مقاله در مورد کشور ترکیه (با تاکید بر روی ترکیه در اتحادیه اروپا)
توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد
مقاله در مورد کشور ترکیه (با تاکید بر روی ترکیه در اتحادیه اروپا) دارای ۵۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد کشور ترکیه (با تاکید بر روی ترکیه در اتحادیه اروپا) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد کشور ترکیه (با تاکید بر روی ترکیه در اتحادیه اروپا)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد کشور ترکیه (با تاکید بر روی ترکیه در اتحادیه اروپا) :
کشور ترکیه (با تاکید بر روی ترکیه در اتحادیه اروپا)
مشخصات عمومی:
کشور ترکیه در نیمکرهی شمالی و نقطهی تلاقی در قارهی مهم آسیا و اروپا مکانیابی شده است. و همانطور که میدانیم این کشور در جنوب شرقی اروپا و غرب آسیای میانه واقع شده است و بین مدار ۳۵ درجه و َ۵۰ دقیقهای و ۴۲ درجه و ۶ دقیقه عرض شمالی و ۳۵ درجه و ۵۰ دقیقهای ۴۴ درجه و ۴۸ دقیقه طول شرقی نصفالنهار گرینویچ قرار گرفته است. موقعیت جغرافیایی ترکیه باعث شده است، حالت پلی بین دو قاره آسیا و اروپا باشد و این کشور بوسیلهی گذرگاههای سفر و
دارد انل از اروپا جدا میشود. ترکیه از معدود کشورهایی است که موقعیت ویژهی ژئوپلیتیکی آن موجب شده است که حداقل طی نیم قرن اخیر یکی از عمدهترین عوامل اثربخشی و اهمیت ترکیه برای قطبهای قدرت جهانی و واگذاری نقشهای مهم و کلیدی به این کشور در عرصه سیاسی و سرنوشتساز بودن نحوهی عمل این دولت در معادلات بینالمللی شود. موقعیت ارتباطی و ترانزیتی، نقطهی اتصال در قاره آسیا و اروپا تسلط ترکیه بر حوزههای دریای مدیترانه و دریای اژه و دریای سیاه و همچنین آبراهههای استراتژیکی بسفر و داردانل موقعیت و نقش ترکیه در جهان اسلام، قرار گرفتن ترکیه در مناطق بحرانی قفقاز و آسیای مرکزی، اروپای شرقی و خاورمیانه،
موقعیت هیدروپلیتیک مناسب ترکیه از حیث در اختیار داشتن منابع آبی فراوان و تسلط بر رودخانههای پرآب منطقه، روابط شکننده این کشور با همسایگان حوزه، عضویت در ناتو که کشور ترکیه را در منطقه و جهان از اهمیت ویژهای برخوردار ساخته است.
بطور کلی هر پدیدهای در هر یک از دو قاره آسیا و اروپا به نحوی با ترکیه و مسائل آن در ارتباط است. به لحاظ همین موقعیت اروپایی ـ آسیایی است که رژیم حاکم بر آن برچگونگی سیاستهای اجرایی قدرتهای جریان مؤثر است. و چه بسا حساسیت حفظ وضع موجود در ترکیه عامل در تعادل قوا محسوب میشود. در مورد موقعیت ژئوپلیتیکی و استراتژیکی کشور ترکیه میتوان گفت که این کشور با عضویت در ناتو نزد اروپائیان و سیاستمداران آمریکایی از موقعیت خاصی برخوردار است، که
با خاتمهی جنگ سرد و عادی شدن روابط بین دو قدرت بزرگ و بیانگیزه بودن پیمان ناتو چنین تصور میشود که ترکیه اهمیت گذشتهی خود را از دست داده است. اما موقعیت ژئوپلیتیکی ترکیه که بلافاصله پس از جنگ سرد به شدت از اهمیت گذشتهی آن کاسته شده بود با تجاوز عراق به خاک کویت و تشکیل نیروهای اعتلاف در پی آن و همچنین با پیدایش جمهوریهای تازه استقلال یافته و طرح مسائل امنیت حوزه دریای سیاه و مدیترانه بیش از پیش اهمیت یافته است.
جغرافیای طبیعی ترکیه:
آب و هوا در مناطق مختلف کشور ترکیه با توجه به عواملی هم چون توپوگرافی، دوری و نزدیکی به دریا و چگونگی وزش بادهای محلی و منطقهای دارای آب و هوای متنوع است. وجود مناظر و طبیعت گوناگون بویژه کوههایی که در امتداد سواحل قرار گرفتهاند عمدهترین عامل تنوع آب و هوایی محسوب میگردد.
الف) آب و هوای مدیترانهای:
۱) اقلیم مرطوب مدیترانهای ۲) اقلیم نیمه مرطوب مدیترانهای
ب) اقلیم دریای سیاه ج) اقلیم نیمه مرطوب دریای مرمره د) اقلیم استپی.
هـ) اقلیم حارهای نواحی داخلی کشور.
از لحاظ توپوگرافی نیز این کشور از دو شبه جزیره آناتولی (بخش آسیای صغیر) و تراس (بخش اروپایی تشکیل شده است. که شبه جزیره تراس در رشته کوههای پوشیده از جنگل محصور شده و دو دوره آن ارتباط این ناحیه را با قلل بغار را فراهم میکند.
از نظر توپوگرافی ترکیه به هفت ناحیه تقسیم میشود. نواحی دریای سیاه، دریای مرمره، اژه مدیترانه، آناتولی مرکزی، آناتولی شرقی، آناتولی جنوب شرقی که بزرگترین ناحیهی ترکیه آناتولی شرقی میباشد. دو تنگهی ترکیه: تنگهی بسفر (تنگهای در جنوب شرق اروپا و جنوب غرب آ
سیا که دریای سیاه را به دریای مرمره وصل (بسفر) میکند. و بسفر ترکیهی آسیایی را از ترکیهی اروپایی جدا میکند. تنگهی داردانل، تنگهای در شمال غرب ترکیه که ترکیهی آسیایی و شبه جزیره گای پولی در ترکیهی اروپایی واقع شده است، که دریای مرمره را از دریای مدیترانه جدا میکند.
ـ رودهای مهم ترکیه: ۱) طویلترین رود، رود قزل ایلماق به طول ۱۳۵۵ کیلومتر است که به دریای سیاه میریزد. ۲) رود دجله و فرات. ۳) رود آسی ۴) رود ارس.
دریاچهها: بیشتر از ۳۰۰ دریاچهی طبیعی و ۱۳۰ دریاچهی مصنوعی که حقیقتاً کشور دریاچههاست. ترکیه با ۸ کشور همسایه است: ۱) ایران ۲) عراق ۳) سوریه ۴) روسیه ۵) گرجستان ۶) ارمنستان ۷) بلغارستان ۸) یونان
جغرافیای انسانی ترکیه:
تاریخ، فرهنگ، پیشینهی تاریخی: هجوم ترکها از استپهای آسیای مرکزی یکی از تحولات مهم در خاورمیانه است. ورود اولین گروه ترک زبان به آناتولی در قرن (۱۱م) اتفاق افتاد. در قرن (۱۳م) با ضعف و زوال امپراطوری روم، عثمانی در سال (۱۲۹۹هـ.ق) اعلام استقلال کرد. با استقرار امپراطوری عثمانی و آغاز عصر تهاجم به اروپا دنیای غرب از خواب قرون وسطایی بیدار شد، به طوری که آنها توانستند در قرن (۱۶م) تمام ترکها را در اعماق اروپا متوقف نمایند. به تدریج رهبران عثمانی اصلاحاتی در زمینههای اداری و آموزشی را احساس نموده و از این طریق نسلی در
جامعهی عثمانی پرورش یافت که خواهان اخذ تمدن و فرهنگ از غرب گردیدند. در این میان نقش دیپلماتهای خارجی، مسیونرهای خارجی، تجار و مسافران اروپایی همراه با اعزام دانشجویان نظامی و آموزش به روش غربی بسیار حائز اهمیت گردید. در عصر زوال امپراطوری، استراتژیهای
عثمانی گرایی، اسلام گرایی، پان ترکیسم به طور رسمی پذیرفته شد. سقوط امپراطوری و تأسیس جمهوری در سال ۱۹۲۳ به رهبری آتاترک روند اصطلاحات غربی گرایانه را شهرت بخشید و استراتژی غربگرایانه در سطح وسیع اعمال میگردید. اگر در عصر امپراطوری فرهنگ غربی در میان تعدادی از دولتمردان و هیئت حاکمه عثمانی نفوذ داشت. اما در عصر جمهوری این فرهنگ به
میان مردم برده و ترویج میگردد. در واقع جمهوری ترکیه از خرابههای امپراطوری کهن عثمانی سربرآورد. رهبر آن کمال مصطفی پاشا معروف آتاترک بعنوان الگوی رهبران غربگرا دست به اصلاحات وسیعی زد و سعی نمود هرآنچه شرقی و مذهبی در جامعهی ترکیه میباشد منسوخ و به جای آن ارزشهای غربی را حکمفرما سازد. با القای حکومت عثمانی در ۲۱ اکتبر ۱۹۲۳م آتاترک بعنوان رئیس جمهور تعیین و حتی تا پایان عمرش یعنی نوامبر ۱۹۳۸م ادامه یافت که با اقدامات او تغییراتی در وضع حکومتی ترکیه حاصل شد.
بعد از گروه آتاتورک عصمت انیونو رهبر حزب خلق به ریاست جمهوری رسید. عصمت اینونو که بین سالهای ۱۹۳۸ تا سال ۱۹۵۰ رئیس جمهور ترکیه بود توانست ترکیه را در مدت زمان بیشتری از جنگ جهانی دوم بیطرف نگه دارد. ولی فشار متفقین موجب شد که ترکیه در ژانویه سال ۱۹۴۵ به آلمان و ژاپن اعلام جنگ بدهد. پس از پایان جنگ برسر اختلافاتی که میان ترکیه و شوروی بر سر دو تنگهی بسفرو داردانل روی داد روابط سیاسی در کشور سختتیره شد و به دنبال همین ترس از هجوم بود که ترکیه در سال (۱۹۵۲م) به پیمان ناتو پیوست. در انتخابات سال (۱۹۵۰م) عصمت شکست خورد.
جلال بایر، رهبر حزب دموکرات به ریاست جمهوری رسید و عدنان مندس نخستوزیر شد. که حکومت او نیز با کودتای ژنرال جمال گورسل در سال (۱۹۶۰) به پایان رسید. تا اینکه در انتخابات ۱۹۶۵ حزب عدالت به رهبری دمیرل پیروز شد، که او نیز به دنبال یک سری اعتصابات کارگری و دانشجویی و موجی از ناآرامیها تحت فشار نظامیان دمیرل مجبور به استعفا شد. پس از این کودتای تاریخی تا انتخابات (۱۹۷۳م) ارتش بطور غیرمستقیم با انتصاب نخستوزیران بیطرف و جلب آراء مجلس زمام امور را در دست داشت. در سال (۱۹۷۴) آقای بولنست اجویت از حزب
جمهوری خواه خلق (متمایل به چپ) با اعتلاف با حزب راستگرای رستگارهای (با تمایلات اسلامی) به نخستوزیری برگزیده شد. مقاومت اجویت در مقابل درخواست (ضمیمهسازی) قسمت شمالی جزیرهه قبرس از سوی حزب رستگرای ملی پیشنهاد میشد. به موجب استعفای وزرا و سقوط کابینه اجویت و روی کارآمدن سلیمان دمیرل در آوریل ۱۹۷۵ رئیس جمهور شد، که در انتخابات ژوئن ۱۹۷۹ بیثباتی دمیرل به اثبات رسید و او نیز استعفا داد. که با روی کار آمدن مجدد دمیرل و استعفای او و همچنین اجویت در سال ۱۹۸۰ نظامیان به رهبری ژنرال کنعان اوران دست به
کودتایی زدند و دمیرال سرنگون شد. و در سال ۱۹۸۵ رهبر حزب مام میهن به نام تورگت اوزال، نخست وزیر شد. اما در سال ۱۹۹۶ نجمالدین ارکان به رهبری اسلامگرایان به پیروزی رسید. اریکان که از سر شدن روابط ترکیه با اعراب و کشورهای اسلامی در ارتباط با برقراری ارتباط با اسرائیل و بستن آب فرات بر روی سوریه نگران بود در جهت نزدیک شدن به کشورهای اسلامی گام برداشت. و نظامیان ترکیه را به رویارویی با خود برانگیخت.
و در همین شرایط سلیمان دمیرل رئیس جمهور وقت را برآن داشت تا اریکان را عزل کند و مسعود ییلماز به نخستوزیری برگزید. ترکیه به عنوان یکی از یازده کشوری که در لیست انتظار برای پیوستن به اتحادیهی اروپا قرار دارد مدت ده سال است که در این زمینه تلاش میکند ولی برخلاف انتظار در کنفرانس مارس ۱۹۹۸ لندن شرکت نداشت. و علت آن هم استفادهی دولت آلمان از حق وتوی خود برای جلوگیری از دعوت این کشور برای شرکت در کنفرانس مذکور اعلام گردید. در
انتخابات پارلمانی آوریل ۱۹۹۹ حزب دموکراتیک چپ با کسب ۳/۲۲% آراء و ۱۳۶ کرسی به اکثریت نسبی دست یافت. و رهبر آن بولنت اجویت در رأس یک دولت قرار گرفت. در سال ۱۹۹۹ عبدالله اوجالان رهبر استقلال طلبان کردهای ترکیه توسط عوامل اطلاعات این کشور در کفیا دستگیر و به زندان انداخته شد. در این سال احمد نجدت لرز از طرف مجلس برای هفت سال بعنوان رئیس جمهور انتخاب گردید.
سیر تحولات فرهنگی:
تحول فرهنگی که در اواخر عهد عثمانی البته با گرایش شدید به غرب آغاز شد در دوره جمهو
ری با شدت هرچه تمامتر با هدف محو کامل تمدن عثمانی صورت گرفته و در کلیهی شئون اجتماعی و فرهنگی تغییرات بنیادین به عمل آمد. در این دوره پان تر کیستها با هدف رها کردن تمدن شرق و پذیرش کامل تمدن غرب وارد صحنهی فرهنگی ترکیه شدند، که گسترش افکار آنان منجر به اقداماتی همچون جدایی دین از سیاست، تغییر در پوشش مردم، تغییر در نظام آموزشی، تغییر الفبای زبان ترکی و... گردید. این تحول فرهنگی ـ اجتماعی امروزه در نسل نوین ترکیه دیده میشود. که با پدیده بحران هویت فرهنگی روبه روست. در ارتباط با ساختار اجتماعی جامعهی ترکیه نیز تفاوت آشکاری در میان روستائیان و شهرنشینان شهرهای بزرگ به چشم میخورد. در حقیقت سنتگرایی و تجددخواهی با دو چهره متفاوت در مقابل یکدیگر در این دو اجتماع نمودهای متفاوتی یافتند.
زبان و خط:
ترکی زبان رسمی و ملی کشور ترکیه است و مردم به لهجههای مختلف بخصوص ترکی استامبولی تکلم میکنند. این زبان که گروه زبان اورال ـ آلتایی است به وسیلهی سلجوقیان در اواخر قرن ۱۱ به ترکیه وارد شد. علاوه بر ترکی عدهای نیز به زبانهای کردی، قفقازی و ارمنی تکلم میکنند. پس از اعلام جمهوری در سال (۱۹۲۳م) از سال (۱۹۲۸م) رسم الخط ترکیه تغییر نمود و الفبای لاتین جایگزین حروف عربی شد.
اسلام و مذاهب اسلامی در ترکیه:
هرچند بیش از ۸/۹۹% از جمعیت کشور ترکیه را مسلمان تشکیل میدهد این کشور دارای دولتی غیرمذهبی و لائیک بوده و آن را باید یکی از قابل توجهترین کشورهای اسلامی دانست که از نظر دینی و مذهبی بیشترین تحولات را داشته است. نیاکان ترکان فعلی در قرن (۸م) اسلام آورد و از اوایل قرن (۱۶م) بیش از چهار قرن آخرین حکومت پرچمدار خلافت اسلامی بودند. با به قدرت رسیدن آتاترک، جمهوری ترکیه به پرچمدار گرایشهای ضد دینی در بین کشورهای مسلمان نمایان ساخت. و سیاست دین زدایانه خود را در همهی شئون حیات اجتماعی بصورت شاخصترین کشور مسلمان نمایان ساخت. تحولات موردنظر به این ترتیب بود که با برچیده شدن خلافت در سال (۱۹۲۴م) در اولین قانون اسلامی، اسلام بعنوان مذهب رسمی ترکیه اعلام شد. با سرکوبی
دینی در کردستان ترکیه یک سال بعد از آن سیاستهای ضد دینی آتاترک تشدید گردید، و مناصب دینی و مراتب روحانی را برداشته و آموزش مسائل دینی در مدرسه کنار گذاشته شد، و در مواردی حتی مساجد نیز تعطیل شدند. در سال (۱۹۲۸م) طی یک متمعی که برقانون اساسی سال (۱۹۲۴) نوشته شد رسمیت دین اسلام در ترکیه لغو شد. الفبای لاتین جای الفبای عربی و تقویم اسلامی گردید و از نکات جالب در این دوره ممنوعیت اذان به زبان عربی و سفر حج بود. با این حال اعتقادات مذهبی مردم ترکیه به حدی بود که این سیاستهای اسلام ستیزانهی آتاترک مؤثر واقع
شد و حکومتهایی که بعد از سال (۱۹۵۰ میلادی) روی کار آوردند سعی نمودند تا بین دین و دولت رابطه ایجاد نمایند. اما با کودتایی در سال (۱۹۶۰م) که به وقوع پیوست مجدداً براصل جدایی دین از سیاست و لائیک بودن دولت تأکید شد. کودتای نظامیان در سال (۱۹۸۰م) و قانون اساسی در سال (۱۹۸۲م) نگاشته شد نیز معتقد به اصل فوقالذکر است.
برخی از مذاهب و طریقتهای موجود در ترکیه:
حنفیها: جمعیت قابل ملاحظهای از اهل سنت ترکیه را حنفیها تشکیل میدهند.
شافعی ها: که شاخهای از اهل سنت است. پیروان این فقه در ترکیه بیشتر کردها تشکیل میدهد.
شیعیان: شیعیان به معنی خاص کلمه در ترکیه جمعیتی در حدود یک میلیون نفر را تشکیل داده و بیشتر در مجاورت مرز ایران ساکن هستند.
علویان: پیدایش زمینهی اعتقادی علویان در ترکیه را در ابتدای قرن (۱۳) دانستهاند که در دوره عثمانی تحت فشار بوده و به مناطق کوهستانی پناه بردهاند. اما در دورهی جمهوری به تدریج احساس امنیت کردند. امروزه جمعیت علویان در ترکیه بین (۱۸ تا ۲۰ میلیون نفر) برآورد شده است. و شهروندان درجهی دو محسوب میشوند.
بکتاشیها: که در قرن (۱۶م) در آناتولی رواج یافت که عقایدشان شبیه علیاللهیان کرد است.
نقشبندیه: این طریقت هم برپایهی تصوف پایهگذاری شده است. در اواخر قرن (۱۵م) وارد ترکیه شد.
قزل باش: در ترکیه به علویان و بکتاشها قزلباش میگفتند.
سایر ادیان و مذاهب: مسیحیان که حدود ۲% جمعیت غیرمسلمان ترکیه را تشکیل میدهند و یهودیان که در گذشته تعدادشان حدود یکصد هزار نفر بوده است. که اما بعدها به دلایل مختلف از جمله مهاجرت به سرزمینهای اشغالی تعدادشان روبه کاهش نهاد.
نژاد و قومیت:
از نظر نژادشناسان به طور کلی ساکنان ترکیه را در گروه نژادی آناتولیا وابسته به نژاد سفید قرار میدهند. ترکیه علاوه بر ترکها و کردها عدهای یونانی، ارمنی، گرجی و عرب سکونت دارند. از آنجایی که دو نژاد بیشترین جمعیت ترکیه را به خود اختصاص دادهاند به شرح مختصری از آنها
میپردازیم.
ترکها: مردمانی بودند که ریشهی اجدادی آنها به چهار هزار سال قبل و به قبایل ترک در دشتهای وسیع آسیای مرکزی باز میگردد، که در پی بروز خشکسالی در سرزمینهای خودشان بصورت امواج متوالی به مهاجرت از این مناطق پرداختند. بین سالهای (۱۷۶۶ ق.م) تا سال (۱۹۹۰م) ترکها مجموعاً ۹ امپراطوری بزرگ در بسیاری از قسمتهای اروپا، آسیا و شمال آفریقا تأسیس نمودند. دو گروه عمده نژاد ترک عبارتند از: ترکهای شرقی، ترکهای غربی. گروه شرقی اکثریت مردم ساکن در ترکمنستان، قرقیزستان، ازبکستان، قزاقستان و منطقهی سینک کیانگ در چین را شامل میشود. و گروه غربی به اکثریت ترک ساکن در غرب آسیا، شمال غرب ایران، جمهوری آذربایجان و مردم ترک ساکن اروپا اطلاق میشود.
کردها: کردها مردمی از نژاد هندو اروپایی بوده و مهمترین اقلیت ترکیه را تشکیل میدهند. جنوب شرقی ترکیه بیشترین کردهای این کشور را در خود جای داده است که تقریباً ۲۰% جمعیت ترکیه را شامل میشود که دوسوم آنان سنی و پیرو شافعی بوده یکسوم دیگر شیعه و یا علوی هستند.
تأثیر و نفوذ قومیتها در اوضاع سیاسی جامعه:
مسئله کرد برای ترکیه حیاتی است. در واقع برای آنکارا هیچ یک از حایل استراتژیک درونی و بیرونی به اندازهی واگرایی سنتی کردها مهم تلقی نمیشود. سالیانه حدود ۳۰% بودجهی نظامی کلان ترکیه به مناطق کردنشین اختصاص مییابد و کردها بارها همسایگان شرقی و جنوبی خود بر سر این مسئله به مشاجره پرداختند. تهدید سوریه به جنگ تمام عیار هجومهای دورهای و مستمر به شمال عراق، بمباران روستاهای مرزی ایران و... تنها بخشی از حساسیتهای ترکیه در این زمینه را منعکس میکند. مسئلهی کردها میتواند یک منبع مهم تنش و مشاجره و یا منبع هماهنگی و همکاری در بین ۳ کشور همجوار یعنی ایران، ترکیه و عراق خواهد بود.
خصوصیت جمعیتی ترکیه:
با تأسیس جمهوری، نخستین سرشماری در سال (۱۹۲۷م) انجام گرفت. و از سال ۱۹۳۵ تا سال ۱۹۹۰ هر ۵ سال و از آن به بعد هر ۱۰ سال یکبار سرشماری انجام شده است. در سال (۲۰۰۱م) کشور ترکیه دارای ۰۰۰/۶۰۰/۶۶ نفر جمعیت بوده است. از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۶۰ حکومت ترکیه رسماً سیاست افزایش زاد و ولد و باروری تشویش میکرد. در حال حاضر ترکیه دارای رشد سالانهی جمعیت برابر با (۷/۱%) بوده است. که با این حساب جمعیت این کشور در عرض ۴۷ سال دو برابر میشود.
و پیش بینی میشود که با روند فعلی جمعیت ترکیه تا سال (۲۰۳۰م) به (۰۰۰/۷۰۰/۹۰) نفر برسد. در حال حاضر جمعیت ترکیه حدود ۷۰ میلیون نفر میباشد.
ـ جمعیت شهری و روستایی ترکیه: در این مورد میتوان گفت که در حال حاضر حدود ۲۵% جمعیت در روستاها و بقیه در شهرها زندگی میکنند. در مورد عمده مهاجرتهای خارجی در ترکیه میتوان گفت که با آغاز بحران اقتصادی و متعاقب آن کاهش شدید نیروی کار در جوامع اروپایی، و جمهوری فدرال آلمان (آلمان غربی) پذیرش کارگران ترک را که از چند دهه قبل آغاز کرده بود. از اوایل دههی ۱۹۹۰ سیاست بازگشت به آنان را به صورت اختیاری در پیش گرفت. که بیشتر بخاطر این بود که در خلال دههی ۱۹۶۰ بخش قابل توجهی از کارگران ترک طی اقداماتی بیوقفه در
جستجوی کار، به خارج از کشور مهاجرت کردند. که دولت ترکیه سالهای متمادی مهاجرت کارگران ترک را به خارج از کشور به لحاظ تأثیر مثبتی که برتخفیف بیکاری در داخل و نیز کسری موازنه پرداختهای کشور وارد میساخت رسماً تشویق و تسهیل میکرده است. گفتنی است که تا پایان سال (۱۹۹۴م) حدود ۰۰۰/۱۰۰/۱ نفر ترک در اروپا سکونت داشتهاند، که حدود دوسوم این مهاجران در آلمان و ۱۰% در فرانسه زندگی میکنند. بعلاوه در حدود ۱۵۰ هزار نفر ترک در
عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی حوضهی خلیج فارس در حال کار کردن میباشند.
ساختار اقتصادی ترکیه:
اقتصاد پویای ترکیه بر پایهی صنایع مدرن، تجارت و کشاروزی سنتی استوار است. دولتهای ترکیه در دورههای مختلف با اتخاذ سیاستهایی همچون نظام اقتصاد بازار آزاد، برونگرایی، تشویق صادرات و... زمینه را برای رشد اقتصادی این کشور فراهم نمودهاند، بطوریکه بانک جهانی در گزارش تحت عنوان «شاخصهای توسعهی جهانی در سال (۱۹۹۷م) ترکیه را بعنوان یکی از ۱۰ کشور بزرگ در حال رشد و توسعه معرفی کرده است. در عین حال سیاستهای مذکور در راستای عوامل داخلی و خارجی دیگر، سبب بروز بحرانهای مختلف از جمله افزایش نرخ تورم و کاهش ارزش پول ملی ترکیه شده است.
از دههی ۱۹۶۰ به بعد این کشور با اجرای برنامههای ۵ ساله، توسعهی اقتصادی با رشد بخش کشاورزی صنعت و خدمات و تولید ناخالصی داخلی مواجه بوده، اما به سطوح تعیین شده نرسیده است. ترکیه در مقایسه با سایر کشورهای در حال توسعه همگروه خود، طی دوره زمانی یکسان توانسته سهم فزایندهای از درآمد ملی خود را به سرمایهگذاری اختصاص دهد. بطوریکه به یک تحول ساختاری مهمی دست پیدا نمود و همچنین بخش صادرات نیز در آستانهی وضعیت عدم تمرکز بر مواد اولیه قرار گرفت.
ترکیه در ۳ دههی اخیر بالاترین رشد اقتصادی را در اروپا داشته، که یکی از دلایل آن واگذاری بخشهای مختلف اقتصادی به بخش خصوصی و افزایش سرمایهگذاری در این بخش بوده است. از دههی ۱۹۹۰ نرخ تورم در این کشور بشکل یک عدد دو رقمی باقی مانده است. دولتهای وقت برای مقابله با تورم و استمرار رشد اقتصادی به اخذ وامهای کلان از بازار داخلی، صندوق بینالمللی پول (TMF)، بانک جهانی و سایر نهادهای پولی و مالی خارجی روی آوردند. بطوریکه این کشور در ابتدای سال (۲۰۰۳م) با نزدیک شدن، به ۲۳۰ میلیارد دلار بدهی خارجی و داخلی روبه رو میباشند.
سیاست و حکومت در ترکیه:
قانون اساسی در ترکیه: اولین قانون اساسی در سال (۱۸۷۶م) و در زمان سلطنت عبدالحمید دوم سلطان عثمانی تنظیم و تدوین شد که به موجب آن پارهای حقوق فردی به مردم اعطا و حدود و اختیارات قوهی مقننه و مجریه تعیین گردید.
در سال (۱۹۲۰م) هنگامیکه ترکیه در مسائل سیاسی و نظامی و جنگهای استقلال و بیرون راندن خارجیان بود مصطفی کمال و آتاترک با صدور فرمانی در مارس ۱۹۲۰ تشکیل مجلس کبیر ترکیه را اعلام داشت و قانون اساسی لهستان که با الهام از قانون اساسی سال (۱۸۷۵م) فرانسه تهیه شده بود پایه و اساس قرار گرفت. قانون اساسی در سالهای (۱۹۷۱، ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴) دچار تغییراتی گردید و برخی از امور اصلاح، حذف یا امور جدیدی به آن اضافه شدند. عناصر متشکلات قلمرو سیاسی ترکیه (رئیس جمهور: احمد نجوت مرز نخستوزیر رجب طیب اردوغان)
۱) قوه مجریه ۲) شورای وزیران ۳) قوهی مقننه ۴) قوه قضائیه ۵) شورای امنیت ملی
نگاهی به احزاب سیاسی در ترکیه:
احزاب سیاسی در ترکیه در قالب و مفهوم غربی آن، نخستین نمودش را در اواسط قرن (نوزدهم ۱۹م) آشکار ساخت. در سال (۱۹۴۵م) عبور از سیستم چندحزبی را که بدنبال نطق همت اینوئر بود و به دنبال آن در سالهای (۵۰-۱۹۴۵) در حدود ۲۷ حزب سیاسی در ترکیه بوجود آمد.
بعد از تصویب قانون اساسی جدید در ترکیه و از سال (۱۹۸۷) مقام احزاب سیاسی اجازه شرکت در انتخابات را یافتند. تا زمانیکه حزب اسلامگرای رفاه در سال (۱۹۹۸م) توسط دادگاه قانون
اساسی منحل و ممنوع از فعالیت شد. احزاب عمده سیاسی در ترکیه عبارتند از:
ـ حزب چپ دموکراتیک (Democratic left party) (DLP):
این حزب در سال (۱۹۸۵م) توسط رخشان اجویت همسر بلند اجویت تأسیس شد و بعد از ورود بلند اجویت به فعالیتهای سیاسی و از سال (۱۹۸۷م) این حزب توسط بلند اجویت رهبری میشود. این حزب در انتخابات نوامبر (۲۰۰۲) تنها (۲۱/۱ درصد) آراء را کسب کرده و از راهیابی به پارلمان بازماند.
ـ حزب جنبش ملی: این حزب، که در سال (۱۹۶۹م) توسط آلب ارسلان تورکس تأسیس شد. باتوجه به ساختار فرانظامی سازمان این حزب (MHP) سبب شدتیابی فشارها و اواخر دههی (۱۹۷۰م) میباشد. پس از کودتای (۱۹۸۰) این حزب منحل شد. اما در سال (۱۹۱۵) تورکس دوباره روی کار آمد و طی انتخابات اخیر در (۲۰
۰۲) نیز این حزب توانست (۳/۸ درصد) آراء را کسب کرده و از راهیابی به پارلمان باز ماند.
ـ حزب فضیلت: این حزب که توسط رهبران رفاه بعد از ممنوع الفعالیت شدن حزب شان، حزب نوینی به اسم حزب فضیلت بوجود آوردند و تمام حزب رفاه به حزب فضیلت پیوستند. این حزب تحت رهبری رجایی کوتان اداره میشد در سال (۲۰۰۱) منحل شد.
ـ حزب عدالت و توسعه: این حزب شاخهای نوگرای حزبهای منحلهی اسلامی به رهبری نجمالدین ازبکان و حزب فضیلت به رهبری رجایی کوتان محسوب میشد. این حزب در آخرین انتخابات پارلمانی در نوامبر (۲۰۰۳م) توانست حائز اکثریت آراء شده و به تنهایی کابینه را تشکیل دهد.
ـ حزب مام میهن: این حزب در سال ۱۹۸۳ توسط تورگوت اوزال تأسیس شد و از لحاظ فکری در مرکز افکار سیاسی راست قرار میگیرد این حزب از سال (۱۹۸۳م) تا (۱۹۹۱م) بر ترکیه حکومت کرد. این حزب یکی از بزرگترین بازماندگان انتخابات آوریل (۱۹۹۹م بود و با ۱۴% آراء حزب چهارم ترکیه شد. این حزب در انتخابات سال (۲۰۰۲م) نیز با ۱/۵ درصد آراء در جای هفتم ایستاد و از راهیابی به پارلمان بازماند.
ـ حزب راه راست: این حزب در سال (۱۹۸۳م) توسط سلیمان دمیرل تأسیس شد. این حزب، محافظه کار بوده و به شدت از حقوق روستائیان دفاع میکند. پس از انتخابات آوریل (۱۹۹۹م) این حزب با (۱۲درصد) آراء پنجمین حزب سیاسی کشور شد. اما طی انتخابات (۲۰۰۲م) که در پی شکست در انتخابات (۱۹۹۹م) مجدداً رأی بدست آورد با کسب (۳۹/۱۹ درصد) آراء تنها حزب رقیب پارلمانی ترکیه شد.
ـ حزب دموکراتیکی خلق: این حزب یک حزب سیاسی کرد است که در سال (۱۹۹۴م) جایگزین حزب منحل شده (Dep) گشت. این حزب طی انتخابات اخیر در سال (۲۰۰۲) تنها (۲۲/۶ درصد) آراء را کسب کرده و نتوانستند به پارلمان ترکیه راه یابند.
ـ حزب جوان: این حزب در سال (۲۰۰۲م) توسط یک مهندس ج
وان به نام جم اوزان تأسیس شد. در آخرین انتخابات نوامبر (۲۰۰۲) این حزب به طوری حیرتانگیزی توانست (۲۵/۷درصد) آراء را تنها با ۳ ماه فعالیت سیاسی کسب کند. اما محدودیت (۱۰ درصدی) آراء برای ورود به مجلس، مانع
از ورود اعضای آن به مجلس شد.
انتخابات در ترکیه:
طبق قانون اساسی ترکیه همهی شهروندان حق رأی دادن، انتخاب شدن بطور مستقل یا در داخل یک حزب در فعالیتهای سیاسی مشارکت داشتن و رفراندومی که مطابق با قانون باشد را دارا میباشند. تمام شهروندان ترک بالای ۱۹ سال حق رأی دادن در انتخابات را دارند.
ـ روند مبارزه با اسلامگرایی:
سیاست مبارزه با اسلامگرایی بعنوان یک اصل غیرقابل برگشت بخصوص طی سالهای اخیر در دستور کار نظامیان بوده و ما کمک سیستم قضایی، احزاب سیاسی و جناحهای دیگر لائیک با اعمال فشار آنها بر دولتها بطور جدی پیگیری شده و میشود. ادامهی ممنوعیت استفاده از حجاب برای دختران بعنوان سمبل اسلامگرایی و نه تنها در ادارات دولتی بلکه در سطوح مختلف آموزشی نیز همچنان در حال اجرا میباشد.
مسئلهی کردها و استراتژی ترکیه در برخورد با بحران کردها:
قومیت و مسائل قومی از جمله مباحث عمدهای است که امروز تحولات منطقهای و بینالمللی را تحت تأثیر قرار داده است. مسئلهی کردهای ترکیه به دلیل ماهیت خاص خود از بعد منطقهای آغاز شده و سپس در جامعهی ترکیه نمود یافته و در نهایت اهمیت بینالمللی پیدا کرده است.
جنگ ایران و عراق و استفاده دو طرف از کردها برعلیه یکدیگر و همچنین جنگ خلیج فارس و شکلگیری یک استان خودمختار کردنشین در منطقه امنی که با کمک نیروهای متحدین به رهبری
آمریکا از سوی سازمان ملل بود به هرچه شدیدتر شدن مسئله و پیچیدگی آن کمک میکرد.
ـ عمدهترین محورهای برخورد ترکیه با بحران کردی را میتوان به شرح زیر فهرست کرد.
۱) استراتژی ادغام، حذف و همانندسازی جامعهی کرد در درون جامعهی ترک و تشکیل ناسیونالیسم ملی ترکی در مقابل ناسیونالیسم محلی و قومگرایی کرد.
۲) استراتژی برخورد نظامی و اقدامات امنیتی یا نظامی در جهت ضربه زدن به گروههای تجزیهطلب کردی.
۳) استراتژی بهرهبرداری از وجود متغیر کردی در میان همسایگان ترکیه و در راستای ریشهکن کردن بحران کردستان، ترکیه و فشار به کشورهای منطقهای و فرامنطقهای برای همکاری با این کشور در مبارزه فراگیر برعلیه گروههای معترض کردی.
این سیاست دولت ترکیه به نوعی فرافکنی بحران داخلی تعبیر میشود. موجب شده است در سطح روابط منطقهای بحران کردستان ترکیه به زمینهای برای همگرایی یا واگرایی تبدیل شده و در عین حال به اهرمی در جهت پیشبرد اهداف اقتصادی و سیاسی ترکیه در منطقه خصوصاً شمال عراق شود. وضعیت موجود در ترکیه بیانگر آن است که مسئلهی کردها نقش اساسی در آینده
خواهد داشت. و آزمایشی است برای این کشور در مبارزه برای حفظ نظام آتاترک و در کل مسئلهی کردها در ترکیه مسئلهای حساس است. ترکیه نه تنها با سرکوب کردها نمیتواند ژست لازم دموکراتیک غرب را که مورد توجه آنان است بگیرد و راه را برای آرزوی دیرینهی سیاستمدارن ترکیه که همانا ورود به خانوادهی اروپایی است، هموار کند، بلکه برای غرب مشخص کرده که با ادامهی بحران کردها نمیتواند به ترکیهای ظاهراً دموکراتیک توجه کند.
راه حلهایی هم که برای حل مسئلهی کردها مطرح میشود. شامل: تغییر در سیاستهای موجود، تدابیر اقتصادی و یا حقوق فرهنگی میباشد.
ـ سیاست منطقهای ترکیه:
اساس سیاست خارجی ترکیه در منطقه در خلال جنگ سرد بر پرهیز از شرکت در منازعات مسائل خاص منطقه استوار بود. سیاست سنتی ترکیه همیشه بر این اصل استوار بوده است که خود را از منازعات خاورمیانه به دور نگه دارد. ترکیه در جنگ طولانی ایران و عراق بیطرفی خود را حفظ کرد. و این بیطرفی از همان سیاست سنتی منشأ میگیرد.
ـ اصول و سیاست خارجی ترکیه در منطقه در طول جنگ سرد به شرح زیر است:
۱) عدم مداخله در مناقشات بین کشورهای منطقه.
۲) عدم مداخله در امور داخلی کشورهای منطقه.
۳) توسعهی روابط همه جانبه با کشورهای منطقه.
۴) پیشینه کردن تجارت و روابط اقتصادی با کشورهای منطقه.
۵) جدایی مستمر میان مجموعه کشورهای عربی به منظور تضعیف اعراب در سطح منطقهای و بینالمللی.
۶) تفکیک مسئلهی روابط خاورمیانهای از نقش ترکیه در میان متحدان غربی خود.
۷) موازنهی دقیق برخورد با مسئلهی فلسطین و اسرائیل. پس از جنگ سرد شرایط جدیدی برای دستگاه سیاست خارجی ترکیه بوجود آمد. مجموعه تحولاتی که از اواخر دههی (۸۰م) رخ داد آنکارا را برآن داشت تا در جهت ایفای نقش فعال در صحنهی بینالمللی گام بردارد. در این راستا تورگات اوزال رئیس جمهور پیشین ترکیه براین عقیده بوده که باید سیاست خارجی نوین را اتخاذ کرد. بطور کلی سیر تاریخی سیاست منطقهای ترکیه را میتوان به ۴ دوره تقسیم کرد.
۱) دوره اول: از جنگ جهانی دوم تا سال ۱۹۶۰ در این دوره ترکیه از سوی شوروی مورد تهدید بود و از طرفی دیگر اعراب نیز درگیر حرکتهای ناسیونالیستی و چپگرا قرار داشتند. لذا ترکیه با قرار گرفتن در جبههی غرب (عضویت در ناتو) در سال ۱۹۵۲) عملاً در رو در روی اعراب قرار گرفت.
۲) دوره دوم: از آغاز بحران قبرس تا بحران نفتی (۱۹۷۳) ترکیه: در این ترکیه دوره متوجه اهمیت کشورهای منطقه در دیپلماسی خود شده و سیاست نزدیکی با این کشورها را در پیش گرفت.
۳) دوره سوم: از بحران نفتی تا جنگ نفت در خلیج فارس: در این دوره اعراب منطقه به عنصر اساسی در سیاست خارجی ترکیه مبدل شدند. این امر ناشی از دو علت بود. ۱) افزایش قیمت نفت. ۲) بازار مصرفی کشورهای منطقه.
۴) دوره چهارم: جنگ نفت تا حال حاضر: با شروع جنگ نفت و اشغال کویت توسط عراق و سقوط شوروی و بلوک شرق معادلات امنیتی را به ضرر ترکیه مینمود. در این زمان ترکیه احساس مینمود که باید سیاست سنتی و عدم مداخله در مناقشات منطقهای را کنار بگذارند، بنابراین برعلیه جنگ عراق وارد جبههی متحدان گردید.
«روابط»
ـ روابط ترکیه و آمریکا:
بعد از کودتای (۱۹۸۰م) ترکیه، روابط آنکارا و واشنگتن بهبود و گسترش یافت. این تلاشها نیز به قراردادهای همکاری اقتصادی و دفاعی در سال (۱۹۸۰م) مقرر گردید.
اوزال با نگرشهای آمریکایی خود باعث تقویت و گسترده شدن این روابط گردید و در آغاز دههی ۹۰ با تحولاتی که صورت گرفت اهمیت ترکیه برای جهان غرب تا حدودی کاهش پیدا نمود. ترکیه در جنگ آمریکا با افغانستان ضمن باز کردن آسمان خود برای هواپیماهای آمریکایی جهت آماده
ساختن فرودگاههای مناسب در قفقاز، آذربایجان و در آسیا
ی مرکزی مسئولیت یافت. نکتهی دیگر اینکه با توجه به رأی آمریکا در اعطای اعتبارات چند میلیارد دلاری صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی به ترکیه، همواره این کشور ناچار به تبعیت از درخواستهای سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا بوده است. ناظران آگاه مناسب ترکیه با آمریکا را در شرایط فعلی دوران سیرنزولی از مشارکت به هم پیمانی ـ نظامی ارزیابی کرده و بر این عقیدهاند که تحولات داخلی در آمریکا به ویژه پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آن کشور و نتایج جنگ قدرت بین جناحهای داخلی آمریکا روند عادی مناسبات واشنگتن و آنکارا شکل خواهد داد.
حمایت آمریکا از ترکیه برای پیوستن به اتحادیه یک رابطهی دیگر است. ترکیه در ارتباط با حملهی نظامی آمریکا به عراق در رابطه با آمریکا در یک پارادوکس قرار داشت. از یک سو بعنوان عضو ناتو مجبور به همسویی با آمریکا بود. برای پیوستن به اتحادیهی اروپا ترکیه برای کسب جواز عضویت در اتحادیه نیاز به حمایت آمریکا داشت. از سویی دیگر یک کشور اسلامی نمیتوانست بطور علنی از حملهی آمریکا به عراق حمایت کند. نگرانیهای عمدهی ترکیه در قبال عراق عبارتند از:
۱) بیثباتی عراق منجر به تلاش برای تأسیس یک دولت کرد در منطقه گردد.
۲) بیثباتی عراق موجب اوج مهاجرت از این کشور به ترکیه گردد.
۳) مناسبات ترکیه با رهبران کرد عراق به خطر میافتد.
ـ روابط ترکیه با رژیم اشغالگر قدس:
در مورد پیشینهی تاریخی روابط بین دو کشور باید گفت که اعتلاف ترکیه با غرب اساسیترین عامل خارجی مؤثر بر سیاستهای منطقهای ترکیه بوده است. با توجه به این مطلب آنکارا پس از دو ماه که آمریکا، اسرائیل را به رسمیت شناخت آنکارا هم اسرائیل را به رسمیت شناخت.
سیاست ترکیه در نیمهی دوم سال (۱۹۶۰م) را نیز باید در راستای استفادهی همهجانبهی این
کشور از طرفین درگیر در مسئلهی فلسطین دانست. این رویکرد نیز در سیاستهای خارجی ترکیه دوام چندانی نیافت. و این کشور به قطعنامههای طرح شده از جانب اعراب علیه رژیم صهیونیستی در سازمان ملل متحد رأی موافق داده و همچنین با رسمیت شناختن سازمان آزادیبخش فلسطین در ژانویهی (۱۹۷۵م) بعنوان نمایندهی انحصاری فلسطینیها چرخش جدیدی را در روابط خود با تل آویونشان می دهد. اهداف ترکیه از توسعهی روابط با اسرائیل:
۱ـ تلاش برای ایفای نقش قدرت منطقهای. ۲ـ همکاری امنیتی و تقویت بنیهی نظامی. ۳ـ مقابله با تهدیدات یونان و سوریه. ۴ـ بهرهگیری از توان سرمایهگذاری صاحبان سرمایه (اسرائیل)
ـ اهداف اسرائیل: ۱ـ مقابله با گسترش اصولگرایی در منطقه (بیشتر متوجه ایران است). ۲ـ استفاده از موقعیت ژئوپلیتیکی ترکیه بعنوان پل ارتباطی با مناطق استراتژیکی آسیاس مرکزی و قفقاز. ۳ـ تأمین منافع امنیتی برای مقابله با دشمنان مشترک اسرائیل و روند صلح خاورمیانه. ۴ـ دستیابی به منابع آب ترکیه در صورت بروز بحران در سطح منطقهی خاورمیانه. ۵ـ یکی از مهمترین اهداف اسرائیل از روابط با ترکیه خروج از انزوای سیاسی و اقتصادی منطقه است.
روابط ترکیه و ایران:
روند مناسبات ایران و ترکیه طی سالیان متمادی حاکی از فراز و نشیبهایی در ابعاد سیاسی و اقتصادی بوده است و البته این مناسبات تا کنون نتوانسته بر روی پایهای استوار برقرار گشته و از روند طبیعی و منجی برخوردار شود. این فراز و نشیبها و تحولات، خود شدیداً از تحولات بینالمللی و مسائل داخلی در کشور نشأت میگیرد. روابط سیاسی ایران و ترکیه بطور رسمی از سال ۱۸۳۵ با تأسیس سفارت عثمانی در تهران برقرار گردید. ـ روابط ترکیه و ایران قبل از انقلاب اسلامی:
پایان جنگ جهانی اول همراه با تحولات و دگرگونیهای سیاسی در کشورهای جهان و بویژه
منطقهی خاورمیانه بود. اوضاع داخلی دو کشور ایران و ترکیه و سیاست و جریانات حاکم بر جهان منجر به انقراض سلسلهی قاجاریه در ایران و انقراض و تجزیهی امپراطوری عثمانی و پس از آن روی کار آمدن رضاخان در ایران و مصطفی کمال پاشا (آتارترک) در کشور ترکیه شد.
گسترش روابط دو کشور و ارتقای سطح آن بعد از رضاخان توسط جانشین وی و بعد از درگذشت آتاترک توسط رؤسای جمهوری بعدی ترکیه دنبال گردید. روابط ایران و ترکیه در این دوره علاوه بر مناسبات معمول و دوجانبی نزدیک، عمدتاً در چهارچوب پیمانهای منطقهای سنتوو (R.C.D) اکو شکل یافت در کنار امضای این پیمانها، همکاریهای دو کشور در بسیاری از زمینههای اقتصادی، فرهنگی و نظامی در زمان حکومت محمدرضاشاه پهلوی جریان داشت. که از آن جمله میتوان به حدود ۲۰ هیئت نظامی طرفین که در طی آن سالها از کشورهای یکدیگر دیدار نمودند، اشاره کرد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.