اکسیژن تشکیل شده است. میتوان گفت که شیشه از یک شبکه ساخته شده است.
در شکل ۱ و ۲ از جدول ۲ نمودار دو بعدی مربوط به شکل کریستالوگرافی سیلیس و سیلیس مذاب را به ترتیب مشاهده میکنید.
شیشههای معمولی همان آرایش چهار وجهی نامنظم شیشه ای سیلیسی رانشان میدهند. اگر چه در شیشههای معمولی یونهای سازنده دیگر، فضاهای خالی را که توسط سیلیس و اکسیژن بر جای گذاشته شده دوباره پر میکنند. از آنجایی که پیوندهای موجود در شبکه شیشه مانند پیوندهای موجود در شبکه کریستالی معادل نیستند. بنابراین انرژی مورد نیاز برای شکستن آنها نیز متفاوت است.
هنگامیکه دما بالا میرود. انرژی فعالیت گرمایی افزایش مییابد تا به مقداری برسید که پیوندهای ضعیف تر شکسته شوند و با افزایش بیشتر دما، از هم پاشیدگی تدریجی شبکه و ذوب تدریجی شیشه حاصل میشود. در هر دمایی،ساختارشیشه ای با آن سطح گرمایی مطابقت دارد با سخت شدن ماده زمانی که دما پایین میرود و پیوندها مجددا تشکیل میشوند شیشه دارای ساختمان ویژه ای با پایین ترین سطح انرژی میباشد.
با وجود آنکه ویسکوزیته شیشه دز نقطه تغییر شکل بسیار سریع افزایش مییابد. ساختار داخلی ماده جامد مانند ساختار ماده در بالاترین دما میباشد. نتیجه ناپایداری ساختاری است حتی در یک دوره طولانی نیز ایجاد میگردد.
کاتیونهایی که در حالت اکسید بصورت شیشه ای با گرما دادن کامل ماده بدست میآیند، کاتیونهای تشکیل دهنده شبکه نامیده میشوند عبارتند از : B3+ , si+4.
در حالی که سلسیم چهار وجهیهایی را تشکیل میدهد که راس آنها به هم مربوطند بو با عدد کوئوردیناسیون ۳ مثلثهای متساوی الاضلاعی را تشکیل میدهدکه یون B3+ در مرکز آنها واقع است. از آنجایی که یون سیلیسیم دارای چهار پیوند است در حال که بور سه پیوند دارد مشخص میشود که چرا شیشه بوریک ویسکوزیته کمتر و بنابراین قابلیت ذوب بیشتری دارد.
هر گاه کاتیونهای ذوب شده (مذاب) که اصلاح کنندههای شبکه نیز نامیده میشوند بصورت اکسید اضافه شوند. باعث گسیخته شدن پلهای پیوندی بین چهار وجهیها میگردند.
این یونها معمولا در شکافهایی قرار میگیرند. که چند وجهیهای سیلیسی را جدا میکنند هر چه تعداد یون سدیم وارد شده بیشتر باشد، شکافها و فواصل ایجاد شده بیشتر خواهد بود و بنابراین ویسکوزیته لعاب به تدریج کاهش مییابد.
علاوه بر این گسیختگیهای میان چهار وجهیها به آسیب دیدن شیشه میانجامد علت این امر، آنست که هرچه این چهار وجهیها آزادی بیشتری داشته باشند. تمایل آنها بدست آوردن ساختار منظم کریستالین و در نتیجه تبدیل شیشه به کریستال بیشتر میشود کاتیونهای پایدار کننده اصلاح کنندههای شبکه نیز میباشند:
کاتیونهای قلیایی خاکی با پتانسیل یونی مضاعف. محکم تر به شبکه اتصال دارند (بر خلاف کاتیونهای قلیایی که به علت پتانسیل یونی پایین به صورت ضعیفی با شکبه پیوند دارند و بنابراین با تغییر ساختار شیشه ای به سهولت قابل جابجایی هستند) بنابراین با تقویت ساختار شبکه ای شیشه، این کاتیونهای قلیایی خاکی بعنوان پایدار کننده (stabilizer) عمل میکنند.
جایگزینی یون اصلاح کننده (Na) با یون دیگری با تقریبا همان ابعاد ولی بار الکتریکی بیشتر (Ca) باعث پدیدههای زیر میگردد:
– افزایش دانسیته به علت نیروی قوی تر اعمال شده برروی یونهای اکسیژن که باعث فشردگی بیشتر میگردد.
– افزایش شاخص دیر گدازی در نتیجه افزایش دانسیته
– کاهش رسانایی الکتریکی در نتیجه تحرک کم کاتیون به علت افزایش انرژی پیوند
– افزایش ویسکوزیته به علت فوق
قبلا گفتیم که بور با عدد کوئوردیناسیون ۳، تشکیل شبکه میدهد و در حالی که اغلب در شیشههای سیلیسی به کار برده میشود، هرگز بعنوان یک عامل شیشه ای کننده تنها استفاده نمیشود. شبکه شیشهای بوریک خالص، از مثلثهای متساوی الاضلاعی تشکیل شده است که رئوسشان با اتمهای اکسیژن که همانند پل عمل میکنند، به یکدیگر متصل میشوند.
در شیشههای سیلسیم بور، هنگامیکه مقدار B2O3 زیاد میشود، چهار وجهیهای BO4 میشوند (تغییر عدد کوئئوردیناسیون بور از ۳ به ۴) که ساختاری بسیار شبیه شیشههای با مقدار سیلیسیم بالا بدست میآید. هنگامیکه مقدار B2O3 از مقدار خاصی فراتر رود. تشکیل چهار وجهی BO4 متوقف میشود و مثلثهای مشخص کننده شیشه خالص شروع به تشکیل شدن میکنند.
آلومینیوم به تنهایی نمیتواند بعنوان یون تشکیل دهنده شبکه در نظر گرفته شود. اما با توجه به تحقیقات و مطالعات صورت گرفته روی فلدسپات. به این نتیجه میرسیم که هنگامیکه یونهای الکتروپوزیتیو موجود باشند. یون فوق میتواند جایگزین یون سیلیسیم شود و بنابراین منجر به تشکیل چهار وجهیهای زیادی گردد. در شیشهها، آلومینیوم ممکن است رفتار مشابهی داشته باشد با این نتیجه که چنین ترکیب و استحکامیدر چهار وجهیها باعث میشود که شیشه ویسکوزتر شده و مقاومت شیمیایی بیشتر و استحکام چشمگیری پیدا کند.
از این آزمایش و رفتار آلومینیوم مشخص میشود که تمایز آشکاری بین یونهای تشکیل دهنده شبکه و یونهای اصلاح کننده شبکه وجود ندارد. در شرایط معینی، یونهای اصلاح کننده شبکه ممکن است به صورت یونهای تشکیل دهنده شبکه و جود داشته باشند.
در این رابطه Diezel بیان کرد که توانایی کاتیون برای تشکیل با اصلاح شبکه، به مقدار نیروی کوئوردینانسی به آنیون اکسیژن بستگی دارد. آنهایی که دارای بیشترین مقدار نیرو هستند. بعنوان تشکیل دهنده شبکه عمل میکنند (Si+4, B3+) در حالی که آنهایی که کمترین نیرو را دارند. اصلاح کنندههای شبکه هستند. (pb+2 , Ca2+, Ba2+, Li+, Na+ , K+) و بالاخره کاتیونهایی با مقدار متوسط نیروی فوق ممکن است هردو عمل را انجام دهند (Fe3+, Be2+, Mg2+, Ni2+, Zn2+, Co2+)
مواد خام و تاثیر آن بر خصوصیات لعاب
A سیلیس (وزن مولکولی ۶۰۱=sio2)
از طریق کوارتز، شنهای کوارتزی، شنهای فلدسپاتی، فلدسپاتها و کائولن وارد میشود سیلیس مهمترین جزء ترکیبات شیشه ای میباشد زیرا قابلیت شیشه ای کردن به کمک مواد گداز آور را در دامنه وسیعی از دما دارا میباشد. کداز آورها (مواد کمک ذوب) با اصلاح کنندهها عبارتند از: pbo, B2o3, K2O, Na2O3, Li2O پوششهای سرامیک از نظر سیلیس بسیار غنی هستند و مقاومت چشمگیر وسختی زیادی در مقابل عوامل شیمیایی از خود نشان میدهد. هر چه مقدار سیلیس در لعاب بیشتر باشد، دمای پخت آن بالا میرود.
B- انیدریدبوریک (وزن ملکولی ۶۹۶=B2O3)
بوسیله اسید بوریک، بوراکس و کلمانیت وارد میشود. پس از سیلیس، بور مهمترین جزء به علت داشتن قابلیت شیشه ای کردن میباشد.
ازآنجایی که استفاده از آن منجر به تشکیل شیشههای زود ذوب (meltable) میشود. به تنهایی استفاده نمیشود. در شیشههای سیلیسی بعنوان عامل گداز آور عمل میکند. استفاده از آن در لعاب بدون سرب با نقطه ذوب پایین ضروری است. بور، اکسیدهای رنگی مختلف را ذوب و حل میکند، به لعاب شفافیت میدهد. مقدار ویسکوزیته را کاهش میدهد و ضریب انبساط لعاب را تقلیل میدهد.
C- اکسید سرب (وزن مولکولی ۲۲۳۲=pbo)
اکسید سرب خصوصیات زیر را به لعاب میدهد:
قابلیت ذوب (Meltability) بالا، که باعث افزایش شاخص دیر گدازی میگردد.
دانسیته و درجه شفافیت ماده را افزایش میدهد.
از طرف دیگر، لعابهای سرب ویژگیهای زیر را نشان میدهند:
از طرف دیگر، لعابهای سرب ویژگیهای زیر را نشان میدهند:
– ویسکوزیته کم
– سمیبودن زیاد، متناسب با مقدار سرب و به شکلی که با لعاب پیوند شیمیایی برقرار کند.
– اگر میزان آن در اکسید به نسبت خاصی افزایش یابد. نسبت به انحلال در اسید (Acid Etching) حساسند. (حلالیت pbo- جدول xiii مربوط به ضریب Thorpe را ببینید.)
D- مواد قلیایی (وزن مولکولی ۹۴۲=K2O
۶۲۰=Na2O
(۳۸.۹=Li2O
به صورت نیترات، کربنات و فلدسپات وارد ترکیب میشوند. قلیاها اصلاح کنندههای شبکه هستند و وارد کردن آنها باعث پایین آمدن نقطه ذوب لعاب شده وساختار شبکه لعاب را ضعیف میکند.
یونهای K+ , Na+ در شکافهایی که چهار وجهیها را جدا میکنند. قرار میگیرند. یونهای K+ بزرگتر از یونهای Na+ هستند. و پیوندهای قویتری تشکیل میدهند. این علت تغییر پذیری آسان لعابهای سدیم دار است. لعابهای دارای سدیم بالا به راحتی در آب حل میشوند.
به طور کلی قلیاها ضریب انبساط لعاب را افزایش میدهند اما لیتیم که بسیارمحلول است و قابلیت ذوب بالایی دارد. با درصدهای بسیار کم استفاده شده (بسیار کمتر از سدیم یا پتاسیم) و همان نتیجه بدست میآید.
قلیاها و به خصوص لیتیم شفافیت چشمگیری به لعاب میدهند اما نمیتوانند به تنهایی استفاده شوند تا تمام خواص بازی ترکیب را فراهم کنند زیرا تمایل به کریستالیزاسیون یا تبلور (Devitrification) و حل شدن در آب سیلیکاتهای ایجاد شده را دارند.
E – اکسید کلسیم (وزن مولکولی ۵۶۱=CaO)
به صورت کربنات کلسیم، دولومیت، ولاستونیت و آنورتیت وارد ترکیب میشود. اکسید کلسیم یک پایدار ساز (stabilizer) است. هنگامیکه به یک سیلیکات قلیایی اضافه میشود. تغییری پذیری لعاب را از بین میبرد. اگر به تنهایی استفاده شود باعث میشود که در دمای ذوب بالا سیلیکاتها بوجود آیند (بالای ۱۴۰۰oc) در حالی که مخلوط کردن آن با سیلیکاتهای دیگر باعث تشکیل جرمهای شیشه ای میگردد.
درصدهای قابل توجه اکسید فوق منجر به تبلور Devirification میگردد Matt CaO با قرار دادن آن در ترکیب با درصد مناسب (۱۰% – ۵ اکسید در تجریه)، کلسیم باعث استحکام فرآورده میشود، قدرت پیوند وچسبندگی لعاب به بدنه را افزایش میدهد. در ترکیباتی که در دمای بالا پخته میشوند، کلسیم باعث کاهش ویسکوزیته میگردد.
F- اکسید آلومینیوم (وزن مولکولی ۱۰۱۹۴=Al2O3 )
به صورت اکسید آلومینیوم کلسینه شده یا اکسید آلومینیوم هیدارته، فلدسپات، کائولن و کورندوم وارد ترکیب میشود. هنگامیکه اکسید آلومینوم با نسبت مناسب (۸%-۴ در آنالیز به صورت اکسید برای لعابهای با دمای پخت پایین) به ترکیب لعاب سرامیک اضافه میشود، خصوصیات زیر را به فرآورده میدهد:
-افزایش ویسکوزیته- کاهش تمایل آن برای تبلور Devitrificaion
– افزایش استحکام خمشی- کاهش ضریب انبساط
– افزایش مقاومت در برابر اسیدها- افزایش کدری (opacity) با درصد بالا وارد ترکیب میشود که با دمای پخت لعاب سازگاری دارد.
هر چه درصد Al2O3 که وارد ترکیب لعاب میشود بیشتر باشد. دمای پخت ماده بالاتر میرود و بر عکس این درصد در لعابهای مات بیشتر و در فرآوردههای براق کمتر است.
مقدار Al2O3 موجود در ترکیب لعاب به دانه بندی آن نیز بستگی دارد. دانههای ریزتر مقدار کمتر ودانههای درشت تر (کورندوم) مقدار بیشتری Al2O3 وارد ترکیب میشود که با دمای پخت لعاب سازگاری دارد).
هر چه درصد Al2O3 که وارد ترکیب لعاب میشود بیشتر باشد. دمای پخت ماده بالاتر میرود و بر عکس این درصد در لعابهای مات بیشتر و در فرآوردههای براق کمتر است.
مقدار Al2O3 موجود در ترکیب لعاب به دانه بندی آن نیز بستگی دارد. دانههای ریزتر مقدار کمتر و دانههای درشت تر (کورندوم) مقدار بیشتری Al2O3 وارد ترکیب میکنند. بعلت اینکه Al2O3 وارد ترکیب میکنند. بعلت اینکه Al2O3 یک ماده آمفوتر است. این اکسید هم با سیلیس و هم با اکسیدهای بازی ترکیب میشود. به این علت، سودمندترین پایدار ساز (stabilizer) میباشد.
G- اکسید باریم (وزن مولکولی ۱۵۳۴=BaO)
معمولا از BaCO3 استفاده میشود. این اکسید، دانسیته و قابلیت انکسار را افزای داده و بنابراین ظاهری براق به لعاب میدهد. از آنجایی که یک عامل گداز آور (کمک ذوب ) عالی در ذوب سیلیکاتها است. میتواند جایگزین اکسید سرب که سمیت آن شناخته شده است. گردد.
هنگامیکه با درصدهای بالا، بیش از ۳/۰% اکی والان مولکولی استفاده شود، لعاب را سخت میکند و باعث تبلور (Devitrificaion) میگردد. لعابهای باریم نسبت به لعابهای کلسیم، سریع تر ذوب میشوند و ویسکوزیته کمتری دارند.
H-اکسید منیزیوم (وزن مولکولی ۴۰۳=Mgo)
به صورت دولومیت، کربنات منیزیوم وتالک وارد ترکیب میشود. رفتار وعملکرد اکسید منیزیوم در ترکیب لعاب بسیار مشابه اکسید کلسیم است و تنها تفاوت آن با اکسید کلسیم، تشکیل لعابهای با ویسکوزیته بیشتر میباشد. از آنجایی که دمای پخت محصول را بالا میبرد. با درصدهای بالا قابل استفاده نیست. ضریب انبساط را کاهش میدهد اما باعث افزایش کشش سطحی میگردد.
اکسید روی (وزن مولکولی ۸۱۴=ZnO)
در لعابهای اسیدی یا لعابهایی که شامل درصد بالایی اکسید آلومینیوم هستند، اکسید روی بعنوان یک عامل کمک ذوب (flux) عمل میکند.
با توجه به درصد موجود در ترکیب، اکسید روی اثرات متفاوتی از خود نشان میدهد.
۱) درصدهای پایین: شفافیت لعاب و رنگها را افزایش میدهد به استثنای رنگهای سبز و آی همراه با اکسید آلومینیوم کدری (opacity) و سفیدی لعاب را بیشتر میکند به شرط این که درصد Cao کم باشد و B2O3 اصلا موجود نباشد ضریب انبساط را کاهش میدهد.
۲) با درصدهای بالا جرم شیشه ای را تبدیل به کریستالی میکند و به سطح لعاب ظاهری مات میدهد که اگر لعاب خاصیت بازی داشته باشد. مطلوب است.
۳) با درصدهای بسیار بالا متبلور میشود عناصر بلورین ساخته شده از سیلیکات zno جدا میشوند. لعابهای غنی از این اکسید در معرض اسید خوردگی (Acid Etching)
L- اکسید تیتانیم (وزن مولکولی ۸۰۱=TiO2)
اکسید تیتانیم مقاومت لعاب را در برابر حکاکی شیمیایی و ترک خوردن افزایش میدهد. حتی با مقادیر کم این اکسید نیز مقاومت در برابر ترک خوردن مشاهده میشود و هنگامیکه درصد آن بالا میرود. این مقاومت بدون تغییر میماند.
افزودن Tio2 باعث ایجاد رنگ در لعاب میگردد: یک ترکیب ۲% به محلول رنگی میدهد که وقتی ۷% استفاده شود، به زرد تبدیل میشود(تصور میشود که این امر بعلت وجود ناخالصیهای اکسید آهن باشد)
در این بین سطح لعاب ظاهری مات پیدا میکند تا زمانی که با افزایش درصد اکسید،سفت و سخت شود. اکسید تیتانیم خواص اوپک کننده از خود نشان میدهد که زمانی که شرایط زیر مد نظر باشد این خاصیت پیشرفت میکند:
B2O3 اصلا موجود نباشد، ترکیب غنی از Al2O3باشد و اکسید به ترکیب آسیا شده اضافه شود. در چنین مواردی، رنگ روشن تر میشود.
اگر TiO2 بصورت آناتاز به درون لعاب وارد شود، این خواص تشدید میشوند. اگر به صورت روتیل موجود باشد، قابلیت تبلور (Devitrifying) خود را از دست میدهد، هنگامیکه با درصدهای بالا و دمای پخت بالا استفاده شود، باعث تشکیل عناصر بلورین سوزنی شکل میشود کریستاله شدن به فراوانی در لعابهایی که خیلی زود ذوب میشوند، رخ میدهد.
M – اکسید قلع- (وزن مولکولی ۱۵۰۷=SnO2)
بهترین اوپک کننده ای است حتی اگر با درصدهای پایین مورد استفاده قرار گیرد : ۱۰%- ۶، بعلت قیمت بالای آن، به مقدار زیاد مورد استفاده قرار نمیگیرد.
Opacity (اپاسیته) ناشی از این اکسید، به علت سوسپانسیون یا تعلیق در جرم شیشه ای در حالتی که ذرات پراکنده و ریز هستند، میباشد. توانایی اوپک کردن آن به خلوص اکسید، ریزی ذرات و ماهیت جرم شیشه ای که این اکسید به آن اضافه میشود. بستگی دارد.
عناصر قلیایی و بور به شدت بر روی خاصیت اوپک کنندگی اثر میگذارند. پیشنهاد میشود که قلع به جای اینکه در طی فرآیند ذوب وارد شود در حین آسیا کردن وارد ترکیب شود.
N- زیرکونیم
به شکل اکسید زیرکونیم و سیلیکات زیرکونیم با دانه بندی مختلف به کار میرود. اوپک کننده خوبی است ولی نه به خوبی قلع از طرف دیگر مزیت آن ارزان بودن است و در نتیجه اوپک کننده ای است که بطور گسترده در صنعت استفاده میشود. درصدهای بالای این اکسید، دمای پخت ترکیب را بالا میبرند.
سلیکات زیرکونیم بعنوان اوپک کننده برای تمام انواع لعابهایی که دمای پخت آنها بین ۹۴۰ و ۱۳۰۰co است، قابل استفاده است. فقط بخشی از سلیکات زیرکونیم وارد شده به ترکیب، ذوب میشود و در واقع بیشتر آن بدون تغییر میماند. بخشی که ترکیب میشود، مقاومت لعاب را در برابر ترک خوردن بیشتر میکند. زیرکونیم توانایی و قابلیت پایدار کردن رنگها را نیز دارای میباشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.