مقاله در مورد آداب دوستی


در حال بارگذاری
13 سپتامبر 2024
فایل ورد و پاورپوینت
2120
5 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد آداب دوستی دارای ۲۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد آداب دوستی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد آداب دوستی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد آداب دوستی :

مقدمه :
« نخست دوست و سپس راه »
از حدود افرادی که بگذاریم ، هر انسانی در زندگی خود پیوندها و روابطی با دیگر همنوعان خود دارد . این پیوند ها و روابط گاه از مرز روابط مصلحتی و سود جویانه فراتر رفته و به روابط و پیونهایی می انجامد که پرتویی از معنویت در آن جلوه می کند . این روابط را اصطلاحاً ( دوستی ) و بنیان گذاران آنها را ( دوستان ) می گویند . بطور کلی دوری گزیدن از مردم و بی نیازی جستن از دوستان یکی از عواملی است که به پیدایش تبه کاری و بطور خاص خود کشیها – که به شهادت روزنامه ها و نشریات نسبت به آن ، روز افزایش یافته است انجامید ( در جوامع غربی )

حقیقت آن است که بدون دوستیها هرگز موفقیتی نیز در کار نخواهد بود و بدون برخورداری از هنر روابط هرگز دوستیهایی نخواهد بود و بدون محبت و دوستی هرگز روابطی وجود نخواهد داشت ، همان طور که حدیث شریف می گوید :‌« آیا دین جز محبت و دوستی است ؟ » و اصولاً چگونه ممکن است که انس می گیرند و در کسی که انس نگیرد با با او مانوس نشوند خیری نهفته نیست .
دوستی هزاست ! و از همین رو بسرعت زاده نمی شود ، بلکه به آهستگی و کندی پدید می آید . ممکن نیست که دوستی در یک لحظه ناگهانی از آسمان بر ما فرود بیاید . دوستی زمینه می خواهد و چون زمینه ی اخلاق پدید آید انسان می تواند تا جایی که بخواهد بذر گلها را در آن بیافشاند و گرنه بدون زمینه امکان ندارد که انسان حتی چهره مگسی را در ذهن خود ترسیم کند . نقطه دوستی ساختن است ، این بدان معناست که باید دوستیهایمان را در زندگی بسازیم ، همچنان که خانواده هایمان می سازیم و تشکیل می دهیم . دوستی اخلاق را تغذیه می کند و اصول را به ثمر می رساند – ارزشهایی چون عدالت ، انصاف ، همکاری ، فروتنی و ; که به آنها باور داریم باید در رابطه با مردم ، واقعیت عملی به خود بگیرند و این معنای اخلاق دوستی را نمایان می سازد .
امام علی (ع) می فرماید : از همنشینی با پادشاهان و دنیا پرستان بپرهیزد که دین شما را از بین می برند و از همنشینی و دوستی با نزدیکان و و همتایان خود دوری نکنید چون که گنج را در میان آنها می توانید بیابید .
دوستی مساله ی انتخاب و گزینش است . نباید دوستان را بطور تصادفی انتخاب کرد . پیامبر اکرم می فرماید : انسان بر دین خود دوست است ، پس بنگرید که با که دوستی می ورزید . همچنین قران می فرماید : دوستی و مهربانی مومن با مومن از برترین شاخه های ایمان است . پیامبر خدا می فرماید : مومن به وسیله ی برادرش آرامش می یابد همچنان که تشنه به و سطلی آب خنک و در آخر اینکه صدیق را صدیق نامیده اند چون درباره ی تو و معایب صداقت نشان می دهد .

آداب دوستی
روانشناسی روابط
روشهای عذرخواهی
وضعیت اینگونه می باشد: سکوت، جوابهای سـربـالا، درب قفل شده اتاق خواب، پریشـان خـاطـری، در ایـن شرایط میخواهید موی سر خود را بکنید، رک بگوییـم، دیگر فکری بنظرتان نمیرسد و نمی دانید چه بکنید.

عذرخواهی از همسر یا نامـزدتان ممکن است مشکل بنظر برسد بخصوص زمانی که بر سر موضوعی با هم چندین بار مخالفت کرده باشید. ممکن اسـت در خـود توان گفتن “متاسفم” را نبینید و شاید هم هرکاری را که فکر میکردید به او میفهماند از کرده خود پشـیـمـان هستید را انجام داده اید.
در این قسمت چندین روش جهت عذرخواهی مطرح شده است که تـوسـط حـل و فصل نمودن اختلافات و عبرت گرفتن از تجارب به قضیه خاتمه خواهد داد.
۱- انتقاد را با گشاده رویی بپذیرید
گوش دادن به حرفهای همسرتان یک موضوع مهم برای پایان دادن به جر و بحث بشمار میرود.

مجادله هایی که هر دوی شما تصور میکنید، حق با شما است و مشکل مربوط به هر جفتتان می باشد. این بـخصوص زمانی صدق می کند که قبلا” نیز مکررا” بر سر موضوع فعلی بحث کرده باشید.

وقتی وی از شما انتقاد میکند، کمربندتان را از رو نبندید. اینطور نشان دهید که حرف او را می فهمید، همانگونه که انتظار دارید هنگامیکه شما صحبت می کنید، او نیز متـوجه منظورتان شود. باز فکر کنید، نظر خودتان را بدهید، ایده او را لحاظ نموده و جلو روید.
۲- آنتراک دهید
در اوج یک مجادله، فشار خونتان بالا میرود، تپش قلبتان بیشتر میشود، و ممکن اسـت چیزهای بگویید که لزوما” از بیان آنها منظوری ندارید. همیشه به “مکانی خـلوت” نـیـاز دارید که در آن از هم جدا شده، آرام گرفته و افکار خود را جمع نمایید. البته هنـگامیـکه خیلی عصبانی هستید، از ماشینتان به عنوان یکی از آن مکان ها استفاده نکنید.
سعی نمایید کمی قدم زده و یا بدوید. یا به آشپزخانه رفته کمی از ظـروف نشـسـته را بشویید. انرژی خود را معطوف فعالیتهای مفیدتر و سودمند تر کنیــد و در عیـن حـال بـه همسر خود مقداری فرصت دهید تا با خودش تنها باشد. برگشتن به بـحـث و مـجـادلـه بعد از یک استراحت کوتاه باعث می شـود در مورد مـوضوع با دیدی باز تر و فکری آزاد تر نگریسته و امیدی بیشتری برای رسیدن به یک نـتـیـجه عـملی و منطقی در شما ایجاد شود.
۳- گذشته را یادآوری نکنید
اگر می خواهید به نیتی در آینده دست پیدا کنید، با پیش کشیدن گذشته ها به هیـچ کجـا نخواهید رسید. مهم نیست که او بار آخر فلان چیز را گفته و یا شما چه گفتید. با هم عهد کنید که گذشته ها گذشته.
بچیزی اکنون در حال روی دادن است توجه کنید. آتش آور معرکه شدن راهـی به جـایی نخواهد برد. با فراموش کردن گذشته زود تر به توافق خواهید رسید.
۴- دست یاری نمایید
اگر به آرامی در مورد موضوعی بحث میکنید و همسرتان به یکباره صدایش را بالا برده و از کـوره در رفـت، کـافی است به طرفش رفته و او را نوازش کنید. دست خود را به آرامی در دستان او قرار دهید. بگذارید بفهمد که این فقط یک مجادله بی اهمیت است و شمـا برای شنیدن صحبتهای او در کنارش هستید. بعلاوه نوازش نشان دهنده این اسـت کـه شما به او اهمیت داده و دشمن او نمی باشید.

توجه: او را بگونه ای جنسی نوازش نکنید.
۵- جوی رسانا جهت ارتباط ایجاد کنید
در حالیکه او به حالت قهر به اتاق خواب میرود، چند عدد شمع روشن کـرده، یک نوشابه باز نموده، چند بالش روی زمین انداخته و از همسرتان بخواهید برای بحث و گفتگـو نزد شما بیاید. او اتاقی را که با سوسو زدن شعله های لطیف شمع روشـن مـی شـود را محلی مناسب برای تبادل نظر و اندیشه یافته و از حالت تدافعیش کاسته خواهد شد. محیط اطراف تاثیر مستقیمی روی احساسات ما دارد. عصبـانـیـت یـک احـساس خشن است اما با مراقبت همراه با توجه محبت آمیز

، همیشه میتوان آرا کنترل نمود.

۶- مشکلترین کلمه را بزبان آورید
یک عذرخواهی واقعی میتواند یکی از دشوارترین پیشنهاداتی باشدکه ما ارائه مـیکنیم. برخلاف تصور عموم، همه افراد قادر به زبان آوردن این کلمه ۶ حرفی بوده و تا بحال هیچ کسی بعد از گفتن آن غش نکرده است. می توانید پیش از اینکه تسلیم شده و بگویید “متـاسـفـم”، به بحث و جدل ادامه دهید اما بهتر است با بیان این کلمه آب را روی آتش ریخته و خیلی سریعتر قائله را ختم دهید.
تقصیر را نباید فقط به گردن آقایان انداخت. گاهی اوقات خانها نیز میـخـواهـند فـقط حرف خودشان را به کرسی بنشانند. اما تا زمانیکه نتوانید کوتاه آمده و عذرخواهـی نمایـیـد، بخصوص هنگامیکه برایتان دشوار است، نمی توان گفت که انسانی اعتذاری میباشید.
۷- جمله ای دلپذیر به او بگویید
یک مجادله مـیتـواند بسیار خسته کنده بوده و اثرات احسـاسـی سـوئی را بطور موقتی به همراه داشته باشد. با اینکه باید روشن و صادق بود، گاهی اوقات ابراز حقیقت باعث بروز صدمه میگردد. بعد از مجادله و جر و بحثی طولانی، وقت کوتاهی را اختصاص دهید به اینکه به یکدیگر یادآوری کنید که آن فقط یک اختلاف نظر معمولی بوده و اگر چه ممکن است برخی از عقاید همسرتان باعث اذیت و آزاد شـما شـود، امـا در عـوض بسیاری از محاسـن دیگر وی را مانند خوش مشربی او، عشقش به فرزندانتان یا جدیتش، دوست دارید. در اینصورت همسر شما نیز به احتمال زیاد دست به مقابله بمثل خواهد زد.

گاهی اوقات فراموش کردن حرفهای آزار دهـنده کسی که دوستش دارید مشک

ل به نـظر میرسد. اما اگر چیزی قابل تعریف را با آن بیامیزید، روبرو شدن با مسئله بسیار آسان تر خواهد شد.
۸- بگویید که دوستش دارید
بسیار تاکید می کنیم- همیشه، همیشه، همیشه هنگامی کـه مـی خواهید به حالت آشتی و صلح برگردید به همسرتان بگویـیـد کـه دوسـتـش دارید. اطـمیـنـان دادن ایـنـکـه احساس شما نسبت به همسرتان هیچگاه و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد، در دست یابی به یک نتیجه صلح آمیز و ماندنی نقش بسیار با اهمیتی خواهد داشت.
۹- برای عصر برنامه ریزی کنید
بعد از ایـنـکه در خـانه اوضـاع آرام شـد، برای آزاد شدن فکـرتان از مجادله بـرای انجام یک فعالیت تفریحی آماده شوید. اگـر هـمـسـرتـان قبـلا بـرای رزرو بـلیـط سیـنــما و یا گرفتن تاکسی اق

دام می کرد، این بار شما پیـش دستـی نموده و این کارها را انجام دهیـد. او تحث تاثیر این اعمال نو ظهور شما قرار خوهد گرفت و این به شما فرصتی می دهـد تـا بتوانید از این تغییر رفتاری لذت ببرید.
ممکن است زمانی توسط همسرتان “آدمی تنبل و نامرتب” مورد خـطاب قرار گرفـتــه و سریعا” نیز این موضوع را فراموش نموده باشید. اما در مورد زنان وضعیت متفاوت است آنها بسیار سخت می تـوانـنـد سخنی که برایشان گران تمام شده است را از ذهنشان خارج نمایند. با پیشقدمی در پیشنهاد دادن یک فعالیت تفریحی، بخصوص بـعد از جــر و بحث، نتنها ذهن خود را مشغول موضوعی دیگر میکنید، بلکه به همسرتان میـفـهمانید که هنوز هم دوست دارید وقتتان را با او بگذرانید.
ببخشایید، اما همیشه فراموش نکنید

عذرخواهی تنها به ایـن مـعنا نـیست کـه بـگویید متـاسفید و آن اتفاق را برای همیشـه فراموش کنید. در حقیقت، فراموشی باعث می گـردد کـه مسئـله مـورد نـظـر مسـتـعـد بازگشت و سرایت دوباره به رابطه تان شود. با وقـت گـذاشـتـن بـرای بـحـث و گـفـتـگوی منطقی و آزادانه در مورد مشکلات، در عین حالی که میـدانـید طرف مقابلتان را دوست دارید، خواهید توانست اختلاف نظرها را تـبـدیل به وسـیـله ای بـرای پیـشـرفت و ابـزاری آموزنده گردانید.
بیاد داشته باشید که همسرتان بهترین دوسـت شـما اسـت. از خـود بپـرسید: آیا طـرز رفتار یا صحبت من با یک دوست اینگونه باید باشد؟ آنگاه درآینده به اختلافات بگونـه ای دیگر خواهید نگریست.
آداب دوستی و عوامل جلب محبت
اسلام برای جلب محبّت و ایجاد رابطه دوستی در جامعه اسلامی ،‌دستورهای مفید و موثری داده است واز آن جمله سلام کردن ، دست دادن ،‌معانقه کردن ، استقبال و بدرقه دوستان ، بوسیدن برادران دینی ،‌صله رحم ، خیر خواهی ونصیحت ، نافع بودن و برآوردن حوائج برادران دینی ، ملاطفت ، تحفه و هدیه دادن وقبول کردن هدیه ، اکرام و تبسّم در وقت ملاقات کردن دوستان وسؤال کرد

ن از نام وفامیل دوست ،‌یادگرفتن وبر زبان جاری کردن نام دوست مخصوصاً با احترام یاد کردن و به اشتباه خود اعتراف کردن وبا عطوفت و ملایمت سخن گفتن ، در وقت ورود به مجلس به او جا دادن واحترام کردن و دوستی برای رضای خدا بودن ومحور محبّت را در دوستی خدا قرار دادن ، به حقوق دوست احترام گذاشتن و با روی باز ومحبّت آمیز برخورد کردن ومحبّت قلبی را به دوست خود بازگو کردن وپس از عطسه به او دعا نمودن ، و هم آهنگی در مسافرت ، نامه نگاری وپاسخ دادن به نامه ، ساعات فراغت را بین دوستان تقسیم کردن ، وفاء به عهد پیمان ، بندگی و اطاعت خدا را نمود

ن ، اخلاق و رفتارنیکو با مردم داشتن ودلجوئی و نوازش نمودن و ده ها وظیفه و دستورهای دیگر از جمله آداب دوستی و عوامل جلب محبّت شمرده می شود .

دانش دوستی و آداب آن
علاقه عمومی به دانش اندوزی در میان ملت ما هم پیشینه دیرینه و هم پایه های فکری و فرهنگی بسیار ممتاز در میان ملل دنیا دارد. اما این علاقه و اشتیاق مردم به همان اندازه که باعث سوق جوانان و افراد به سوی دانش اندوزی می شود، می تواند خود بستر رشد امراض و آفاتی بشود که دقیقاً برعلیه بسط علم و فرهیختگی عمل نماید.

۱- علاقه عمومی به دانش اندوزی در میان ملت ما هم پیشینه دیرینه و هم پایه های فکری و فرهنگی بسیار ممتاز در میان ملل دنیا دارد. اما این علاقه و اشتیاق مردم به همان اندازه که باعث سوق جوانان و افراد به سوی دانش اندوزی می شود، می تواند خود بستر رشد امراض و آفاتی بشود که دقیقاً برعلیه بسط علم و فرهیختگی عمل نماید. لذا ضروری است که آداب دانش اندوزی و دانش دوستی و دانش محوری برای عموم و برای مجامع علمی و از همه مهم تر حکومت موردتوجه و رعایت قرار گیرد تا از گزند آفات در امان بمانیم.
۲- در شرایط امروز کشور ما، دانش پروری در معرض چهار آفت مهم قرار دارد:
اول، کوتوله پروری (سفله پروری) در مؤسسات علمی؛
دوم، فریبکاری های عالمانه؛
سوم، سوءاستفاده از پایگاه قدرت در کسب نام و نشان علمی؛
چهارم، مدرک بازی.
۳- در پیشرفت علمی، رقابت عالمانه- که حقیقتاً مسابقه در فهم بهتر واقعیت عینی است- نقش مهمی ایفا می نماید. یکی از پدیده های ناهنجار که در بسیاری از کشورها و تجمعات علمی دیده می شود، ایجاد یک «کلوپ بسته» است که به جای رقابت عالمانه، با قلدر مآبی رقیب جدید را از گود مسابقه بیرون می اندازند!

مرض کوتوله پروری علائم متعددی دارد:
یکی از آنها بزرگ کردن اسطوره ای یک فرد و بستن دایره دور اوست، به نحوی که هر سخن دیگر از همان ابتدا مرفوض به حساب می آید؛ علامت دیگر «رفض دیگران» است؛ یعنی یک دانشکده یا مجموعه مدعی می شود که خود ملاک محک توان علمی خود است و لازم نیست علمیت حضرات در مجامع وسیع تر علمی مطرح گردد. گاه با پررویی گفته می شود: «این مقاله بازی، توهین به ملت است؛ چرا باید حتماً مقالات علمی ما در مجلات معتبر دنیا چاپ بشود تا به اعتبار آن ارزیابی مثبت محسوب گردد؛ ما خودمان باید ملاک باشیم!!»
البته هیچ فرد ایرانی از این که مراکز و نشریات علمی ایرانی اعتبار جهانی پیدا کنند نه تنها ناراحت نمی شود، بلکه بسیار نیز بدان مباهات می کند. منتها کسب اعتبار در میان علمای جهان با اشتلم خواندن در خانه و یا ادعاهای پرطمطراق تفاوت دارد. وانگهی دانش که امری سری نیست؛ اگر کسی به معرفتی دست بیابد، این معرفت در قالب رساله، کتاب، درس، سخنرانی و امثال آن ظاهر می شود؛ پس هرگاه دیدیم خشکسالی است باید بدانیم که بازار دانش کساد است!
۴- مرض مهلک دیگر، فریب کاری های عالمانه است! آنچه در علم شکوه و جلال می آورد، نزدیکی هرچه بیشتر به واقعیت است و لاغیر.
حال اگر ادعای کشفیات بزرگ بکنیم و رسانه های کشور هم از روی ذوق زدگی این ادعاها را منعکس نمایند و بزرگان سیاسی هم به شکرانه به حمایت برآیند. این یک فریبکاری عالمانه است! در علم هر ادعایی باید با برهان باشد و فقط تا جایی که برهان علمی توجیه می کند، ادعا مورد قبول قرار می گیرد. یکی از نمونه های اخیر، پخش خبر کشف بزرگ یک محقق ایرانی در آمریکا در

زمینه خواص ذره ای- موجی نور است که در صدر اخبار برخی خبرگزاری های داخلی و رسانه های ملی قرار گرفت. به نظر من، اگرچه آزمایش و ادعای ایشان قابل توجه است، اما بسیار با آنچه می تواند به عنوان یک کشف عظیم و همسنگ نسبیت مطرح شود فاصله دارد! تجلیل و تکریم های بی پایه، نمونه دیگری است. مثلاً در تجلیل از خدمات علمی فلان دانشمند ایرانی که به رحمت خدا

رفته است، هیچ فرد دانش دوستی تردید ندارد. اما وقتی نفس این تجلیل به یک دکان تبدیل می شود و برخی حرف های بی اساسی در نقش آن مرحوم در توسعه نظریه نسبیت یا سایر امور مطرح می نمایند و این سخنان توسط رسانه ها درج و پخش می شود، علامتی روشن از مرض فوق الذکر است. شاید یک راه ساده برای جلوگیری از اینگونه زیاده روی ها، استفاده از مشورت عالمان سختگیر در ارزیابی ادعاهای علمی باشد که می تواند دولت، افکار عمومی و ثروت ملی را

از هدررفتن باز دارد.
نمونه دیگر، توجهات فصلی به برخی رشته هاست؛ مثلاً یک وقت دانش و فن «نانو» مد روز می شود و اعتبارات عظیمی به آن تخصیص می یابد و سپس از هر گوشه ای «نانو» شناس سر برمی آورد و داستان تا انتهای خزانه اعتبار تمام می شود و فصل دیگر «IT» مد می شود و همه چیز گویی به سوی «حذف کاغذ» و «دیجیتال شدن» به حرکت می افتند، دادگاه ها تمام اتوماتیک می شوند، ادارات بدون کاغذ، دانشگاه ها مجازی، نسخه ها کامپیوتری و قس علی هذا. و هر کس سعی می کند از اعتبار تخصیص داده شده مانند گوشت قربانی تکه ای بهره مند شود و سپس با ته کشیدن این اعتبار تب IT هم خنک می شود.
من همه اینها را از مصادیق فریبکاری های عالمانه می دانم که در بستر عدم اطلاع مسئولین و حسن نیت آنان و فرصت طلبی «اعتبارپرستان» رشد می یابد.
۵- سوءاستفاده از «قدرت سیاسی» (حکومتی) برای کسب نام و نشان علمی، مرض دیگری است که دانش پروری را در ایران امروز تهدید می نماید. نمونه جالب آن اجیر کردن دانشمندان برای تهیه مقاله و کتاب به نام حضرات است!! جناب وزیر یا مسئول چون فرصت ندارند خود نمی توانند کار علمی کنند، و از سوی دیگر سخت به نام و نشان علمی دلبسته اند؛ لذا از امکانات در اختیار خود استفاده نموده و دانشمندی را اجیر می کنند تا برای او تحقیق نماید و ایشان را به عنوان مؤلف معرفی کند!! از آن جالب تر سخنرانی علمی «سفارشی» است! البته در امور سیاسی مرسوم است که سخنرانی سیاستمداران بزرگ را گروهی فرهیخته مطابق خطوطی که مدنظر آن سیاستمدار است تهیه نمایند و آن را در اختیار سیاستمداران برای ارائه قرار دهند، اما اینها «امتیاز» محسوب نمی شوند. جالب و بدیع آن است که جناب مسئول در یک سفر کاری و سیاسی هوس سخنرانی علمی می کند، نه وقت دارد که تأملی کند و نه ذهن او مطلبی دار

د: لذا به صاحب فضل نیازمندی می گوید: «مقاله علمی درجه یک برای من بنویس!» مقاله را آقا می خواند و در رکورد دانشگاهی برای کسب مدارج، ثبت و ضبط می کند!!
نمونه دیگر، ظهور علامه های رسانه ای است!! یعنی برخی را با بوق و کرنا باد می کنند که فلانی فیلسوف است، متفکر است، سقراط است و; تا بدین وسیله آنچه را که می خواهند از دهان این «نوابغ بادی» در ذهن های ساده و مشتاق بکارند.
در تابستان گذشته یکی از اساتید فلسفه سیاسی دانشگاهی در آمریکا در تهران سخنرانی میگفتم: «اگر او اینقدر شأن علمی دارد، چرا کرسی هیوم را که اخیراً در دانشگاه شما خالی شده به او پیشنهاد نمی کنید؟!» با تغیر گفت که فلانی کوچکتر از این حرفهاست. او حتی یک رساله فنی ندارد، اما برای بسط دموکراسی و تفکر سکولار در کشور شما بسیار مهم است!»
۶- چهارمین افت دانش پروری، مرض و بلکه سرطان «مدرک بازی» است. نمی گویم «مدرک محوری» که داشتن مدارک معتبر علمی برای تصدی امور مربوط حقیقتاً یک حداقل است و حتماً باید چنین باشد. با آن که معتقدم مدرک تنها، حکایت از عمق فهم علمی نمی کند، چه بسا افراد با مدارک علمی هم شأن به لحاظ سطح دانش و عمق آن، با یکدیگر اختلافات فاحش دارند.
اما مسئله «مدرک بازی» داستان کاملاً جدایی است! مدرک بازی یعنی در یک سیستم حکومتی- مدنی بتوان مدارک علمی مورد علاقه را- بدون طی مراحل تعلیمی- تولید کرد و از عنوان آن استفاده های معادل مدارک تعلیمی نمود! گزارش اخیر روزنامه کیهان از داستان «دانشگاه آمریکایی هاوایی» دقیقاً گویای این جریان ناخوشایند در زندگی جمعی امروز ما است و متأسفانه این تنها مورد هم نیست. علاوه بر ظهور دکه های چاپ مدرک، برخی روش های دیگر هم باید طرح گردد؛

مثلاً برخی از قدرتمندان سیاسی، استاد خود را به دفتر کار خود احضار می کنند تا از آنان امتحان به عمل آورند! و آن دیگری خود طراح سؤالات خود می باشد، یعنی «بالماسکه» به نحو جدید!

  راهنمای خرید:
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.