مقاله اشنایی با دنیای ریتم و موسیقی
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله اشنایی با دنیای ریتم و موسیقی دارای ۱۵۵ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اشنایی با دنیای ریتم و موسیقی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اشنایی با دنیای ریتم و موسیقی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله اشنایی با دنیای ریتم و موسیقی :
اشنایی با دنیای ریتم و موسیقی
مقدمه:
تا کنون با هر نوازندهی ساز کوبهای که برخورد داشتهام، نواختن را با زدن و کوفتن بر روی هر چیز در دسترس، آغاز کردهاید. پنداشت ما بر این است که اگر این کتاب را برداشتید، شما نیز از این قانون مستثنی نباشید. در نتیجه، اگر پیش از این هم، ساز کوبهای خاصی ننواخته یا هیچ دورهی آموزشی رسمی ندیده باشید، به هر حال نوازندهاید .
با نواختن ساز کوبهای، باستانیترین و دوستداشتنیترین ساز را گزینش کردهاید. در این کرهی خاکی، هیچ جایی پیدا نمی شود که شیوهی سنتی نواختن ساز کوبهای، در آن وجود نداشته باشد. در واقع همچنان که در صفحههای بعد، متوجه خواهید شد، نواختن ساز کوبهای، تفریحی جهانی است که هر کس بدون توجه به ذائقهاش در موسیقی، میتواند از آن لذت ببرد .
تا جایی که ممکن است، هدف در این کتاب، آشنا ساختن خواننده با گونههای سازهای کوبهای و نواختن سبکهای گوناگون است .
اگر شما هم مانند من بیندیشید، میتوانید درهمهی این روشها، لذت ویژهی آن را بیابید و با دانستن شیوههای گوناگون، از خود نوازندهای بسیار خوب و پویا بسازید .
فصل اول :
ورود به دنیای ریتم
بحثی که از مدتها پیش وجود دارد این است که آیا نت خوانی موسیقی، لازمهی کار نوازندهی سازهای کوبهای هست یا نه ؟ راستش را بخواهید ،نیازی به نت نیست. میتوانید نوازندهی توانایی باشید و هرگز به قطعهی موسیقی نگاه نکنید، ولی با این وجود، توانایی خواندن آن چه که بر روی کاغذ نوشته شده است میتواند درهای فراوانی را به روی نوازنده بگشاید. میتوانید با نوازندگانی بنشینید که هرگز آنها را ندیدهاید و آهنگی را بنوازید که هرگز پیش از این نشنیدهاید و آن را به بهترین شیوه، اجرا کنید یا اگر تنها با شنیدن، نتوانید قطعهای را اجرا کنید، میتوانید به فروشگاه محصولات محصولات موسیقی بروید و نسخهای از تک نوازی دلخواه خود را فراهم کرده و آن را بیاموزید. حتی میتوانید در اینترنت، ریتمها را با دیگر نوازندگان، رد و بدل کنید و ; این بخش را بخوانید، بیگمان متوجه خواهید شد که خواندن نت، آن اندازه هم دشوار نیست و هر زمانی را که برای یادگیری نت (تئوری موسیقی ) سپری کنید، ارزشمند و سودمند خواهد بود .
همان گونه که خودتان متوجه خواهید شد، افراد راههای گوناگونی را برای نواختن ریتمها به کار میبرند. در این کتاب، نت نویسی و روشهای حرفهای و رایج موسیقی بکار برده شده است. انجام این دستور، دو فایده ی مهم در بر دارد : نخست این که حتی اگر بخواهید نت سازهای دیگر را اجرا کنید ،پیش از این اصول پایههای نت خوانی را میدانید، دوم، این راه از راههای دیگر، به مراتب سادهتر و آشکارتر است .
اشاره
برای ادامه این کتاب ،اجباری به دانستن نت خوانی نیست. بیشتر ریتمهای نوشته شده در این کتاب، بر رویCD موجود هستند. تنها کاری که باید انجام دهید، گوش دادن به بخشهایی از CD است که در کنار هر ریتم، شمارهَی مربوط به آن نوشته شده است و به این گونه میتوانید شیوهی صدا دهی آن ریتم را بشنوید. در نتیجه میتوانید با ریتم موجود در CD بنوازید .
حتی میتوانید مهارتهای نتخوانی خود را از راه گوش دادن به CD، پشتیبانی کنید. تنها همزمان با شنیدن CD، به ریتم مربوط به آن نگاه کنید. هیچ گاه خواندن نت، بدون اشکال نیست .
آشنایی با الفبای موسیقی
فکر کنید که خواندن خط موسیقی، مانند خواندن این کتاب است. حروف، واژهها را به وجود میآورند و سرانجام، جمله و پس از آن پاراگراف و مانند اینها به وجود می آید. در موسیقی، با نتها و سکوتها سروکار دارید ( پس از این، در این بخش میتوانید ههی نتها و سکوتهای موجود در موسیقی را ببینید )، که در واقع نوع میزان را معین میکنند (میزان، همان واحد زمان در نت موسیقی است ). در پایان، میزان، بخشهای کوتاه موسیقی را به وجود می آورد که گرد آمدن آنها سبب آفرینش آهنگ یا قطعهی موسیقی میشود.
تبدیل به میکند ( نت سیاه. بنابراین برای زمان ، نت سیاه تنها یک ضرب میگیرد و در هر میزان چهار ضرب خواهید داشت .
ت) سرعت : این نشانه نشان میدهد که با توجه به ساعت یا مترونوم (وسیلهای که شمار زیادی از نوازندگان برای کمک به حفظ ریتم از آن استفاده میکنند برای آگاهی بیشتر از مترونومها، بخش هفدهم را بخوانید ) هر نت را با چه سرعتی باید نواخت. در تصویر ۱-۲، عدد رو به روی ن سیاه نشان می دهد که در هر دقیقه، چند ضرب نت سیاه اجرا میشود .
ث) نشانهی سبک : نشانهی سبک، بازگو کنندهی حس و یا یک سبک موسیقیای است که اجرا میشود. بسته به سازندهی ریتم، برخی از پارتیتورهای موسیقی، نشانهی سبک ندارند .
ج ) خط میزان : خط میزان، میزانها را از یکدیگر جدا می سازد هر میزان، یک گروه نتی است که کسر میزان آن را میشناساند. درتصویر ۱-۲، خط میزان پس از چهار ضرب میآید. داشتن میزان به سازندهی ریتم این اجازه را میدهد که قطعه را به بخشهای کوچک تقیسم کند و خواندن آن را آسانتر سازد .
نشانهی تغییر دهنده : نشانهی تغییر دهنده نشان میدهد که تا چه اندازه باید قوی یا ضعیف نواخت. در تصویر ۱-۲، نشانهی mf یا متسوفورته یعنی به گونهی « معتدل قوی » است. دیگر نشانههای تغییر دهنده، نشان دهندهی صداهای قوی و ضعیف و دیگر هستند. تصویر ۲-۲، شماری از نشانههای تغییر دهندهی رایج در موسیقی را نشان میدهد .
ح ) تکرار : این نشانه به معنای تکرار میزانهای اجرا شده است که در میان دو خط میزان، قرار میگیرد.
تصویر ۲-۲: نشانههای تغییر دهندهی موجود در موسیقی
pp: بسیار نرم و آهسته mf:به گونهی معتدل قوی و بلند
p:نرم و آهسته f: بلندتر
mp: به گونهی معتدل نرم و آهسته ff: بسیار بلند
خ) کرشندو: کروشندوی تغییر دهندهای است که افزایش تدریجی نتهایی را نشان میدهد که بر روی این نشانه نوشته شدهاند. نشانهی تغییر دهندهی دیگری هم که مربوط به افزایش و کاهش صدا است، دکر شندو است، دقیقاً خلاف کرشندو عمل میکند ؛ یعنی به جای افزایش تدریجی صدا ،آنرا به تدریج کاهش میدهد.
د) آکسان : آکسان، نشانهی تغییر دهندهی دیگری که تنها مربوط به نتی است که زیر آن قرار دارد. نت آکساندار را بایستی بلندتر از نتهای دیگر نواخت.
ذ) خط پایان : خط پایان، نشانهی به پایان رسیدن قطعه است.
س) ولت :نشانهی ولت، نشان میدهد که چگونه بخش ویژهای از پارتیتور را به پایان برسانید. دقت داشته باشید که تصویر ۱-۲، دارای دو ولت است. ولت ۱، تکراری است که به اول نت باز میگردد. در برگشت و تکرار سه میزان اول، به جای ولت ۱، میزان دولت در ولت ۲ اجرا میشود.
ش) نتها: این نشانهها نشان دهندهی نوع کشتی است که باید نواخته شود. هر نت ،نشان دهندهی طول کششی متفاوت است. تصویر ۳-۲ نشان میدهد که چه شماری از این نتها برابر با یک میزان هستند. دقت کنید که میزان ، در برگیرندهی یک نت گرد، دو نت سفید، چهار نت سیاه، هشت نت چنگ و شانزده نت دولا چگ است. در هر میزان، چهار نت سیاه وجود دارد، که هر یک از آنها یک چهارم هر میزان را پر میکند. نام هر نت، نشان میدهد که چه شماری از هر نت در یک میزان قرار میگیرد. استثنای این قانون، نتی به نام تریوله است. برای مشاهده این استثناء به تصویر ۳-۲ نگاه کنید.
نتهای چنگ، بالای سر خود ،دارای نشانهی « ۳» هستند که در گروههای سه تایی، تقسیم شدهاند. تریوله، نتهای چنگ غیر طیعی هستند که سه تای آنها برابر یک ضر کامل است. این معنای نشانهی « ۳» بالای نتهای است. تریوله، نشانهای است کاملاً رایج که در موسیقی استفادهی فراوانی دارد .
تریولههای دیگر، در برگیرندهی گروه نتهای سیاه و گروه نتهای دولا چنگ هستند. سه نت سیاه در تریوله، برابر با دو ضرب و سه نت دولا چنگ در تریوله، برابر با نیم ضرب است.
ص) نت نقطهدار : نت نقطهدار، برابر است با ارزش زمان خود نت، افزون بر نصف آن نت.
نت چنگ نقطهدار، برابر با یک چنگ افزون بر یک نت دولا چنگ است .
ض ) سکوتها : نشانهی سکوت، نشاندهندهی زمانی هستند که نباید نواخت .
پیشینه
خواندن آهنگی متفاوت
تا چندصد سال پیش، موسیقی به شکل شفاهی آموزش داده میشد. ریتمها به وسیلهی جملههای آوازی، دهان به دهان، بازگو می شدند. حتی امروزه، اگردر کلاس برخی از آموزندههای آفریقایی و یا هندی شرکت کنید، آموزش موسیقی، تنها به وسیلهی آواز انجام می شود. برای نمونه، در موسیقی آفریقای غربی، صدای باز روی دست راست « گو » نامیده می شود. ودست چپ « دوو» است ( در بخش سوم، ضربات ساز، توضیح داده یشوند ). تلفظ صوتی ضربههای در این فرهنگها با کمال دقت، از پیروی صدای ضربات ساز صورت میگیرد.
توضیحاتی برای بهتر نواختن
هر چند نت نویسی سازهای کوبهای، از قوانین نت نویسی موسیقی پیروی میکند، برای بهتر نواختن، شمار دیگری از نشانهها در این کتاب، بکار برده شده است.
الف ) شمارش : شمارش، یکی از سودمندترین ابزاری است، که نه تنها برای خواندن نت، بلکه برای نواختن هر گونه ریتم، در اختیار نوازنده قراردارد. آموزگاری همیشه میگفت :« اگر نمیتوانی بشماری، نمیتوانی بنوازی .
شمارش، بسیار ساده است. در تصویر ۵-۲الگوی شمارش بالای ریتم را با صدای بلند بخوانید برای نمونه « ;..و۲و۱» را برای ریتم بالایی، و «اُ واُ ۱» را برای ریتم پایینی همزمان با نواختن ریتم موجود در زیر شمارشها،میخوانیم .
هدف شمارش، کمک کردن به نوازنده برای قرار دادن تک تک نتهای ریتم در جای درست خود در میزان است.
ب) نوع ضربه : این نشانه، نشاندهندهی شیوهی دست گذاری است .شیوهی دست گذاری، معمولاً در ضربهایی به کار می رود که با دست نواخته میشوند .
شیوههای دست گذاری این کتاب ،به شرح زیر است ( هر کدام از این دستگذاریها به گونهی مفصل در بخش سوم، توضیح داده شدهاند) :
O: صدای باز
B: صدای بم
M: صدای بسته
S: صدای شلاقی
H: حرکت پاشنهای
T: حرکت سرانگشتی
P: ضربهی کف دست
Br: ضربهی جارویی( مانند حرکت جارو)
Dr: بشکن یا پلنگ میانه
Sn: بشکن یا پلنگ کناره
Tr:لرزانک
پ) الگوی نواختن با دست و استیک : نشان می دهد که کدام دست باید به کار برده شود .
“R” مربوط به دست راست و “L”مربوط به دست چپ است .
ت) سنج : سنجها و سنجهای پایی، بیشتر بر روی خط پایانی حامل، قرار میگیرند. نواختن سنجهای گوناگون، در زیر توضیح داده شده است ( این ترتیب، بسته به سازندهی ریتم، تغییر میکند ،اما در این کتاب، به ترتیب زیر آورده شدهاند ) :
ت۱:سنجهای هت
ت۲: سنج راید
ت۳: سنج کراش
ث) سایدرام :سایدرام ،معمولاً در فاصله ی میانی پنج خط حامل نوشته میشود .
ج) باس درام : باس درام ( طبل بزرگ )، معمولاً فاصلهی زیرین را پر میکند .
چ) های هت باپا: هنگامی که های هت با پا نواخته می شود، به وسیله “X” زیر خط حامل، نشانهگذاری میشود .
ح )تام تام کوچک : در درام ست، این خط، معمولاً برای دو تام تام ایستاده بزرگ به کار برده میشود .
خ ) تام تام متوسط : در درام است، این خط برای دو تام تام ایستاده بزرگتر، به کار برده میشود .
د) فلور تام تام : این خط، در برگیرندهی فلور تام تام درامست است .
ذ) درام با صدای زیرتر : نت سازهای کوبهای دستی و یا استیکدار، مانند گونههای کنگا و دهل، معمولاً بر روی خطوط حامل یک یا دو خط نوشته میشوند .در این مورد، ساز زیرتر، بالای خط قرار میگیرد.
ر) درام با صدای بمتر : ساز بمتر، زیر حامل یک خط قرار میگیرد.
یکی شدن با ضرب آهنگ
گونههای موسیقی از موتسارت گرفته تا متالیکا، دارای ضرب پایهای هستند که موسیقی را به پیش میبرد. این ضرب پایه، ضرب آهنگ، نامیده می شود. در بیشتر موسیقیهای مردمی، ضرب آهنگ از نتهای سیاه در میزان پیروی میکند. ضرب آهنگ، به گونهای اساسی، موسیقی را به پیش میبرد؛ هر چند در گونههای دیگر موسیقی، ضرب آهنگ میتواند نامحسوس باشد. چنین موردی را میتوان در موسیقی آفریقایی یافت، جایی که ضرب آهنگ احساس نمیشود. در واقع سر ضرب خود را نشان نمی دهد، اما به هر صورت وجود دارد .
اشاره
به عنوان نوازنده یکی ازمهمترین مواردی که لازم است بدانید، پا ضرب زدن ضرب با آهنگ موسیقی است، چه مشخص باشد، چه نباشد. بالا بردن حس ضرب آهنگ درونی، چندان هم دشوار نیست. موارد زیر برای رشد ضرب آهنگ درونی نوازنده آورده شدهاند.
با مترونوم تمرین کنید. مترونوم، وسیلهای است که سبب بوجود آوردن ضربی منظم و بدون تغییر میشود ( برای آگاهی در زمینهی خرید مترونوم، به بخش هفدهم برگردید ) ؛
هنگام نواختن، پا ضرب بگیرد ؛
بلند بشمارید ؛
به گونهی موسیقیای که مینوازید، گوش کنید .
هر کدام از این تکنیکها کمک میکنند که شیوهی حفظ کردن ضرب آهنگ در موسیقی را درک کنید. پس از توانمند کردن حس ضرب آهنگ درونی، نواختن هر گونه ساز کوبهای در هر شرایطی بسیار آسانتر خواهد شد. در واقع اگر بتوانید با اعتماد به نفس و به آسانی از ضرب آهنگ موسیقی پیروی کنید و آن را در نواختن خود به کار بندید، متوجه میشوید که نوازندگان دیگر به نواختن با شما علاقمند می شوند .
درک وزن
وزن، واژهی دیگری است برای کسر میزان ( برای نمونه میگوییم وزن این آهنگ است ) یا مربوط است به حس کلی موسیقی، برای نمونه، ممکن است واژههای « دوتایی » و یا « سه تایی » را شنیده باشید این واژهها به درک ریتم مربوط می شود و این که چگونه ضرب در موسیقی، تقسیم شود. همهی آهنگها دارای ترکیبات « دو تایی » و یا « سه تایی » هستند( و گاهی هر دو ترکیب در یک میزان واحد قرار می گیرند – به وزنهای لنگ در بخش بعد برگردید.) به گفتهی دیگر، میتوان وزن را به گروههایی دو یا سه ضربی تقسیم کرد. بیشتر آهنگها دارای ترکیب دوتایی هستند ( شمارش آنها به گونهی « ۴و ۳و ۲و۱» خوانده می شود ). تصویر ۶-۲، وزنهای دوتایی و سه تایی را نشان میدهد .
همچنین، ممکن است با آهنگی برخورد کنید که می بایست آن را با ترکیبی شکسته بنوازید این به آن معناست که باید نتهای چنگ را به گونهی تریولهی شکسته نواخت. یعنی، نواختن نخستین و آخرین نت تریوله و سکوت موجود در نت دوم. برای مشاهدهی وزن شکسته به تصویر ۷-۲ برگردید.
میزانهای لنگ
وقتی گفته میشود : موسیقی به جز کسرهای ساده، میزانهایی چون و; نیز دارد، به این معناست که به جز این میزانهای معمولی ،میزانهای دیگری هم هستند که به آنها میزانهای لنگ گفته میشود، مانند ، یا چیزی مانند .
بیشتر مردم بر این باورند که نواختن میزانهای لنگ، به مراتب سختتر از نواختن، برای نمونه است نواختن میزانهای یا زیاد با نواختن متفاوت نیست. در هر دو، نتهای چنگ و دولا چنگ وجود داردمانند میزان ، در این میزانها ضرب آهنگ دارای کیفیت یکسانی است. در این میزانها ضرب آهنگ، نامنظم میشود، چرا که سرعت ریتم، سبب میشود که پا ضرب گرفتن با همهی ضربهای میزان دشوار شود. به جای آن میبایست میزان را با سرعتی بنوازید که بتوانید با آن پا ضرب بگیرید. بهترین روش، تقسیم وزنهای لنگ به گروههای دوتایی و سه تایی است. بیشتر سازندگان ریتم و آهنگ سازان، این تقسیمبندی در آهنگ را به کار میبرند. برای مشاهدهی برخی از این ترکیبات، به تصویر ۸-۲ برگردید.
هنگام نواختن این ریتمها، نخستین نت هر دسته را ( چه دوتایی و چه سه تایی ) با آکسان بنوازید. این کار سبب می شود که ضرب آهنگ ریتم را درک کنید .
اگر تصمیم به نواختن میزانهای لنگ دارید، از نواختن آنها هراسی نداشته باشید. در واقع حتی اگر، تنها تصمیم به نواختن میزان بگیرید، درک ترکیبهای دوتایی و سه تایی، سبب میشود که به معنای واقعی کلمه، ریتمها را در آهنگ بنوازید. میتوانید با سر ضرب هماهنگ شوید و جملههایی را در هر میزان به وجود آورید. در این صورت، نواختن، دلنشین و خوش آیند میشود.
فصل دوم :
گرم کردن برای نواختن ساز کوبهای: آمادگی برای نواختن
برای نواختن سازهای کوبهای یاهر ساز دیگری، دو اصل مهم وجود دارد : اول، چیرهدستی در چگونگی تولید صدایی با کیفیت در ساز، و دوم داشتن توانایی جسمی وهماهنگی در اجرای موسیقی، این بخش هر دو اصل را مورد بررسی قرار میدهد .
همچنین، این بخش با توضیح تکنیکهایی مناسب برای کشش ماهیچهها و گرم کردن پیش از نواختن، کمک میکند که از آسیبهای احتمالی پیشگیری کنید.
نکتهی تکنیکی : آن چه باید بدانید
با وجود شمار بسیار زیاد سازهای کوبهای در دنیا، انتظار میرود که راههای بسیاری برای نواختن آنها وجود داشته باشد. این حقیقت دارد، اما با شماری از چیره دستیهای پایهای، تقریباً میتوان، هر گونه ساز کوبهای را برداشته و صدایی پذیرفتنی به وجود آورد.
نخستین چیزی که باید به یاد بسپارید، ارام بودن است. شانهها و بازوان نباید هیچگونه فشار و انبساطی داشته باشند، جز هنگامی که دست، پا و یا استیک به صفحهی ساز تماس دارند. این آزادی ماهیچهها سبب میشود که طولانیتر وتندتر بنوازید و نیز از ایجاد صدمات ناشی از نواختن، پیشگیری کنید. برخلاف آن چه تا کنون دیده و یا شنیدهاید، نواختن سازهای کوبهای، باید با راحتی و آرامش همراه باشد .به یاد داشته باشید که اداها و شکلکهای نوازنده، بیشتر از روی عادت هستند. نوازندگان، خوب می دانند که چگونه آرام و آزاد به نواختن ادامه دهند ،در غیر این صورت نمیتوانستند هر شب نوازندگی کنند.
درست کردن حالتهای ظاهری
شاید این دستور را بارها و بارها شنیدهاید : صاف بنشینید و صاف بلند شوید. با حالت ظاهری و فیزیکی مناسب، میتوانید بلندتر، تندتر و طولانیتر بنوازید. این همان چیزی است که همهی نوازندگان کوبهای میخواهند.
اشاره
هنگام نواختن، گاهی شانهها را کنترل و از صاف بودن آنها اطمینان به دست آورید. خوشبختانه، شانهها هنگام نواختن، در حال حرکت هستند بنابراین، گاهی وضعیت شانهها را کنترل و آنها را شل کنید. پس از مدتی متوجه خواهید شد که روی هم رفته آسانتر می نوازید .
اشاره
پیش از نواختن، با دست و یا استیک خود، بنشینید و برخیزید و چشمان خود را ببندید. نفس عمیقی بکشید و همان گونه که نفس خود را خارج میکنید، به نشستن و بلند شدن خود فکر کنید. حالت خود را بهبود بخشید، و نفس عمیق دیگری بکشید. این بار، همان گونه که نفس خود را خارج میسازید، شانههای خود را بیاندازید و دستان خود را شل کنید. این تمرین را دو یا سه بار تکرار و سپس نواختن را آغاز کنید. حتی میتوانید این کار را بار دیگر در هنگام تمرین انجام دهید. این تمرین، کمک میکند که آرام و آزاد بمانید و در هنگام نواختن، چیرگی بیشتری داشته باشید.
پیشگیری از آسیبها
مانند بیشتر ورزشها، نواختن، کاری کاملاً فیزیکی است و مانند انجام ورزش، فرد میتواند خود را آمادهی فشارهایی کند که به هنگام نواختن، به بدن وارد میشود. دویدن انسان موفق و برجستهای مانند « مایکل جانسون » برای به دست آوردن مقام قهرمانی در دوی سرعت، بدو گرم کردن بدن به وسیلهی تمرینهای کششی، هرگز شدنی نیست. تمرینهای کششی برای نواختن بسیار سودمند هستند. نواختن، مانند درشکه سواری است. در واقع ،حرکتهای کششی وگرم کردن، حتی ممکن است، از خود تمرین، مهمتر باشد .
آسیب جسمی در میان نوازندگان، مشکلی جدی است. شماری از پزشکان به گونهای تخصصی، آسیبهای رایج مربوط به نوازندگان را بررسی میکنند و برخی از این بررسیها تنها دربارهی روشهای پیشگیری و درمان این گونه آسیبها هستند. شایعترین آسیبی که در میان نوازندگان روی می دهد، « آسیبهای ناشی از فشار پیاپی » یا RSI است. همان گونه که از اسمش پیداست، این گونه آسیبها در اثر اجرای حرکتی یکسان در زمان طولانی، روی میدهد. متاسفانه، این مسالهای است که در نواختن ساز کوبهای، پرهیز ناپذیر است، چه هنگام کامل کردن ریتمی نوین و چه در هنگام تمرین با دیگران. راه حل پیشگیری از این گونه آسیبها این است که :
در هنگام درد، از نواختن پیشگیری و درست مانند ورزشکاران حرکتهای کششی انجام دهید. برخی از حرکتهای کششی یوگا در روز میتواند معجزهآسا باشد. در واقع، حتی اگر میخواهید نوازندگی را به شکل حرفهای دنبال کنید، میتوانید تمرینهای یوگا را انجام دهید. اگر علاقهای به یوگا ندارید، در این بخش شماری از حرکتهای کششی ساده وجود دارد که ماهیچهها را از دردناک شدن رها میکند.
اشاره
هنگام انجام حرکتهای کششی، فشار زیادی به خودتان وارد نکنید. هدف این است که تا جای ممکن از آسیبها پیشگیری شود، نه این که احتمال دچار شدن به آنها زیاد شود. به آرامی حرکتهای کششی را انجام دهید و در صورت درد، کمی به حالت اولیه باز گردید. اگر برای مدت زمان طولانی، قصد نواختن یا تمرین کردن دارید، هر چند وقت یکبار استراحت و انجام حرکتهای کششی میتواند سودمند باشد .
حرکت کششی دست
همهی نوازندگان کوبهای، میدانند که گرفتگیهای دست جزء آسیبهای پرهیز ناپذیر نواختن است. این مورد ؛ به ویژه هنگامی درستی پیدا میکند که نواختن با استیک باشد، اما با انجام پیاپنی حرکتهای کششی، شست و انگشت خود را تا اندازهی زیادی راحت و آرام خواهید ساخت برای نمونه مراحل زیر را دنبال کنید :
بکارگیری شستها: برای حرکت کششی شست، دست خود را با انگشت شست نگه دارید. انگشتان را شل کنید و بعد نرم و آهسته با دست دیگر به انگشت شست فشار وارد کنید ( آن را به عقب بکشید ) تا هنگامی که سوزش کمی در انتهای انگشت خود احساس کنید. این حرکت را برای ۳۰ ثانیه انجام دهید و سپس ،دست را عوض کنید. این کار را چند بار انجام دهید. تصویر ۱-۳، شیوهی انجام این حرکت را نشان میدهد.
خم کردن انگشتان : برای انجام حرکت کششی انگشتان، دستان خود را بر روی یکدیگر در ناحیهی قفسهی سینه قرار دهید ( انگشت سبابه به انگشت سبابه دیگر فشار وارد میکند، انگشت میانه به انگشت میانهی دیگر و تا پایان ). سپس، آرنجهای خود را به سوی بیرون باز، مچهای خود را صاف و انگشتان را از انتها خم کنید ( برای مشاهدهی این حرکت، به تصویر ۲-۳ برگردید ). برای کشش مچ دو دست، به سوی پایین، فشار دهید. باید کشش را در کف دست، احساس کنید. برای ۳۰ ثانیه این حرکت را انجام دهید و سپس برای ۳۰ ثانیه، استراحت کنید. این کار را چند بار انجام دهید.
حرکت کششی ساعد
هنگامی که سر گرم نواختن هستید، فشار سختی به ساعدها ومچها وارد می آید اگر در برابر آسیب دیدن باشید، شاید ساعدها و مچها، نخستین تلفات آن خواهند بود. مهمترین کاری که میتوانید برای پیشگیری از آسیب مچها انجام دهید، خم نکردن آنها در هنگام نواختن است .
این نرمش نیز مانند حرکت کششی انگشتان، انجام میشود ( به بخش پیش برگردید ). تنها هنگامی که آرنجها را به سوی بیرون باز میکنید، کف دو دست بر روی یکدیگر قرار دارند. تصویر ۳-۳، این حالت را نشان میدهد و دوباره این حرکت را برای ۳۰ ثانیه انجام دهید، استراحت و دوباره تکرار کنید .
حرکت کششی شانهها
به این دلیل که بیشترنوازندگان کوبهای در هنگام نواختن، قوز میکنند، این حرکت کششی میتواند برای شل کردن شانهها و استراحت دادن به آنها بسیار سودمند باشد. این حرکت، سبب میشود که کنترل نسبت به شانه ها افزایش یابد و از درد زودرس در بخش بالای کمر، پیشگیری شود.
برای انجام حرکت کششی شانه ،یکی از دستها را تا بالای سر خود بکشید و آن را تا آرنج خم کنید. سپس، آرنج را با دست دیگر بگیرید و نرم و آهسته، آرنج را به سوی پایین بکشید .دستی را که بر روی آن، حرکت کششی انجام میدهید، باید با ستون فقرات در یک راستا باشد. تصویر ۴-۳ حالت این حرکت را نشان میدهد. مانند حرکتهای کششی دیگر، این کار را با هر دو آرنج انجام دهید ( فراموش نکنید که حرکت را برای ۳۰ ثانیه انجام دهید .)
حرکت کششی پشت
اگر در هنگام نواختن، بخش پشت شما در بیشتر مواقع درد میگیرد، شاید بدن ضعیفی دارید به هر صورت اگر حرکتهای موجود در این بخش را به گونهی پی در پی انجام دهید، وضع خود را بهبود می بخشید .
برای انجام حرکت کششی پشت، خم شوید و انگشت شست پا را لمس کنید برای آغاز، آرنجهای خود را تاجای امکان بالای سر بکشید. سپس خیلی آهسته از کمر خم شوید و دست را به سوی زمین ببرید ( اگر پاها کمی خم شود، ایرادی ندارد، اما خیلی خم نشوند ) برای مشاهده ی حرکت کششی پشت، به تصویر ۵-۳ نگاه کنید .
نواختن ساز کوبهای
دوباره، صحبت دربارهی آزاد سازی و آرامش بدن است. اگر دستها و آرنجها شل شده باشند، دست یااستیک، پس از ضربه زدن به دهانه، به حال اول خود باز میگردد و سبب طنیندار شدن صدا میشود اما اگر ناراحت و عصبی باشید، دست یا استیک، به سطح دهانه، فشار وارد میسازد و صدا خفه میشود ( گاهی به چنین صدایی نیاز است، باید بتوانید آن را کنترل کنید )
بیگمان ،این جمله را شنیدهاید که « همه چیز به مچ بستگی دارد » اما، این جمله دربارهی نواختن ساز کوبهای، درست نیست و به جای آن باید حرکت مچ را کنترل کنید و به کل دست اجازه دهید به گونهی طبیعی در هنگام نواختن، حرکت کند. هنگامی که میخواهید با صدای بلندتر بنوازید، مچ خود را نزدیک به ۵ تا ۸ سانتیمتر بالا نگه دارید، در نتیجه میتوانید دست خود را از آرنج بلند کنید. انجام این کار، کنترل و پایداری نوازنده را افزایش میدهد .
زمام امور را در دست بگیرید
هنگام نواختن هر گونه ساز کوبهای، توانا به تولید گونههای مختلف صدا و طنین خواهید بود. این که چگونهدر کدام بخش ساز، ضربه وارد کنید، رابطهی مستقیمی با کیفیت صدا دارد. برای نمونه، ساز کنگا می تواند صداهای گوناگونی تولید کند .به عنوان قانونی کلی، هنگامی که ساز کوبهآی را نزدیک لبه بنوازید، صدایی زیر و بلند ایجاد میکند، اما اگر به مرکز آن ضربه بزنید، صدا بمتر و ضعیفتر خواهد شد.
برای همه ی صداهایی که ساز کوبهای تولید میکند، دو گونه صدا وجود دارد : باز و بسته ( خفه )
صداهای باز در دهانه، لرزش بیشتری ایجاد می کنند.
صداهای بسته یا خفه، از لرزش دهانه پیشگیری میکنند.
اشاره
تا هنگامی که احساس کنید ضربهها، طبیعی هستند و پی در پی صدای خوبی تولید میشود، حرکتهای زیر را تمرین کنید. پس از آن، میتوانید این حرکتها را با هم ترکیب کنید.
گزینش صداهای باز
ضربههای بسیاری با صدای باز، وجود دارند. برخی از آنها به گونهی سنتی، در سازهای کوبهای ویژهای به کار گرفته شدهاند، اما میتوان آنها را در هر سازی بکار برد. کلید نواختن صدای باز، این است که با دستها ،آزادانه به دهانه، ضربه بزنید و آنها را به سرعت از پوست جدا کنید. انجام این کار، سبب میشود تا طنین به خوبی، به گوش برسد.
ضربهی اصلی صدای باز
در بیشتر سازهای کوبهای دستی، نواختن لبهی ساز با کف دست و حرکت آزادانهی انگشتان به روی دهانه، سبب به وجود آمدن بهترین صدای باز میشود. با نزدیک کردن انگشتان به لبه و یا مرکز ساز، به تغییر صداها توجه کنید. صدا باید زنده، روشن و بدون هیچ گونه صدای اضافی باشد ( منظور از صدای اضافه، صداهایی است که سبب میشود طنین ساز،شفافیت لازم را نداشته باشد ) .
هر ساز، بسته به قطر، میزان انبساط کشش پوست و ضخامت دهانه، از سازهای دیگر، متفاوت است. دهانههای نازکتر، صداهای اضافی بیشتری به نسبت دهانههای کلفت، تولید میکنند. شاید نیاز باشد برای تولید بهترین کیفیت صدایی، انگشتان خود را به مرکز ساز نزدیکتر کنید. هنگامی که بهترین نقطه را پیدا کردید، مدتی در آن نطه بنوازید و ببینید چگونه تولید صدا میکند. تصویر ۶-۳، حالت اصلی دست را برای تولید صدای باز نشان میدهد .
ضربهی شست
اصولاً ضربهی شست، برای سازهای دهانه نازک، به کار برده می شود ؛ هر چند می توان آن را در نواختن هر یک از سازهای کوبهای بکار گرفت. برای اجرای این ضربه، با بند انگشت شست به فاصلهی ۵ تا ۷ سانتیمتر از لبه، به دهانه، ضربه بزنید ( فاصلهی دقیق، بستگی به ساز دارد ). باید صدا، باز و عمیق باشد. این ضربه، همانند ضربهی اصلی صدای باز است تصویر ۷-۳، راه مناسب را برای اجرای ضربهی شست، نشان میدهد .
صدای شلاقی باز
صدای شلاقی از، نتی آکساندار ( بلند ) است که به صدای ساز، رنگ میدهد. همچنین، این حرکت یکی از دشوارترین حرکتها در برخی از سازهای کوبهای به شمار میآید. برای تولید این صدا در هنگام نواختن کمی انگشتان خود را به حالت قاشقی در آورید. پس از این که دست به ساز برخورد کرد، انگشتان خود را شل کرده و به آنها اجازه دهید که پس از ضربه به دهانه، به جای اول خود باز گردند .ضربهی شلاقی، صدای « پاپ » مانند تولید میکند که زیرتر از صدای ضربهی باز است. هنگامی که این حرکت از راست اجرا شود، صدا شفاف است و آشکارا شنیده میشود ( تصویر ۸-۳، حالت دست را برای نواختن ضربهی شلاقی نشان می دهد .)
صدای درست شلاقی، مانند ضربهی بیعیب و نقص بازی گلف است ؛ برخی روزها میتوانید و گاهی نمیتوانید بزنید. این یکی از زیباییهای سازهای کوپهای است مهم نیست که تا چه اندازه وچقدر تمرین کنید همیشه چیزهای تازهای برای کشف کردن ونیز اصول بنیادینی برای به تکامل رسیدن وجود دارد .
اشاره
برای تولید صدای شلاقی، دچار مشکل هستید ؟ یکی از مهمترین عوامل در اجرای صدای شلاقی شفاف، اطمینان از تنظیم دهانه است. اگر دهانه به میزان زیاد ،کشیده و یا شل باشد، صدا خفه و گنگ میشود ( برای آگاهی بیشتر از کودک کردن ساز، به بخش هیجدهم برگردید .)
صدای بم
برای تولید صدای بم، با کف دست به مرکز ساز، ضربه وارد کنید. مانند صدای باز، همین که دست با دهانه برخورد کرد، آن را به حالت اول خود بازگردانید تا دهانه بتواند آزادانه لرزش ایجاد کند در اینجا، ترفندی که میتواند سودمند باشد، این است که همزمان با ضربهی کف دست، با ضربهی ملایمی به انتهای دهانه، در زاویهی بستهای به ساز، ضربه وارد کنید انجام چنین کاری، سبب میشود که دست، خارج از مسیر تولید لرزش قرار گیرد. برای بیشتر نوازندگان، این حالت، طبیعیترین راه برای نواختن صدای بم است، زیرا برای چیرگی به مرکز دهانه، ناچارند دست خود را در زاویهای نزدیک به ساز حرکت دهند. تصویر ۹-۳، حالت دست را برای نواختن صدای بم، نشان میدهد .
برخی از سازهای کوبهای، به نسبت سازهای دیگر، برای تولید صداهای بم توانمندترند. هم رفته، سازهای جامی شکل، مانند جیمبهی آفریقایی با تمبک خاورمیانهای، صدای بم و شفافتری تولید میکنند، اما در مورد سازهای خمرهای شکل مانند کنگا ، این گونه نیست .
ضربهی کناری
ضربهی کناری به نسبت ضربه اصلی باز، زیرتر است. برای نواختن ضربهی کناری، به دهانهی ساز نزدیک و به بخش کناره، ضربه وارد کنید ( در بیشتر موارد، به آن بخش از دهانه که به بدنه پیوسته است، ضربه وارد میشود ). اگر میخواهید صدایی شفاف و آشکار تولید کنید، باید تا جای ممکن تمرین خود را افزایش دهید. هر اندازه به بخش کنارهی ساز، نزدیکتر شوید، صدا زیرتر میشود. پس از این که نواختن این ضربه راحت شد، متوجهی لرزش گستردهای در طنین ساز خواهید شد که میتوانید در هنگام نواختن آن را بکار گیرید.
چیره دستی در صداهای بسته
ضربههای بسته ( خفه )، ضربههایی هستند که لرزش کمتری تولید میکنند. این ضربهها از ضربههای باز، بسیار کم صداترند ( در آغاز همین بخش به قمت « گزینش صداهای باز » برگردید ). و میتوان آنها را جزء نت های بدون آکسان، به شمار آورد. سازهای کوبهای ویژه، نیازمند تکنیکهای ویژه هستند، و هر ضربه، صدایی متفاوت تولید میکند .
صدای بستهی اصلی
صدای بسته از این رو با صدای باز، متفاوت است که دست یا انگشتان، پس از اجرای ضربه به روی دهانه باز میمانند. در واقع، صدای بسته، نوازنده را به نت آکسان دار بعدی می برد. دستان خود را شل نگهدارید و کمی آنها را حرکت دهید . روی هم رفته، نتهای بسته، نرمتر از نتهای باز نواخته میشوند. آنچه از ضربهی بسته میشنوید تلنگر آرام و نرم انگشتان دست بر دهانهی ساز است. هدف از ضربهی بسته، ایجاد ضرب آهنگ ریتم است. نتهای بسته، نتهای بدون آکسان سازهای کوبهای دستی هستند که بیشتر احساس می شوند تا شنیده شوند. در واقع این الگوها سایه روشنی برای همهی ریتم اصلی به شمار میآیند .
ضربهی شلاقی بسته
ضربهی شلاقی بسته، همانند شلاقی باز است، با این تفاوت که هنگام برخورد دست با دهانهی ساز، انگشتان به سطح دهانه، فشار می آورند. برای نواختن این ضربه، در برخی از سازها با دست به مرکز دهانه، سیلی بزنید.
ضربهی کف دست
ضربهی کف دست، همانند ضربهی شلاقی بسته ودر مرکز دهانه، نواخته میشود. با این تفاوت که کف دست خود را به جای قاشقی کردان انگشتان، به مرکز دهانه پرتاب میکنید. نوازندگان، بیشتر این حرکت را در گونههای سازهای کنگا بکار میبرند.
ضربهی پاشنهای
ضربهی پاشنهای، ضربهی اصلی نوازندگان کنگا به شمارمی آید. برای نواختن این ضربه، دست خود را روی دهانه قرار دهید و از بخش نرمی کف دست به نوک انگشتان، حرکت دهید. همیشه به یاد داشته باشید که هنگام نواختن ضربهی پاشنهای دست خود را در تماس با دهانه قرار دهید .
اجرای چند حرکت دیگر
گاهی میتوان با ایجاد دگرگونیهایی، ضرباتی به حرکتهای اصلی افزود. هنگامی که حرکتهای اصلی را به خوبی نواختید، میتوانید ضربههای زیر را نیز تمرین کنید .
ضربهی جارویی
برای نواختن ضربهی جارویی، در حالی که آرنج بالا و پایین میشود ،انگشتان خود را جمع و دهانه ی ساز را لمس کنید. این ضربه، نرم و ملایم است و به ریتم، رنگ و بوی ویژهای میدهد. برای نواختن این ضربه، میتوانید از نرمی انگشت و برای صدایی بلندتر و شفافتر از نوک ناخنها استفاده کنید.
صدای بشکن میانی
انگشت خود را با زبان مرطوب کنید و برای نواختن صدای بم ،به آرامی آن را بر دهانهی ساز بلغزانید. مانند ضربهی شلاقی باز، نواختن این ضربه نیز بسیار دشوار است. پوست طبیعی، بهتر از پلاستیک کار میکند. دهانهی پلاستیکی صاف و نرم نمیتواند این صدا را تولید کند برای مشاهدهی این حرکت به تصویر ۱۶-۳برگردید .
بشکن ( پلنگ )
بشکن، ضربهی جایگزینی است که کاربرد زیادی برای نوازندگان ندارد. ضربهی بشکن در لبهی ساز اجرا می شود. اجرای این ضربه ،به سادگی بشکن زدن با انگشتان است .چیزی که این ضربه را در ساز ،متفاوت میسازد، این است که جای اجرای آن در کناره ( لبهی ) ساز است برای تولید صدایی بلند، نیاز به محکم زدن این ضربه نیست .
ضربهی بشکن میانی، ضربهای نرمتر از ضربهی کناری است.
اشاره
برای نواختن اشاره، به گونهای پیاپی با انگشت انگشتر، میانه و سبابه به روی دهانهی ساز، تلنگر بزنید. میتوان تنها از یک تلنگر قوس دار بکار برد ( یعنی حرکت پشت سر هم سه انگشت انگشتر، میانه و سبابه) همچنین، برای اجرای ریز میتوان آن را تکرار کرد ( ریز، اجرای تند نتها پشت سر هم است که معمولاً با حرکتهای تند و پی در پی دو دست، نواخته میشود ).
ریزهای یک دستی
برای اجرای ریزیک دستی با استفاده از چرخش مچ ( و نیرویی که از آرنج وارد میشود ) دست خود را بین بند انگشت شست و انگشت انگشتر، بلرزانید. برای نواختن این حرکت، به تصویر ۱۹-۳ نگاه کنید .
آرام نواختن و استیکهای بزرگ
هنگام نواختن سازهای کوبهای استیکدار، با گوناگونی کمتری در ضربهها رو بهرو هستید، اما این کمبود، به معنای محدود شدن نیست. گاهی برای به وجود آوردن صداهای مختلف، سازهای کوهای بیشتری بکار میرود: مانند استفاده از درامست. در موارد دیگر، برای هر دو دست، یک استیک وجود دارد. چنین ویژگی را میتوان در ساز برزیلی « سوردو » یافت.
شیوهی گرفتن استیکها
پیش از نواختن ساز استیکدار، بایستی شیوهی گرفتن استیکها را بدانید. اصولاً دو روش برای گرفتن استیکها وجود دارد : روش سنتی و روش نوین. حالت دست راست در هر دو روش، یکسان است، اما حالت دست چپ ،تفاوتهای عمدهای دارد.
روش گرفتن سنتی
این روش، از موسیقی نظامی گرفته شده است. در گروههای نظامی، سایدرام به وسیلهی یک تسمه روی شانهها نگهداشته و به پای چپ، تکیه داده میشد. طرف چپ، بالاتر از طرف راست بود. به این دلیل که طرف چپ بالاتر و به دست چپ، نزدیکتر بود، نوازنده میبایست تکنیک متفاوتی برای دست چپ بکار میبرد. همان گونه که میبینید، دست چپ، استیک را بین انگشت شست و سبابه (درون گودی دست ) نزدیک به ۴/۱ جلوتر از ته استیک نگه میدارد این نقطهی اتکاء استیک است و استیک در این نقطه میچرخد. استیک، بین انگشتهای میانه و انگشتر نگه داشته میشود. انگشتهای میانه و انگشتر، به آرامی روی استیک را می پوشانند. این انگشتان حرکت افقی استیک را کنترل میکنند.برای زدن ضره، مچ دست را کج کنید و دست خود را از آرنج بچرخانید .
اشاره
موضوعی مهمی را که باید دربارهی روش سنتی استیک به یاد داشته باشید ،این است که استیک آزادانه در دست قرار گیرد. تنها برای پیشگیری از پرتاب شدن آن، هنگام نواختن، فشار لازمرا ( با انگشت سبابه و شست ) در نقطهی اتکا به استیک وارد کنید .
روش جدید
امروزه این شیوه، رایجترین تکنیک گرفتن استیک به شمار می رود. نوازندگان پیشین « راکاند رول » بکار گرفتن این شیوه را برای هر دو دست، آغاز کردند، چرا که آنها برای دستگذاریهای ساز با هیچ گونه مانعی، رو به رو نبودند. همچنین، نوازندگان سازهای کوبهای، سایدرام را در بخش جلو بدن و با تکیه به کمر میگرفتند چیزی نگذشت که سازف به کمر وصل شد و بکارگیری از روش نوین را ممکن ساخت .
در روش نوین هر دو استیک، به یک شکل گرفته میشوند. استیک را بین انگشتان شست و سبابه در آخرین بند انگشت خود، نزدیک به ۴/۱ جلوتر از ته استیک قرار دهید. ادامهی انگشتها را به دور استیک میپیچند و آن را سبک و آزاد در جای خود قرار میدهند. استیک از نقطهی انگشت سبابه و شست میچرخد ؛ در حالی که انگشتان، حرکت زیرین را کنترل میکنند. برای نواختن ضربهی استیک، آن را به طرف بالا و پایین حرکت دهید.
اشاره
ترفندی که برای گرفتن استیک با روش نوین وجود دارد، این است که دربارهی نوک انگشتان خود فکر کنید .اگر نوک انگشتان خود را بکار گیرید، احساس راحتی بیشتری پیدا خواهید کرد. همچنین، میتوانید برخی تکنیکهای پیشرفته را انجام دهید. این کار، سبب میشود که تندتر و با تقلای کمتری بنوازید. این حالت، نشان میدهد که استیک را درست در دست گرفتهاید، هیچ گونه فاصلهای وجود ندارد. این شخص از نوک انگشتان خود استفاده نمیکند. این حالت او را در نواختن ساز، محدود میکند .
کدام روش گرفتن استیک، بهتر است ؟
بسیاری میخواهند بدانند ،کدام روش بهتر است، روش سنتی یا نوین ؟ این پاسخ به کسی که از او می پرسید، بستگی دارد. البته، روش نوین برای بیشتر هنرجویان، کار ساز است. برای خو گرفتن به این روش، زمان کمتری لازم است و سبب میشود که هر گونه ساز کوبهای یا هر سبک دلخواهی را بنوازید .
همچنین، روش نوین، برای اجرای ضربه، ماهیچههای کمتری را درگیر میکند بکارگیری این روش، بین دو استیک صدایی یکپارچه و یکدست به وجود میآورد .
به گفتهی دیگر، اگر پیش از این با روش سنتی مینواختید، هیچ دلیلی وجود ندارد که آن را بکار نگیرید. واقعیت این است که هر دو روش، سبب میشوند که همهی سازهای کوبهای را خوب بنوازید.
شناخت ضربههای استیک
اصولاً چهار گونه ضربهای استیک وجود دارد. ضربهی اصلی، ضربهی لبه، ضربهی شلاقی و ضربهی بسته (خفه ) .
ضربهی اصلی
گذشته از بلندی صدای، ضربهی اصلی، روشی است استاندارد برای نواختن گونههای سازهای کوبهای و این روش را در بیشتر موارد، بکار میبرند. بهترین صدایی که از نواختن بااستیک تولید میشود، از بخش مرکزی دهانه است. هر اندازه ساز را به طرف لبه بنوازید، صداهای اضافی بیشتر با شفافیت کمتر تولید میشود.
زیر ضربهی اصلی، دو گونه نت نویسی مشاهده میشود. اول، نت زینت ( نت کوچک روی حامل ) .نت زینت بسیار نرم نواخته میشود، این نت ؛ مانند ضربهی بسته ( خفه )، تقریباً نا محسوس و نارساست. بهترین روش برای اجرای این صدا، بالا بردن استیک به اندازهی ۵/۲ سانتیمتر از سطح دهانه است. انجام چنین کاری، بلندی صدا را کاهش میدهد .
اشاره
جایابی برای کنترل صدا
نوازندگان تازه کار ( نوازندگانی که با استیک مینوازند و بر نواختن تمرینات ابتدایی تمرکز میکنند ) اصطلاحی با نام « جایابی » دارند. به گونهی ساده، جایابی فاصلهای است میان استیک و دهانه که در هنگام نواختن و تولید گسترههای صوتی مختلف، به وجود می آید. جایابی سبب میشود که گسترهی صوتی به گونهای یکنواخت بر روی ساز اجزا شود (منظور از گسترهی صوتی، بلندی و کوتاهی صداست ) موارد زیر، اصول جایابی هستند :
برای اجرای صداهای ملایم که با نشانهی اختصاری p به معنای پیانو ( نرم و آهسته ) مشخص شدهاند و نیز نتهای زینت، استیک را نزدیک به ۵/۲ سانتیمتر بالاتر از دهانهی ساز قرار دهید .
برای صداهای متوسط ،که با علامت اختصاری mf به معنای متسوفورته (نسبتاً بلند) مشخص شدهاند، استیک را نزدیک به ۱۵ سانتیمتر بالاتر از سطح ساز قرار دهید .
برای صداهای بلندتر، یعنی نتهایی که نشانهی اختصاری f به معنای فورته ( بلند و قوی ) دارند استیک را ۳۰سانتیمتر بالاتر از دهانهی ساز قرار دهید .
برای نواختن صدای خیلی بلند، آنهایی که با نشانهی اختصاری ff به معنای فورتیمو (خیلی بلند ) مشخص شدهاند ،استیکها را ۶۰-۴۵ سانتیمتر بالاتر قرار دهید، البته این فواصل، بستگی به سرعت قطعه دارند .
برای نواختن نتهای آکساندار به حالت بلندتر بعدی بروید. برای نمونه اگر قطعهی موسیقی با نشانهی mf مشخص شده است ،نتهای غیر آکساندار را نزدیک به ۱۵ سانتیمتر از سطح ساز و نتهای آکساندار را نزدیک به ۳۰ سانتیمتر از سطح ساز بنوازید.
دومین گونهی نت نویسی برای ضربهی اصلی، آکسان است. این نشانه، هنگامی به کار می رود که واقعاً قصد زدن ساز را داشته باشید. به جای فاصلهی ۵/۲ سانتیمتر از سطح دهانه، بسته به صدای اصلی، باید استیک را یک متر یا بیشتر بالاببرید .
ضربهی شلاقی
ضربه ی لبه، بیشتر با صدایی بلند همراه است، اما میتوان این ضربه را با هر گسترهی صدایی نواخت. روش نواختن این ضربه، این است که ساز را در محدودهی مرکز دهانه بنوازید و در هنگام ضربه زدن به دهانه، به لبهی ساز نیز ضربه وارد کنید. انجام چنین حرکتی، سبب به وجود آمدن صداهای فرعی در ساز میشود و به ساز، صدای زیرتری می دهد. با نزدیک کردن نوک استیک به لبه، صدا لاغرتر و آرامتر میشود ( برای نوازندگان راک: میبایست هنگام نواختن ضربه ی شلاقی، بیشتر به مرکز دهانه، ضربه وارد کنید. این حرکت، سبب میشود که حتی حرفهای ترین تک نوازی گیتار را هم در پرتو خود قرار دهید ) .
استیک ضربدری
یکی دیگر از ضربههای لبه، استیک ضربدری یا ضربهی نرم است و آن ضربهای آرام است که در موسیقی جاز، لاتین و یا بالهها بکار می رود. با این ضربه ،استیک را میچرخانید. نوک استیک را در تماس با دهانهی ساز و نزدیک به لبه قرار میدهید، استیک را به سوی بالا به حرکتدر میآورید، با نوک استیک به ساز فشار وارد میکنید و بخش پایانی استیک را برخلاف لبه حرکت میدهید .ک بیشتر نوازندگان، هنگام گرفتن استیک، دست چپ خود را بر روی دهانه ،تکیه میدهند. انجام این کار هنگام ضربهی استیک به لبهی ساز، از صدای فرعی و اضافی پیشگیری میکند.
استیک بسته ( خفه )
یکی دیگر از تکنیکهای رایج استیک، استیک بسته ( خفه ) نام دارد. استیک خفه، تنها فشار استیک به سطح ساز پس از ضربهزدن است. برای اجرای این تکنیک، انگشت سبابه خود را به بخش بالایی استیک، فشار دهید . این تکنیک، اصولاً در سازهای کوبهای استیکدار سنتی کاربرد دارد و به ندرت در درامست، اجرا می شود .هدف این ضربه، کاستن صدای دهانه ( و یا بدنه ) پس از نواختن است.
پایهریزی شالوده به وسیله تمرینهای پایهای
تلاش اصلی نوازنده، پیشرفت در ایجاد صدایی روان و بدون تشویش است. تنها راه انجام این مهم، نواختن و زندگی کردن با ساز است. پس از این که تولید صداهای اصلی ساز، راحت شد، میتوانید برای توانایی در نواختن آن ،تمرکز کنید. چیزی که در این مورد ،نیاز دارید، هماهنگسازی دو دست است .موارد زیر ،تمرینهای دائمی و واقعی هستند که تمرینهای نخستین نامیده می شوند .
تمرینهای نخستین ،الگوهای نواختن هستند که به صورت سنتی در گروههای نظامی و وسیلهی نوازندگان کلاسیک بکار برده میشدند. هدف این تمرینها، کمک به نوازنده برای به دست آوردن مهارت در الگوهای گوناگون نواختن بااستیک است. نوازندگان سازهای کوبهای، این تمرینها را به عنوان روشی برای هماهنگ سازی دو دست، به کار میگرفتند. تمرینهای نخستین، نمایان کنندهی اصول بنیادین نوازندگی، به شمار می آیند، چه برای جیمبهی آفریقایی و چه برای سایدرام کلاسیک تصویر ۲۷-۳، نشان دهندهی رایجترین و بنیادیترین تمرینهای به کار رفته است.
اشاره
روش سنتی این تمرینها این است که نخست آنها را با سرعت پایین بنوازید و به تدریج سرعت را تا جای ممکن وتا جایی بالا ببرید که قادر به نواختن و کنترل آن باشید. این سرعت را برای چند دقیقه، حفظ کنید و سپس، به آهستگی سرعت را کاهش دهید تا به سرعت اولیه برسید. در سراسر زمان، متوجه خواهید شد که با سرعت بیشتری مینوازید. یکی دیگر از روشهای اجرای این تمرینها بکارگیری مترونوم ( یانواختن با برخی آهنگها ) با سرعتی متعادل و نواختن پی در پی برای چند دقیقه یا بیشتر است .
نوازندگان چیره دست
هر کدام از تمرینها را با ضربههای گوناگون، تمرین و پس از به دست آوردن چیره دستی در تمرینهای این بخش ،تکنیکها جا به جا کنید برای نمونه، از ضربهی باز به ضربهی بسته بروید. و این تمرین را تکرار کنید پس از چیره دستی در جا به جایی ضربهها میتوانید مجموعهای از ضربهها را ترکیب کنید.
ریز تک ضربهای
این ضربهها، کاملاً ساده هستند، تنها چپ و راست (R برای دست راست و L برای دست چپ ) .
نکتهی مهم این است که هنگام نواختن، از تولید صدای یکسان بین دو دست، اطمینان به دست آورده و زمان بین دو نت را نگهدارید .
ریز دو ضربهای
راست راست چپ چپ (RRLL) تنها نکته برای نواختن ریز دو ضربهایست، اما هنگام تمرین این ریز، تکنیک، بسته به سرعت متفاوت است در سرعتهای پایینتر، میتوان دو ضربهی دقیق اجرا کرد، اما وقتی پیشرفتهتر شدید، باید برای اجرای ضربهی دوم، یکبار استیک، را بالا وپایین ببرید. برای نواختن ضربهی دوم و ایجاد صدایی یکسان با ضربهی اول، همزمان با ضربهی دوم استیک با نوک انگشتان، استیک را بگیرید تا جهش آن افزایش یابد. یکی از تمرینهای مناسب برای نواختن ریز دو ضربهای، اجرا در سرعتی است که جهشها آغاز می شوند و برای آکساندار کردن نت دوم، تلاش میکنند .
نکته تکنیکی
در تندترین سرعت، ریز دو ضربهای دوباره تغییر میکند و به ریز پر تبدیل میشود .
اشاره
چیزی که باید به یاد بسپارید این است که هنگام تندتر شدن سرعت ریز، استیکها به دهانهی ساز نزدیکتر شوند.
ریز ترکیبی
ریز ترکیبی، مجموعهای از ریزهای تک ضربهای ودو ضربهای است. هنگام اجرای این گونه ریز از یکسان نواختن همهی ضربهها اطمینان به دست آورید .
اشاره
اشاره، نواختن با دودست ( دو استیک )، در فاصلهی زمانی تقریباً یکسان است. نت زینت، نشان میدهد که استیک باید به دهانهی ساز، نزدیک شود. نت اول را نرمتر از نت دوم باید نواخت. تصویر ۲۸-۳، حرکت اشاره را نشان میدهد .برای نواختن اشارههای بیشتر و پشت سر هم، بایستی دستی را که نت زینت می نوازد، بالا نگه دارید تا برای نواختن نت بعد، آماده باشد. همچنین، باید نت آکساندار را در ضرب پایین قرار دهید تابرای ضربهی بعدی آن، آماده باشید.
دوراب
دوراب، تا اندازهی زیادی، همانند اشاره است ( بخش پیش را بخوانید ). تنها پیش از نت آکساندار، به جای نت زینت، دو نت زینت وجود دارد. این دو نت زینت را با یک دست مینوازند. بنابراین، برای نواختن دوراب حرکت اشاره را با دو ضربهی زینت، اجرا کنید .
بهرهبرداری مناسب از جلسههای تمرین
خواسته یا ناخواسته ،وقت بیشتر ی صرف تمرین میشود تا اجرای قطعه. بایستی بازده و کارآیی جلسههای تمرین را افزایش داد و میزان زیادی از انرژی و تواناییهای فردی را انباشت. همان گونه که در این بخش، توضیح داده شد، آن چه مورد نیاز است، تمرینهای ابتدایی است .
آغازی آهسته
هنگامی که مطلبی تازه را می آموزید، همیشه آن را با سرعتی آهسته، تمرین کنید. انجام این کار، مغز را ناچار می سازد که شیوهی درست حرکت را سازماندهی کند. آغازی آهسته ،تند نواختن را تا اندازهی زیادی آسان میکند و می توان سرعت را هر چه بیشتر، افزایش داد، اما این پیشرفت با آغازی تند به دست نمی آید. آهسته نواختن، نیازمند نظم وترتیب است. این کار کمک میکند که ریتمهای تازه را هر چه سریعتر و بهتر در فاصله زمانی بیشتری بنوازید .
ریتم را بشمارید
هنگامی که آهسته مینوازید، ریتم را بلند بشمارید. انجام این کار، سبب می شود که هر نت را دقیقاً سر جای خود قرار دهید، بجز این صورت، اینکار شدنی نخواهد بود. پس از این که ریتم را متوجه شدید، نیازی به ادامهی شمارش نیست، اما اگر این کار را هر از چند گاهی یک بار انجام دهید، میتوانید درست نواختن خود را مورد آزمایش قرار دهید .
اندیشیدن، نخستین اولویت
نقطهی مشترک میان بزرگترین ورزشکاران، موسیقیدانان، دانشمندان و تاجران بزرگ دنیا چیست ؟ توانایی در نظر داشتن و به سامان رساندن اهدافشان. بزرگترین ورزشکاران میدانند چه هنگامی وقت تمرین است. مغز، دقیقاً، حرکت جسمی و حرکت فکری را تشخیص نمیدهد و پیامهای یکسانی به ماهیچهها فرستاده میشود. گونهی پیام، مهم نیست. این ویژگی سیستم عصبی انسان، بزرگترین پشتیبان اوست. اگر بیاموزید چگونه با فکر ،تمرینهای کارآمدی انجام دهید، به گونهی شگفت آوری شمار ساعتهای تمرین، کاهش می یابند و فرآیند پیشرفت، حفظ میشود .
کلید پیشرفت این است که بتوانید آشکارا هدف خود را پیش رو قرار دهید در مورد نواختن، بپندارید که با ساز خود، سرگرم نواختن هستید رفته رفته به همهی مراحل فکر کنید و فکر کنید دستها و پاهایتان سرگرم حرکت هستند. بیاندیشید که ریتم چه احساسی در بدن شما دارد. به گونهی کامل آن را در فکر خود بنوازید و سرانجام قادر خواهید بود که آن را به طور کامل در عمل بنوازید.
پایدار در تمرین
چیره دستی در نوازندگی نیازمندتمرین است. هر روز تمرین کنید بیگمان، برخی روزها اصلاً حوصلهی تمرین کردن ندارید. در این صورت است که تنها برای ۱۵ دقیقه تمرین کنید. مهم نیست که چه اندازه توقف میکنید، تنها در آن ۱۵دقیقه، سرگرم نواختن باشید گاهی، تنها آغاز تمرین، دشوار است.
آگاهی از زمان توقف تمرین
در بخش پیش گفته شد که هنگام تمرین، تنها سرگرم نواختن باشید اما گاهی نواختن را متوقف کنید. این دشوارترین کار در زمان تمرین است گاهی اندیشهی درست نواختن قطعه هستید و بارها و بارها قطعه را تمرین میکنید .
در این موارد، بهترین کار، متوقف کردن تمرین و استراحت کردن است خود را به کاردیگری سرگرم کنید. توقف تمرین می تواند ۵ دقیقه و یا کل روز، به طور انجامد. به جای آن اگر تمرین اشتباهی را بارها و بارها انجام دهید ،حدس بزنید چه روی میدهد ؟ آن تمرین را اشتباه فرا میگیرید و ناگزیر مجبورید دوباره یاد بگیرید ( یادگیری دوباره به مراتب دشوارتر از یادگیری درست در مرتبهی اول است َ).
هنگامی که از نواختن، نتیجهای به دست نمی آید، بهترین کار این است که تمرین را برای مدتی رها کنید. همچنین، گاهی وقفهای کوتاه به فکر و بدن، سبب پردازش اطلاعات در مغز می شود. شاید بار دیگر شگفت زده شوید، زیرا مطلبی را که پیش از این با دشواری مینواختید، اکنون به آسانی میتوانید اجرا کنید.
فصل سوم :
شماری از سازهای کوبهای که با دست نواخته می شوند
سازهای کوبهای دستی بادوامترین، رایجترین و قابل حملترین سازهای دنیا هستند. برخلاف درامست، میتوان ساز کوبهای دستی را با تسمه به روی شانه بست و در هرجایی آن را نواخت .
در این بخش، شماری از رایجترین سازهای کوبهای دستی کاربردی در دنیای امروز، توضیح داده میشود. نه تنها شکل و پیشینهی هر ساز، توضیح داده میشود، بلکه شیوهی نواختن آنها را نیز با تکنیکهای درست خواهید آموخت. برای آگاهی از شیوه ی نواختن این سازها، ریتمهای سنتی را بر این سازها خواهید نواخت و با آگاهیهای جالبی دربارهی آنها آشنا خواهید شد .
هنگامی که سرگرم خواندن این بخش هستید، به یاد بسپارید که دربارهی هر کدام از این سازها، میتوان تا پایان عمر، بررسی و پژوهشی کرد و میتوان در سراسر دنیا، نوازندگان حرفهای این سازها را پیدا کرد. برای نمونه، در برزیل، برخی از نوازندگان، همهی عمر خود را تنها صرف نواختن « پاندریو» میکنند و هرگز از بررسی دربارهی ریتمها و تکنیکهای این ساز، فراتر نمیروند. بنابراین، بایستی سراغ سازهایی بروید که گیرایی بیشتری در ذهنتان ایجاد میکنند.
کاربردهای گوناگون سازهای کوبهای
مجموعهی سازهای کوبهای موجود در این بخش، تنها گروه کوچکی از سازهای کوبهای دستی را به نمایش میگذارد، اما آن چه در این بخش مورد بررسی قرار گرفته است، در واقع گونههای مختلفی از سازهای کوبهای است که نشان دهندهی رایجترین تکنیکها و سبکها هستند. میتوان تکنیکهای مربوط به این سازها را با هر ساز کوبهای با شکل و صدایی یکسان اجرا کرد .
بیشتر سازهای کوبهای را میتوان با روشهای گوناگون نواخت. در این بخش، شیوههای سنتی نواختن این سازها ونیز گاهی روشهای رایج دیگر، نام برده میشوند. این روشها را به عنوان نقطهی آغاز ف به کار بندید. مهمترین نکته این است که صدایی با کیفیت تولید کنید و ریتمها را با روانی کامل بنوازید. این که چگونه این کارا انجام میدهید، خیلی مهم نیست. تنها به یاد بسپارید که این تکنیکها در خلال زمان، گسترش پیدا میکنند و در بیشتر موارد، راههای کارآمدی برای نواختن ساز کوبهای، به شمار میآیند.
یادآوری
میتوانید کلیهی ریتمهای موجود در این بخش را با هر کدام از سازهای کوبهای مطرح شده در این بخش، بنوازید، اما فراموش نکنید که این ریتمها تنها در آغاز، سودمند هستند. ریتمهای هر فرهنگ و تمدنی در خلال قرنها پدیدار شدهاند، بنابراین هر شخص، بایستی ریتمهای مربوط به فرهنگ خود را نمایان و تجربه کند. یک ریتم را بگیرید و با دیگری ترکیب کنید و یا نیمی از آن را به نیمی دیگر پیوند دهید. حتی میتانید یک نت را کم و زیاد و آن را تبدیل به وزنی لنگ کنید ( برای جزییات بیشتر دربارهی وزنهای لنگ به بخش دوم برگردید .) ریتمها از ذهن سیال نوازنده بیرون می آیند. پندار نوازنده اندازه و مرزی را نمیشناسد .
در سراسر این بخش، عبارتهایی مانند « تواناییهای اجرای پوزیسیونها » ، « پوزیسیونهای نامحدود دست » و « ریتمهای فراوان » وجود دارد. این کلید نوازنده برای پیشبرد کارهاست. ریتمها و سبکهای سازهای ضربی پیاپی به وجود میآیند .
یادآوری
اگر در زمینهی ضربههای مختلف موجود در این بخش نیاز به یادآوری دارید، میتوانید به بخش سوم برگردید .
بانگو Bongo
هنگامی که شخصی از بانگو نام میبرد، شاید تنها چیزی که به ذهن می آید، شاعری ژولیده در لباس مشکی است، که به وسیلهی ریتمهای پر آذین دو بانگوی کوچکی که در میان پاهای خود دارد، به شعر پچیدهی خود، زیبایی و شادابی میبخشد. هر چند شاید این تصویر، شاید به گونهای خندهدار به نظر آید، اما کار بانگو به عنوان سازی برای بدیهه گویی و ریتمسازی شعر نو، دور از واقعیت نیست .
پیشینه
بانگو، زادهی کوبا است وهمواره در موسیقیسان ، در میانهی سالهای ۱۸۰۰، بکار برده شده است. سبک سان، ترکیبی از موسیقی آفریقایی و اسپانیایی برگرفته از بخش شرقی کوبا است. بانگوها در اصل تنها سازهای کوبهای بودند که در موسیقی سان بکار برده میشدند و به دلیل صدای ملایم و زیری که داشتند، تنها هنگام سرآغاز و نغمهها نواخته می شدند. در بخشهای بلندتر آهنگها، نوازندهی بانگو ( که در کوبا با نام بانگوسرو ، شناخته میشد ) نواختن با « کوبل» را آغاز میکرد. مردم بومی کوبل را کامپانا مینامیدند. امروزه بانگو ( به تصویر ۱-۴ نگاه کنید ) یکی از نامیترین سازهای کوبهای لاتین به شمار می رود، و میتوان صدای آن را در همهی سبکهای موسیقی پیدا کرد .
اجرای پوزیسیون
بانگو، یک جفت ساز کوبهای پیوسته به هم است که به شکل یکسان، نواخته میشود. به گونهی سنتی، بانگو را در میان پاها قرار می دهند، به گونهای که بانگوی کوچکتر به پای چپ تکیه داده شود .
روش نواختن سنتی بانگو
نوازندهی بانگو، چهار ضربهای اصلی را بکار میگیرند ( بخش سوم، این ضربهها را به گونهای دقیق، توضیح میدهد ) :
صدای باز
ضربهی شلاقی
ضربهی پاشنهای
صداهای بستهی اصلی
به گونهی سنتی، دست چپ، حرکت پاشنهای را اجرا میکند، اما نوازندگان نوین به جای این حرکت، صدای بستهی اصلی را بکار میبرند .
درک ریتمها
ریتم سان بانگو موسوم به مارتیلو ، ویژگی بدیهه سرایانهای به بانگو میدهد. نوازندگان سنتی، این ریتم را به عنوان پایهی تمرینهای خود به کار می برند، زیرا که ضرب اول و دوم اصلی را به وسیلهی این ریتم نواخته میشد، برای حس کلی آهنگ، مهم بود. اگر بخواهید ریتم « مارتیلو » را در گروه « سان » بنوازید، نمیتوانید زیاد از ضربهای اصلی ۱ و ۲، دور شوید وگرنه بایستی نگاههای خشمگین دیگران را پذیرا باشید. تصویر ۳-۴ ،ریتم « مارتیلو » و بعضی از واریاسیونهای آن را نشان میدهد.
« مارتیلو» ی پایه در تصویر ۳-۴، در برگیرندهی دو الگوی دست گذاری است ( الگوهای دستگذاری، همان “R” ها و “L” هایی هستند که در بالای هر ریتم نوشته شدهاند. برای آگاهی بیشتر در مورد الگوهای دستگذاری، به بخش سوم برگردید.) یکی از آنها الگوی سنتی حرکت پاشنهای و دیگری نشان دهندهی صدای بسته است. هر دوی آنها را آزمایش کنید تا مشخص شود کدام یک را بیشتر برتری میدهید .نوازنده می بایست به ریتمی که مینوازد، توجه کامل داشته باشد. واریاسیونهای بعدی، تنها ضربهی بستهی اصلی را نشان می دهند، اما اگر علاقمند باشید، میتوانید به جای آن حرکت پاشنهای را جایگزین کنید .
نخستین ریتم در تصویر ۴-۳، الگوی دو ضربی است. ضربهای اول و دوم ( که هر دو با دست راست نواخته میشوند ) صدای شلاقی آکسانداری را در بخش کنارهی بانگوی کوچکتر، تولید میکنند. در « و » ی ضرب دوم، دست راست، صدای باز را در بانگوی بزرگتر مینوازد. در این ریتم، دست چپ، برای نواختن و به حرکت درآوردن ریتم ،صداهای بسته ونرم را مینوازد .
ریتمهای دوم و سوم، واریاسیونهای چهار ضربی هستند این ریتم و واریاسیونهای آن در موسیقی هم روزگار امروز، به همان گونهی سنتی خود، بکار برده میشود. همهی ریتمهای موجود در تصویر ۴-۳، توانایی بکار گیری در موسیقی پاپ را دارند.
در موسیقی امروزی، بانگوها بیشتر بر روی پایهی کنار کنگاها کار گذاشته می شوند و به عنوان آکسان ضرب اصلی کنگاو نیز برای تک نوازی، به کار میروند. بانگوها به سبب صدای زیری که دارند، برای ایجاد ضد ضرب (ریتمی که بیشتر بر « اُ » تکیه دارد تا سرضرب- یعنی ۲و ۱ ) ؛ به ویژه هنگام تکنوازی، به خوبی عمل میکنند. ریتم « مارتیلو» و یا هر کدام از واریاسیونهایش را بنوازید و آکسانهای دست چپ را بیشتر به آنها بیفزایید. انجام این کار، به ریتم، ضد ضرب بیشتری میدهد. برای نزدیک شدن به موسیقی امروزی ،حتی میتوان هر چند گاه یکبار آکسانهای دست راست را حذف کرد :
نکته تکنیکی
ساز کنگا تا میزان زیادی، رایجترین ساز دستی کاربردی در موسیقی مردمی به شمار میآید. بیشتر مردم، کنگا را از آن موسیقی لاتین می دانند. ریشهی کنگا از کنگو ی آفریقایی است، اما ساز خمرهای شکلی که پیش از این می دیدید، در واقع سازی کوبایی است که از دل نواهای محلی و بومی بیرون آمده و بین آفریقاییها واسپانیاییهای ساکن جزیره، گسترش یافته است. کنگا در سالهای ۱۹۴۰ ،وارد آمریکا شد و به سرعت جایگاه خود را در همهی سبکهای موسیقی پیدا کرد. کنگاها را میتوان در موسیقی جاز ، راک ، بلوز ، آراندبی ، و رگا دید. حتی در موسیقی کانتری ( روستایی) ،گاه گاهی کنگاها را بکار میبرند.
کنگا در واقع، در برگیرندهی سه ساز است : کوینتو ؛ سی گاندو یا کنگا و تومبا یا تومبادورا (برای مشاهدهی سه گونهی کنگا، به تصویر ۴-۴ بر گردید ). این بخش، شرحی کوتاه و گذرا دربارهی این سه ساز است :
کوینتو ( صدایی همانند کین – تو ) نزدیک به ۲۸ سانتیمتر قطر دارد و معمولاًکوچکترین عضو مستقل در ساز کنگا است.
کنگا (صدایی همانند کنگ- ها ) دارای قطری به پهنای ۵/۲۹ – ۲۸ سانتیمتر است.
تومبا ( صدایی همانند توم – با ) معمولاً نزدیک به ۵/۳۱- ۳۰ سانتیمتر قطر دارد .
هر سه بخش، بین ۷۰ – ۷۵ سانتیمتر ارتفاع دارند و دارای دهانههایی با پوست گاو هستند ؛ اگر چه امروزه دهانههای مصنوعی، بیشتر مورد توجه هستند. این سازها از چوب یا فایبر گلاس ساخته میشوند (کنگاهای ساخته شده از فایبر گلاس ،دارای صدایی بلندتر و شفافتر هستند، در حالی که نمونههای چوبی، صدای گرمتری دارند )
کنگاها را در یک زمان، دو تایی ،یا سه تایی و حتی چهارتایی مینوازند ( به تازگی کنگاها چهار بخشی نیز به وجود آمده است. کنگای چهارم که « ری کوینتو» نامیده می شود، نزدیک به ۵/۲۴ – ۲۳ سانتی متر قطر دارد و حتی از کوینتو هم کوچکتر است ).
اجرای پوزیسیون
به اندازهی نوازندگان کنگا، پوزیسیونهای گوناگون وجود دارد. تصویر ۵-۴، پوزیسیون رایج این ساز را نشان میدهد. دراین تصویر، دست راست، پوزیسیون پاشنهای ودست چپ، صدای باز را نشان میدهد. نوازندهی واقعی، تقریباً پوزیسیونهای دست و ضربههای مختلفی در اختیار دارد، اما با چهار ضربهی اصلی، تقریباً میتوان هر ریتمیرا نواخت. این چهار ضربه، عبارتند از :
ضربهی باز
حرکت پاشنهای بسته
صدای بم
ضربه ی شلاقی
درک ریتمها
به سبب کاربرد گسترده از کنگاها، تقریباً ریتمهای سنتی بیشماری در آنها به کار می روند. دراین کتاب سعی شده است که نواختن سنتی کنگا نشان داده شود، اما با این وجود ،شیوهی امروزی آن نیز مورد بررسی قرار می گیرد. ریتم موجود در تصویر ۶-۴ تومبائو است. این ریتم یک میزانی، اصلیترین و رایجترین الگوی موجود در موسیقی لاتین به شمار می آید ریتم تومبائو در بسیاری از سبکهای رایج موسیقی لاتین، از جمله چاچا و مامبو و نیز سبکهای موسقی امروزی مانند پاپ، راک و جاز ،دیده می شود اگر تومبائو تنها ریتمی است که می دانید، می توانید آن را در بیشتر آهنگها بکار گیرید .
دو کنگا در یک زمان
نخستین نوازندهای که اقدام به نواختن بی از یک کنگا در یک زمان کرد، « کاندید و کامرو» در سال ۱۹۶۴ بود. تا آن زمان هر نوازنده تنها یک ساز مینواخت. این دگرگونی، هنگامی روی داد که « کاندیدو» ی کوبایی تبار همراه با گروه « کارمن وای رولندو» در کوبا سرگرم نواختن « کوینتو» بود. گروه، سفری به ایالات متحده ترتیب داد، اما نتوانست نوازندهی « کنگا » و « کوینتو » را با خود ببرد. به این دلیل که « کونیتو» سازتک نوازی و دارای اهمیت ویژهای برای گروه رقص بود، گروه از « کاندیدو » درخواست کرد که به جای نوازندهی کنگا به عنوان «کوینتو» نواز آنها را همراهی کند او پنهانی با خود « کنگا» را آورد و در یک زمان همراه با کونیتو نواخت به سال ۱۹۵۵ وی به نواختن همزمان کنگاها، کویرو ( که در بخش ششم بحث خواهد شد ) و کوبل سرگرم شد. او در یک زمان، شش کنگا را با هم می نواخت، اما از انجام این کار رویگردان شد، چرا که این شیوه در گروه، سبب دردسرهای زیادی شد.
جیمبه djembe
جیمبه ( که املای آن هم به صورت djembe و هم jembe است ). ساز کوبهای – آفریقایی جامی شکلی است که ریشهی اصلی همهی سازهای کوبهای به شمار می آید ساز با ظاهر قبیلهای، صدای پر معنی و بلند و نواختن راحت و آسایش، تبدیل به یکی از دوستداشتنیترین سازهای کوبهای دنیا شده است جیمبه صدایی بسیار بلند دارد. تصویر ۷-۴جیمبه را نشان میدهد .
در شکل سنتی، جیمبه با یک پا تراشیده شده است و به وسیلهی طناب دور دهانه، توانایی کوک شدن دارد، اما گونههای جدید در برگیرندهی بدنههای چوبی چسب کاری شده همراه با سختافزاری فلزی هستند ( بخش هفدهم روشهای ساخت ساز کوبهای را بیشتر توضیح میدهد ) کودک سفت جیمبه، و پوست بز نازک دهانه، به اندازهی زیادی بر صدای پر معنی ساز، تاثیر میگذارد.
اجرای پوزیسیون
به گونهی سنتی، هنگام نواختن جیمبه، آن را در حالی بین پاهای خود قرار دهید که با طنابی از شانهها برای کمک به جا به جایی ساز، آویزان شده است. امروزه جیمبه ،را ایستاده مینوازند و به موجب آن، فشار روی کمرنیز کاهش پیدا میکند. برای مشاهدهی چگونگی نواختن جیمبه، به تصویر ۸-۴ برگردید .
در جیمبه سه ضربهی اصلی دست را بکار میبرند:
صدای باز
صدای بم
صدای باز شلاقی
نکته تکنیکی
هر کدام از ضربههایی که در نواختن جیمبه به کار می رود، دارای نامی است ( این روش عمومی آموزش ریتمها است ) .
صدای بازگوGo برای دست راست و دو Do برای دست چپ، ضربهی شلاقی برای دست راست، پا Pa و تا Ta برای دست چپ صدای بم گان Gun برای دست راست و دان Dun برای دست چپ نامیده می شود ( برای آگاهی بیشتر برای شمارش ریتمها با صدای بلند، به بخش سوم برگردید) .
درک ریتمها
واریاسیونهای فراوانی در میان ریتمهای امروزی جیمبه وجود دارد به گونهی سنتی، در آفریقای غربی هر قبیلهای از ریتمها، تفسیر ویژه خود را داشت و به مجرد محبوب شدن این ساز در غرب، واریاسیونهای بسیاری نیز بوجود آمدند.
تک نوازی
فرض کنید که سرگرم نواختن جیمبه هستید ( یا آشیکو یا هرساز کوبهای دستی دیگری که علاقه دارید ) و نوازندگان کوبهای دیگری در کنار شما هستند در مورد خود، احساس بسیار خوبی دارید، و میخواهید این احساس را به نمایش بگذارید .حالا نوبت شماست. چه میکنید ؟ البته تک نوازی .
تک نوازی کاری است جدی .بنابراین برای پیشگیری از شرمندگی و متهم شدن به « تک نوازی بد و پوچ » از سوی نوازندگان دیگر گروه، این پرسشها را از خود بپرسید :
آیا میتوانم ریتم پایه را بدون انداختن ضرب، با نوازندگان دیگر بنوازم ؟
ضرب آهنگ درونی ریتم را درون خود دارم ؟
میتوانم همهی بخشهای دیگر را، در حالی که ریتم خودم را می نوازم بشنوم ؟
با این ریتم، احساس راحتی میکنم ؟
میتوانم به ریتمهای دیگری فکر کنم که ریتم اصلی را کامل میکنند؟
اگر میتوانید به همهی این پرسشها پاسخ مثبت بدهید، پس میتوانید تک نوازی کنید اگر نه، بهتر است بنشینید و به تک نوازی نوازندگان دیگر گوش کنید.
ریتمهای اصلی جیمبه
۱- کاکیلامبه
۲- فانگا( فونگا)
۳- مانجانی ( مانجیانی)
برخی از نوازندگان، این نتها را برای نواختن، گزینش نمیکنند و به جای آنها سکوت میکنند. نواختن آنها به نوازنده، بستگی دارد. اگر آنها را بنوازید، در هر صورت ناگزیر صداهای بسته، تقریباً نارسا به گوش میرسند .
نوازندگان آفریقایی جیمبه را به عنوان نشانهای برای تکنوازی سازهای کوبهای دیگر، تغییرات ریتم، و پایان دادن آهنگ بکار میبرند.
این نشانه که به عنوان شاهدی برای سازهای دیگر است، در بر گیرندهی موتیوهای ریتمیک دانستنی و سادهای است ( جملهی ریتمیک کوتاه را موتیو گویند ).
آشیکو Ashiko
آشیکو نیز سازی است که از آن آفریقای غربی و مانند جمجمه، دارای دهانهای است نازک با پوست بز و به سبب سفت بودن دهانه، به سختی کوک میشود. اگر چه آشیکو از لحاظ شکل و شمایل با جیمبه تفاوتهای بسیاری دارد. اما صدایی همانند تولید میکند .
اشاره
بیشتر مردم، آشیکو را برادر کوچک جیمبه میدانند. صدای آن همانند است، اما گستردگی صدا و توانایی اجرای صدای بم جیمبه را ندارد .
اجرای پوزیسیون
دقیقاً همانند روشی که در جیمبه وجود دارد، آشیکو را در حالت ایستاده میان پاهای خود قرار دهید.
درک ریتمها
ریتمهای موجود برای آشیکو و جیمبه ،تا اندازهی زیادی ،تبادل پذیر هستند. در میان سازهای کوبهای آفریقایی، آشیکو محبوبیت کمتری دارد.
اودو Udu
اودو، سازی است با اندامی خندهدار و جزء اندک سازهای کوبهای است که دهانهای ندارد، ولی میتوان با ضربه زدن بهروی آن، تولید صدا کرد. به جای آن، کل بدنهی ساز برای ضربه زدن، تولید صدا و در یک کلام، نواختن بکار برده می شوند .
پیشینه
اودو از نیجریه میآید و بر پایهی افسانهها و داستانها از گلدانی گرفته شده است که به گونهی اتفاقی، دارای سوراخی در کنار خود بوده است. این سوراخ، گلدان را برای نگهداری چیزهای گوناگون، بیمصرف میساخت .دارندگان این گلدان، مانند افراد با شعوری که احساس ریتمیک بالایی دارند، همان کاری را انجام دادند که هر شخص دیگری در این شرایط انجام میداد. به جای دور انداختن آن، آغاز به نواختن آن کردند .
گلدان، صدای بسیار زیبایی ایجاد کرد، بنابراین، ساختن گلدانهایی با سوراخی اضافه، آغاز که در نتیجه، سبب به وجود آمدن اودو شد. جالب است بدانید تا همین اواخر اودو به وسیلهی زنان نواخته میشده است. اودو صدایی بیهمتا تولید میکند : از صدای زنگ گرفته تا صدای بم کم رنگ و ضعیف .
اجرای پوزیسیون
بیشتر نوازندگان، ترجیح میدهند که اودو را در بغل بنوازند. تصویر ۱۴-۴، این روش نواختن را نشان میدهد (اما مراقب باشید ؛ اگر این ساز را به زمین بزنید، بیگمان میشکند). برای نگهداشتن اودو، گهوارهای درست میکنند. روزنهی بالایی آن را با دست چپ و روزنهی کناری را با دست راست می پوشانند. برخی دیگر از نوازندگان با بکارگیری نوارهای لولهای و حوله، اودو را روی پایهی سایدرام قرار میدهند. در حالی که گروهی دیگر، اودو را بر روی حلقه آن، روی زمین و یا میز می گذارند.
ضربههای اصلی اودو، در برگیرندهی صدای باز و صدای بسته روی روزنهها، ضربههای انگشت ( صداهای بسته با انگشتان)، یا ضربهی شست به روی بدنه، حرکت جارویی، حرکت ناخنی ،یا ریز با ناخن انگشتان هستند .
درک ریتمها
ممکن است برای نخستین بار اجرای ضربههای وتایی دست چپ، دشوار باشد ( میتوانید برای آغاز، هنگام نواختن یکی از آنها، استراحت کنید ) برای ایجاد صداهای بم، بر روی روزنهها ضربه وارد کنید و هنگامی که صدا پیچید، دست خود را به روی روزنه قرار دهید .ضربه زدن به روزنهی بالا و نگرفتن روزنه، صدای شلاقی تولید میکند. بسته به این که چه اندازه روزنه را پوشش دهید، یا دست خود را به روی آن قرار دهید (مانند اجرای ضربه ی کف دست ) و یا ساز را مانند صدای باز بنوازید، با این روشها می توانید صداهای متفاوتی ایجاد کنید .
دمبک Doumbek
دمبک، جزء سازهایی است که در موسیقی محلی عربی، بکار برده شده است. دمبک، سازی است جامی شکل، که همانند جیمبهی آفریقای غربی، دارای صدایی پر معنی است. این ساز از آن خاورمیانه است و میتواند هم از سفال و هم از فلز ساخته شود ؛ دهانهی آن بسیار نازک است. این ساز صدایی بسیار شفاف و تیز تولید میکند و مانند جیمبه، دارای صدایی حجیم و کاملاً بم است.
اجرای پوزیسیون
دمبک را زیر دست چپ خود بگذارید و به پای چپ، تکیه دهید، دست چپ خود را به شکلی که انگشت انگشتر قادر به ضربه زدن به دهانه باشد ،بر بخش بالایی زهوار فلزی قرار دهید .دست راست در حالت عقربههای ساعت ۹، قرار میگیرد.
نام ساز ] از لحاظ صوتی [ بازگو کنندهی پوزیسیونهای دست است. این پوزیسیونها عبارتند از :
صدای بم (دوم یا تم نامیده میشود) این حرکت را با ضربه زدن نوک انگشتان به مرکز ساز اجرا کنید .مطمئن شوید که دست پس از ضربه زدن به دهانه، بیدرنگ از پوست جدا شود، تا صدا به خوبی لرزش پیدا کند ] و طنین ساز از بین نرود [
صدای باز ( تک یا بک نامیده میشود) این حرکت را با ضربهی انگشتان به لبهی دهانه ( نزدیک زهوار فلزی ) اجرا کنید .
ضربهی شلاقی این ضربه با فشار نوک انگشتان به مرکز دهانه، نواخته میشود.
اشاره
دمبک، ساز کوچکی است. بنابراین با میزان کردن پوزیسیونهای دست، سعی کنید بهترین صدا را تولید کنید .
درک ریتمها
برخلاف شیوهی نواختن سازهای آفریقای غربی، که در آنها ریتمهای گوناگون سازهای مختلف، ترکیبات ریتمیک پیچیده به وجود می آورند، شیوهی خاورمیانهای به گونهی چشمگیری، ویژگی بیهمتایی دارد.در نتیجه، ریتمهایی که به وسیلهی یک نوازنده نواخته می شوند، بیشتر پیچیده و دارای لایهها و ساختارهای نامحدود و بیاندازه هستند.
تار Tar
تار جزو خانوادهی سازهای طوقدار از آن آفریقای شمالی است ( ساز طوق دار، دارای بدنهای است که از قطر دهانهی ساز، کمعمقتر است ) تارها بیشتر دارای قطری بین ۳۵ تا ۵۰ سانتیمتر هستند تاز به سبب دهانهی نازک و بدنهی باریکی که دارد ،صدایی ضعیف تولید میکند که میتواند بسیار مجذوب کننده باشد.
اجرای پوزیسیون
این ساز به گونهای گرفته میشود که پشت دهانه، به سوی نوازنده باشد. دست چپ، به وسیلهی انگشت شست، که درون روزنهی زیرساز قرار میگیرد، ساز را جا به جا میکند. شست راست به حالت عقربهی ساعت ۹ بر روی بدنه قرار می گیرد و انگشت انگشتر به دهانهی ساز، ضربه وارد می کند.
سه ضربهی اصلی برای نواختن تاز وجود دارد .
نخستین حرکت ،صدای باز است که با انگشت دوم و یا سوم دست راست، نواخته می شود. این انگشت به وسیلهی چرخش دست از انگشت شست به فاصلهی ۵ یا ۸ سانتیمتر از کنارهی ساز به دهانهی ساز، ضربه وارد میکند. این حرکت، همان ضربهی دوم یا تم است .
ضربهی دوم را تک یا بک نامیده میشود، میتوانید با انگشت سوم ( انگشت انگشتر) هر دو دست بنوازید. با چرخش دست از انگشت شست، از انگشت سوم خود برای نواختن این حرکت استفاده کنید با این تفاوت که، این بار با انگشت به لبه ساز، ضربه میزنید. با این حرکت، صدای زیر کناری تولید میشود .
سومین حرکت، ضربهی شلاقی است. برای نواختن این حرکت، دست راست بکار برده میشود. به فاصلهی چند سانتی متری از لبهی ساز، در حالی که با فشار انگشتان به دهانه، صدا را خفه میکنید ،با نوک انگشتان به صورت شلاقی به دهانه ضربه وارد کنید.
همچنین در نواختن این ساز میتوانید ضربههای دقیق و حساس بیشتری به کار برید. این حرکتها می توانند گونههای بشکن ،ریز و نتهای زینت را در بر گیرند.
درک ریتمها
نخستین ریتم، « ایوب» نامیده میشود و تنها برگیرندهی دو ضرب است. دومین ریتم « جارک » نامیده می شود و ریتمی چهار ضربی است .ریتم سوم جزء میزانهای لنگ است که به شکل سنتی با دو روش، نواخته می شود. به ترتیب گروههای ۳-۲-۲ و ۲-۲-۳ ( برای جزییات بیشتر دربارهی ردهبندیهای لنگ، به بخش سوم برگردید). هر دو ردهبندی، از ریتم و ارکستراسیون یکسان، بکار میبرند.
تمبورین / ریک Tambourine / Riq
شاید نخستین بار صدای تمبورین را در کنسرت راک، هنگام همنوازی با گیتار شنیدهاید. در موسیقی مردمی، تمبورین بیشتر به عنوان پشتیبان خواننده به شمار میآید. دریغا که، این پنداشتی غمانگیز از سازی دلربا، باستانی و بینهایت پر معنی است .
تمبورین، مانند دمبک وتاز، ساز محلی خاورمیانهای است. و مانند تار، سازی طوقدار است چیزی که تمبورین را جدا میسازد، حلقه های فلزیای هستند که به بدنهی ساز چسبیدهاند. امروز میتوان گونههای بسیار گستردهای از تمبورینها را در سراسر دنیا پیدا کرد، اما از شواهد موجود پیدا است که شاید این ساز، از آن بینالنهرین است و به سبب همین پیشینهی تاریخی است که نواختن تمبورین، تبدیل به هنر شده است. آن چه که در بارهی تمبورین از تجربهی موسیقی راک میدانید، فراموش کنید و نگاهی تازه به این ساز باستانی بیاندازید .
ریک ،در مقایسه با تمبورین دارای بدنهای ژرفتر و بیشتر دارای قطر کمتری است ( همچنین، نواختن آن تا میزان زیادی متفاوت است ).
اجرای پوزیسیون
ریک را با دست چپ خود بگیرید و انگشت شست را به شکلی که به یکی از حلقههای فلزی فشار وارد کند، درونساز قرار دهید. انگشت اول، در کنارهی ساز قرار میگیرد، افزون بر این، هنگامی که انگشتان، ساز را مینوازند، شست راست به آرامی بدنهی ساز را لمس میکند.
از سوی دیگر، تمبورین جدید را به وسیلهی بدنهاش در دست چپ قرار دهید و آن را عقب و جلو کنید دست راست برای ایجاد آکسانها به ساز ضربه میزنند.
برای نواختن ریک، چهار ضربهی اصلی وجود دارد : دام ،تاک، شلاقی و تیک .
صدای دام، صدای باز آهستهای است که با انگشت سبابه دست راست، نواخته می شود .
صدایی که از این حرکت تولید میشود، بسیار به صدای بم ،نزدیک است .
حرکت تاک را برای تولید صدای کناری به وسیلهی انگشت سوم هر دو دست، بنوازید .
انگشتان خود را برای نواختن صدای شلاقی، قاشقی کنید. این صدا ،صدایی بسته است .
انگشتان سوم هر دو دست را در زیر ساز بر روی حلقهها قرار دهید و حرکت تیک را بنوازید .
برای نواختن این ساز، میتوانید ضربههای جارویی، ریز ،بشکن و تکنیکهای اشاره را بکار برید. همچنین، میتوان هنگام نواختن، ریک را به سوی عقب به حرکت درآورد، که این سبب به وجود آمدن صدای حلقهها در پس زمینهی ضربههای دیگر میشود.
پاندیرو Pandeiro
پاندیرو ( با تلفظ پان – دار – او ) پیروی برزیلیها از تمبورین است. با توجه به روایتهای مختلف، پاندیرو، ساز ملی برزیلیها است. این ساز بخش جدا نشدنی جشن سالانهی ماردی گراس است ،و در همهی سبکهای موسیقی برزیلی نیز موسیقی راک، فانک و پاپ نیز استفاده می شود .
اجرای پوزیسیون
در نواختن پاندیرو از ضربههای اصلی همانند در سازهای کوبهای – دستی دیگر استفاده می شود (مانند ضربههای تار و تمبورین ) ؛ هر چند که روش گرفتن این ساز، متفاوت است. بایستی پوزیسیون دست چپ تمبورین را تغییر دهید : انگشتان در درون ساز قرار میگیرند، درحالیکه شست، کنارهی بدنه را پوشش میدهد. پاندیرو، تنها با دست راست نواخته می شود ( گاهی انگشتان دست چپ، صدای دهانه را از پشت، خفه میکنند) .
در پاندیرو، ضربهی دوم یا تم را با شست راست اجرا میکنند ؛و ضربهی تاک را با نوک انگشتان، به وسیلهی ضربه زدن به سر ساز مینوازند. برای نواختن ضربهی تاک، همچنان که ساز را به سوی بالا میآورید، آن را به سوی نوک انگشتان دست چپ تکان دهید. برای نواختن ضربهی شلاقی، با دست به مرکز دهانه، ضربه بزنید. ضربهی چهارمی هم وجود دارد که به وسیلهی انتهای دست به بخش زیرین ساز به وجود می آید. این ضربه را پس از ضربهی نوک انگشتان مینوازند. هنگامی که ساز را به پوزیسیون نخست نوک انگشتان بر می گردانید، انتهای دست، به ساز ضربه میزند.
درک ریتمها
پاندیرو، بخش ضروری سامبا، صدای اصلی کارناوال است هیچ محلهای در شهرهای برزیل وجود ندارد که گروه سامبای ویژهی خود و واریاسیونهایی از ریتمهای سامبا را نداشته باشد.
بجز ضربههای اصلی که با دست راست اجرا میشوند، دست چپ را برای خفه کردن دهانهی ساز به کار بندید .انجام این کار، شمار صداهایی را دو برابر میکند که پاندیرو میتواند تولید کند. نشانههای +و o نشان دهندهی این تکنیک هستند. برای خفه کردن صدای ساز، جایی که نشانههای + وجود دارد، انگشت میانی خود را به دهانهی ساز ،فشار دهید و دهانه را رها کنید تا طنین ساز، به گوش برسد ( جایی که نشانهی o را مشاهده کردید، دهانه را رها کنید ) .
طبله
طبلهها، دوست داشتنیترین سازهای کوبهای هندوستان هستند.طبله، یک جفت ساز کوبهای است که در موسیقی کلاسیک و محلی، به کار رفته وجزء سازهای معروف دنیا ،به شمار می آید (دست کم، صدای آنها به راحتی تشخیص پذیر است ) البته بیشتر مردم نمی دانند اسم این ساز و روش نواختن آن چیست، اما اگر یکی از فیلمهای هندی را دیده باشید، بیگمان صدای بیعیب و نقص این ساز را شنیدهاید. طبلهها در برگیرندهی ساز چوبی، به نام طبله به معنای « زیر » و سازی فلزی به نام داگا، به معنای « بم » هستند. در روش سنتی، طبله ( ساز طبله ) را با دست راست و داگا را با دست چپ مینوازند. صدایی که از این سازها تولید میشود، صدایی آرام و دلنشین است که به این ساز، کیفیتی روحانی میدهد .ریتمها در این ساز، بسیار پیچیده و دشوار هستند.
نواختن طبله، هنری است که نیازمند تلاش و همتی ژرف و پی در پی است. هنرجویان علاقمند به این ساز میتوانند سالها وقت خود را برای یادگیری ضربههای اصلی این ساز بگذرانند. در واقع، در این کتاب به سبب پیچیدگیهای موجود در نواختن این ساز، تکنیک های مشخصی نشان داده نمی شود اما، تنها برای چکیدهای دربارهی ضربههای موجود در این ساز، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
طبله ( منظور ساز طبله ) دارای ۱۴ ضربه و صدای مختلف است ؛
داگا دارای ۱۲ ضربه و صدا است؛
۶ صدا برای نواختن همزمان دوساز با یکدیگر .
در کل ۳۲ ضربه در نواختن این ساز وجود دارد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.